رابطه کسب و کار با رشوه گیری


ایرج گلشنی- در پي انتشار پيامك بازرسي رياست جمهوري در باره رشوه، نكته‌هاي فراوان گفته شد و ما در روزنامه اقتصاد سرآمد هم به آن پرداختيم. مصاحبه با فعالان دريايي با موضوع اين پيامك، ما به سخنان نغزي رساند كه مايلم در اين نوشتار به آن بپردازم كه تصور مي‌شود بسيار مهم باشد. رشوه امري رايج است. در همه جاي جهان هست، در كشور ما هم هست. اين يك واقعيت است و هر چند كه تلخ باشد، بايد به آن پرداخت و تابوي ترس و سخن گفتن در باره آن را بايد شكست. آن چه بديهي مي‌نماياند اين است كه با كتمان حقيقت و لاپوشاني فساد رايج در همه سطوح، نمي‌توان با اين پديده مقابله كرد. از اين رو، حركت بازرسي رياست جمهوري را مثبت ارزيابي مي‌كنيم كه به طور رسمي نشان داد كه رشوه در ايران هم وجود دارد و بايد همه با هم به مقابله با آن بپردازيم.
ترس از بيان
اما همچنان در بين فعالان كسب و كار- به خصوص در كسب و كارهاي دريايي- از سخن گفتن در باره آن ترس وجود دارد. به صراحت گفتند اگر بگوييم ما را به دشمني يا مبارزه با حاكميت متهم مي‌كنند و البته ترس به جايي است و ما خود در نگارش اين متن و موارد مشابه، دست و دل‌مان مي‌لرزد كه نكند براي كسي سوءتفاهم و سوءبرداشت رخ دهد. اما رسالت اجتماعي ما حكم مي كند كه حرف بزنيم. نام و نشان مصاحبه‌شونده‌هاي‌مان را پنهان كنيم و انگار كه ماجراي نون خ باشد، با برخي عبارات كوتاه شده از آن‌ها ياد كنيم. خوب است كه بازرسي رياست جمهوري كه اين تابوشكني را آغاز كرده، ادامه بدهد و به ما شهامت سخن گفتن بيشتر بدهد. 
رشوه گرفتني است نه گفتني
اما نكته اين جاست كه رشوه‌ هست و گفتن ندارد. فعالان مي‌گويند اگر كسي را لو بدهيم، ديگر به ما كار نمي‌دهند. برخي بيان مي‌دارند كه رشوه در برخي جاها سيستماتيك و سازماندهي شده است و كار يك نفر و دونفر نيست و نمي‌توان كسي را لو داد و بدون آسيب ماند؛ زيرا اعوان و انصارش انتقام مي‌گيرند و كسب و كار را نابود مي‌كنند.برخي از اهالي دريا به ماجراي طبري به عنوان يك نمونه شاخص اشاره مي‌كنند و مي‌گويند: طبري يك سازمان زد و بند داشت و معلوم نيست كه بعد از دستگيري خودش، باقي سازوكارش چه مي‌كنند. به طور طبيعي، كار طبري كاري يك نفره و مقطعي نبود و به روش هاي گوناگون جريان داشت. با اين روند سازمان يافته فقط با روش‌هاي پيچيده اطلاعاتي بايد مقابله كرد. 
خرده‌پاها
بعد از گروه‌هاي سازمان يافته، نوبت به خرده‌پاها مي‌رسد كه لو دادن آن‌ها چه اهميتي مي‌تواند داشته باشد؟ با اين حال، تصور كنيد كه خرده‌پاها گير افتادند اما دانه درشت‌ها رها شدند. هيچ اتفاقي نخواهد افتاد. ما نگران اعلام يك رشوه نيستيم، نگران اين هستيم كه رشوه‌گير همان يك نفر نباشد و سلسله داشته باشد. تشخيص اين مساله مشكل است و ما نمي‌توانيم خطر كنيم و با نشان دادن يك رشوه‌گير، ده‌ها كارگر و همكار را از نان خوردن بيندازيم.
رشوه‌گير دام مي‌خواهد
اين است كه پيشنهاد مي‌كنيم بازرسي رياست جمهوري و ساير دستگاه‌ها، در پوشش كسب و كار، وارد ماجرا شوند و رشوه‌گيرها را شناسايي و دستگير كنند. براي رشوه‌گير بايد دام پهن كرد. اين است كه مي‌گوييم رشوه گرفتني است نه گفتني، يعني گفتن ما چندان افاقه نمي‌كند، و اگر اثري داشته باشد در حد خرده‌پاهاست. رشوه‌گير گرفتني است و با دام سياست گير مي‌افتد. آن وقت به هم ريختن يك شبكه ارتشاء اثرگذار است زيرا دانه‌درشت‌ها را كه بگيرند، خرده‌پاها حساب كار خودشان را خواهند كرد. به هر روي، تا همين حد كه پيامكي ارسال شد، بايد قدردان بازرسي رياست جمهوري بود؛ زيرا فضا براي كمي درد دل باز كرد. 
رابطه کسب و کار با رشوه گیری
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه