بررسی نقشه راه توسعه اقتصادی از مسیر دریاپایه در گفت و گو با منظرهادی حق‌شناس

آیا اقتصاد ایران ناگزیربه کوچ از کویر به دریاست؟

گروه اقتصاددریا - احمد میرخدایی - ترسیم نقشه راه توسعه اقتصادی کشورمان با استفاده از مزیت‌های دریاپایه از منظرهادی حق‌شناس به عنوان یک کارشناس اقتصادی و صاحبنظر در حوزه اقتصاد دریا پایه ما را در اقتصادسرامد بر آن داشت که این گفته های قابل اعتنای او رادر روزنامه دریایی اقتصاد سرآمد باز نشر کنیم شاید برای ما و شما و صد البته دولتمردان ایران اسلامی تاکید مجددی باشد بر این ادعای کارشناسان و تحریریه روزنامه دریایی اقتصادسرآمد که ایران یک کشور دریایی است و نه کویری. در واقع این تصمیمات غلطِ تصمیم سازان و تصمیم گیران نمایندگان مردم ایران در ادوار مجلس شورای اسلامی بوده که نه تنها جلوی این تصمیمات بر پایه تفکر منافع زودگذر را نگرفته بلکه خود نیز برای مطالباتی از جمله تمرکز صنایع در شهرها و مناطق تحت نمایندگی شان، همراهی کرده اند و چوب لای چرخ توسعه این کشور شدند. احداث و راه اندازی صنایع آب بر پتروشیمی، سیمان و ذوب آهن در استان های بی بهره ازآب تنها و تنها یکی از اشتباهات راهبردی آن هاست این در حالی است که می بایست این صنایع آب را در بیش از 5800 کیلیومتر نعمت خدادای(سواحل جنوب و شمال) مستقر کنند نه دور از آب!؟   
ایران گرچه ظاهرا کشوری کم‌باران و خشک است و بخش قابل‌توجهی از آن را کویر تشکیل می‌دهد، اما براساس مبانی اقتصادی، یک کشور دریایی به شمار می‌آید که به‌واسطه برخورداری از مرزهای گسترده آبی در شمال و جنوب، جزایر متعدد، همسایگی با 15کشور و بهره‌مندی از کریدورهای سهل، ارزان و ایمن، می‌تواند با اقتصاد دریاپایه به توسعه چشمگیر برسد.

وضعیت بهره‌مندی از مزیت‌های دریاپایه در ایران و الزامات
بهره‌برداری حداکثری از این مزیت‌ها که برخی از کشورهای همسایه را در یک دوره چندساله به اقتصادهای مدعی منطقه تبدیل کرده، موضوعی است که در گفت‌وگوی هادی حق‌شناس، کارشناس اقتصادی و معاون پیشین سازمان بنادر و دریانوردی با همشهری آنلاین به آن پرداخته شده است. حق‌شناس ضمن پرداختن به ریشه بی‌توجهی به دریا در اقتصاد و شهرسازی ایرانی، تلاش می‌کند به زبانی ساده، به سؤالات مربوط به اقتصاد دریاپایه و چشم‌انداز آن برای ایران پاسخ دهد. این گفت‌وگو با یک سؤال ساده آغاز می‌شود:
 چرا دریامحور شدن اقتصاد در ایران اهمیت دارد؟
هادی حق شناس: اقتصاد دریامحور، یعنی اقتصادی که بخش قابل‌توجهی از تولید ناخالص ملی آن متأثر از مزیت دریا باشد؛ به‌عنوان مثال، امروز کشورهای پرباران، بخش قابل‌توجهی از تولیداتشان متأثر از باران و آب و به‌طور مشخص محصول بخش کشاورزی است؛ چراکه در این حوزه مزیت دارند و با هزینه‌های بسیار کمتر از سایر کشورها قادر به تولید این محصولات هستند یا به‌عنوان نمونه یک کشور نفتی و گازی به‌صورت ناخودآگاه از این بخش متأثر است یا کشورهای دارای مناطق زیبا و جذاب، بیش از هر چیز روی مزیت گردشگری متمرکز هستند. به همین واسطه، در ایران نیز با توجه به مزیت‌های دریایی کشور که هم زنجیره ظرفیت‌های داخلی را تکمیل می‌کند و هم قادر است گره از بخش قابل‌توجهی از مشکلات موجود باز کند، انتظار می‌رود بر توسعه دریاپایه تمرکز شود.

 با چه معیارهایی می‌توان میزان استفاده از مزیت دریا در اقتصاد ایران را برآورد کرد؟
هادی حق شناس: وقتی می‌گویم اقتصاد دریاپایه، به‌طور مشخص باید ببینیم چه میزان از تولید ناخالص ملی ناشی از این مزیت دریایی است و در کدام بخش‌ها از ظرفیت‌هایی که وجود دارد استفاده می‌شود؛ به‌عنوان‌مثال، ایران در چهارراه جهانی قرار گرفته و به‌خاطر مزیت همسایگی زمینی و دریایی با 15کشور و بنادر متعدد در شمال و جنوب، شرایط خاصی برای جذب ترانزیت و توزیع کالا دارد، اما سؤال این است که آیا توانسته‌ایم با استفاده از این امکانات و مزیت‌ها، ترانزیت منطقه را جذب کنیم و شاهراه مبادلات منطقه‌ای و هاب توزیع کالا باشیم یا نه؟ یا در مثالی دیگر، یکی از اجزای اقتصاد دریاپایه، گردشگری دریایی است که در سال‌های اخیر به‌خصوص در شمال به‌صورت محدود مورد استفاده قرار گرفته است؛ چراکه با راه‌اندازی شناورهای مسافربری میان بنادر اصلی و جزایر، زیرساخت ابتدایی برای استفاده از این مزیت فراهم شده است. آیا با بهره‌برداری از این مزیت توانسته‌ایم سهم قابل‌توجهی از تولید ناخالص بخش گردشگری را محقق کنیم؟ ازاین‌دست سؤالات، بسیار می‌توان مطرح کرد که نشان می‌دهد ما در استفاده از مزیت دریا موفق بوده‌ایم یا نه.

 مقایسه با همسایگان نیز می‌تواند شاخصی برای ارزیابی میزان استفاده از مزیت‌ها باشد؟

هادی حق شناس: کاملا. به‌طور مشخص می‌توان شکوفایی بندر جبل علی در امارات را به‌عنوان یک نماد ملموس مطرح کرد. سؤال این است که بنادر امارات شلوغ‌تر هستند یا ایران؟ بندر
جبل علی در حالی به هاب توزیع کالا در منطقه تبدیل شده که مزیت جغرافیایی این موضوع چه در مکران و چه در ورودی خلیج‌فارس متعلق به ایران بوده، اما به‌واسطه مغفول ماندن اقتصاد دریاپایه، این فرصت نصیب امارات شده است. به همین واسطه، ایران روی توسعه سواحل مکران و به‌طور خاص بندر اقیانوسی چابهار به‌عنوان هاب بالقوه ترانزیت و توزیع کالا تمرکز کرده است و درصورت فراهم شدن زیرساخت می‌تواند این مأموریت را به‌خوبی انجام دهد.
 
به‌جز حمل‌ونقل و ترانزیت که نمونه ملموسی از اقتصاد دریاپایه است، چه مسائل دیگری را می‌توان در این موضوع برشمرد؟
هادی حق شناس: این مثال‌ها درخصوص کشتی‌سازی، نفت، گردشگری و صنعت و... می‌تواند مصداق داشته باشد. اینکه 20کشور توسعه‌یافته جهان (G-20) و اکثر شهرهای شلوغ و آباد جهان در سواحل مستقر هستند، یک شاهد عینی برای اهمیت اقتصاد آبی است، اما در ایران که سال‌های متمادی از اقتصاد دریاپایه غفلت شده و این موضوع حتی در فرهنگ نیز نهادینه شده، شهرهای آباد و بزرگ و مراکز جمعیتی نه‌تنها در کنار سواحل نیستند، بلکه در کویر متمرکز شده‌اند که هم کمبود آب دارند و هم بنا به ویژگی‌های کویر از محیط کسب‌وکار سخت‌تری برخوردار هستند. این در حالی است که اگر کلانشهرهای ما در کنار سواحل واقع می‌شد، ناخودآگاه کسب‌وکارها هم وابسته به دریا می‌شدند و اقتصاد دریاپایه بیشتر شکل می‌گرفت؛ ضمن اینکه بسیاری از مشکلات فعلی شهرنشینی نظیر کمبود آب، آلودگی هوا و چالش انرژی هم یا نبود یا به‌واسطه بهره‌مندی از مزیت‌های دریاپایه راحت‌تر قابل‌رفع بود.
آیا اقتصاد ایران ناگزیربه کوچ از کویر به دریاست؟
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه