از توسعه متوازن داخلي تا توسعه هماهنگ منطقهاي؛ «اقتصادسرآمد» تحلیل می کند
توسعه متوازن دريايي چگونه شکل می گیرد
گروه راهبردی – ایرج گلشنی - در باره توسعه، بارها در منابع مختلف سخن گفته شده است. در اين سخن ها، تاكيد بر اين است كه توسعه بايد «متوازن» باشد؛ در غير اين صورت به نتيجه نميرسد و حتا ممكن است تبديل به فاجعه شود. اين است كه توازن در توسعه در همه شركتها و سازمانها در حد يك شركت كوچك تا يك كشور بزرگ، به يكسان معنا دارد.
اما بايد توجه داشت كه «توسعه متوازن داخلي» نيز كافي نيست و نميتواند سرانجام معناداري پيدا كند؛ مگر اين كه اين توسعه با رشد و توسعه منطقهاي و حتا جهاني هماهنگ باشد. عدم هماهنگي توسعه منطقهاي نيز عواقبي مانند جنگ در پي خواهد داشت. در اين نوشتار تلاش ميكنيم پارهاي از اين مسائل را مورد مداقه قرار داده و نكاتي را روشن كنيم:
توسعه متوازن داخلي
توسعه يك كشور زماني معنا دارد كه همه سيستم ها و سابسيستمها، هماهنگ با هم رشد و ترقي يابند. اگر يك بخش –مانند بنادر- جلو بيفتد و بخش ديگر – مانند شيلات - عقب بماند، نتيجه جز ضرر و زيان ملي نخواهد بود. اين يك قاعده محكم در تئوري توسعه است. مديريت توسعه براي همين است كه بتواند «يك سيستم را هماهنگ با اجزاي آن» به پيش براند و همه را با هم به سرمنزل مقصود برساند.
اما در كشور ما اكنون، توسعه متوازن معنا ندارد. هر كسي به سمت خودش ميكشد و توسعه مانند بزكشي افغانها، هر لنگش دست كسي است و چنين توسعهاي ره به جايي نخواهد برد.
55=1
اگر به حافظه تاريخي خود مراجعه كنيم، يادمان ميآيد كه در دوران سردار سازندگي، تبليغ سخت و محكمي مي شد مبني بر 55=1 در حوزه ارتباطات. بدين معنا بود كه ما از برنامه خيلي جلو افتادهايم و در بخش ارتباطات به رشدي 55 برابري رسيدهايم. بيخبر از اين كه چنين رشد سرطاني در يك بخش، به منزله نابودي كل توسعه يك كشور است و مانع بزرگي بر سر راه توسعه متوازن كل كشور ايجاد ميكند.
اخراج هزاران مدير
در همان زمان كه دولت وقت، داد ميزد كه 55=1 و افتخار ميكرد كه در يك بخش به توسعه 55 برابري رسيده است، دولت چين، هزاران مدير خود را بركنار كرد به جرم اين كه آنها يك درصد از برنامه توسعه جلو افتاده بودند! اين تناقض بزرگ آن روزها نقل محافل مديريتي بود و سخنها و تحليلهاي زيادي در اين باره شد كه يك محور مشترك داشت: «توسعه بايد متوازن باشد، جلو افتادن از برنامه مانند عقب ماندن از برنامه، به معناي بي برنامگي است و از سوءمديريت بر ميخيزد.»
مديريت توسعه منطق روشني دارد: توسعه بايد متوازن، هماهنگ و يكپارچه باشد و فقط طبق يك برنامه مشترك و دقيق رخ ميدهد؛ بنابراين، عقب افتادن يا جلو افتادن يك سيستم به معناي نبود برنامه است.
توسعه اكنون
توسعه كنوني كشور ما هم همان منطق دوره سردار سازندگي را دارد. هر كس از هر طرف كه بتواند به سمت خود ميكشد. سخن صفايي- رييس سازمان بنادر و دريانوردي – در برنامه صف اول تلويزيون مويد اين نكته است كه گفت: ما براي برنامهريزي و اجراي برنامههاي توسعه بنادرمان، منتظر برنامههاي ديگران و برنامههاي بالادستي نمانديم! همين سخن كافي است كه نشان دهد بازهم همان بزكشي معروف در برنامههاي توسعهآي كشور ما وجود دارد. سازمان بنادر به دليل اين كه دستش به دهنش ميرسد و بودجه كافي در اختيار دارد، يكهتازي ميكند و سازمانها و اركان ديگر دريايي بايد با حسرت، تكتازي آن را به نظاره بنشينند در حالي كه هر مدير توسعهاي ميداند كه اين سبك و سياق، كاملا غلط است و منجر به فاجعه ديگر خواهد شد.
توسعه متوازن دريايي
توسعه متوازن دريايي در دو منطق اتفاق مي افتد: اول آن كه با تمامي اركان دريايي هماهنگ باشد و حركت يكپارچه رو به جلو آغاز شده و همه طبق يك برنامه معين، در جاي درست قرار بگيرند و يكنواخت و هماهنگ به پيش بروند. نه كسي عقب بماند و نه كسي جلو بيفتد.
اين شرط لازم است؛ اما كافي نيست. كفايت زماني است كه همين توسعه متوازن دريايي، با تمامي شقوق كشوري هماهنگ باشد و توسعه در تمام كشور در همه جاي آن و به صورت برنامه مشخص پيش برود. اگر يك بخش آباد شود و يك بخش بيغوله بماند، چيزي به اسم توسعه پايدار رخ نخواهد داد. توسعه متوازن مي تواند به توسعه پايدار بينجامد.
توسعه هماهنگ منطقهاي
توسعه متوازن داخلي، منوط و مشروط است به «توسعه هماهنگ منطقهاي». اين گونه نيست كه يك كشور بتواند بدون توجه به محيط پيراموني خود، به توسعه برسد و همه اركان خود را ترقي بخشد؛ اما به همسايگان خود توجه نداشته باشد. اين منطق در بياني از دكتر طباطبايي- رئييس اتاق ايران و عراق وزارت امور خارجه- به روشني شنيدم كه گفت: نميتوانيد در شمال شهر، بهترين خانه داشته باشيد و در محله آباد و زيبايي زندگي كنيد، اما مناطق ديگر بيغوله باشند و از سطح زندگي پاييني برخوردار باشند؛ زيرا حداقل مساله اين است كه آرامش و امنيت را از محله و خانه شما سلب خواهند كرد.
اين تمثيل خيلي زيبا و روشن است. در باره كشورهاي همسايه هم صدق ميكند. نميتوان ايراني آباد و امن داشت با وجود كشوري عقبمانده مانند افغانستان. عراق نميتواند با كريدورهاي امالقصر و فاو و بصره به سرانجام توسعه برسد با منطق مسدود كردن بنادر ايران و جلوگيري از فعاليت آنها. آذربايجان نميتواند پنجره ايران به سمت ارمنستان را ببندد و انتظار امن و آرامش داشته باشد. عربستان نميتواند از يك سو بمب بر سر يمن بريزد و از سوي ديگر به دنبال توسعه اروپايي خود باشد.
همه اينها معناي روشن دارد: توسعه متوازن داخلي، يعني پيشرفت همه اجزاي يك كشور با هم و هماهنگ. توسعه پايدار منطقهاي هم به همين معناست. همه زنجيروار به هم وصل هستند و حتا دامنه اين وصل زنجيروار به تمام جهان ميرسد. فقط در يك جهان امن و آرام ميتوان توسعه امن و پايدار داشت. منطق ترومن هم همين را مد نظر داشت و ميدانست امريكا نميتواند به سوي اوج پرواز كند در حالي كه اغلب كشورها در نظامات كهن دست و پا گير شدهاند. به بيان ديگر، عقبماندن ديگر كشورها به معناي جلو افتادن كشورهاي ديگر نيست؛ بلكه اين كشورها اگر در همين فقر و عقبماندگي بمانند، به نوعي دامنگير كشورهاي پيشرفته ميشوند كه اكنون اين دامنگيري را در هيات مهاجران غيرقانوني، سربازگيري گروههاي تروريستي مانند داعش و... ديده و خواهيم ديد.
منطق دهكده جهاني
دهكده جهاني نيز بر همين منطق استوار است. چنان به هم نزديك هستيم كه نميتوانيم همديگر را انكار كنيم. نميتوانيم همديگر را نبينيم. جهان امروز از هر نظر، شبيه يك دهكده شده است و پشتبام خانهها به هم وصل شده است.
اثر پروانهاي
تئوري اثر پروانهاي نيز همين نكات را تاييد و تاكيد ميكند. عراق نميتواند نسبت به ايران بيتوجه و بيتفاوت باشد. ايران نميتواند نسبت به افغانستان بينگاه باشد و... همه كشورها به هم ربط دارند و در جريان يك توسعه متوازن، هماهنگ و پايدار قرار دارند. اقدام يكي، به منزله اثرگذاشتن مستقيم بر ديگري است.
رقابت يعني برخورد
رقابت لازم است اما اگر قواعد بازي را رعايت نكند، تبديل ميشود به برخورد. آذربايجان اگر پنجره ببندد، موشك دريافت خواهد كرد و جز اين چارهاي نيست. جنگهاي امروز آسان است. مانند گذشته نيست كه يكي دو سال سربازگيري نياز داشته باشد و بعد لشكر راه بيفتد و ماهها طول بكشد كه به مرز كشور ديگر برسد؛ جنگهاي امروز به آسان يك هدفگيري اتومات و فشار دادن دكمه يك موشك است. اين است برخوردها هر آن ممكن است تبديل شود به جنگ. جنگهاي تمام ناشدني. يك موشك كافي است كه يك آرامكو را از پاي در آورد و نفس اقتصادي يك كشور را بگيرد. اين است كه كشورها به اسم رقابت و براي توسعه نميتوانند يكهتازي كنند. حتا امريكا به عنوان ابرقدرت سابق نيز ديگر نميتواند. الان دلار زدايي، پاشنه آشيل توسعه امريكاست. راه نيامد، رقابت ناجوانمردانه كرد، دلار را ابزار تحريم و تهديد كرد و اين شد عاقبت دلار. دلار ميرود كه بميرد و با مرگ دلار، امريكا ديگر اين امريكايي كه ميشناسيم نخواهد بود.
هاي و هوي
خيلي ساده است. ميگويند جواب هاي، هوي است. شما نميتوانيد در كنار قبايل وحشي، چادر بزنيد و روي صندلي راحتي لم بدهيد و صبحانه و ناهار و شام مفصل ميل كنيد. ميتوانيد؟
توسعه يك كشور منوط و مشروط است به توسعه همه بخشهاي آن با هم.
توسعه يك منطقه منوط و مشروط است به توسعه مشترك همه كشورهاي منطقه و توسعه منطقه منوط و مشروط است به توسعه همه جهان. هر كدام كه نباشد، رقابت و برخورد خواهد بود كه به معناي حذف امنيت و توقف توسعه است. عربستان همراه با جنگ يمن نميتواند امن بماند و توسعه پيدا كند؛ اين است كه بن سلمان دارد اصلاح اشتباه ميكند. توسعه هماهنگ كشورها، پژواك صداي خوشايندي است كه ميتواند همه ملتها را به سوي امن و آرامش و رفاه راهنمايي كند.
اما بايد توجه داشت كه «توسعه متوازن داخلي» نيز كافي نيست و نميتواند سرانجام معناداري پيدا كند؛ مگر اين كه اين توسعه با رشد و توسعه منطقهاي و حتا جهاني هماهنگ باشد. عدم هماهنگي توسعه منطقهاي نيز عواقبي مانند جنگ در پي خواهد داشت. در اين نوشتار تلاش ميكنيم پارهاي از اين مسائل را مورد مداقه قرار داده و نكاتي را روشن كنيم:
توسعه متوازن داخلي
توسعه يك كشور زماني معنا دارد كه همه سيستم ها و سابسيستمها، هماهنگ با هم رشد و ترقي يابند. اگر يك بخش –مانند بنادر- جلو بيفتد و بخش ديگر – مانند شيلات - عقب بماند، نتيجه جز ضرر و زيان ملي نخواهد بود. اين يك قاعده محكم در تئوري توسعه است. مديريت توسعه براي همين است كه بتواند «يك سيستم را هماهنگ با اجزاي آن» به پيش براند و همه را با هم به سرمنزل مقصود برساند.
اما در كشور ما اكنون، توسعه متوازن معنا ندارد. هر كسي به سمت خودش ميكشد و توسعه مانند بزكشي افغانها، هر لنگش دست كسي است و چنين توسعهاي ره به جايي نخواهد برد.
55=1
اگر به حافظه تاريخي خود مراجعه كنيم، يادمان ميآيد كه در دوران سردار سازندگي، تبليغ سخت و محكمي مي شد مبني بر 55=1 در حوزه ارتباطات. بدين معنا بود كه ما از برنامه خيلي جلو افتادهايم و در بخش ارتباطات به رشدي 55 برابري رسيدهايم. بيخبر از اين كه چنين رشد سرطاني در يك بخش، به منزله نابودي كل توسعه يك كشور است و مانع بزرگي بر سر راه توسعه متوازن كل كشور ايجاد ميكند.
اخراج هزاران مدير
در همان زمان كه دولت وقت، داد ميزد كه 55=1 و افتخار ميكرد كه در يك بخش به توسعه 55 برابري رسيده است، دولت چين، هزاران مدير خود را بركنار كرد به جرم اين كه آنها يك درصد از برنامه توسعه جلو افتاده بودند! اين تناقض بزرگ آن روزها نقل محافل مديريتي بود و سخنها و تحليلهاي زيادي در اين باره شد كه يك محور مشترك داشت: «توسعه بايد متوازن باشد، جلو افتادن از برنامه مانند عقب ماندن از برنامه، به معناي بي برنامگي است و از سوءمديريت بر ميخيزد.»
مديريت توسعه منطق روشني دارد: توسعه بايد متوازن، هماهنگ و يكپارچه باشد و فقط طبق يك برنامه مشترك و دقيق رخ ميدهد؛ بنابراين، عقب افتادن يا جلو افتادن يك سيستم به معناي نبود برنامه است.
توسعه اكنون
توسعه كنوني كشور ما هم همان منطق دوره سردار سازندگي را دارد. هر كس از هر طرف كه بتواند به سمت خود ميكشد. سخن صفايي- رييس سازمان بنادر و دريانوردي – در برنامه صف اول تلويزيون مويد اين نكته است كه گفت: ما براي برنامهريزي و اجراي برنامههاي توسعه بنادرمان، منتظر برنامههاي ديگران و برنامههاي بالادستي نمانديم! همين سخن كافي است كه نشان دهد بازهم همان بزكشي معروف در برنامههاي توسعهآي كشور ما وجود دارد. سازمان بنادر به دليل اين كه دستش به دهنش ميرسد و بودجه كافي در اختيار دارد، يكهتازي ميكند و سازمانها و اركان ديگر دريايي بايد با حسرت، تكتازي آن را به نظاره بنشينند در حالي كه هر مدير توسعهاي ميداند كه اين سبك و سياق، كاملا غلط است و منجر به فاجعه ديگر خواهد شد.
توسعه متوازن دريايي
توسعه متوازن دريايي در دو منطق اتفاق مي افتد: اول آن كه با تمامي اركان دريايي هماهنگ باشد و حركت يكپارچه رو به جلو آغاز شده و همه طبق يك برنامه معين، در جاي درست قرار بگيرند و يكنواخت و هماهنگ به پيش بروند. نه كسي عقب بماند و نه كسي جلو بيفتد.
اين شرط لازم است؛ اما كافي نيست. كفايت زماني است كه همين توسعه متوازن دريايي، با تمامي شقوق كشوري هماهنگ باشد و توسعه در تمام كشور در همه جاي آن و به صورت برنامه مشخص پيش برود. اگر يك بخش آباد شود و يك بخش بيغوله بماند، چيزي به اسم توسعه پايدار رخ نخواهد داد. توسعه متوازن مي تواند به توسعه پايدار بينجامد.
توسعه هماهنگ منطقهاي
توسعه متوازن داخلي، منوط و مشروط است به «توسعه هماهنگ منطقهاي». اين گونه نيست كه يك كشور بتواند بدون توجه به محيط پيراموني خود، به توسعه برسد و همه اركان خود را ترقي بخشد؛ اما به همسايگان خود توجه نداشته باشد. اين منطق در بياني از دكتر طباطبايي- رئييس اتاق ايران و عراق وزارت امور خارجه- به روشني شنيدم كه گفت: نميتوانيد در شمال شهر، بهترين خانه داشته باشيد و در محله آباد و زيبايي زندگي كنيد، اما مناطق ديگر بيغوله باشند و از سطح زندگي پاييني برخوردار باشند؛ زيرا حداقل مساله اين است كه آرامش و امنيت را از محله و خانه شما سلب خواهند كرد.
اين تمثيل خيلي زيبا و روشن است. در باره كشورهاي همسايه هم صدق ميكند. نميتوان ايراني آباد و امن داشت با وجود كشوري عقبمانده مانند افغانستان. عراق نميتواند با كريدورهاي امالقصر و فاو و بصره به سرانجام توسعه برسد با منطق مسدود كردن بنادر ايران و جلوگيري از فعاليت آنها. آذربايجان نميتواند پنجره ايران به سمت ارمنستان را ببندد و انتظار امن و آرامش داشته باشد. عربستان نميتواند از يك سو بمب بر سر يمن بريزد و از سوي ديگر به دنبال توسعه اروپايي خود باشد.
همه اينها معناي روشن دارد: توسعه متوازن داخلي، يعني پيشرفت همه اجزاي يك كشور با هم و هماهنگ. توسعه پايدار منطقهاي هم به همين معناست. همه زنجيروار به هم وصل هستند و حتا دامنه اين وصل زنجيروار به تمام جهان ميرسد. فقط در يك جهان امن و آرام ميتوان توسعه امن و پايدار داشت. منطق ترومن هم همين را مد نظر داشت و ميدانست امريكا نميتواند به سوي اوج پرواز كند در حالي كه اغلب كشورها در نظامات كهن دست و پا گير شدهاند. به بيان ديگر، عقبماندن ديگر كشورها به معناي جلو افتادن كشورهاي ديگر نيست؛ بلكه اين كشورها اگر در همين فقر و عقبماندگي بمانند، به نوعي دامنگير كشورهاي پيشرفته ميشوند كه اكنون اين دامنگيري را در هيات مهاجران غيرقانوني، سربازگيري گروههاي تروريستي مانند داعش و... ديده و خواهيم ديد.
منطق دهكده جهاني
دهكده جهاني نيز بر همين منطق استوار است. چنان به هم نزديك هستيم كه نميتوانيم همديگر را انكار كنيم. نميتوانيم همديگر را نبينيم. جهان امروز از هر نظر، شبيه يك دهكده شده است و پشتبام خانهها به هم وصل شده است.
اثر پروانهاي
تئوري اثر پروانهاي نيز همين نكات را تاييد و تاكيد ميكند. عراق نميتواند نسبت به ايران بيتوجه و بيتفاوت باشد. ايران نميتواند نسبت به افغانستان بينگاه باشد و... همه كشورها به هم ربط دارند و در جريان يك توسعه متوازن، هماهنگ و پايدار قرار دارند. اقدام يكي، به منزله اثرگذاشتن مستقيم بر ديگري است.
رقابت يعني برخورد
رقابت لازم است اما اگر قواعد بازي را رعايت نكند، تبديل ميشود به برخورد. آذربايجان اگر پنجره ببندد، موشك دريافت خواهد كرد و جز اين چارهاي نيست. جنگهاي امروز آسان است. مانند گذشته نيست كه يكي دو سال سربازگيري نياز داشته باشد و بعد لشكر راه بيفتد و ماهها طول بكشد كه به مرز كشور ديگر برسد؛ جنگهاي امروز به آسان يك هدفگيري اتومات و فشار دادن دكمه يك موشك است. اين است برخوردها هر آن ممكن است تبديل شود به جنگ. جنگهاي تمام ناشدني. يك موشك كافي است كه يك آرامكو را از پاي در آورد و نفس اقتصادي يك كشور را بگيرد. اين است كه كشورها به اسم رقابت و براي توسعه نميتوانند يكهتازي كنند. حتا امريكا به عنوان ابرقدرت سابق نيز ديگر نميتواند. الان دلار زدايي، پاشنه آشيل توسعه امريكاست. راه نيامد، رقابت ناجوانمردانه كرد، دلار را ابزار تحريم و تهديد كرد و اين شد عاقبت دلار. دلار ميرود كه بميرد و با مرگ دلار، امريكا ديگر اين امريكايي كه ميشناسيم نخواهد بود.
هاي و هوي
خيلي ساده است. ميگويند جواب هاي، هوي است. شما نميتوانيد در كنار قبايل وحشي، چادر بزنيد و روي صندلي راحتي لم بدهيد و صبحانه و ناهار و شام مفصل ميل كنيد. ميتوانيد؟
توسعه يك كشور منوط و مشروط است به توسعه همه بخشهاي آن با هم.
توسعه يك منطقه منوط و مشروط است به توسعه مشترك همه كشورهاي منطقه و توسعه منطقه منوط و مشروط است به توسعه همه جهان. هر كدام كه نباشد، رقابت و برخورد خواهد بود كه به معناي حذف امنيت و توقف توسعه است. عربستان همراه با جنگ يمن نميتواند امن بماند و توسعه پيدا كند؛ اين است كه بن سلمان دارد اصلاح اشتباه ميكند. توسعه هماهنگ كشورها، پژواك صداي خوشايندي است كه ميتواند همه ملتها را به سوي امن و آرامش و رفاه راهنمايي كند.
ارسال دیدگاه
عناوین این صفحه
اخبار روز
-
آموزش علوم دریایی(سواد اقیانوسی) در مدرسه شاهد فیروزکوهی تهران
-
صادرات تخم مرغ بی کیفیت به عراق و افغانستان
-
معاون تامین سرمایه و اقتصاد حمل و نقل راه آهن منصوب شد
-
توسعه نیشکر و صنایع جانبی در صف عرضه اولیه فرابورس
-
لزوم راه اندازی سوپرمارکت مالی با محوریت بیمه
-
تحریم و FATF مانع از رشد سرمایهگذاری خارجی است
-
رتبه نخست مستند سازی به روابط عمومی راه آهن رسید
-
رویارویی میرزا کوچک خان با متجاوزان انگلیسی، ارتش سفید تزاری و خیانت دولت
-
سفر مدیران شرکت بورسی به امارات برای حضور در بلاک فرایدی دبی؟
-
مدیرعامل جدید شرکت توسعه و مدیریت بنادر و فرودگاه منطقه آزاد قشم منصوب شد
-
پرندگان آبگون در گالری کاف نمایش داده می شود
-
کتاب " چه، زندگی و جاودانگی یک چریک " اثر مهدی بیرانوند روژمان رونمایی شد
-
گزارش رسمی از کتاب داستان استقلال، نگاهی به تاریخ باشگاه تاج در صدا و سیما
-
ارتقای زیبایی بصری منطقه یک؛ رنگ آمیزی کافوها و جداول تا المان های شهری
-
انجمن مدیران روزنامه های غیردولتی خواستار لغو ابلاغیه عدم انتشار آگهیهای ثبتی در مطبوعات شد
-
برنامهها و راهبردهای سازمان تأمین اجتماعی در دوره مدیریتی جدید
-
ماجرای خودرو های دپو شده در پارکینگ ایرانخودرو دیزل چه بود؟
-
حضور پر قدرت ایران خودرو دیزل در نمایشگاه های تهران و تبریز
-
دعوت مدیرعامل راهآهن از کارشناسان فنی ریلی اسپانیا برای راهاندازی قطارهای پُرسرعت
-
گشایش همایش ملی صنعت گردشگری «هَمسنگار» در جزیره قشم