بررسی «اقتصاد سرآمد» از اهمیت بین المللی آبراهه شمال- جنوب ایران

آبراهه ای که ۵۰سال در باره آن حرف می زنند

گروه دریامحور – امید متین - در باره آبراهه شمال- جنوب یا ایرانرود یا هر اسمی که بتوان بر آن نهاد، بسیار گفت و گو کرده ایم؛ اما همچنان جای سخن گفتن وجود دارد. این ابر پروژه می تواند هم اقتصادی باشد، هم علمی و هم حیثیتی. هم اقتصاد را متحول کند، هم فناوری و علم آوری را به میدان عمل وارد کند و هم حیثیت اجتماعی و فرهنگی به ایران بدهد؛ زیرا یک طرح معممولی نیست. نیم قرن اسم ایرانرود یا آبراهه شمال جنوب بر سر زبان های اهالی دریاست؛ نیم قرن انتظار برای یک تصمیم بزرگ، نیم قرن مطالعه و تحقیق، نیم قرن نقد و بررسی، نیم قرن می شود و نمی شود! به نظر می رسد بس باشد و ایران باید کاسه چه کنم چه کنم را زمین بگذارد و برای اجرای آن همت کند.  قرارداد 25ساله ایران و چین هم مزید بر علت است و به نظر می رسد نگاه جدی به آبراهه شمال جنوب داشته باشد. همچنین کشورهای دیگری مانند ترکمنستان به مشارکت در طرح اجرای آبراهه شمال جنوب ابراز علاقه کرده است. انگار در پیچ تاریخی قرار گرفته ایم و اگر همت کنیم و این پیچ را رد کنیم، می توانیم تصوری نوین از جغرافیا و اقتصاد ایران داشته باشیم.به هر روی، بخش دیگری از گفتار آثار و نتایج  احتمالی اجرایی کردن آبراهه شمال- جنوب(جنوب – شمال و یا ایرانرود) را پی می گیریم. امید که هم تکلیف اسمش روشن شود و هم تکالیف اجرایی آن:

ترانزیت بین المللی
با حفر کانال در طول ایران، خلیج فارس و دریای عمان به دریای خزر وصل می شود. وصل نه به صورت فیزیکی که کانالی از خزر به خلیج کشیده شود، بلکه کانالی از استان مازندران تا سواحل مکران کشیده می شود و لزوما به داخل خلیج یا داخل خزر ورود نمی کند. (البته اطلاعات فنی نگارنده کافی نیست و موارد را بر اساس شنیده ها و گزارش های منتشر شده می نگارد). به هر روی، در صورت حفر چنین کانال بزرگی که از نظر بعضی ها تخیل است و واقعیت ناپذیر، ایران به معنای واقعی از پادشاهی چهارراهی خود دفاع می کند و باز هم به وضعیت سوق الجیشی و ژئواستراتژیک خود باز می گرد و می تواند مسیر ترانزیت بین المللی و آسیای میانه باشد. این مزیت بزرگی است و نقاط ژئو پلیتیک و ژئواکونومیک ایران را به شدت تقویت می کند. 

وابستگی کشورهای همسایه(رقابت کریدوری)
اکنون کشورهای همسایه تلاش می کنند با ایجاد کریدورهای متعدد، ایران را دور زده و آن را از موقعیت ژئوی خود دور کنند که طی یک دهه اخیر تا حد زیادی هم موفق شده اند. چین و پاکستان در بندر گوادر، امارات با بندر فجیره، عراق با بندر فاو و بصره و... و نیز با راه اندازی خطوط لوله برای انتقال گاز و نفت در همسایگان شمالی، همه و همه دست به دست هم داده اند تا شاید در آینده ارزش ایران از نظر کریدوری را به صفر برسانند. اما ایرانرود می تواند این بزم را به هم زند و روند را معکوس کند؛ زیرا بهترین مسیر کریدوری است که جایگزین و تالی ندارد. این اقدام همسایگان را به ایران وابسته می کند و نقش کریدورهای دیگر را کاهش می دهد. به همین خاطر است که حفر کانال بزرگ آبراهه شمال – جنوب ایران اهمیت بین المللی دارد. 

توسعه استان های خشک
استان های شرق کشور به شدت خشک هستند. استان های کویری که همواره با مشکلات عدیده اقتصادی همراه بوده اند. کرمان و سیستان و بلوچستان از یک سو و حتا استان های مرکزی مانند یزد و اصفهان از دیگر سو، از نظر آب دچار مضیغه هستند و از نظر کار واشتغال وارد بحران شده اند. به طور خاص، استانی مانند سیستان و بلوچستان و کرمان در وضعیت مناسبی به سر نمی برند. آبراهه شمال- جنوب می تواند در مسیر خود بسیاری از استان ها را از رکود اقتصادی خارج کند. 
توسعه استان های خشک و کویری، نه فقط با انتقال کارخانجات بزرگ و آب بر، بلکه با ایجاد زمینه های رشد و توسعه نجات پیدا می کنند. طرح کلانی مانند آبراهه شمال – جنوب به خودی خود به معنای ایجاد اشتغال در این استان هاست و باعث ایجاد کسب و کارهای فراوان می شود. ضمن این که با انتقال آب از مسیر خلیج تا خزر، فقط کشتیرانی و باربری و ترانزیت راه نمی افتد، بلکه ماهیگیری، گردشگری، کشاورزی و بسیار مشاغل دیگر قابل راه اندازی است و همه این ها در کنار هم به توسعه استان های خشک می انجامد. 

توسعه گردشگری
ایران کشوری است با جاذبه های بالای گردشگری و پهناور برای پراکندگی و تنوع گردشگری. ایران بالقوه یکی از کشورهای برتر جهان در حوزه گردشگری است؛ هر چند که این روزها گردشگری در ایران وارد بحران فاجعه باری شده است و صنعت توریسم آن به صفر نزدیک شده و گردشگری داخلی هم با توجه به تورم و گرانی، نحیف شده است. اما همواره این وضعیت باقی نمی ماند. گردشگری دریایی(آبی) در ایران هم محدود به شمال کشور شده است و سایر بخش ها  به دلایل گوناگون، میزان قابل توجهی را از مردم در خود جای نمی دهد. ضمن اینکه از استان های میانی مانند سمنان و یزد و اصفهان و مرکزی تا کناره های دریا، راه زیادی است که با وجود آبراهه می تواند به حداقل ممکن کاهش یابد. آبراهه شمال – جنوب می تواند مسیر بزرگی از گردشگری – آن هم از نوع دریایی- ایجاد کند و مردم را بیش از همیشه به آب نزدیک کرده و از ازدحام سواحل شمالی بکاهد. 

پراکندگی جمعیت و مهاجرت معکوس
فشردگی جمعیت در برخی استان ها مانند تهران و نیز مهاجرت به سمت این استان ها این روزها فقط یک دلیل مهم دارد: کار.اگر کار در نقاط مختلف ایجاد شود، فشردگی جمعیت از بین می رود. اگر کار مناسب در سایر مناطق و استان های دیگر غیر از استان های اصلی و پر جمعیت ایجاد شود، مسیر مهاجرت عوض می شود. دلیلی ندارد کسی از یک منطقه خوش آب و هوا خود را در دود تهران غرق کند. اگر آبراهه جریان پیدا کند، پراکندگی جمعیت حاصل می آورد با ایجاد اشتغال در طول آبراهه و آبادانی در سایر نقاط جغرافیایی ایران. به طور خلاصه: آبراهه شمال-جنوب مانند یک مروارید غلتان است که می تواند سرمایه بزرگی برای تحول در اقتصاد خرد و کلان کشور باشد. 
  آبراهه ای که ۵۰سال در باره آن حرف می زنند
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه