« اقتصادسرآمد» منتشر می کند؛

چرا نيروي دريايي راهبردي مهم است؟

گروه امنیت دریا - حسن عابدین زاده، شهرام شجاعی و افشین بکایی -آن چه مي‌خوانيد، از متن مقاله پژوهشی است تحت عنوان« نقش نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران در ارتقاء قدرت دریایی» كه به وسيله حسن عابدین زاده -دانشجوی دکتری علوم دفاعی راهبردی، دانشگاه عالی دفاع ملی، تهران، ایران،  شهرام شجاعی– استادیار دانشگاه عالی دفاع ملی، تهران، ایران، و افشین بکایی  - دانشجوی دکتری علوم دفاعی راهبردی، دانشگاه عالی دفاع ملی، تهران، ایران كه در پژوهشي قابل توجه، به بحث نيروي دريايي راهبردي پرداخته‌اند. در جايي كه پيش‌تر در سایت و روزنامه دریایی اقتصادسرآمد به مباحث مرتبط پرداختيم و مساله كشتي سازي ايران را مورد بررسي قرار داديم، 
در بخش اول این مقاله در دو شماره پیشین اقتصادسرآمد گفتیم که برخي كارشناسان بر اين باور بوده و هستند كه بايد كشتي‌بسازيم؛ حتي با ضرر. دليل اين‌ها بر نيروي دريايي راهبردي بنا شده بود. اما اين كه نيروي دريايي راهبردي چيست و چه اهميتي دارد، مي‌تواند انديشه ما را به سمت سرمايه‌گذاري‌هاي كلان در دريا ببرد يا از آن باز دارد. علاقه‌مندان مي‌توانند براي دريافت اصل و متن کامل این مقاله با تلفن دفتر روزنامه تماس حاصل نمایند. اين مقاله را مفيد دانستيم و البته با تخليص و تصرف سعي كرديم بخش‌هايي از آن را براي مخاطبان روزنامه دریایی اقتصادسرآمد مهيا كنيم. بخش سوم این مقاله را با هم می خوانیم:

10 مؤلفه از دیدگاه و بیانات فرماندهی معظم کل قوا (مدظله‌العالی) در خصوص الزامات قدرت دریایی 
1) رسالت و اهداف دفاعی دریایی، 2) سیاست دفاعی-دریایی، 3) دکترین نظامی، 4) راهبرد نظامی، 5) نیروی انسانی،6) آموزش و پژوهش، 7) تجهیزات و تسلیحات نظامی، 8) ساختار و تشکیلات سازمانی، 9) لجستیک و پشتیبانی، 10) فرماندهان. 
اصلی‌ترین عامل عقب‌ماندگی در این حوزه، عامل فرهنگی پیونددهنده این عوامل برای تجمیع و هم‌افزایی آن‌ها در جهت قدم گذاشتن به دریا و بهره‌مندی از منافع و مزایای به اثبات رسیده آن برای توسعه همه‌جانبه کشور است. عاملی بنام فرهنگ دریایی که حلقه گمشده کسب قدرت دریایی ایران است چیزی که اکثر نظریه‌پردازان قدرت دریایی جهان از آن به‌عنوان روحیه دریایی در مردم و باور آگاهانه و گرایش به دریا در دولتمردان، یاد می‌کنند. اقدام در زمینه معرفی و اشاعه فرهنگ دریایی کشور، ضمن آنکه فراهم آورنده زمینه‌های توسعه‌یافتگی اجتماعی و اقتصادی است، به این دلیل که به حوزه فرهنگ عمومی ارتباط دارد؛ زمینه‌ای برای تقویت زیرساخت‌های، نظامی، اقتصادی، فرهنگی اجتماعی، سیاسی، فناوری و ... را ایجاد می‌کند که هم‌افزایی این مؤلفه‌ها در دولت و مسئولین باعث ارتقاء توان دفاعی و در سطح راهبردی قدرت ملی می‌شود.

نظریات اندیشمندان در خصوص 
قدرت دریایی
نظریه قدرت دریایی آلفرد ماهان
 (تئوری ژئوپلیتیکی بحری)
از دیدگاه ماهان، قدرت دریایی فقط در بعد نظامی آن مطرح نبود  و از عوامل ثابت (موقعیت جغرافیایی، اقلیم و منابع طبیعی و وسعت سرزمین و سواحل) و عوامل متغیر (میزان جمعیت، فرهنگ و ویژگی‌های روحیه دریایی در مردم و گرایش به دریا در مسئولین) نشئت می‌گیرد. ماهان برای تبدیل‌شدن یک کشور به قدرت دریایی شش عامل دریایی موقعیت جغرافیایی، وضع طبیعی ساحل، گسترش ساحل، اندازه جمعیت، شخصیت ملی و وضع سیاسی دولت را مهم دانسته است. 
نظریه قدرت دریایی ریچموند
ریچموند ازجمله افسران نیروی دریایی انگلستان بود که ضمن بررسی نظریه ماهان، موارد جدیدی را به عوامل شش‌گانه وی اضافه کرد. این موارد عبارت‌اند از ابزار جنگ، پایگاه‌ها و سرزمین‌های ماوراء بحار و ناوگان تجاری.
کرزلي ، قدرت دريايي را منوط به داشتن منابع و عناصري می‌داند که هر قدرت دريايي بايد از آن برخوردار باشد. منابع عبارت است از: 1) اجتماع دريايي؛ 2) منابع طبيعي و معدني 3) نوع دولت و حکومت؛ 4) جغرافيا؛ 5) صنايع تکنولوژيکي پيشرفته؛ 6) نظام سياسي بین‌المللی. عناصر قدرت دريايي عبارت‌اند از: 1) کشتيراني؛ 2) پایگاه‌ها؛ 3) ابزارهاي جنگي.
«اريک گروو»  عوامل مؤثر بر قدرت دريايي را به‌این‌ترتیب طبقه‌بندی می‌کند: عوامل مؤثر درجه اول: 1) قدرت اقتصادي، 2) قدرت تکنولوژيک و 3) فرهنگ اقتصادي- سياسي. عوامل مؤثر درجه دوم: 1) موقعيت جغرافيايي کشورها؛ 2) وابستگي به دريا بر مبناي: تجارت دريابرد، کشتی‌سازی، ماهيگيري، منطقه؛ 3) سیاست‌ها و دیدگاه‌های حکومت.
در نظريه ساختار قدرت دريايي تيل، عوامل قدرت دريايي عبارت‌اند از: 1) مردم، جامعه و دولت دريايي (فرهنگ دريايي، نيروي انساني کافي و دولت ليبرال و دموکراتيک)؛ 2) جغرافياي دريايي (موقعيت دريايي ساحلي، وضعيت جغرافيايي و عوارض ساحل، نزديکي به شبکه‌های ارتباطي دريايي و ...)؛ 3) منابع (تکنولوژي و يا منابع لازم براي تجهيز ناوگان تجاري و نظامي)؛ 4) اقتصاد دريايي (حضور قدرت دريايي در پهنه دريا براي حمايت از ناوگان‌های تجاري، مستلزم برخورداري از اقتصاد دريايي است)؛ 5) حمايت، پشتياني و پيوند بين قدرت دريايي با قدرت زميني و هوايي. 
از ديدگاه ساخویا  پنج مؤلفه جغرافيايي، اقتصادي، نظامي، تکنولوژيکي و سياسي (هدف استراتژيک از قدرت دريايي و اراده تعقيب استراتژي دريايي) در تعيين قدرت دريايي کشورها دخيل هستند. در تقسیم‌بندی ساخویا عوامل جغرافيايي عبارت‌اند از: 1) طول خط ساحلي 2) سرزمین‌های جزیره‌ای 3) حجم جمعيت و اجتماع دريايي 4) وسعت مناطق دريايي 5) تعداد بنادر دريايي 6) وسعت کشور 7) جمعيت کشور 8) موقعيت کشور در رابطه با نقاط کنترل 9) مسيرهاي دريايي بین‌المللی 10) منابع مواد خام و بازارها.

نظریات خبرگان و صاحب‌نظران داخلی
 در خصوص قدرت دریایی
جمع‌بندی تدابیر فرماندهی معظم کل قوا (مدظله‌العالی) نظریه‌ای را پایه‌گذاری می‌نماید که چارچوب آن احیای مجدد تمدن دریایی با اصلاح ساختارهای ژئوپلیتیکی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را مورد مطالبه قرار می‌دهد. 
به اعتقاد دکتر حافظ‌نیا دریا و منابع قدرت آفرین آن نقش و اهمیت بسیار زیادی در شکل‌گیری قدرت ملی و بین‌المللی کشورها دارند. ازنظر وی قدرت دریایی را می‌توان از مجموعه توانایی‌های یک ملت در استحصال منافع خویش از دریاها و اقیانوس‌ها با به‌کارگیری مناطق دریایی برای فعالیت‌های سیاسی، اقتصادی و نظامی در زمان صلح یا جنگ به‌منظور نیل به مقاصد و اهداف ملی دانست. به‌عبارت‌دیگر قدرت دریایی در مفهومی دقیق‌تر فراتر از قدرت نظامی دریایی بوده و توانایی‌های یک ملت را در حمایت از اهداف سیاسی، اقتصادی و نظامی از طریق کنترل دریاها بیان می‌نماید.
نیروی دریایی ج.ا.ایران با طراحی برنامه‌های راهبردی تاکنون توانسته است دستاوردها و توفیقات زیادی را برای کشور در خلیج‌فارس، دریای عمان، دریای مدیترانه و اقیانوس آرام و چه در بخش اعمال سیادت دریایی و چه در حفظ امنیت، کسب نماید.

قدرت دریایی
ظهور و تداوم قدرت‌های بزرگ در جهان همواره با تکیه‌بر قدرت دریایی و از طریق برتری نسبی در دریاها صورت گرفته است. هر کشوری که به دریا متصل است فرصت و تهدید را توأماً باهم دارد؛ و عمق راهبردی هر کشور در دریا عینیت پیدا می‌کند. مطمئناً یک کشور دریایی با سیادت بر دریاها قادر خواهد بود ناوگان نظامی و تجاری خود را با امنیت کامل بر پهنه دریاها به حرکت درآورد؛ و در حالت مخاصمه با تکیه ‌بر این سیادت دریایی خواهد توانست کشتی‌های دشمن را در بنادر آن کشور محبوس نموده و باعث فلج شدن تجارت دریایی دشمن گردد.
قدرت دریایی عبارت است از مجموعه توانایی‌های یک ملت در برداشت منافع خویش از دریاها و اقیانوس‌ها با به‌کارگیری مناطق دریایی برای فعالیت‌های سیاسی، اقتصادی و نظامی در زمان صلح یا جنگ به‌منظور رسیدن به مقاصد و هدف‌های ملی.
با پیچیدگی و بی‌ثباتی‌های موجود، جهان با چالش‌های بیشتری در دریا از قبیل قاچاق، دزدی دریایی و تروریسم دریایی در شریان‌های تجارت جهانی گرفته تا اختلافات درباره حاکمیت آب‌های بین‌المللی روبرو شده است در چنین شرایطی آینده کشورها وابسته به قدرت دریایی است که کشورها را قادر می‌سازد تا بتوانند به‌صورت آزادانه از منافع دریا در چارچوب قوانین بین‌المللی بهره‌برداری نمایند.
قدرت دریایی آن‌چنان در تقویت و استحکام‌پذیری اقتدار ملی یک کشور اهمیت دارد که آلفرد ماهان معتقد بود که اولین گام برای کسب قدرت جهانی، داشتن یک نیروی دریایی قوی و کنترل دریاها است و به نظر او بریتانیا علی‌رغم وسعت محدود، به علت موقعیت جزیره‌ای به یک قدرت جهانی تبدیل‌شده است. موقعیت جغرافیایی بریتانیا موجب شد که این کشور تقریباً همه‌ی مسیرهای دریایی تجارت جهان را کنترل کند. کشور آمریکا نیز بزرگ‌ترین قدرت دریایی جهان شد و تنگه‌ها و نقاط کلیدی جهان که روزگاری در کنترل بریتانیا بود، به‌طور مستقیم و غیرمستقیم تحت نظارت و کنترل آمریکا قرار گرفت. آدمیرال گروشکف بیانگذار نیروی دریایی نوین شوروی دراین‌باره نوشته است: «روسیه بدون در اختیار داشتن یک ناوگان قوی، نمی‌تواند در میان قدرت‌های بزرگ بیابد».
فرماندهی معظم کل قوا نیز در این راستا می‌فرمایند: «نیروی دریایی می‌تواند جزء مؤثرترین عناصر برای تحقق اهداف والای نظام جمهوری اسلامی ایران باشد» همچنین ایشان می‌فرمایند: «منشأ و برکات و خدمات نیروی دریایی نه‌فقط در حیطه نیروهای نظامی ما، بلکه حتی در محدوده مسائل خارجی کشور هم مشهود است». امتیازات ذاتی قدرت دریایی عبارت است از: قدرت تطابق، انعطاف و تحرک بر سطح، در عمق و بر فراز محیطی که بخش اعظم سطح کره‌ی زمین را پوشانده و خشکی‌های جزیره مانند آن را احاطه کرده است.

اهداف نیروی دریایی راهبردی:
برقراری ثبات و امنیت در دریاها باز و اقیانوس‌ها و باز نگه‌داشتن خطوط مواصلاتی دریایی
پشتیبانی از سیاست‌های خارجی کشور، شامل مشارکت برای برقراری ثبات جامع بین‌المللی.
به عبارت ساده نیروی دریایی راهبردی ابزاری برای دیپلماسی خارجی و داخلی به‌حساب می‌آید.
ویژگی‌های یک نیروی دریایی راهبردی:
توانمندی فعالیت در محیط رقابتی
داشتن اهداف بلندمدت
ارتباط حیات نیرو با اهداف راهبردی
ارتباط اهداف راهبردی با پیکره نیرو
چرا نيروي دريايي راهبردي مهم است؟
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه