ادامه  از صفحه1


اما اگر توزیع درآمد نامناسب باشد، چه اتفاقی می افتد؟ وقتی گفته می شود 70 درصد حسابهای سپرده بانکی تنها در اختیار 10 درصد سپرده گذاران است، نامتعادل بودن نظام توزیع درآمد و ثروت کاملا محرز می شود. در چنین شرایطی، بسیاری از مردم، به دلیل کاهش قدرت خرید و درآمد پائین، مجبور به کوچک کردن سفره خود می شوند. در نتیجه، تقاضا برای بسیاری از کالاهای مصرفی به شدت کاهش می یابد. بازار این نوع کالاها، در رکود به سر می برد. اما پول مازاد بر نیاز عده ای قلیل، به صورت پول داغ، از این بازار سوداگری به آن بازار نقل مکان می کند. عده ای از مردم عادی هم، برای اینکه بتوانند در تلاش برای ارتقاء یا لااقل حفظ پایگاه اجتماعی خود، با هر ترفندی ولو با دریافت وام و کم کردن هزینه های مصرفی، تلاش می کنند که ذخیره ارزشی برای آینده ایجاد کرده و سوار بر این موج تورمی شوند. وقتی افزایش قیمت در برخی از این کالاها، به میزانی رسید که هیچ فروشنده ای حاضر به فروش نشد، چرا که نمیخواهد دارنده پول داغ باشد، برخی مصرف کنندگان واقعی نیز، سردرگم در این بازار خواهند بود. کسانی که نه برای سوداگری، بلکه برای مصرف شخصی، نیاز به این نوع کالا هستند، هیچ کالائی برای خرید پیدا نخواهند کرد.  در چنین شرایطی که عده ای پول داغ در دست دارند (چه از نوع کسانی که پول مازاد دارند و چه کسانی که نیاز واقعی به کالا دارند و پول آن را به هر زحمتی جور کرده اند و چه آنهائی که تمایل به سوار شدن به این موج حفظ کننده ارزش دارائی به هر طریق هستند)، وقتی در بازار عادی کسی را پیدا نکنند که فروشنده واقعی باشد و  حاضر به دریافت پول داغ آنها در مقابل کالای در اختیار باشد، به محض شنیدن اینکه جائی پیدا شده است که حاضر است پول داغ آنها را دریافت و در ازای آن کالائی بدهد که حافظ ارزش دارائی آنها خواهد شد،قطعا برای آن اقدام می کنند. حتی اگر آن کالا، بی کیفیت ترین کالا باشد. مهم این است که میتواند فعلا نقش حافظ ارزش را بازی کند. کافی است سری به نمایشگاههای خودرو بزنید و بخواهید خودرویی حتی کارکرده خریداری کنید. به زودی متوجه خواهید شد که گویی کسی فروشنده واقعی نیست. تا چشمتان خودرویی را میگیرد و میخواهید معامله کنید، طرف اندکی قیمت را بالاتر می برد! طوری که از صبح تا ظهر شاید 3-4 میلیون تومان روی قیمت خودرو بگذارد! در چنین شرایطی، مسلم است که پول داغ دست شما را می سوزاند و به محض اینکه خبر از ثبت نام پیش فروش خودرو شود، فورا و بدون توجه به «بی اعتمادی» به خودروساز و «کیفیت پائین» خودرو، اقدام خواهید کرد. بنابراین، این یک رفتار کاملا منطقی اقتصادی است و رفتاری غیر منطقی محسوب نمی شود. هرچند این رفتار موجب استمرار انحصار، استمرار تولید با کیفیت پائین و استمرار استثمار می شود.  متأسفانه هم دولت چپاولگر و هم خودروسازهای انحصارگر هم بر این موضوع واقف هستند و به راحتی از آن نفع می برند.
ادامه  از صفحه1
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه