«سرآمد» با نگاهی به حیات نژاد بومی «ذبه» در استان بوشهر بررسی میکند؛
امیدواری برای احیای تابآوری اقلیمی و توسعه اکوتوریسم دریامحور
اقتصادسرآمد- جابر مظفریزاده - «ذبه» در استان بوشهر به نژادی بومی و ارزشمند از شتر یککوهانه گفته میشود که بهدلیل سازگاری فوقالعاده با اقلیم گرم و خشک جنوب، مقاومت در برابر کمآبی، نیاز به علوفه کم و تولید پشم مرغوب، یک ذخیره ژنتیکی مهم برای امنیت غذایی و اقتصادی منطقه است و بهعنوان راهکاری برای تابآوری در برابر بحران آب شناخته میشود؛ هرچند با چالشهایی مانند کاهش مراتع و خطر اختلاط ژنتیکی مواجه است. برخی کارشناسان و فعالان استان بوشهر معتقدند که شتر ذبه فقط یک دام نیست، واقعاً یک شاهکار تکامل است و در شرایطی که بیش از ۹۶درصد منابع آب استان شوری بالایی دارند، شتر ذبه میتواند بدون مشکل از این آبها تغذیه کند.
در تلاقی سرزمینِ گرم جنوب و کرانه نیلگون خلیجفارس -جایی که هر قطره آب شیرین حکم حیات دارد- استان بوشهر با چالشهای سهمگین اقلیمی دستوپنجه نرم میکند. بحران آب، شوری فزاینده خاک و گرمایش جهانی، نهتنها معیشت سنتی، بلکه خودِ «ماندن» در این سرزمین را به یک مبارزه روزمره تبدیل کرده است. در میانه این نبرد برای بقا، گنجینهای ژنتیکی و میراثی گرانبها، ساکت و مغرور، در آستانه فراموشی کامل قرار گرفته است: شتر بومی و منحصربهفرد «ذَبّه» یا دشتی.
این نژاد انحصاری استان بوشهر که شاهکار تکامل در زیستبومهای گرم، خشک و شور است، فراتر از یک دام، بخشی از هویت طبیعی و تاریخی این مرزوبوم محسوب میشود. شهرت جهانی عبای فاخر روستای کردوان، وامدار پشم لطیف و بیهمتای همین نژاد است. اما امروز، این الماس درخشان اکوسیستم منطقه، بر سرنوشتسازترین دوراهی تاریخ خود ایستاده است و برخلاف کشورهای همسایه مانند امارات، شاهد کاهش شدید نفرات شتر بهویژه شتر اصیل ذبه در سالهای اخیر هستیم. آیا باید نظارهگر انقراض خاموش این ذخیره ژنتیکی منحصربهفرد باشیم یا میتوانیم با یک تغییر نگرش استراتژیک، آن را به موتور محرک تابآوری اقلیمی و پایهگذار اقتصاد چرخشی و زمینهساز توسعه صنعتی و گردشگری استان بوشهر تبدیل کنیم؟
الف-راهحل «ذَبّه» و شترداری: الگوی بهینه مصرف و تضمینکننده امنیت غذایی
در پارادایم «اقتصاد کمآببر» که سرنوشت بوشهر به آن گره خورده، ما با دو انتخاب متضاد روبهرو هستیم:
اقتصاد خطی: مدلی که بر دامهای آببر و شکننده مانند گاو و گوسفند متمرکز است. این مدل، منابع گرانبها(آب شیرین، علوفه آببر) را میبلعد و در نهایت آلایندگی و شوری(پساب آبشیرینکن) به جا میگذارد. این یک «بدهی» ناپایدار برای منابع زیستی منطقه است.
اقتصاد چرخشی: مدلی که بر شتر ذَبّه استوار است. سیستمی که «ضایعات» و «بدهیهای» اکوسیستم(آب شور، گیاهان هرز و شورپسند) را به «دارایی» مولد و منابع با ارزش(پروتئین، پشم، دارو، گردشگری) تبدیل میکند.
