پروژه دزدسازی

ایرج گلشنی
دانش مدیریت، به مقوله کنترل و نظارت، بسیار اهمیت می دهد؛ به نحوی که کنترل و نظارت یکی از ارکان اصلی سازمان است و نبود آن، به منزله نبود مدیریت است. مدیریت، تشکیل شده از پازل هایی که باید به درستی کنار هم چیده شوند. اگر این پازل ها به درستی کنار هم چیده نشوند، سازمان به جای سازواره(سیستم) که باید هدف مشخصی را دنبال کند و به نتایج پیش بینی شده برسد، تبدیل به جایگاهی برای هرج و مرج شده و برون داد آن، سازمان های غیررسمی مخرب و دزدانی است که جز رانت و رشوه نمی شناسند.به نظر می رسد که اکنون در سامانه های کشور، پازل کنترل و نظارت گم شده و یا در جایی گذاشته شده که نه تنها شکل نهایی مورد نظر از سازوکارها را ترسیم نمی کند، بلکه از آن، شکلی نامتوازن و بدفرم می سازد که موجب تباهی است تا خدمت. انبوهی از مصایب و مشکلات، تند و تند دل و روح مردم ما را می آزارد. پلاسکو تمام نشده، متروپل می آید و این تمام نشده مصیبت دیگری آوار می شود؛ زیرا نظارت جدی گرفته نمی شود. کنترلی در کار نیست و عناصر که به سازمان مدیریتی چسبیده اند، رها و یله هستند وهر کاری که دلشان می خواهد می کنند و نه هراسی دارند و نه وجدان.در فرآیند مدیریت کیفیت، نقش پایش(کنترل) و نظارت را بسیار برجسته می بینیم. از حلقه معروف دمینگ گرفته تا مدل های مدیریت کیفیت مانند ای اف کیو ام اروپا و... همه و همه به نقش اساسی نظارت و بررسی دقیق(چک) تاکید می کنند و آن را با نهایت حساسیت و دقت به اجرا در می آورند تا فاجعه را به کنترل درآورند و مانع از بروز آن شوند. البته در دنیا، وقوع حوادث تلخ همواره شنیده می شود؛ اما اکثریت این وقایع تلخ در کشورهایی است که نظارت را جدی نمی گیرند. 
صفحه 2
پروژه دزدسازی
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه