خلیج فارس در صحنه بین الملل


دکتر همایون الهی- هر چند از قرن هفتم هجری به تدریج دریانوردی ایرانیان راه انحطاط پیمود و تا زمان شاه عباس اول ایرانیان دیگر ناوگان نظامی دریایی در اختیار نداشتند. ناوگان بازرگانی آن‌ها هم به تدریج ضعیف شده بود. البته دریانوردی ایرانی‌ها تنها به داشتن ناوگان‌های نظامی و یا تجاری ختم نمی‌گردد بلکه بسیاری از اکتشافات و اختراعات توسط آن‌ها انجام گرفته است چنانکه ایرانی‌ها دانش دریاشناسی را پایه نهاده و نخستین ملتی بوده‌اند که غواصی را آموخته و آموزش داده‌اند، همچنین بر روی دریا پل‌های شناور زده و به کاوش و اکتشاف راه‌های دریایی و حفر کانال‌ها و ارتباط راه‌های دریایی پرداخته‌اند. 
ساخت و ایجاد سکان توسط ایرانیان دوران اسلام انجام گرفت، همینطور فنون دریانوردی ایرانیان و صنعت کشتی‌سازی آن‌ها نیز در دوران اسلام همچنان ادامه یافت. در قرن اول هجری و بعدها، خلفا برای گسترش اسلام از نیروی دریایی نیز استفاده کردند اختراع قطب‌نما نیز توسط ایرانیان انجام گرفته و احتمالاً چینی‌ها آن را از ایرانیان با اعراب و هندی‌ها گرفته‌اند.
علاوه بر اختراعات برشمرده، ایرانیان در راه‌یابی نیز پیشرفت‌هایی داشته‌اند. چنانکه برخلاف تحریف‌های انجام شده این ندارک (نئارخوس) نبود که خلیج فارس را شناسایی کرد بلکه طبق نوشته خود وی علائم دریانوردی قبل از وی در خلیج فارس نصب شده بودند. چنانکه وی می نویسد: .... سفاین وارد خلیج فارس می‌شدند، تیرهای عظیم الجثه به قطعات الوار، اینجا و آنجا برافراشته شده بود تا دریانوردان را در مسیر خود هدایت نماید و از سقوط آن‌ها در آب‌های کم عمق و به گل نشستن کشتی‌هایشان پیشگیری کند...». این سیلاکس کارباندی سردار داریوش اول بود که دو قرن قبل از وی آن را انجام داده بود. همینطور مورخان از فانوس‌های دریایی در خلیج فارس سخن گفته‌اند.
اما از سده هفتم هجری به تدریج تلاش ایرانیان دریانورد برای علامت‌گذاری کم و در زمانی هم متوقف شد. در مورد نقشه‌کشی دریایی نیز باید گفت نخستین کسی که نقشه جهان را ترسیم نمود شخصی به نام «هکانایوس میلتوسی» بود که تابعیت ایران را داشت... ایرانیان فن و علم نقشه‌کشی را توسعه دادند... ولی این فن نیز مانند فن دریانوردی کم کم رو به انحطاط نهاد. در قرن پانزدهم میلادی این کار را اروپائیان به عهده گرفتند.
2- اسکندر مقدونی و خلیج فارس 
اسکندر مقدونی پس از تصرف سرزمین کرانه رود سند تصمیم گرفت با گذشتن از رود سند به دریای عمان و خلیج فارس دست یابد و استیلای خود را بر سرزمین‌های شبه جزیره عربستان و آفریقا گسترش دهد. وی (در سال ۳۲۶ و ۹۴۷ قبل از هجرت) از دهانه رود سند گذشت ولی به علت طوفانی بودن دریا از مسافرت سرباز زد و به خشکی بازگشت و سفر خود را از راه کرمان و بلوچستان فعلی پیش گرفت و در عوض سردار خود نثارخوس (نئارک) را مأمور این سفر کرد. نئارخوس نتیجه این سفر را بعداً به اسکندر گزارش داد.
3- اعراب و خلیج فارس
در اواخر هزاره اول قبل از میلاد عشایر عرب جنوب و مرکز شبه جزیره عربستان به منطقه خلیج فارس تغییر مکان دادند. آن‌ها در قرن سوم قبل از میلاد دولت سلوکی‌ها را که وارث امپراتوری اسکندر مقدونی بودند تحت فشار قرار داده، یکی از اولین دولت‌های عرب را که «هاراکنا» نام داشت بنیاد نهادند. این امر به استقرار نهایی فرمانروایی عرب در بخش شرقی شبه جزیره عربستان و در تمامی سواحل غربی خلیج فارس کمک کرد. بعداً دولت «هاراکنا» به یک عده شیخ‌نشین‌های عرب تجزیه گردید. در قرن‌های ۳ و ۵ میلادی بار دیگر بازرگانی دریایی بین بنادر خلیج فارس، منطقه دریای سرخ و هندوستان رونق یافت. دریانوردان عرب نقش بسزایی در این دادوستد داشتند.
در دوره اشکانیان عرب‌ها بطور عمده در حجاز و بادیه و مکه و یمن بودند. آن گروه که در حجاز و بادیه بودند دچار تنکی و قحطی شدند و از بیم اشکانیان نتوانستند به عراق بیایند، بنابراین از حجاز به بحرین رفتند و بحرین جزء قلمرو ایران بوده است.
در دوران ساسانیان رقابت بین حکام عرب ساحل جنوبی خلیج فارس و فرمانروایان ساسانی ایران بر سر مجمع الجزایر بحرین شدت می‌یابد، زیرا این مجمع الجزایر در ارتباطات دریایی بین خاورمیانه و هند و مصر نقش مهمی ایفا می‌کرد. شاهپور دوم فرمانروای ایران در بحرین مستقر گشت و قشون خود را به آن سوی خلیج روانه کرده و حتی یک بندر بزرگ ساحل عربی الکتیف (القطیف) را متصرف شد.
خلیج فارس در صحنه بین الملل
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه