نقدی بر عملکرد وزارت میراث و گردشگري اقتصادسرآمد تحليل مي كند

گردشگري دريايي ابهام بزرگ ايرانيان

گروه گردش‌گري دريا - ايرج گلشني - وارد وزارت گردشگري( ميرات فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي)كه مي‌شوي، يك محيط تميز و آرام با كاركنان بسيار خوش‌اخلاق مواجه مي‌شوي، اما... اما اين اخلاق خوش و برخورد مسئولانه، نتيجه مشخصي براي يك سرمايه‌گذار – به خصوص براي گردشگري دريايي- ندارد. ما چند بار اين نكته را آزموديم و به عنوان سرمايه‌گذار، تلاش كرديم بفهميم كه «چگونه يك سرمايه جذب گردش‌گري دريايي مي‌شود و چگونه مورد حمايت قرار مي‌گيرد؟»

ارزيابي وزارت گردشگري
همان‌گونه كه وزارت گردشگري با دستگاه‌هاي اجرايي خود اقدام به ارزيابي اماكن و فعاليت‌هاي گردشگري مي‌كند؛ ما هم به خود حق داديم كه اين وزارت‌خانه را با معيارهايي مورد ارزيابي قرار دهيم كه چند مورد را با شما در ميان مي‌گذاريم:

الف: حسن خلق(تكريم ارباب رجوع):
يك وزارت‌خانه اگر هيچ كاري نكند، اما به ارباب رجوع احترام بگذارد، يك بخش از راه موفقيت را طي كرده است. طبق اين معيار، با انسان‌هاي مؤدب، خوش‌برخورد با رفتاري دوستانه مواجه شديم. ما به عنوان افراد عادي- نه روزنامه نگار- در وزارت‌خانه چرخيديم و با برخي كاركنان سخن گفتيم. مساله‌اي مطرح كرديم و راهنمايي خواستيم و انصافاً با حوصله ما را راهنمايي كردند. ما سپاسگزار اين كاركنان هستيم كه فهم درستي از گردش‌گر و فرهنگ‌گردش‌گري دارند.

ب: طرح‌هاي پيشنهادي:
ما چه طرحي در حوزه گردش‌گري بايد اجرا كنيم؟ بهتر است سرمايه خود را به كدام بخش منتقل كنيم؟ خلاء گردش‌گري كجاست كه بتوان با سرمايه‌گذاري مناسب، هم خلاء را پر كرد و سود خوب و مطمئني كسب كرد؟
اين سؤال ما بي‌پاسخ ماند! از اين اتاق به آن اتاق فرستادند؛ اما چيز دندان‌گيري گير نياورديم. توصيه‌ها خيلي كلي است. مثلا: هر چا دوست داشتيد مي‌توانيد سرمايه‌گذاري كنيد! آقاي فلاني نيست و گرنه شما را بهتر راهنمايي مي‌كرد! 
به طور كلي، در بخش سرمايه‌گذاري در حوزه گردش‌گري موفق به دريافت پاسخ قوي كه يك سرمايه‌گذار را مجاب به سرمايه‌گذاري كند نشديم. البته در فرصت ديگر مجدد اين گزينه را مورد سوال قرار خواهيم داد و هنوز براي قضاوت نهايي زود است. ما مجدد به وزارت گردشگري سر خواهيم زد و دوباره با كاركنان خوش‌خلقش چاي خواهيم نوشيد و گپ خواهيم زد. 

ج: محدوديت‌هاي گردش‌گري
نكته ديگري كه ذهن ما را به خود مشغول كرده است، مساله مهم «گردش‌گر و محدوديت‌هاي اجتماعي در ايران»‌است؛ به خصوص اگر گردشگر خارجي هم باشد. 
مي‌پرسيم در كمپ‌هاي گردش‌گري آيا همان محدوديت‌هاي اجتماعي سطح شهر وجود دارد يا فضا كمي بازتر است؟ يا مي‌تواند بازتر باشد؟ به خصوص در طبيعت گردي‌ها كه معمولا خبري از گشت ارشاد يا دوربين‌هاي چهره‌زن و... نيست. اين‌جور جاها تكليف چيست؟ و ما چقدر مي‌توانيم با گردش‌گرهامان راحت باشيم و به حجاب و سر و وضع‌شان گير ندهيم! آيا اگر گردش‌گر رعايت نكند، مجوز ما باطل مي‌شود؟ و امثال اين سؤالات كه به ظاهر شيطنت‌آميز است اما واقعيت موجود در فضاي گردش‌گري ماست. 
كسي به اين سوال ما هم جواب قطعي نداد. خو‌ش‌برخوردهاي خوش‌اخلاق ترجيح مي‌دادند با لبخند ما را از سر وا كنند. گاهي يكي از آن‌ها بر رعايت اصول و قوانين اجتماعي تاكيد مي‌كرد و مي‌گفت كه قانون، قانون است و فرقي ندارد در كجا باشد؛ بنابراين بايد رعايت شود. اما وقتي مي‌گفتيم كه ما مامور نيستيم و نمي‌توانيم ممانعت كنيم، مي‌گفت بايد به مامور مربوطه گزارش كنيد. وقتي گفتم: در دل طبيعت معمولا موبايل خط نمي‌دهد، خط هم بدهد مآمور آن همه راه نمي‌آيد كه به يك موضوع مثلا پوشش نامناسب رسيدگي كند. آن وقت چه كنيم. گفت: بايد تذكر بدهيد. گفتم: اگر تذكر دادم و عمل نكرد چه؟ كه ديگر فقط لبخند مليح به كمك آمد و سكوت!
يادمان باشد كه قانوني كه روي كاغذ بماند هيچ ارزشي ندارد. فقط بار منفي دارد كه نشان مي‌دهد انبوهي محدوديت دور ما را گرفته است؛ اما اجرا نمي‌شود و از يك طرف ما محكوم مي‌شويم به محدودكردن و از طرف ديگر هيچ چيزي اجرا نمي‌شود. 
از طرف ديگر، اگر كسي بدحجابي و حتا بدپوششي كرد، چرا بايد راهنماي تور و شركت و يا مسئول تور مجازات شود؟ مسئول تور كه نمي‌تواند با ديگران گلاويز شود براي رعايت حجاب. و نيز نمي‌تواند فرد بدپوشش را وسط بيابان رها كند. با اين همه، آيا او بايد تاوان دهد؟
نكات متعدد ديگري هست كه با مراجعه بعدي با اهالي وزارت خانه كه درست نبش رودكي جا خوش كرده‌اند و خوش‌اخلاق و با ادب، به برخي سوالات ما لبخند مي‌زنند در ميان بگذاريم. و سپس مي‌رويم سراغ مسئولان و مديران. ما به خوبي مي‌دانيم كه كاركنان دولت صادق‌تر و راست‌گوتر از مديران دولتي هستند و برخي مسائل را به صراحت به زبان مي‌آورند. جالب خواهد بود نحوه و كيفيت صداقت در گفتار كاركنان با مديران. 

گردشگري دريايي فقير و مظلوم
در ميان اين همه حرف و حديث، حوزه گردشگري دريايي اصلا به چشم نمي‌آيد. يكي از كاركنان گفت: در باره گردش گري دريايي ما ماهي يك مراجعه كننده هم نداريم! يعني هر چه هست و يا اغلب مراجعه‌ها در باره گردشگري در خشكي است. كوه و جنگل و كوير و بيابان و شهرهاي خشك، و مقوله هتل و هتل‌آپارتمان و مجتمع‌هاي تفريحي و گردشگري و ديگر هيچ. تقريبا از دريا هيچ نون و نشاني پيدا نيست.
كارمند ديگري گفت: مخارج تامين گردشگري دريايي سنگين است و عده محدودي از جامعه مي‌توانند خرج سفر را پرداخت كنند؛ به همين دليل چندان روي بورس نيست!
من با تعجب مي‌گويم: كشتي‌ها كروز تركيه و يونان، همواره پر از ايراني هستند كه با قيمت‌هاي سرسام‌اور به تفريح دريايي مي‌روند؛ چرا آن‌ها مشتري‌هاي خود ما را بر مي‌زنند مي‌برند و ما مي‌گوييم گردش‌گري دريايي رو بورس نيست؟
سري تكان مي‌دهد و مي‌گويد: نمي دانم!
و من باز عاشق اين صداقت هستم كه لااقل به روشني و به دوستي مي‌گويد نمي‌دانم! در آينده پيگير خواهم بود ببينم مديران وزارت‌خانه گردش‌گري به جاي نمي‌دانم چه خواهند گفت!
 گردشگري دريايي ابهام بزرگ ايرانيان
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه