تاریخ انتشار:1404/9/16
فرصت‌های بر باد رفته فرهنگ دریایی ایران

«سرآمد» تحلیل می‌کند؛

فرصت‌های بر باد رفته فرهنگ دریایی ایران

اقتصادسرآمد- امید متین - فرهنگ دریایی کشورمان بیش از دوسده است که در اغما به‌سر می‌برد. تهاجم فرهنگ استکباری برای دور نگاه‌داشتن مردم ایران از دریا همچنان بار سنگین منفی خود را به جامعه تحمیل کرده است و این سال‌ها به‌رغم ابلاغ سیاست‌های دریاپایه و توجه دادن دولت و ملت به اهمیت و ارزش دریا، همچنان فرهنگ دریایی غریب مانده و نه پرچم‌دار پیش رویی دارد و نه متولی مشخصی.

به گزارش اقتصادسرآمد، این وضعیت در حوزه فرهنگ دریایی کشور در حالی خود را نشان می‌دهد که بسیاری از کارشناسان اذعان می‌دارند «فرهنگ زیربناست» و اگر قرار بر توسعه دریایی است، بدون تقویت، گسترش و ایجاد زمینه فرهنگ عمومی برای جامعه، توسعه امکان‌پذیر نخواهد بود. 

نگاهی به وجوه توسعه پایدار
رشد، پیشرفت و توسعه وجوهی دارند که بدون توجه به آن‌ها، هرگونه برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری محکوم به شکست خواهد بود. در این میان، توسعه حداقل دوجنبه مشخص دارد: وجه فیزیکی و وجه غیرفیزیکی. اگر این دو وجه در کنار هم و همزمان حرکت نکنند، توسعه صورت واقعی به خود نخواهد گرفت. ممکن است با تمرکز بر وجه فیزیکی، رشد صورت بگیرد، اما این رشد هرگز به توسعه منجر نخواهد شد. دو وجه فیزیک و متافیزیک، به‌مثابه دوبال پرواز برای توسعه هستند که بدون وجود هرکدام از این بال‌ها، توسعه هرگز به پرواز در نخواهد آمد. 

وجه فیزیکی توسعه
ساخت‌و‌سازهای فیزیکی از هر نوع و گونه‌ای که باشند، وجه فیزیکی توسعه هستند که از آن با عنوان «رشد» یاد می‌کنند. در این وجه، ساخت‌و‌ساز بندر و اسکله و کشتی و... جای می‌گیرند. تصور سنتی بر این است که اگر اسکله و بندر و ... ساخته شود، خود به خود به جذب مشاغل و سپس جذب مردمان می‌انجامد و توسعه نهایی خلق خواهد شد. 
نگرش نوین اما به توسعه، چنین برداشتی ندارد و بر این باور است که رشد لزوما به توسعه منجر نمی‌شود. نمونه‌های زیادی هست که نشان می‌دهد بدون زمینه‌سازی غیرفیزیکی (فرهنگی و اجتماعی) امکان تحقق توسعه وجود ندارد و توسعه بدون فرهنگ، یک مجموعه میا‌تهی خواهد بود. 
مثال‌های فراوانی وجود دارد که نشان می‌دهد صرف رشد فیزیکی به یک توسعه پایدار ختم نمی‌شود. نمونه اخیر آن در سرمایه‌گذاری میلیاردی عربستان در ساخت یک شهر افقی بزرگ است که به دلیل نداشتن پشتوانه فرهنگی و اجتماعی، سال‌ها بعد از افتتاح، همچنان خاک می‌خورد و به سوی فرسودگی می‌رود بدون آنکه مردم نیم‌نگاهی به آن داشته باشند. صورت فیزیکی به بهترین نحو ممکن خلق شد، اما وجه غیرفیزیکی خلق نشد و نتیجه عقیم‌ماندن این طرح بزرگ بود. 
در بستر توسعه دریایی ایران هم همین اشتباه دارد صورت می‌پذیرد. بخش صنعتی و ساخت‌وسازهای فیزیکی مورد توجه قرار گرفته است و تلاش برای رشد در بخش دریایی شروع شده، اما در وجه غیرفیزیکی هیچ اقدام مشخصی صورت نگرفته است؛ بنابراین باید پیش‌بینی کرد که رشد بدون پشتوانه فرهنگی-اجتماعی با شکست مواجه خواهد شد. 

رشد براساس نیازها
برخی معتقدند که ایران جاماندگی بسیار زیادی در رشد دریایی دارد؛ یعنی به شدت نیاز دارد ابتدا عقب‌ماندگی خود از نظر فیزیکی در ساخت و تجهیز بنادر و اسکله‌ها و کشتی سازی و... را رفع و جبران کند و سپس به مسائل دیگری مانند فرهنگ و اجتماع دریایی بیندیشد و برای آن برنامه‌ریزی کند.
این گروه بر این باورند که مقوله فرهنگ دریایی مربوط به یک‌دهه آینده است و ضرورت روز نیست! این نگرش سنتی شکاف عظیمی در برنامه‌ریزی‌های راهبردی ایجاد کرده، به نحوی که تمرکز به مسائل فرهنگی و اجتماعی حوزه دریا را تقریبا به صفر رسانده است. نتیجه چنین نگرشی ایجاد شکاف بین رشد و توسعه پایدار در حوزه دریایی و نیز دیرهنگامی تحقق توسعه دریایی ایران خواهد بود. کمااینکه تاکنون این نگرش ناقص و سنتی موجب بی‌توجهی اکثریت مردم ایران به دریا شده است. 

رشد و توسعه همزمان
گروه دیگری براساس تازه‌های دانش مدیریت توسعه بر این باورند که رشد و توسعه همزمان باید صورت بگیرد. تلاش برای ترویج فرهنگ دریایی باعث رویکرد مردمی به موضوع دریا می‌شود و بخش مهمی از سرمایه‌های معنوی و مادی به سمت دریا حرکت می‌کند. این گروه بر این باورند که میزان سرمایه‌گذاری دولت و گروه کوچکی از بخش خصوصی قادر به تامین نیازهای سرمایه‌ای برای توسعه دریایی ایران نیستند و موج عظیمی از سرمایه‌های خرد و کلان مردمی لازم است تا زمینه رشد و توسعه را به‌خوبی فراهم کند. وجود انبوهی از سرزمین‌های بکر و دست‌نخورده ساحلی، نشان می‌دهد که رویکرد سرمایه مادی و معنوی مردم به سمت دریاهای ایران نیست. این بی‌توجهی باعث می‌شود روند توسعه به کندی صورت گیرد و در مواردی اصلا رخ ندهد. 

زمان از دست رفته
زمانی که در گذشته از دست رفته است، یک‌طرف و زمانی که این روزها از دست می‌رود، طرف دیگر. زمانی که امروزه از دست می‌رود به مراتب سریع‌تر و مهم‌تر از گذشته است؛ زیرا با توجه به ابلاغ سیاست‌ها و جهت‌گیری سرمایه‌گذاری دولت به سمت توسعه دریایی، بی‌توجهی به بخش فرهنگی واجتماعی می‌تواند عواقب منفی بیشتری بر جای بگذارد. 
توسعه به جمعیت نیاز دارد. بندر و اسکله و شهرسازی بندری و... بدون وجود جمعیت معنا پیدا نمی‌کند. گرایش مردم از استان‌های خشک و پرجمعیت به سمت دریا نیازمند بسترسازی فرهنگی است. خلق پدیده مهاجرت معکوس از خشکی به دریا کار آسانی نبوده و خلق‌الساعه نیست. یک فرایند بلندمدت و آرام است که اگر از امروز شروع نشود، فردا برای تحقق آن بسیار دیر است. 

تعارض فرهنگ خشکی و فرهنگ دریا
نکته دیگر در تعارض فرهنگ‌هاست. فرهنگ خشکی‌گرا با فرهنگ دریایی به‌شدت متفاوت است. علاوه بر این، ایجاد انسجام و هماهنگی فرهنگی بین فرهنگ استان‌های ساحلی با دیگر مردمان در سرزمین پهناور ایران- که تقریبا معادل ۱۵کشور اروپایی است- و از نظر تنوع فرهنگی بسیار زیاد و قوی است، کاری سخت، پیچیده و زمانبر است.
انس و الفت با هوای ساحلی و تغییر ذائقه به غذاهای دریایی نیز از آن نکات فرهنگی است که به آسانی سامان نمی‌یابد و بسیار موارد دیگر که همگی به زمان و برنامه نیاز دارند تا گرایش مردم ایران به سمت دریا معنا پیدا کند. باور مردم ایران به اینکه «کشوری دریایی» دارند، یک چالش بسیار سنگین و بزرگ است. مردمی که طی سده‌ها پذیرفته‌اند که در سرزمینی خشک زندگی می‌کنند، به راحتی به سمت دریا حرکت نمی‌کنند. همه این‌ها در گروه یک برنامه فرهنگی منسجم و گسترده در سطح ملی در بستر زمان مناسب است؛ زمانی که این روزها به سرعت دارد از دست می‌رود و همچنان فرهنگ دریایی در میان مسئولان امر غریب و ناآشنا باقی مانده است تا چه رسد به افکار عمومی مردم. این است که انتظار می‌رود مسئولان دریایی کشور به این مهم و به زمان توجه کنند و اقدامی موثر برای سیاست‌گذاری فرهنگی و حرکت در سطح ملی برای اغنای افکار عمومی ایرانیان انجام دهند. 

برچسب ها : فرهنگ دریایی ایران اقتصادسرآمد فرهنگ دریا

اخبار روز
ضمیمه