مقایسه این دو الگو با واقعیتهای میدانی و اقلیمی و اعداد و ارقام، این انتخاب راهبردی(حفظ و احیای شترداری بومی و نژاد «ذَبّه» بهعنوان یک الگوی هوشمند، بومی و کاملاً سازگار) را روشن میسازد:
مدیریت مصرف مستقیم آب: شتر ذبه نهتنها به آب بسیار کمتری نیاز دارد، بلکه مهمترین مزیت آن، توانایی شگفتانگیز در نوشیدن آبهای لبشور(که بیش از ۹۶درصد منابع آب استان بوشهر در همین رده شوری و حتی بیشتر از آن هستند) است. این ویژگی، نیاز به آبشیرینکن برای تامین آب دام(که در دامداریهای صنعتی بوشهر مرسوم و حتی ضروری شده است) و فشار بر منابع آب شیرین را به صفر میرساند.
کاهش ردپای آب غیرمستقیم(علوفه): شتر ذبه، با دستگاه گوارش تکاملیافته خود، قادر است از علوفههای کمآببر، گیاهان شورپسند و خارهایی تغذیه کند که سایر دامها قادر به هضم آن نیستند و برای تولیدشان آب گرانبهای کشاورزی و شیرین مصرف نشده است.
تکامل یافته برای شرایط سخت دمایی و اقلیمی: در حالیکه گرما و تنشهای اقلیمی باعث افت شدید بازدهی در گاو و گوسفند و افزایش مصرف و هزینه انرژی و آب و دیگر نهادهها میشود، شتر ذبه برای بقا و تولید حداکثری در همین شرایط سخت تکامل یافته است.
تابآوری و امنیت غذایی: اهمیت «ذبه» فراتر از بهینهسازی مصرف آب است؛ این نژاد، یکی از ارکان اصلی امنیت غذایی پایدار در نوار ساحلی جنوب کشور است. محصولات شتر(شیر و گوشت) بهعنوان منابع پروتئینی غنی و دارای خواص درمانی و تقریبا بدون کلسترول، در اقلیمهای گرم، خشک و شور، یکی از کارآمدترین گزینههای تأمین پروتئین بهشمار میروند. این دام با توانایی منحصربهفرد در تبدیل علوفههای کمارزش به پروتئین باارزش، نقشی کلیدی در تابآوری غذایی منطقه در برابر تغییرات اقلیمی ایفا میکند. آسیب به این صنعت و انقراض این نژاد، صرفاً یک تهدید اقتصادی نیست، بلکه کاهش ظرفیت راهبردی استان و کشور در تولید پروتئین سالم و مقاوم به خشکی و گرماست. در پارادایم «اقتصاد کمآببر»، شتر ذبه یک «دارایی» ارزشمند است، زیرا واقعیت امروز دامداری بوشهر، روایتی تلخ از ناپایداری است. مقایسه زیر این انتخاب راهبردی از نظر اقلیمی و امنیت غذایی را روشن میسازد:
۱-تابآوری فیزیولوژیک و مدیریت آب (تحمل شوری و گرما)
تحمل گرما: دامهای معمول مانند گاو، بهویژه نژادهای سنگین اروپایی، بهشدت به «تنش گرمایی» حساس هستند. در دمای بالای رایج در بوشهر، انرژی دام به جای تولید(شیر یا گوشت)، صرفاً صرف خنک کردن بدن(لهله زدن) میشود. بازدهی بهشدت سقوط میکند، باروری کاهش م و مصرف آب شرب افزایش مییابد. در حالیکه شتر، شاهکار تکامل است و میتواند دمای بدن خود را تا ۷درجه سانتیگراد(از ۳۴ تا ۴۱درجه) نوسان دهد. این یعنی به جای هدردادن آب برای تعریق و خنکسازی(کاری که اغلب دامها میکنند)، شتر گرما را در طول روز در بدن خود «ذخیره» کرده و شبها آن را به آرامی دفع میکند و بهصورت تکاملی برای تولید و زندگی در دمای بالای ۴۵درجه سانتیگراد طراحی شده است.
تحمل شوری (آب شرب): انواع دیگر دامها نیازمند آب شیرین هستند. آبی با هدایت الکتریکی یا شوری ۶۰۰۰میکروموهس بر سانتیمتر (متوسط شوری منابع آب استان بوشهر) برای آنها سمی است و عملکرد آن را مختل میکند. این امر، دامدار را مجبور به استفاده از آبشیرینکن میکند. در حالیکه تحمل شوری آب، مزیت استراتژیک شتر است. شتر نهتنها آب لبشور را تحمل میکند، بلکه اغلب آن را ترجیح میدهد.
تحمل کمآبی: شتر توانایی تحمل از دست دادن حتی ۳۰درصد از آب بدن خود در گرمای سوزان را دارد. نژادهایی مانند «ذبه» قادرند آبی با شوری بسیار بالاتر(حتی ۱۰,۰۰۰میکروموهس بر سانتیمتر) را بنوشند و تله مرگبار «آبشیرینکن» را به کلی دور میزنند و میزان ردپای مصرف آب شیرین شتر به نزدیک صفر میرسد.
۲-راندمان تبدیل و نوع خوراک (آب مجازی)
شکاف بین شتر و دامهای معمول، در اینجا عمیقتر میشود. بحران آب دامداری، بحران «آب مجازی» نهفته در خوراک است. دامهای موجود در پرواربندیها بهویژه گاو و گوسفند به خوراک باکیفیت و غنی از انرژی(یونجه، ذرت، جو، کنجاله سویا) یعنی دقیقاً محصولاتی آببر که تا هر کیلوگرم ۲۵۰۰لیتر یا بیشتر آب مصرف میکنند، نیاز دارد و به همین دلیل میزان مصرف آب مستقیم و مجازی برای تولید هرکیلو گوشت گاو بین ۸ تا بیش از ۱۵مترمکعب است. شتر(مصرفکننده خوراک غیررقابتی) مانند خارها، بوتههای شورپسند، برگ درختان بیابانی مانند آکاسیا و بقایای کشاورزی و یک «مرورگر» و دارای «هوشمندی بیولوژیک» است و نه از «چرنده»هاست که پوشش گیاهی کف زمین و حتی ریشهها را میخورند و مراتع را نابود میکنند. همچنین دستگاه گوارش منحصربهفرد آن برای هضم فیبرهای خشنی تکامل یافته که اغلب دامهای دیگر قادر به هضم آنها نیستند.
راندمان در گرما: در شرایط تنش گرمایی، نرخ تبدیل خوراک به گوشت در گاو و گوسفند بهشدت کاهش مییابد. دام غذا میخورد، اما وزن نمیگیرد در حالیکه شتر نهتنها در گرما بازدهی خود را از دست نمیدهد، بلکه راندمان تبدیل خوراکهای کمارزش و شورپسند به پروتئین (شیر و گوشت) در آن، به مراتب بالاتر از هر دام اهلی دیگری در شرایط سخت محیطی است.
۳-آینده و امنیت غذایی (تابآوری در مقابل شکنندگی)
با فرض سناریوی قطعی آینده(گرمتر، خشکتر، شورتر)، انتخاب بین این انواع دام، انتخاب بین «امنیت» و «ورشکستگی» است:
مدل دامداری کنونی بهخصوص گاوداری(سیستم شکننده در شرایط سخت اقلیمی) در بوشهر، یک سیستم ۱۰۰درصد وابسته به ورودیهای گرانقیمت(آب شیرین، علوفه آببر، انرژی برای خنکسازی) است. با شورترشدن آبها و گرانترشدن انرژی، این سیستم در آینده نزدیک امکان فروپاشی دارد. این مدل، تولید «پروتئین گران» به قیمت «نابودی آبهای زیرزمینی» است و اتکای انحصاری به آن، در تضاد کامل با امنیت غذایی قرار دارد. عدمتنوعبخشی و اتکای بیش از حد به این مدل، بنبستِ توسعه در شرایط اقلیمی کنونی و بهویژه آتی است.
در حالیکه مدل شتر(سیستم تابآور)، یک سیستم «کمنهاده» است. این مدل، منابعی را که در حال حاضر «بدهی» یا «ضایعات» محسوب میشوند(آب شور، مراتع شور، خارها) به «دارایی» و «پروتئین باکیفیت» تبدیل میکند. شتر تنها دامی است که میتواند در شرایط سخت آینده اقلیمی، با حداقل فشار بر منابع پایه، امنیت غذایی و پروتئین مورد نیاز جامعه محلی را تضمین کند.
۴- ادامه سرمایهگذاری بر دامهای آببر و شکننده
ادامه سرمایهگذاری روی دامهایی مانند گاو و گوسفند در اقلیم بوشهر، تولید «پروتئین گران» به بهای نابودی منابع پایه است، در حالیکه شتر تنها سیستمی است که «بدهی»های اقلیمی منطقه(شوری، گرما، گیاهان هرز) را به «امنیت غذایی» پایدار تبدیل میکند و سرمایهگذاری بر آن، استفاده از هوشمندانهترین فناوری بیولوژیکی است که طبیعت برای بقا و تولید در همین اقلیم طراحی کرده است.
ب-فراتر از بقا: از معیشت سنتی تا موتور اقتصاد صنعتی و گردشگری و اکوتوریسم حفاظتی
پتانسیل اقتصادی شتر ذبه، اگر از چارچوب نگاه سنتی خارج شود، میتواند انقلابی در اشتغالزایی و تنوعبخشی به اقتصاد استان بوشهر ایجاد کند. ایجاد یک «زنجیره ارزش» کامل و مدرن، قادر است هزاران شغل پایدار در بخشهای مختلف، از کشاورزی تا صنعت و خدمات، ایجاد کند. این زنجیره ارزش، بسیار فراتر از فروش سنتی دام است:
صنعت نساجی لوکس: فراتر از عبای کردوان، پشم و کرک لطیف شتر ذبه میتواند ماده اولیه تولید منسوجات لوکس، بادوام و گرانبها در بازارهای جهانی مد باشد. ضمن اینکه محصولات ساختهشده از پشم و کرک شتر دارای خواص درمانی اثبات شده هستند.
صنایع غذایی (پروتئین سلامتمحور): شیر شتر، بهدلیل خواص درمانی و غذایی منحصربهفرد(نزدیکی به شیر مادر و خواص ضدآلرژیک آن بهدلیل فقدان پروتئین بتا-لاکتوگلوبین در آن) و تاثیر آن در درمان بسیاری از بیماریها مانند دیابت بهدلیل خواص انسولین مانندش و میزان ۳ تا ۷برابری ویتامین C در شیر آن، بازاری جهانی و بهشدت رو به رشد دارد، بهطوری که قیمت یککیلو شیرخشک شتر در بازارهای جهانی بین ۱۰۰ تا ۴۰۰دلار است. گوشت آن نیز بهعنوان یک منبع پروتئین سالم، کمچرب و ارگانیک، تقاضای فزایندهای در بازارهای سلامتمحور دارد.
صنایع دارویی و مراقبتهای زیبایی و سلامت(یک کارخانه داروسازی سیار در دل بیابان): از شیر، چربی کوهان و روغن و پشم و کرک شتر، در تولید صابونهای درمانی، کرمهای پوستی لوکس و محصولات بهداشتی گرانقیمت استفاده میشود که ارزشافزوده بسیار بالایی دارند.
صنعت چرم خاص: چرم شتر بهدلیل دوام، بافت منحصربهفرد و مقاومت بالا، در تولید محصولات لوکس و سفارشی مانند کیف، کفش و اکسسوری کاربرد ویژه دارد.
چشمانداز رویایی و قابلدسترسی
این چشمانداز، یک رویای دستنیافتنی نیست. کافی است نگاهی به تجربه امارات متحده عربی بیندازیم. تجربه امارات متحده عربی، با اکوسیستم فقیرتر و منابع آب کمتر که صنعت شتر را به یک اقتصاد چندصدمیلیون دلاری صادراتی تبدیل کرده، پیش روی ماست. علاوه بر این، شتر ذبه مزیتی دارد که اغلب دیگر دامها فاقد آن هستند: اقتصاد گردشگری و اکوتوریسم است. تلفیق دو جاذبه انحصاری بوشهر، یعنی شترسواری ساحلی در امتداد خلیجفارس هنگام غروب و گردشگری بیابانی در کلوتها و چشماندازهای خشک استان، میتواند بوشهر را به قطب جدیدی در اکوتوریسم تبدیل کند.
گردشگری ساحلی (Coastal Camel Riding): تصور شترسواری در امتداد نوار ساحلی خیرهکننده خلیجفارس، بهویژه هنگام غروب آفتاب، یک تجربه بکر، بسیار جذاب و بهشدت قابلعرضه در بازارهای گردشگری ملی و بینالمللی است و قابلیت ثبت بهعنوان برند را دارد. این تجربه، که در برخی سواحل توریستی جهان با هزینههای گزاف ارائه میشود، میتواند امضای گردشگری ساحلی بوشهر باشد.
اکوتوریسم مبتنی بر حفاظت: در این مدل، گردشگران صرفاً سواری نمیکنند، بلکه با زندگی شترداران، چالشهای نژاد ذَبّه و دانش بومی آنها آشنا میشوند. این یک «گردشگری تجربی و آموزشی» است.
بومگردی مبتنی بر دامداری (Pastoral Agritourism): گردشگران میتوانند در اقامتگاههای محلی بمانند، طعم محصولات ارگانیک شتر(شیر، دوغ، پنیر) را در مبدأ بچشند(گردشگری غذا) و مستقیماً به اقتصاد شتردار کمک کنند.
گردشگری بیابانی و اکوتوریسم و کلوتنوردی: گشتوگذار با شتر در کلوتهای شگفتانگیز، تپههای ماسهای و چشماندازهای بیابانی منحصربهفرد استان، میتواند بوشهر را به قطب جدیدی در اکوتوریسم و گردشگری ماجراجویانه تبدیل کند. این ترکیب «گردشگری ساحلی-بیابانی» مبتنی بر شتر، یک مزیت رقابتی انحصاری برای بوشهر است.
زنگ خطر: انقراض ژنتیک و فروریزش یک «زیرساخت اجتماعی»
با وجود تمامی این پتانسیلهای درخشان، واقعیت امروزِ الماس «ذبه» و بهصورت کلی صنعت شترداری استان بوشهر، تراژیک است. این نژاد و صنعت، در سکوت، در آستانه انقراض قرار دارد. عدموجود برنامههای حمایتی، بیتوجهی به حفظ خلوص نژادی و ورود بیرویه شترهای غیربومی، نبود زنجیره ارزش و اقتصاد گردشگری مغفول واقعشده، زنگ خطر نابودی این ژنوم ارزشمند را به صدا درآورده است، اما خطری که کمتر دیده میشود، ابعاد انسانی این انقراض است. شترداری مبتنی بر نژاد «ذَبّه» تنها بستر تولید نیست، بلکه یک ذخیره ژنتیکی کلیدی است که نقشی حیاتی در پایداری اکوسیستمهای ساحلی-بیابانی بوشهر ایفا میکند و همچون «زیرساخت اجتماعی» زندهای عمل میکند که هویت، همبستگی و دانش بومی جوامع محلی بر آن بنا شده است.
دانش سنتی، مسیرهای کوچ زیبا و چشمنواز، شناخت گیاهان دارویی و شورپسند، همکاریهای جمعی برای مدیریت گلهها و حتی آیینهای فرهنگی، همگی در بستر این حرفه شکل گرفتهاند. برای خانوادههای شتردار، این دام صرفاً یک دارایی اقتصادی نیست، بلکه بخشی از حافظه جمعی و میراث هویتی آنان است. افول شترداری و بهخصوص نژاد ذبه، زوال یک «شبکه اجتماعی-فرهنگی» و دانشی منحصربهفرد به نام دانش بومی-اکولوژیک است که تداوم آن، تضمینکننده تابآوری انسانی منطقه و میراث فرهنگی و طبیعی ارزشمند محسوب میشود. بنابراین شترداری ذَبّه، در واقع یک «سیستم اجتماعی-اکولوژیک» یکپارچه است. دانشی که شتردار برای مدیریت گله در مراتع شور دارد، به همان اندازه ژنِ شتر برای تابآوری منطقه در برابر تغییرات اقلیمی حیاتی است.
خوشبختانه، درک این تهدید حیاتی، منجر به شکلگیری حرکتی نویدبخش توسط «هیات اندیشهورز آب، اقلیم، محیطزیست و کشاورزی بنیاد نخبگان استان بوشهر» شده است. تلاش برای تشکیل کارگروه استانی و برنامهریزی برای احیای این صنعت با همکاری نهادهای کلیدی مانند مرکز تحقیقات جهادکشاورزی، گامی در جهت مقابله با این فرسایش دوجانبه(ژنتیکی و اجتماعی) است.
ج-میثاق مسئولیت (فراخوان برای احیای نژاد ذبه)
این تحول سهگانه (نجات ژنتیک و نیز نجات یک صنعت بومی یا همان شترداری بوشهر، ایجاد زنجیره ارزش، توسعه گردشگری)، یک پروژه صرفاً دولتی نیست. این یک «تعهد» پایدار و سهجانبه است. شکست یا موفقیت، در گرو اقدام هماهنگ سه گروه زیر است:
۱. مسئولان و سیاستگذاران (دولت، مجلس، نهادهای استانی):
وظیفه اول: توقف «پارادوکس توسعهای» و حمایتهای منحصر به دامداریهای آببر و شکننده(اقتصاد خطی) مانند گاوداری در حالی شترداری تابآور در ورطه زوال قرار دارد و اجرای قاطع «سند حفظ ذخایر ژنتیکی دامی» و «پیشگیری» و مدیریت ورود شترهای غیربومی یا خارجی که خلوص نژاد ذبه را تهدید میکنند. در این شرایط، حمایت از شترداری در کنار حمایت از دیگر انواع دامپروریها ضروری است.
وظیفه دوم (اجرای عدالت ژنتیکی و حمایتی): این یعنی توقف آمیختگیهای ژنتیکی غیرعلمی، ایجاد بانک ژن، توسعه تکنیکهای نوین تولیدمثل با توجه به نرخ پایینتر تولیدمثل شتر نسبت به دامهای معمول، ایجاد پایگاه اصلاح نژاد و حمایت ویژه(یارانه، خدمات دامپزشکی، نهادهها) از گلهدارانی که «نژاد خالص ذبه» را حفظ میکنند. این حیاتیترین اقدام برای حفظ این میراث است.
وظیفه سوم (تعیین ظرفیت برد اکولوژیک): برای کمینهسازی ریسکهای زیستمحیطی پرورش شتر، لازم است ظرفیت برد یا توان اکولوژیک مناطق مختلف استان در جهت پیشگیری از فشار بیش از حد بر مراتع شور و زمینهسازی توسعه پایدار، برآورد و براساس آن برنامهریزی شود.
وظیفه چهارم (سرمایهگذاری هوشمند و نه رهاشده): اعتبار باید نهفقط برای «افزایش تعداد دام»، بلکه برای «افزایش بهرهوری»، «ایجاد زنجیره ارزش»(لبنیات، پشم، بهداشتی) و مهمتر از آن، برای «نگهداری و پشتیبانی کارشناسی و فنی» دامپزشکی و اصلاح نژادی و فرآوری تخصیص یابد.
۲. شترداران و جامعه محلی:
نیاز و وظیفه اول (پذیرش واقعیت): دوران گلهداری صرفاً سنتی و بدون مدیریت ژنتیکی و غفلت از فرآوری، گردشگری و بازاریابی و برندسازی به پایان رسیده است. حفظ «خلوص نژادی» و فرآوری دیگر یک «سنت» نیست، «عامل ارزش اقتصادی» و بقای حرفه است.
نیاز و وظیفه دوم (مطالبهگری هوشمند): شترداران نباید صرفاً «نهاده» یا «وام» را بپذیرند، بلکه باید «تضمین پشتیبانی فنی بلندمدت دامپزشکی و اصلاح نژادی» را مطالبه کنند. رهاشدن و عدمپشتیبانی و راهنمایی و آموزش شترداران پس از دریافت وام، مشکل اصلی است.
نیاز و وظیفه سوم (اقدام جمعی): شترداران باید با تشکیل «تعاونیهای تخصصی»، قدرت چانهزنی خود را در مدیریت خلوص ژنتیکی، ممانعت از ورود نژادهای غیربومی، فراهمسازی نهادهها، بازاریابی و فروش محصولات فرآوریشده(مانند شیر و پشم) به جای فروش فله دام زنده به دلالان، برندسازی و... افزایش دهند.
۳. کنشگران محلی، ملی و رسانهها:
مسئولیت و وظیفه اول (دیدهبانی و مطالبهگری): کنشگران باید چشم بیدار جامعه در اجرای «طرحهای حفظ ذخایر ژنتیکی» باشند و طرحهای حمایتی گردشگری و زنجیره ارزش صنعت شتر و شترداری باشند. هرگونه تخلف یا غفلت در واردات نژادهای رقیب، اهمال در پوشش دامپزشکی یا عدمحمایت از زنجیره ارزش باید به چالش کشیده شود.
وظیفه دوم (تغییر گفتمان): کنشگران و رسانهها باید گفتمان عمومی را از «مطالبه تسهیلات یا نهاده»(که پایدار نیست) به «مطالبه بهبود قوانین حمایتی و پشتیبانی، مدیریت هوشمند ژنتیکی، توسعه زنجیره ارزش، بازار و ایجاد برند» تغییر دهند. باید پرسید «چرا از شترداری مانند دیگر دامداریها بهویژه گاوداریها حمایت نمیشود و محصولات شتر فرآوری نمیشوند؟» و «چگونه میتوان از شکست برنامههای حمایتی پیشگیری کرد؟» وظیفه سوم (ترویج دانش و نوآوری بومی): حمایت و معرفی نوآوران و کارآفرینان پیشرو که از محصولات شتر، ارزشافزوده خلق میکنند.
سخن پایانی: از میراث تا معیشت؛ یک تصمیم استراتژیک
شتر «ذَبّه» برای بوشهرِ امروز، صرفاً یک دام یا بخشی از نوستالژی گذشته نیست؛ این حیوان، یک راهحل مستند و محاسبهپذیر برای بحران آب، یک رکن حیاتی برای امنیت غذایی پایدار و یک زیرساخت فرهنگی برای حفظ هویت و تابآوری انسانی است. نجات این نژاد و توسعه هدفمند صنعت شتر، یک انتخاب تجملاتی نیست، بلکه یک اقدام استراتژیک برای تضمین آینده اقتصادی، زیستمحیطی و اجتماعی و یک پاسخ خردمندانه طبیعت به تغییرات اقلیمی و زیستبوم داغ و شور و کمآب استان بوشهر است. این امر نیازمند همت جمعی و حمایت همهجانبه است، پیش از آنکه این الماس و میراث ارزشمند برای همیشه از دست برود.
برچسب ها : جابر مظفریزاده اقتصادسرآمد استان بوشهر
-
تاکید بر ارتقای امنیت سایبری مناطق آزاد در ششمین جلسه کمیته پدافند غیرعامل و مدیریت بحران دبیرخانه شورایعالی
-
نقشه راه تولید میگوی پرورشی هرمزگان در سال زراعی ۱۴۰۵ تدوین میشود
-
بازدید معاون وزیر نفت از پروژههای CCR و پست برق شهری پالایشگاه تهران
-
تمام مشکلات، تحریمها و فشارها را با قدرت پشت سر خواهیم گذاشت
-
وزیر راه و شهرسازی میزبان فراکسیون زنان مجلس
-
مصوبه شورایعالی اداری و ستاد لجستیک کشور از نگاهی دیگر
-
خطر جاماندن از تامین بازارهای غذایی جهان برای ایران
-
فستیوال مردمی «خواجه عطا» در ایستگاه چهارم
-
امیدواری برای احیای تابآوری اقلیمی و توسعه اکوتوریسم دریامحور
-
پیوند توسعه دریامحور با بهبود زندگی ساحلنشینان
-
اهمیت راهبردی انرژی شمالگان برای هند
-
بررسی چالشهای کالای همراه مسافر در منطقه آزاد انزلی
-
دیدار مقامات هرات و هیئت ایرانی با هدف افزایش حجم ترانزیت ریلی
-
افزایش تولید جهانی آبزیان در سال ۲۰۲۵؛ سهم آبزیپروری از صید پیشی گرفت
-
بررسی صید ضمنی و آغاز مطالعات اقتصادی-اجتماعی صیادی تونماهیان در آبهای دور چابهار
-
اسامی برندگان چهل و پنجمین جشنواره حسابهای قرضالحسنه پسانداز بانک سپه اعلام شد
-
پرداخت بیش از ۴ میلیون فقره وام قرضالحسنه در ۹ ماه
-
افزایش سرمایه و برنامه تبدیل بانک اقتصادنوین به بانک جامع تصویب شد
-
بهبود کیفیت هوای کلان شهرها با توسعه قطارهای حومهای
-
آغاز اجرای طرح بخشودگی جرائم دیرکرد ره آورد ایران زمین
