مطالبه اقتصاد سرآمد از فعالان دريايي: به اقتصاددريا توجه کنید

با آمارسازی واقعيت ها را از خود دور نكنيم

گروه اقتصاددریاپایه –  امید اسماعیلی- سخنان دقيق و بي‌تعارف رهبر انقلاب اسلامي در جمع اهالي دريا و بيان صريح و مستقيم اين نكته كه «هنوز توجه لازم به دريا وجود ندارد» ما را بر آن داشت تا بار ديگر موج مطالبه‌گري خود از مسئولان دولتي و غيردولتي را آغاز كنيم. 
پيش از اين، بارها گفته بوديم كه نگاه به دريا، نگاه كم‌سويي است و تاكيد كرده بوديم كه تفكر خشك‌گرا نمي‌تواند باني تحول در حوزه دريا باشد. ما در روزنامه دریایی اقتصادسرآمد، بارها نوشتيم كه با روند كنوني، تحول در حوزه دريا به چند دهه زمان نياز دارد. بارها گفتيم كه توجه به دريا با نگاه و روش موجود، اثربخش نيست و براي آن راه‌كارهايي هم عرضه داشتيم؛ اما معلوم بود كه به ناله‌ها و فريادهاي ما در اين رسانه دريايي، چندان توجه نمي‌شود و گاهي كه به طور مستقيم سازماني را مورد خطاب قرار مي‌داديم، آن سازمان خود را در پشت و پناه مشتي آمار خودساخته، پنهان مي‌كرد و ما هر چه در باره آمارسازي‌هاي برخي مسئولان سخن گفتيم، آن‌ها آمار بيشتري منتشر مي كردند. 

دريا طبق آمارسازي‌ها
اگر ملاك و معيار ما صرفا آمارسازي‌هاي دولتي باشد، اكنون ما در بهترين وضعيت ممكن قرار داريم. نگاه و توجه به دريا بي‌نهايت است و ما از نعمات دريا بالاترين بهره‌برداري را داريم. 
طبق آمارهاي شيلات، عن قريب است كه ماهي رايگان شود و مانند شيربسته‌بندي صبحگاهي، درب منازل تحويل شود. با روند آماري شيلات، ما به زودي انباشت ماهي خواهيم داشت و به طور كلي بوي ماهي مي‌گيريم!
طبق آمارهاي وزارت گردشگري، در حوزه گردشگري دريايي در بهترين وضعيت هستيم و دو برابر پول نفت، از گردشگري دريايي درآمدزايي مي‌كنيم. تعداد اسكله هاي گردشگري دريايي چنان زياد است كه مي‌توان نصف جمعيت كرده زمين را در آن‌ها جاي داد!
اما واقعيت همان است كه رهبر فرمودند: هنوز نگاه جدي به دريا وجود ندارد. نگاه جدي به دريا، آن‌قدر نفع ملي دارد كه مي‌تواند تمام اقتصاد ما را دگرگون كند. براي اثبات توجه خود به دريا بايد كار كرد و نبايد با آمارسازي‌ها و برنامه‌هاي تخيلي خود را پشت توهمات سازماني خود غرق كرد. و نبايد چنان به خود دروغ بگوييم كه واقعيت ها را از خود دور كنيم. 

واقعيت چيست؟
كشف واقعيت در درون آمارهاي ساختگي نيست؛ بلكه در سفره مردم است. شاهد مدعا هم خود شما خواننده اين سطور هستيد. كافي است پرسيده شود: شما در هفته جندبار ماهي مي‌خوريد؟ شما در سال چند بار سفر دريايي رفته‌ايد؟ نام چند اسكله گردشگري را ببريد. 
به خوبي مي‌دانيم كه شما ماهي يك بار هم ماهي نمي‌خوريد و به خوبي مي‌دانيم اكثر مردم ايران، هرگز يك گردش دريايي(فراساحل) را تجربه نكرده‌اند و اساسا گردشگري دريايي در ايران هنوز متولد نشده است. چه بسا مسئولان دريايي داريم كه فرق گردشگري ساحلي با گردشگري دريايي را نمي دانند و اين نكته را در مصاحبه‌ها و آمارهايي كه ارائه مي‌دهند به خوبي مي‌توان اثبات كرد. 
زماني كه ما آمارهاي نجومي مي‌سازيم و براي اثبات صحت آمارهاي خود، در تعاريف و تقسيم‌بندي‌ها دست‌كاري مي‌كنيم و برخي تعاريف جهاني را با مقصود خاص، مورد توجه قرار مي‌دهيم، نشان مي‌دهد كه مي‌خواهيم از واقعيت‌ها فرار كنيم. براي مثال، طبق تعريف جهاني، «هر كس به هر دليل و با هر هدفي، 24 ساعت از موطن خود دور شود، گردشگر است و گردشگري مي‌كند» وقتي اين تعريف را دست‌مايه آمارسازي قرار دهيم، نتيجه اين مي شود كه هر كس از عوارضي تهران رد شد، گردشگر دريايي محسوب مي‌شود! و نيز اگر گردشگري ساحلي با گردشگري دريايي را يكي فرض كنيم، آمار چند ده ميليوني از گردشگري خواهيم داشت كه رندانه نام آن را گردشگري دريايي مي‌گذاريم و آمار چندين ميليوني به خورد مردم مي‌دهيم و تصور مي كنيم كار موفقي انجام شده است! در حالي كه واقعيت اين نيست. واقعيت همان است كه رهبر فرمودند: توجه جدي به دريا نشده است. 

دلايل بي‌توجهي به دريا
پيش از اين در اين باره سخن گفتيم، اما هر چه بيشتر در اين باره سخن گفته شود، باز هم كم است؛ زيرا بي‌توجهي به دريا در ايران سابقه و ريشه تاريخي دارد و از دو سده فعاليت تبليغي استعمار پشتيباني مي‌شود تا جايي كه بي‌توجهي به دريا نه در عوام، بلكه در خواص ما هم نفود و رسوخ كرده است تا جايي كه ايران را كشوري خشكي‌زده مي دانيم و همواره از كم آبي مي‌ناليم؛ در حالي كه ايران كشوري دريايي است؛ اما مردم ايران اين مهم را باور ندارند. يعني بي‌توجهي به دريا ريشه در فقر فرهنگي ما دارد.
بي‌توجهي فرهنگ‌سازان
شايد اين ريشه اي ترين دليل بي توجهي به دريا باشد. فرهنگ سازان ما كاري با دريا ندارند و بر اساس سابقه فكري و كاري شان، بخش خشكي ايران را مي‌شناسند. اصولا اعتقادي به فرهنگ‌سازي براي دريا در ميان فرهنگ‌سازان ما وجود ندارد و مهم‌ترين نشانه آن، در بي‌نشاني از فعاليت‌هاي فرهنگي معطوف به درياست.

چاله‌هاي دولتي
دليل ديگر بي‌توجهي به دريا، چاله‌هايي است كه دولت‌ها پشت هم براي هم كنده‌اند و اكنون دولت سيزدهم در آن گير كرده است؛ درست همان  طور كه دولت دوازدهم گير كرده بود. هر كدام كه مي‌آيند، انبوهي از مشكلات و معايب را به سوغات مي‌گيرند و مشغول پر كردن اين چاله ها مي شوند. زمان مي‌رود و هنوز چاله‌ها پر نشده‌اند؛ پس كسي ياد دريا نمي‌افتد. اين چاله‌ها اكثريت در خشكي كنده‌شده‌اند. مثلا همين فاجعه مسكن مهر پرند كه بعد از 18 سال، هنوز چاله‌اش پر نشده است. مثلا همين متروي پرند كه افتتاحيه‌اش تبديل شده است به قصه‌هاي هزار و يك شب! پايان ندارد. مثلا چاله‌هاي فساد اداري كه عمقش ناپيداست. مثلا... آن قدر دولت گرفتاري دارد كه فيلش هرگز ياد هندوستان نمي‌كند!

فقر مديريت دريايي
مديران امارساز، جاي مديران كارساز را گرفته‌اند. هر كس بتواند از هيچ و پوچ، نمودار رسم كند و با زيركي رندانه، مقداري عدد و رقم به آن بيفزايد، مي‌شود مدير خوب ولايق. 
اگر مديري، به هر ترفندي كه مي‌داند ثابت كند كه نسبت به مديريت قبلي رشد داشته است، مي‌شود مدير شايسته و بايسته!
در حالي كه اغلب مديران حوزه دريايي در بخش دولتي، اصلا تجربه و دانش دريايي ندارند. نه مدرك دريايي دارند و نه تخصص و نه تجربه. سوار قايق بشود، سرش گيج مي‌رود اما شده است مثلا مدير عالي فلان سازمان دريايي! 
به طور كلي بر اساس آن چه كه فعالان حوزه دريايي مي‌گويند، فقر مديريت در سازوكارهاي دريايي ايران به شدت وجود دارد و همين باعث مي شود كه به دريا توجه نشود. كشاورز را گذاشته‌اند شيلات، ماهيگير را مسئول گندم كرده‌اند و بولدوزرچي مدير بندر است و بندرچي بي‌كار. 
فقر مديريت در حوزه دريايي ايران، چشم اسفنديار اقتصاد درياپايه ايران است كه محل نفوذ مشكلات و نديدن وقايع و نقطه ضعف بزرگ صنايع دريايي ايران است و به نظر مي‌رسد هيچ راه‌چاره‌اي براي آن نيست؛ مگر استفاده از توان و بينه بخش خصوصي به دو صورت: هم مديريت بخش دولتي را با مديران بخش خصوصي پر كنند و دست از سياست‌بازي بردارند. و يا تمامي با حداكثر بخش‌هاي دولتي را بيرون‌سپاري كرده و به بخش خصوصي بسپارند.
 با آمارسازی واقعيت ها را از خود دور نكنيم
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه