نظر به تفاهم 25ساله با چین اقتصاد سرآمد تحلیل می کند

اشتباه نکنید! ایران کشوری دریایی است

گروه اقتصاد – امید اسماعیلی - در شماره گذشته با تیتر« منابع ملی فصل الخطاب آن هاست» با نگاه به تفاهم نامه 25ساله با چین کمونیست به ارزش 400 میلیارد دلار که رقم سرسام آوری است؛ به بررسی برخی از ابعاد این تفاهم نامه – به خصوص عدم پای بندی چین به قراردادهایش و نیز بلایی که بر سر سریلانکا آورد- را تحلیل کردیم و نسبت به آینده آن، اظهار تردید داشتیم. 
پرسشگری به درستی ما نهیب زد که گفتید: تمام تخم مرغ هایتان را در سبد نامطمئن چین گذاشته اید و این خطر بزرگی است. اگر چنین نکنیم و تفاهم نامه 25 ساله با 400 میلیارددلاری که ممکن است از عده سهم خود برنیاییم و دچار سرنوشت سریلانکا بشویم، پس چه باید کرد؟ چرا موضع خود را به طور شفاف بیان نمی کنید و اگر نقدی به موضوع دارید،باید بگویید راه کار شما چیست؟
ما این نقد را وارد می دانیم و نه در مقام جواب، بلکه به عنوان هم اندیشی با این پرسشگر و دیگر کسانی که موضع روزنامه اقتصاد سرآمد را مداقه می کنند، به دو نکته محوری اشاره می کنیم؛ کما این که بارها مواضع اقتصادی خود را بیان کرده ایم و البته تکرار چندباره آن را نیک می دانیم. 
با نگاه به وضعیت اقتصادی جهان و آن چه در تجارب اقتصادی و قراردادهای کوچک و بزرگ از کشورهای گوناگون مد نظر قرار داده و مطالعه و تجربه کرده ایم، دو موضع راهبردی کلان داریم: 
اول: ایران یک کشور دریایی است
دوم: سرمایه گذاری بر اساس قانون پرتفوی
ما ایران را کشوری کاملا دریایی می دانیم. از دو سو به دریا راه داریم و دریای خزر، خلیج فارس و دریای عمان عرصه جولان ماست. بیش از 5800 کیلومتر ساحل بکر و دست نخورده داریم به خصوص در طول 700 کیلومتری سواحل مکُران که مقام معظم رهبری از آن به عنوان «گنج پنهان» یاد کرده اند. 
در این نگاه، حداقل یک راهبرد اقتصادی وجود دارد و آن تکیه بر توان داخلی برای طی مسیر توسعه اولیه است. سواحل ما مخصوصا در مکُران، آن قدر بکر و دست نخورده هستند که برای شروع، توان داخلی کافی است که قدم های اولیه را در آن جا برداریم. 
سرمایه خارجی زمانی معنا دارد که شما تمام قوای داخلی را صرف کرده باشید، زمینه کار را فراهم کرده باشید و برای توسعه جهشی و بسیار گسترده نیاز به سرمایه خارجی داشته باشید؛  اکنون که سواحل ما رها شده اند و هیچ زیرساخت اولیه ندارند و هنوز توان خود ما برای آن صرف نشده، سرمایه گذاری خارجی یعنی چه؟ حداقل ما باید از نقطه نظر طراحی ها و برنامه ریزی های اولیه به کمال رسیده باشیم تا طبق طرح و ایده ما سرمایه گذار خارجی وارد شود؛ نه این که همه چیز را از صفر تا صد به آن ها بسپاریم. این نوعی خودکشی اقتصادی است. بدون طرح و برنامه، آن ها هر کاری که دلشان بخواهد به ما تحمیل می کنند. این است که ابتدا باید تمام قوت و زور خود را به کار بگیریم، و زمانی که زورمان نرسید، دست به دامان سرمایه گذار خارجی شویم. 
نکته تکمیلی این است که ایران را کشوری دریایی بدانیم و باور کنیم که مزیت نسبی اقتصادی ما در دریا و سواحل است نه در دل کویر. با این منطق روشن، حداقل دست برداریم از اجرای طرح های صنعتی در خشکی. کارخانجات بزرگ آب بر را در خشکی قدغن کنیم و به سمت سواحل ببریم. ساخت و ساز را به سمت سواحل ببریم و از انفجار جمعیتی جایی مانند تهران و کرج جلوگیری کنیم. آفتابه خرج لحیم همین است که اکنون در تهران انجام می شود و تلاش می کنیم که جمعیت را فشرده تر کنیم. چرا وعده ساخت و سازهای رئیسی به سمت سواحل نمی رود؟ آیا به این نکته که تمام کشورهای صنعتی و پیشرفته با تکیه بر اقتصاد دریامحور و گرایش به سواحل به اوج رسیده اند را قبول نداریم؟
بخش دوم ماجرا با این نگاه همراه است که چرا چنین سرمایه گذاری های سنگینی با یک کشور انجام می شود و به آن هم افتخار می کنند؟ آیا قاعده پرتفوی را نمی دانند؟ 25 سال را با چه ثباتی در منطقه محاسبه کرده اند؟ با اتکا به کدام پایداری اقتصادی در ایران و جهان؟ اکنون در 2023 دنیا وارد رکود شده است؛ به خصوص چین. چین به دنبال فرار از رکود 2023 است و هرگز به فکر منافع ما نبوده و نیست و نخواهد بود. آیا این نیاز به تحلیل و اثبات دارد؟
چرا سرمایه گذاری کلان با یک کشور صورت می گیرد در حالی که می توان با فراخواندن بسیاری از کشورها، تخم مرغ ها را در چندین سبد قرار داد و خطر و ریسک را به حداقل رساند. دست گذاشتن زیر ساتور چینی های کمونیستِ لامصبی که در عمق ایدئولوژی ما کافرند، چه معنایی دارد؟ همین طور روسیه تزاری که ترکمنچای را بر ما تحمیل کرد و حالا مولود ناخلف ترکمنچای باید برای ما شاخ و شانه بکشد.  حتما موضوع تحریم ها را وارد ماجرا کرده و می  گویند به دلیل تحریم، کشورهای متعدد با ما کار نمی کنند. در این باره هم راهبرد مشخص است: 
همان طور که چین چشم به فرجام دارد و منتظر است تا مساله حل و فصل شود، سپس تفاهم نامه را به قرارداد تبدیل کند؛ شما نیز باید چشم به فرجام داشته باشید تا مساله را حل کنید. برای فرار از برجام نباید به چین پناه برد. این را ما با قاطعیت می گوییم که چین قابل اعتماد نیست. چین ثابت کرده است که جز منافع خودش به هیچ چیزی فکر نمی کند. همان طور که در قراردادهای  گذشته پا پس کشید و رفت، در مواردی بعدی هم چنین خواهد کرد. آن جا تنها کسی که بازنده است ایران خواهد بود؛ زیرا چین به بازار ایران نیاز مبرم ندارد؛ اما ایران با قرارداد 400میلیارددلاری، تمام خودش را در دامن چین می گذارد. یک درصد احتمال بدهید که چین برنامه شومی برای اقتصاد ما دارد که ما را به سریلانکای دوم تبدیل کند و ترکمن چای دوم را به ما تحمیل کند. فقط یک درصد احتمال دهید و سپس به قرارداد 25ساله بیندیشید. آن چه ما به آن تاکید می کنیم این است: نباید دستمان را لای تله هیچ کشوری بگذاریم. درست همان کاری که همه آن ها می کنند. این است که به تفاهم نامه 25 ساله با چین به ارزش 400میلیارد دلار با نگاهی غیرممکن و بدبینانه
 می نگریم. 
 اشتباه نکنید! ایران کشوری دریایی است
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه