جامعه ایران، در عصر حاضر از چند مسئله در حال لطمه خوردن است؛ دو مورد از مهمترین آنها را می‌توان مسائل اقتصادی و مسائل مربوط به سواد اجتماعی و ارتباطی دانست. همچنین قرار داشتن در دوره ای که سبک زندگی مردم نیز در حال تغییر است، مشکلات مضاعفی را ایجاد کرده است. خشونت یک مفهوم برای توصیف روابط اجتماعی میان انسان‌ها است، مفهومی که با اهمیت اخلاقی و سیاسی پر شده است .خشونت پدیده‌ای است با بار منفی که تعریف آن به شدت از فرهنگ‌های مختلف تاثیر می‌گیرد، اما بر اساس یک تعریف کلی و پذیرفته شده هر نوع رفتار عمدی که باعث وارد آمدن آسیب روحی، روانی و جسمی به خود یا دیگری شود، خشونت نامیده می‌شود.واژه خشونت در گذشته اغلب برای مسائل فیزیکی به کار برده می‌شد ، اما امروزه این مفهوم بیشتر از جنبه  «روانی»  آن قابل بررسی است . ریشه این نوع خشونت را اغلب در مسائل زیستی، اجتماعی، فرهنگی و حتی ناکامی‌های اقتصادی باید جستجو کرد.یکی از خشونت‌هایی که امروزه در ایران شاهد وقوع آن هستیم، خشونت روانی علیه مردان خانواده است که به دلیل وضعیت اقتصادی  و اختلاف طبقاتی و به شکل آزارهای کلامی از قبیل تحقیر، مقایسه، سرزنش و مواردی از این قبیل رخ می‌دهد. به دلیل بالا رفتن نرخ تورم و همچنین تغییر سبک زندگی مردم به سبک مصرف گرایی و تجمل گرایی، امروزه شاهد این هستیم که مردان به عنوان مسئول اصلی تامین مایحتاج خانواده، آماج هرگونه مقایسه ، سرزنش و تحقیر و دیگر آزارهای کلامی و رفتاری هستند . به دلیل جدید تر بودن این مسئله اجتماعی، هنوز آمار دقیقی از تعداد مردانی که مورد این نوع خشونت خانگی قرار گرفته‌اند وجود ندارد اما آن چه که واضح است ، این است که نه تنها افراد زیر خط فقر آن هم  به دلیل کمبودهای مالی مورد حمله قرار دارند، بلکه افرادی که متمول هستند نیز به دلیل پدیده‌های  «چشم و هم چشمی» و «تجمل‌گرایی» ، که برخاسته از سواد اجتماعی و ارتباطی نادرست است نیز، تا حدودی طعم این خشونت را چشیده اند. در سال‌های گذشته، واژه خشونت بیشتر یادآور خشونت مردان علیه زنان بوده و انجمن های زیادی برای دفاع از آنها در سراسر جهان بوجود آمده، اما امروزه خشونت علیه مردان نیز نیازمند توجه روانشناسان ،دولت‌مردان و بانیان اقتصاد و معیشت مردم است .
*کارشناس ارشد کارآفرینی- دانشگاه تهران