ایرج گلشنی- وقتي تلاطم موج‌هاي كوه‌پيكر اقيانوس در نظر مي‌آيد، وهم و هراس سيطره پيدا مي‌كند به عميق‌ترين احساسات درون، و فرو مي‌افتد زهره در تاريك‌ناي دل، اما در بلنداي كوه موج، يك اراده ايستاده است بي‌هراس: دريانورد.وقتي آرام درياهاي بي‌كران، آن‌جا كه هيج خبري از خشكي نيست، شعاع خورشيد بر ريزموج‌ها مي لغزد و رقص موج و نور، شكوه و زيبايي را به ذهن مي‌نشاند و نقاشي دل‌پسند هزار رنگ رنگين كمان را بر تابلوي احساس ترسيم مي‌كند، مي‌بيني كه يك زيبايي در دل زيبايي ايستاده است كه به دريا و موج و نور معنا مي‌دهد: دريانورد.وقتي سختي كار، نفس را در سينه مي‌شكند و دست‌ها را رگ‌كشان به درد فرو مي‌برد و پاها را رقص‌كنان مي‌لرزاند، يك راست‌قامت در عرشه كشتي به خستگي لبخند مي‌زند و نفس خستگي را مي‌گيرد: دريانورد.
مردان و زناني هستند كه هم دل دريايي دارند و هم احساس مواج. نه از طوفان مي‌هراسند و نه از خستگي باك دارند. وقتي مي‌زنند به دل دريا، موج‌هاي كوه‌پيكر را به كرنش در مي‌آورند. قد قامت صبوري‌اند. مفهومي تماشايي از يك اراده. داستاني از يك هيجان به عمق بشر. نگاهي به عميق‌ترين نقطه افق دارند و اميد را از آن سوي اقيانوس‌ها مي‌بينند و شهامت را از فراز و فرود موج‌ها صيد مي‌كنند. اينان، مردان و زناني هستند كه يك سر و قامت از خشكي‌ها سر دارند و يك دنيا تفاوت در ريتم موج دل دريايي آن‌هاست. خشكي حسرت دريا دارد. خشك‌نشيان حسرت دريانوردان. آن سپيدپوشان تماشايي. دريانورد، دل مي‌خواهد. دل كه دريايي باشد، دريانورد مي‌شود. حسي كه طوفاني باشد، حسي كه مواج باشد، حسي كه عمق بخواهد، حسي كه هيجان بسرايد، حسي كه بخواهد حيرت اقيانوس‌ها را بغل كند، مي‌شود دريانورد. پرهيجان‌ترين داستان‌هاي دنيا را آفريده‌اند. آن قدر متفاوت‌اند كه آدم دلش مي‌خواهد لباس‌شان را لمس كند. آن‌قدر دل‌نشين‌اند كه دل مي‌خواهد لب احساس شان را بكشد. مردان و زنان پرماجراي دريا. دريانوردان سلحشور. دوستان صميمي موج‌ها، ياران هميشگي دريا. كشتي‌نشينان خاطرات عجيب. روز دريانوردي، روز جالبي است. هم ديدني است و هم شنيدني. ذهن مردم سرشار است از داستان‌هايي كه يك زندگي متفاوت و مهيج و دوست‌داشتني را روايت مي‌كند و دريانورد‌ها را سوپر انسان‌هاي قدرتمند و سلحشور مي‌دانند. اين روز گرامي است زيرا دريانورد ستودني است و قابل تحسين و ستايش. دريانورد، پيشاپيش، روزت مبارك!روزنامه دریایی اقتصاد سرآمد مفتخر است كه براي تو و از تو مي‌نويسد. ما هم دريا را دوست داريم.