یک کارشناس دریایی به بهانه هفتم آذرماه به «اقتصاد سرآمد» نوشت:
آغازی بر اقتدار دریایی
گذری به تاریخچه نیروی دریایی ایران
گروه دانش دریا - رضا زیرک - هفتم آذرماه هر سال به پاس دلاورمردی های کارکنان دریاپیشه نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران در سالروز عملیات غرورآفرین مروارید به نام نیروی دریایی در تقویم دل های مردم این سرزمین ثبت گردیده است. به همین مناسبت مطلبی به کوشش کارشناس دریایی رضا زیرک تهیه گردیده تا بخشی از زحمات کارکنان خدوم این ارگان نظامی به زیور طبع آراسته گردد.
رضا زیرک، کارشناس دریایی در نوشتاری به روزنامه دریایی اقتصادسرآمد نوشت: دريا براي يك كشور، يك فرصت بزرگ براي پيشرفت و حفظ منافع ملي است و فوايد دريا براي يك كشور و يك ملت، فوايد راهبردي است. اين اشارات، فرازهایی از سخنان مقام معظم رهبري دریکی از سفرهای ایشان به منطقهیکم دریایی (بندرعباس) است که حكايت از اهميت ویژه ظرفيت راهبردی دريا بهويژه در آبهای آزاد و تأثیر آن در پیشرفت، توسعه و البته توان دفاعي كشور دارد.
اساساً در شرح وظايف و مأموریتهای محوله به نيروي دريايي ارتش جمهوری اسلامی ایران، حفاظت از منافع جمهوري اسلامي ایران در درياها و آبهاي بينالمللي بعنوان يكي از وظايف اصلی تعیینشده است و با نگرش به رهنمودهای پیشگفته، بديهي است که نيروي دريايي به عنوان يك نيروي راهبردي بايد از منافع كشور و خطوط مواصلاتي آنکه در اقصي نقاط آبهای دنيا گسترش پیداکرده است محافظت نماید.
در بعد نظامي نيز يك نيروي دريايي راهبردي عامل مؤثري در دفاع وانتقال صحنه جنگ به سرزمين دشمن و همچنين عامل نفوذ و قدرت منطقهاي و فرا منطقهای است و اثر تعيينكننده دارد و از سوي ديگر در زمان صلح نيز ضمن بازدارندگی، نقش مؤثری در خنثي كردن و مقابله با تهديدات است. درعینحال نيروي دريايي ارتش جمهوری اسلامی ایران در چند سال اخیر با اعزام ناوگروههای متعدد، حضور دائمي خود را در منطقه خليج عدن و درياي سرخ نشان داده و با عبور از كانال سوئز و ورود به درياي مديترانه و همچنين اعزام زيرسطحي به درياي سرخ، گام بلندی برداشت و با سفر ناوگروه تماما ایرانی به دور دنیا مهمترين مأموريتهاي تاريخ دريايي ايران را رقمزده است.
عمده اهداف اين سفرها، تلاش براي همكاريهاي بيشتر، آشنايي با توانمنديهاي سایر کشورها و معرفي دستاوردهاي بومي ایران اسلامی بهطورعملي به كشورهاي دوست و دشمن است. همچنین با حضور ناوها و زیردریاییهای ايران در آبهاي دور ثابتشده است كه نيروي دريايي ارتش جمهوری اسلامی ایران نهتنها در عرصه سطح درياها راهبردي شده است بلكه در زیر سطح نيز توانسته راهبردي شود كه سبب اعتمادبهنفس و نمايش اقتدار جمهوري اسلامي ايران در آبهای بينالمللي نيز شده است.
در حال حاضر تحولات نيروي دريايي ارتش جمهوری اسلامی ايران فراتر از استقرار تجهيزات نظامي بوده و تا مرحله طراحی و ساخت شناورها و تجهیزات نظامي پیشرفته از جمله دنا و مکران در داخل کشور نیز پيش رفته است. موفقیت سامانههاي نظامی بهویژه طراحی و ساخت تجهیزات شناوری توسط متخصصان كشور در شرایطی فراهمشده است که دشمنان با تمام توان با اعمال تحریمهای سیاسی، اقتصادی و نظامی سعی در توقف رشد فعالیتهای تحقیقاتی داشته و با طرح مسائل حاشیهای و ایجاد موانع متعدد تلاش میکنند تا با تضعیف روحیه جوانان مؤمن، معتقد و دریادل کشور مانع باروری درخت تنومند خودباوری و استقلال ملی شوند.
اینک به لطف و حمایت پروردگار و در راستای تحقق رهنمودهای مقام معظم رهبری باگذشت چهل سال از صدور فرمان تشکیل سازمان تحقیقات و جهاد خودکفایی، با مروری اجمالی به فراز و نشیبهای نیروی دریایی کشور عزیزمان بر خود بالیده و باافتخار به گامهای برداشتهشده مینگریم تا باروحیهای مضاعف راه را بر آیندگان هموارساخته و قدمی هرچند کوچک در جهت ادای دین برداریم. تا چه قبول افتد و چه درنظرآید.
نگاهی گذرا به تاریخچه نیروی دریایی ایران
به لحاظ موقعیت راهبردی و تاریخی خلیجفارس به عنوان یکی از اولین دریاهای محصور شناختهشده جهان، امنیت این دریا هر از گاهی موردنظر یکی از پادشاهان ایران قرار میگرفتهاست. اولین گزارش از یک نیروی دریایی مجهز محلی در ایران، مربوط به دوران انوشیروان است که بهقصد تسخیر عربستان، نیروی دریایی عظیمی را در ابوله واقع در اروندرود تجهیز نمود و با آن به عدن در دریای سرخ رسید و آن را مسخر خویش ساخت. البته تا پیش از آن و در لشکر کشتیهای هخامنشیان به اروپا نیز گاه ذکری از نیروی دریایی قوی ایران شده است.
در زمان هخامنشی، ایران دارای نیروی دریایی مهمی بود.
آرتمیس یا آرتمیز فرمانده بزرگ نیروی دریایی خشایار شاه در جنگ یونانیان بود که با خردمندی و کارآمدی وی نیروی دریایی و کشتی نظامی را رهبری کرده و سپاه یونان را در هم شکست.
نیروی دریایی ایران در آن موقع مرکب از سه گونه کشتی بود:
اول - کشتیهای جنگی که پاروزنان آن در سه ردیف یکی بالای دیگری قرار میگرفتند.
دوم - کشتیهای دراز که برای حملونقل اسبها و سوارهنظام بکار میرفت .
سوم - کشتیهای کوچکتر که برای حملونقل خواروبار استفاده میشد .
دریانوردی ایرانیان در دوران اسلامی
پس از ظهور اسلام یعنی سالهایی که بهتدریج دریانوردی اعراب رونق میگیرد و حکومت بزرگ اسلامی با توسعه روزافزون خود بر چند دریای داخلی فرمان رانده اما اصطلاحات دریایی که اغلب آن ها فارسی مطلق است و یا ریشه ایرانی دارد نشان میدهد که در این ناوگان نیز ارشدیت و برتری همچنان با کسانی است که از قدیم بر دریاها تسلط داشته و جزء اولین ملل دریانورد جهان بودهاند.
بعدها اولین تلاش در جهت ساخت کشتیهای جنگی و ایجاد ناوگان مدرن در دوره صفویه و برای اخراج پرتغالیها از جزیره هرمز و خلیجفارس صورت گرفت. این تلاش به دلیل دخالت انگلستان به نتیجه نرسید و اولین نیروی دریایی مدرن ایران درزمان نادرشاه افشار تأسیس شد.
نیروی دریای نادرشاه در دریای خزر و خلیجفارس
از پادشاهان دوران اخیر ایران فقط نادرشاه به این فکر افتاد که برای تجدید عظمت و استقلال کشور برای نخستین بار یک نیروی جنگی دریایی در خلیجفارس و دریای خزر تأسیس کند و در قسمت دریای خزر کار را به دست مرد کاردانی سپرد که باوجود تمام مشکلات در مدتی کوتاه منظور نادرشاه را عملی ساخت. این مرد کارشناس جان التون انگلیسی است که در سال ۱۷۳۹ میلادی از انگلستان به روسیه آمد و برای ازدیاد روابط بازرگانی ایران و روس در استانهای کنار دریای خزر به اقدامات مهمی دست زد. عدهای از بازرگانان انگلیسی همراه جان التون بودند و از آستارا خان و سایر نقاط روسیه به ایران آمدوشد میکردند. دریکی از همین مسافرتها جان التن به خدمت نادرشاه رسید. نادرشاه در آن زمان دریافت که موضوع ساختن ناوگان جنگی درکشورایران میسر نخواهد شد بنابراین در ژانویه ۱۷۴۳ میلادی برابر با ۱۱۵۶ هجری قمری دستوری برای جان التن برای تدارک ناوگان دریایی صادر کرد و چون التون اسلام آورده بود لقب «جمال بیگ» به او داده شد و از جانب نادرشاه به درجه دریا بیگی مفتخر گردید و مأمور تهیه ناوگان جنگی شد.
جمال بیگ به گیلان آمد و با چوبهای جنگلی و متخصصین محلی چند کشتی بازرگانی و جنگی تهیهکرده و سپس سی کشتی جنگی بازرگانی ساخت اروپا از هلندیها و انگلیسیها برای ایران خریداری کرد البته ملوانهای این کشتیها عدهای روسی، انگلیسی و تعداد اندکی ایرانی بودند. کشتیهای جنگی ایران به تمام بندرهای اروپایی و آسیایی از طریق دریای خزر تردد میکردند. البته دولت روس از این واقعه بسیار خشمگین بود و مرتب کارشکنی میکرد. اتفاقاً بازرگانان انگلیسی هم با دولت روس همدست شدند ولی جمال بیگ دریا بیگی با پشتوانه نادرشاه افشار هم روسها را سر جای خود نشاند و هم بازرگانان انگلیسی را از مداخله در امور بازرگانی ایران ممنوع ساخت. دریا بیگی و فرمانده کل نیروی دریایی ایران در خلیجفارس میرزا مهدی خان اصلاً از دریا و کشتی اطلاعی نداشت و بدون اینکه خلیجفارس را دیده باشد به راه هایآن جا فرمان روایی مینمود. نادرشاه این نقیصه را درک کرده دستور داد از مازندران و گیلان چوب به بوشهر بیاورند و از دریانوردان دریای خزر استفاده کرده آن ها را به بندر بوشهر اعزام نمایند. عمر نادرشاه برای انجام این کار وفا نکرد و تا چندی پس از کشته شدن نادرشاه کارخانه کشتیسازی بوشهر با مصالح و لوازم دیده میشد و از آن به بعد مانند هر بنای ناتمام ایران به کلی از بین رفت. باآن که نادرشاه افشار کشته شد ولی دشمنان ایران جمال بیگ دریا بیگی را در تاریخ ۱۷۵۱ میلادی برابر با ۱۱۶۵ هجری با تیر زدند و با قتل نادرشاه و جان التن تاریخ کوتاه ولی پرافتخار نیروی دریایی ایران در دریای خزر یک سره پایان یافت و بعدها دریای خزر از هرجهت تحت اختیار دولت روس درآمد و ایران از داشتن هرگونه ناوگانی در این دریا محروم ماند.
سالهای افول و غمانگیز برای نیروی دریایی ایران
دریانوردی ایرانیان در این دوران حتی تا پایان دوره قاجاریه آنقدر ناچیز و حقیر به نظر میرسد که اصولاً شاید قابل چشمپوشی باشد. در این سالها قدرت دریایی ایران بهکلی فراموششده و به تاریخ پیوسته است.
حتی اغلب ایرانیان خود نیز فراموش کردهاند که روزگاری صاحب چنان قدرت دریایی درخشانی بودند که نهتنها پاسدار مرزهای دریایی پهناور کشور بود بلکه دوردستترین اقیانوسها و دریاهای باستان را پهنه تاختوتاز خود میساخت.
پس از نادرشاه، صادق خان برادر کوچکتر کریمخان زند در سال ۱۷۷۵ میلادی برابر با ۱۱۸۸ هجری قمری برای حمله به بصره و جنگ با عثمانی مجبور شد سی کشتی از عربها کرایه کند و به عراق حمله کند. از آن تاریخ به بعد در خلیجفارس و دریای خزر ناوگان ایرانی وجود نداشت و دولت ایران حتی برای حملونقل محمولههای پست معمولی خود در خلیجفارس وسیله در اختیار نداشت.
پس از شکست ایران و انعقاد پیمانهای ننگین گلستان و ترکمان-چای طبق ماده پنجم عهدنامه اول و ماده هشتم پیمان دوم ایران متعهد شد که در دریای خزر کشتی جنگی نداشته باشد بلکه این حق را برای روسها قائل شود که جز آن ها کسی نتواند در دریای خزر ناوگان جنگی اداره کند. امیرکبیر با درایت خاص خود توانست نص عهدنامه ترکمن چای را تغییر داده و امتیازی را که روسها تحصیلکرده بودند موقوف الاجرا گذارد. اما آنچه بیشتر توجه شخص امیرکبیر را به خود جلب کرد، ایجاد یک نیروی دریایی مقتدر و مبارزه بانفوذ و سیطره انگلیس در خلیجفارس بود. با قتل امیرکبیر و ناتمام ماندن بسیاری از اقدامات او، این امر نیز تحقق نیافت. ناصرالدینشاه در دوره سلطنت خود سعی داشت که نیروی دریایی در خلیجفارس ایجاد نماید و در سال ۱۸۶۵ میلادی پیشنهاد کرد که جهت مراقبت و حفظ انتظامات بنادر خلیجفارس، چهار فروند کشتی جنگی خریداری نمایند و اداره آن ها را به دست صاحبمنصبان انگلیسی و ملاحان هندی و عرب واگذار نماید، اما این نقشه هیچوقت عملی نشد. پانزده سال بعد شاه با یک شرکت آلمانی قراردادی منعقد نمود که دو فروند کشتی برای او بسازند. یکی از کشتی هایمذکور موسوم به پرسپولیس که دارای ششصد تن ظرفیت و ۴۵۰ اسب قوه و چهار لوله توپ کروپ بود در سال ۱۸۸۵ میلادی وارد بوشهر گردید و کشتی دیگر موسوم به شوش چندی بعد به بندر خرمشهر فرستاده شد و قطعات منفصل آن در آنجا سوار و بکار گرفته شد. گذشته از ساخت این دو کشتی اقدام دیگری برای تکمیل نیروی دریایی ایران به عمل نیامد و نقشه مذکور عقیم ماند. پرسپولیس پس از ورود به بوشهر تحت نظر حاکم شهر مشغول بکار شد.
در شش ماه اول حتی یکبار از محلی که در روز ورود در آنجا لنگر انداخته بود خارج نشد. پسازآن هم ناخدای آلمانی چند بار کشتی را چند متری به جلو و عقب برد تا از فرسودگی موتورها جلوگیری کـنـد. هنگامیکه حـاکـم بوشهر از صدراعظم درباره وظیفه کشتی جنگی استفسار کرد، تا یک سال بعد هیچگونه جوابی به او داده نشد، اما سرانجام به او پاسخ دادند که از این پس حاکم بوشهر لقب دریا بیگی خواهد داشت.
آخرین تلاشی که در دوران قاجاریه برای تشکیل نیروی دریایی ایران به عمل آمد، طی دوران حکومت احمدشاه بود. در آن ایام با کمک و هم فکری مسیو پاتر هلندی که بعدها به تابعیت ایران درآمد، چهار ناوچه توپدار که مخصوص مبارزه با قاچاقچیان بود از انگلستان خریداری شد. پاتر که در استخدام مأموران بلژیکی گمرکات بود و در سال ۱۳۰۳ هجری به کشور ایران وارد شد. بااینکه تخصص او در امور گمرکی بود چون در کشور خود استفاده از ناوچههای توپدار را برای مبارزه با قاچاقچیان آموخته و اطلاعاتی در این زمینه کسب کرده بود هنگامیکه مأموریت بندر بوشهر را یافت در رأس سازمان ناوچهها گمارده شد. این چهار ناوچه هر یک هفتادوپنج تن ظرفیت داشتند و آذربایجان، گیلان، مازندران و خراسان نامیده میشدند.کشتی دیگری که در سال ۱۳۰۸ هجری از آلمان خریداری شد چلچله نام داشت. این کشتی چهل تن ظرفیت داشت و بههیچوجه با توپ یا وسیله جنگی و دفاعی دیگری مجهز نبود، به این دلیل وقتی به گمرک بوشهر تحویل شد با اعتراض مأموران گمرک مواجه گردید تا آنجا که مدتها از تحویل آن خودداری کردند. این کشتی علاوه بر فقدان وسیله دفاعی سرعت حرکت آن نیز بین هشتتا ده گره دریایی بود و بیشتر شناورهای بادبانی که قاچاق حمل میکردند سرعت شان از کشتی چلچله بیشتر بود و چون توپ نداشت نمیتوانست با قاچاقچیان مبارزه کند. علاوه بر این کشتیها نیروی دریایی ایران در دوران قاجاریه تا پایان سلطنت احمدشاه چند قایق موتوری، ده کشتی بادبانی و یک کارخانه تعمیرات نیز در جنوب داشت و بودجه این نیرو در آخرین سال یعنی سال ۱۳۰۴ شمسی با عنوان اداره بحریه گمرک جنوب 820/51 قران بود.
ملاحظات: تا مدتی از سرنوشت کشتی 110 ساله پرسپولیس که هدیه آلمانها به ناصرالدینشاه بود و به عنوان نخستین ناو جنگی ایران شناخته میشد خبری نبود تا آنکه بقایای آن در سواحل دریای بوشهر یافت شد و به موزه دریا و دریانوردی خلیجفارس منتقل شد. کشتی پرسپولیس به عنوان شناسنامه استان بوشهر شناخته میشود و حفاظت فیزیکی از این کشتی بر عهده نیروی دریایی راهبردی نیروی دریایی ارتش است.
شروع دوباره
این داستان تا کودتای رضاخان ادامه داشت سرانجام در 1303 سردار سپه به عنوان نخستوزیر وقت در سفری به خوزستان به نیاز کشور جهت داشتن یک نیروی دریایی کارآمد واقف شد. و در اسفند همان سال کشتی کوچک مظفری را به عنوان اولین کشتی رسمی نیروی دریایی فعال نمود و درجات و رتبهبندیها و انیفورم رسمی نیروی دریایی طراحی و سال بعد یک کشتی 60 تنی تحت عنوان سفیدرود که قبلاً متعلق به شیلات بود به نیروی دریایی پیوست. با موفقیت نیروی دریایی در جنوب کمکم فکر شکلگیری آن در شمال هم به واقعیت میپیوست. البته مدتها طول کشید تا اولین ناوچههای توپدار ساخت آلمان به شکل قطعات به ایران صادر گردد. در سال 1304 اولین ناوچهی 141 تنی مینروب از آلمان تحویل گرفته شد و تحت عنوان پهلوی و بعدها شاهین عملیاتی گردید .
به سبب نفوذ و قدرت بیحد حساب انگلیسیها در خلیجفارس و هرجومرج، ناامنی و قاچاقی که توسط برخی خوانین محلی دامن زدهشده بود. رضاشاه و برخی از دولتمردان آن زمان را بر این اندیشه فروبرد که برای حفظ امنیت و اقتدار در آبهای خلیجفارس و دریای عمان (مکران) بایستی یک نیروی دریایی قوی و مجهز تأسیس نمایند. این اندیشه در اواخر سال ۱۳۰۶ بهصورت پیشنهادی به مجلس شورای ملی تقدیم شد که در جلسه ۲۹ اسفندماه سال مذکور ضمن تصویب اعتباری بهمنظور خریداری کشتیهای مسلح برای عملیات ضد قاچاق و تعمیر کشتیهای موجود در شعبه بحریه گمرک جنوب به دولت اجازه داده شد که دو نفر کارشناس دریایی از کشور ایتالیا استخدام کند و تحت نظر وزارت جنگ به خرید واحدهای دریایی اقدام نمایند. لذا دفتر آن زیر نظر نیروی زمینی فعال شد بنابراین در همان سال اولین گروه افسران برای آموزش به ایتالیا اعزام شدند و پیرو آن اولین سفارشها برای ناوچههای جدید هم ارسال شد.
در سالهای ۱۳۱۱ و ۱۳۱۲، رضا شاه تصمیم به تجدید ناوگان جنگی دریایی گرفت و مأموریت خرید مخفیانه را به پرنس ارفع سپرد. در اندک زمانی میان مسئولان وزارت جنگ ایران و دولت ایتالیا مذاکراتی صورت گرفت و طی توافق طرفین، مقرر شد که گروهی از افسران جوان ایرانی را برای آموختن فنون دریایی در رشتههای کشتی، موتور، بیسیم، الکترونیک، هدایت کشتی و غیره به کشور ایتالیا اعزام شوند تا دورههای لازم را به پایان برسانند.
روند تأسیس نیروی دریایی بدین طریق ادامه داشت تا این که در سال ۱۳۱۱ شش ناو ساخت ایتالیا به نامهای ببر، پلنگ، شهباز، سیمرغ، کرکس و شاهین وارد آبهای خلیجفارس شدند. این کاروان دریایی بعد از توقف کوتاهی در بندرعباس و لنگه بهسوی بندر بوشهر حرکت نمود. در تاریخ ۱۷ آبان کشتیهای مذکور در شش کیلومتری بوشهر روبروی عمارت دارالحکومه لنگر انداختند.
از آنجائی که مرکز فرماندهی نیروی دریایی خرمشهر تعیین گردید لذا محل مأموریت این شناورها به شرح زیر تعریف شد:
•ناو ببر (خرمشهر و گشت زنی در آبهای خلیجفارس)
•کشتی سیمرغ (خرمشهر)
•کشتی شاهین (خرمشهر)
•ناو پلنگ (آبادان و گشت زنی در آبهای خلیجفارس)
•کشتی کرکس (بندر شاهپور، بندر امام خمینی فعلی)
•کشتی شهباز (بندر شاهپور، بندر امام خمینی فعلی)
در سوم شهریور ۱۳۲۰ نیروی دریایی جدید ایران مورد شبیخون نیروهای انگلیس و شوروی قرار گرفت و تقریباً تمام شناورها و تأسیسات خود را ازدست داد. در این واقعه دریادار غلامعلی بایندر در جنوب و ناوسروان یدالله بایندر در بندر انزلی به همراه حدود ششصد نفر نظامی دیگر کشته و مجروح شدند.
با این وجود با صدور فرمان ترک مخاصمه باز هم بهکلی شیرازه نیروی دریایی از هم پاشید و ناوگان آن توسط انگلیس مصادره و به خاور دور فرستاده شد و این روند تا 1326 ادامه داشت تا سرانجام دوباره به دنبال فشارهای وارده نیروی دریایی شکل گرفت و با 6 فروند ناوچه قدیمی شروع به فعالیت کرد از این زمان روند بهبود نیروی دریایی ادامه پیدا نمود.
باخرید ناوشکنهای Destoryer کلاس آرتمیز که به یاد جانفشانی بانوی ایرانی چنین نامی بر بزرگترین و سنگینترین ناو جنگی کشورمان نهاده شد و بعدها به دماوند تغییر داده شد. و ناوهای (ببر و پلنگ) که به یاد ناوهای ایتالیایی نابودشده در جنگ جهانی دوم ببر و پلنگ نامگذاری شدند در حقیقت رزمناوهای قدیمی آمریکا در جنگ دوم جهانی بودند و بهصورت مازاد نیاز بهروزرسانی شده و تحویل ایران داده شدند.
از آن به بعد مانورهای نیروی دریایی رو به گسترش گذاشت و ناوشکنهای مذکور نقش بسیار مهمی در حمایت از واحدهای پیاده ایران و اجرای آتش پشتیبانی از نیروهای کشورمان در عملیات ظفار در کشور عمان داشتند. یکی از دلایل خرید این ناوها در واقع تربیت کادر لازم برای ناوشکنهای سنگین موشکانداز و مدرن نوع (اسپروانس) ساخت آمریکا که در نیروی دریایی کشورمان به ناوشکنهای کلاس (کوروش) شهرت داشتند بوده است.
ناوشکنهای ببر و پلنگ اولین ناوهای ایرانی مجهز به سکوی پرواز بالگرد و موشکهای دو ماموریته (ضد سطحی- ضد هوائی) از نوع استاندارد در نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بودند. توپهای کالیبر 5 اینچ موجود در ناوشکنهای ببر و پلنگ نیز پرقدرتترین توپهای موجود در نداجا تا زمان حال بودهاند و ناو ببر تنها ناو سنگین مجهز به سونار عمق متغیر در نیروی دریایی ایران بوده است.
در سال 1340 دریابان فرجالله رسایی فرمانده نیروی دریایی گردید در این تاریخ به دلیل معادلات خاص سیاسی گسترش نیروی دریایی در اولویت اول قرار گرفت. ازجملهی این دلایل میتوان به:
1 - موقعیت جغرافیایی ایران و خلیجفارس
2 – توسعهی تولیدات نفتی در خلیجفارس و خاورمیانه و افزایش صادرات نفت ایران
3 - تهدیدات ناشی از توسعهطلبی شوروی در کلیه نقاط جهان بخصوص خاورمیانه
4 - از همه مهمتر اینکه ایران میخواست استقلال نظامی خود را بهطور کامل باز پس گیرد و به یکی از قدرتهای خاورمیانه بدل شود به همین منظور طرحهای گسترش بهسرعت فراهم شد و پایگاههایی در خلیجفارس و دریای عمان ایجاد گردید (قرار بود پایگاه دریایی کنارک بعد از پایگاه دریایی دیگو گارسیای آمریکا از پیشرفتهترین پایگاههای دریایی شود) طرحهای گسترش این بار با سرعت هرچهتمامتر پیش میرفت تعداد زیادی هواناو و ناوچه و ناوشکن سفارش داده شد.
در بخش لجستیکی هم ناوهای لندینگ شیب کلاس هنگام (هنگام، سیری، تنب و لاوان) لندینگ کرافتهای تانکربر در تناژ گوناگون، ناوهای کلاس چابهار و اقیانوسپیمای فرماندهی- سوخترسانی کلاس بندرعباس (بندرعباس و بوشهر ) تانکرهای کلاس کنگان (کنگان، طاهری، مرجانی، امیر) نیرو برهای کلاس هرمز و درنهایت چهار کشتی مین جمع کن کلاس ریاضی (ریاضی و شاهرخ) و دومین جمع کن کوچک یک کشتی تعمیرات و تعدادی یدککش و یک ناو آموزشی در شمال کشور را شامل میشد.
عمده ناوچههای مسلح به موشکهای سطح به سطح Harpoon AGM-84A و توپ 75میلیمتری و ناوهای کلاس سام مجهز به موشکهای Sea killer ایتالیایی و موشکهای ضد هوایی Cat Sea به همراه توپهای دریایی سنگین 110 میلیمتری و ناوشکنهای مجهز به موشک ضد هوایی Standard SM-1 بودند ضمناً انواع رادارهای شناسایی سطحی و هوایی و سیستم سونار به همراه خمپاره ضد زیردریایی استفاده میکردند و توپهای ضد هوایی یا راکت اندازها بر روی برخی شناورها به چشم میخوردند و سایر ناوگان نیز برای دفاع به توپهای ضد هوایی و توپهای سبک ضد-سطحی مجهز بودند.
برای سازماندهی چنین ناوگان عظیمی سه منطقه دریایی بندرعباس بوشهر و خرمشهر
به همراه تعدادی پایگاه دریایی در جزایر خلیجفارس و دریای عمان و دریای خزر ایجاد شد.
علاوه بر خریدهای گسترده برای نیروی هوایی تشکیل یک یگان پروازی در نیروی دریایی
مدنظر قرار گرفت. و بلافاصله درخواست خرید بالگردهای مختلف به شرکت اگوستا وستلند بل (شرکت تولیدکننده بالگردهای آمریکایی تحت امتیاز در ایتالیا) داده شد بر همین اساس تفکر بر آن بود بخشی از ناوگان بالگردهای نیرو بر (Search & Rescue ) SAR جستجو و نجات) و بقیه دارای توانایی ضد سطحی (ASV=Anti surface vessels) یا زیرسطحی (ASW Submarine Warfare= Anti) باشد.
دو پایگاه هوادریا نیز در بندرعباس (پایگاه یکم) و بوشهر (پایگاه دوم) به همراه پایگاه چابهار در نظر گرفته شد و علاوه بر ناوگانی که پذیرش بالگرد را داشتند جزایر خارگ کیش لاوان قشم و سایر پایگاههای دریایی مانند خرمشهر دارای امکاناتی جهت این امر بودند.
جدا از موارد ذکرشده نیروی دریایی ایران قرارداد خرید هفت فروند هاورکرافت سنگین BH-7 و هشت فروند هاورکرافت متوسط SRN-6 از انگلستان نمود که بر روی هواناوهای BH-7 موشکهای استاندارد نصب شد و ایران تا مدتها بزرگترین ناوگان هوادریا را در اختیار داشت و میتوانست ظرف 25 دقیقه یک گردان کامل نظامی را به جنوب خلیجفارس انتقال دهد.
گروه دانش دریا - رضا زیرک - هفتم آذرماه هر سال به پاس دلاورمردی های کارکنان دریاپیشه نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران در سالروز عملیات غرورآفرین مروارید به نام نیروی دریایی در تقویم دل های مردم این سرزمین ثبت گردیده است. به همین مناسبت مطلبی به کوشش کارشناس دریایی رضا زیرک تهیه گردیده تا بخشی از زحمات کارکنان خدوم این ارگان نظامی به زیور طبع آراسته گردد.
رضا زیرک، کارشناس دریایی در نوشتاری به روزنامه دریایی اقتصادسرآمد نوشت: دريا براي يك كشور، يك فرصت بزرگ براي پيشرفت و حفظ منافع ملي است و فوايد دريا براي يك كشور و يك ملت، فوايد راهبردي است. اين اشارات، فرازهایی از سخنان مقام معظم رهبري دریکی از سفرهای ایشان به منطقهیکم دریایی (بندرعباس) است که حكايت از اهميت ویژه ظرفيت راهبردی دريا بهويژه در آبهای آزاد و تأثیر آن در پیشرفت، توسعه و البته توان دفاعي كشور دارد.
اساساً در شرح وظايف و مأموریتهای محوله به نيروي دريايي ارتش جمهوری اسلامی ایران، حفاظت از منافع جمهوري اسلامي ایران در درياها و آبهاي بينالمللي بعنوان يكي از وظايف اصلی تعیینشده است و با نگرش به رهنمودهای پیشگفته، بديهي است که نيروي دريايي به عنوان يك نيروي راهبردي بايد از منافع كشور و خطوط مواصلاتي آنکه در اقصي نقاط آبهای دنيا گسترش پیداکرده است محافظت نماید.
در بعد نظامي نيز يك نيروي دريايي راهبردي عامل مؤثري در دفاع وانتقال صحنه جنگ به سرزمين دشمن و همچنين عامل نفوذ و قدرت منطقهاي و فرا منطقهای است و اثر تعيينكننده دارد و از سوي ديگر در زمان صلح نيز ضمن بازدارندگی، نقش مؤثری در خنثي كردن و مقابله با تهديدات است. درعینحال نيروي دريايي ارتش جمهوری اسلامی ایران در چند سال اخیر با اعزام ناوگروههای متعدد، حضور دائمي خود را در منطقه خليج عدن و درياي سرخ نشان داده و با عبور از كانال سوئز و ورود به درياي مديترانه و همچنين اعزام زيرسطحي به درياي سرخ، گام بلندی برداشت و با سفر ناوگروه تماما ایرانی به دور دنیا مهمترين مأموريتهاي تاريخ دريايي ايران را رقمزده است.
عمده اهداف اين سفرها، تلاش براي همكاريهاي بيشتر، آشنايي با توانمنديهاي سایر کشورها و معرفي دستاوردهاي بومي ایران اسلامی بهطورعملي به كشورهاي دوست و دشمن است. همچنین با حضور ناوها و زیردریاییهای ايران در آبهاي دور ثابتشده است كه نيروي دريايي ارتش جمهوری اسلامی ایران نهتنها در عرصه سطح درياها راهبردي شده است بلكه در زیر سطح نيز توانسته راهبردي شود كه سبب اعتمادبهنفس و نمايش اقتدار جمهوري اسلامي ايران در آبهای بينالمللي نيز شده است.
در حال حاضر تحولات نيروي دريايي ارتش جمهوری اسلامی ايران فراتر از استقرار تجهيزات نظامي بوده و تا مرحله طراحی و ساخت شناورها و تجهیزات نظامي پیشرفته از جمله دنا و مکران در داخل کشور نیز پيش رفته است. موفقیت سامانههاي نظامی بهویژه طراحی و ساخت تجهیزات شناوری توسط متخصصان كشور در شرایطی فراهمشده است که دشمنان با تمام توان با اعمال تحریمهای سیاسی، اقتصادی و نظامی سعی در توقف رشد فعالیتهای تحقیقاتی داشته و با طرح مسائل حاشیهای و ایجاد موانع متعدد تلاش میکنند تا با تضعیف روحیه جوانان مؤمن، معتقد و دریادل کشور مانع باروری درخت تنومند خودباوری و استقلال ملی شوند.
اینک به لطف و حمایت پروردگار و در راستای تحقق رهنمودهای مقام معظم رهبری باگذشت چهل سال از صدور فرمان تشکیل سازمان تحقیقات و جهاد خودکفایی، با مروری اجمالی به فراز و نشیبهای نیروی دریایی کشور عزیزمان بر خود بالیده و باافتخار به گامهای برداشتهشده مینگریم تا باروحیهای مضاعف راه را بر آیندگان هموارساخته و قدمی هرچند کوچک در جهت ادای دین برداریم. تا چه قبول افتد و چه درنظرآید.
نگاهی گذرا به تاریخچه نیروی دریایی ایران
به لحاظ موقعیت راهبردی و تاریخی خلیجفارس به عنوان یکی از اولین دریاهای محصور شناختهشده جهان، امنیت این دریا هر از گاهی موردنظر یکی از پادشاهان ایران قرار میگرفتهاست. اولین گزارش از یک نیروی دریایی مجهز محلی در ایران، مربوط به دوران انوشیروان است که بهقصد تسخیر عربستان، نیروی دریایی عظیمی را در ابوله واقع در اروندرود تجهیز نمود و با آن به عدن در دریای سرخ رسید و آن را مسخر خویش ساخت. البته تا پیش از آن و در لشکر کشتیهای هخامنشیان به اروپا نیز گاه ذکری از نیروی دریایی قوی ایران شده است.
در زمان هخامنشی، ایران دارای نیروی دریایی مهمی بود.
آرتمیس یا آرتمیز فرمانده بزرگ نیروی دریایی خشایار شاه در جنگ یونانیان بود که با خردمندی و کارآمدی وی نیروی دریایی و کشتی نظامی را رهبری کرده و سپاه یونان را در هم شکست.
نیروی دریایی ایران در آن موقع مرکب از سه گونه کشتی بود:
اول - کشتیهای جنگی که پاروزنان آن در سه ردیف یکی بالای دیگری قرار میگرفتند.
دوم - کشتیهای دراز که برای حملونقل اسبها و سوارهنظام بکار میرفت .
سوم - کشتیهای کوچکتر که برای حملونقل خواروبار استفاده میشد .
دریانوردی ایرانیان در دوران اسلامی
پس از ظهور اسلام یعنی سالهایی که بهتدریج دریانوردی اعراب رونق میگیرد و حکومت بزرگ اسلامی با توسعه روزافزون خود بر چند دریای داخلی فرمان رانده اما اصطلاحات دریایی که اغلب آن ها فارسی مطلق است و یا ریشه ایرانی دارد نشان میدهد که در این ناوگان نیز ارشدیت و برتری همچنان با کسانی است که از قدیم بر دریاها تسلط داشته و جزء اولین ملل دریانورد جهان بودهاند.
بعدها اولین تلاش در جهت ساخت کشتیهای جنگی و ایجاد ناوگان مدرن در دوره صفویه و برای اخراج پرتغالیها از جزیره هرمز و خلیجفارس صورت گرفت. این تلاش به دلیل دخالت انگلستان به نتیجه نرسید و اولین نیروی دریایی مدرن ایران درزمان نادرشاه افشار تأسیس شد.
نیروی دریای نادرشاه در دریای خزر و خلیجفارس
از پادشاهان دوران اخیر ایران فقط نادرشاه به این فکر افتاد که برای تجدید عظمت و استقلال کشور برای نخستین بار یک نیروی جنگی دریایی در خلیجفارس و دریای خزر تأسیس کند و در قسمت دریای خزر کار را به دست مرد کاردانی سپرد که باوجود تمام مشکلات در مدتی کوتاه منظور نادرشاه را عملی ساخت. این مرد کارشناس جان التون انگلیسی است که در سال ۱۷۳۹ میلادی از انگلستان به روسیه آمد و برای ازدیاد روابط بازرگانی ایران و روس در استانهای کنار دریای خزر به اقدامات مهمی دست زد. عدهای از بازرگانان انگلیسی همراه جان التون بودند و از آستارا خان و سایر نقاط روسیه به ایران آمدوشد میکردند. دریکی از همین مسافرتها جان التن به خدمت نادرشاه رسید. نادرشاه در آن زمان دریافت که موضوع ساختن ناوگان جنگی درکشورایران میسر نخواهد شد بنابراین در ژانویه ۱۷۴۳ میلادی برابر با ۱۱۵۶ هجری قمری دستوری برای جان التن برای تدارک ناوگان دریایی صادر کرد و چون التون اسلام آورده بود لقب «جمال بیگ» به او داده شد و از جانب نادرشاه به درجه دریا بیگی مفتخر گردید و مأمور تهیه ناوگان جنگی شد.
جمال بیگ به گیلان آمد و با چوبهای جنگلی و متخصصین محلی چند کشتی بازرگانی و جنگی تهیهکرده و سپس سی کشتی جنگی بازرگانی ساخت اروپا از هلندیها و انگلیسیها برای ایران خریداری کرد البته ملوانهای این کشتیها عدهای روسی، انگلیسی و تعداد اندکی ایرانی بودند. کشتیهای جنگی ایران به تمام بندرهای اروپایی و آسیایی از طریق دریای خزر تردد میکردند. البته دولت روس از این واقعه بسیار خشمگین بود و مرتب کارشکنی میکرد. اتفاقاً بازرگانان انگلیسی هم با دولت روس همدست شدند ولی جمال بیگ دریا بیگی با پشتوانه نادرشاه افشار هم روسها را سر جای خود نشاند و هم بازرگانان انگلیسی را از مداخله در امور بازرگانی ایران ممنوع ساخت. دریا بیگی و فرمانده کل نیروی دریایی ایران در خلیجفارس میرزا مهدی خان اصلاً از دریا و کشتی اطلاعی نداشت و بدون اینکه خلیجفارس را دیده باشد به راه هایآن جا فرمان روایی مینمود. نادرشاه این نقیصه را درک کرده دستور داد از مازندران و گیلان چوب به بوشهر بیاورند و از دریانوردان دریای خزر استفاده کرده آن ها را به بندر بوشهر اعزام نمایند. عمر نادرشاه برای انجام این کار وفا نکرد و تا چندی پس از کشته شدن نادرشاه کارخانه کشتیسازی بوشهر با مصالح و لوازم دیده میشد و از آن به بعد مانند هر بنای ناتمام ایران به کلی از بین رفت. باآن که نادرشاه افشار کشته شد ولی دشمنان ایران جمال بیگ دریا بیگی را در تاریخ ۱۷۵۱ میلادی برابر با ۱۱۶۵ هجری با تیر زدند و با قتل نادرشاه و جان التن تاریخ کوتاه ولی پرافتخار نیروی دریایی ایران در دریای خزر یک سره پایان یافت و بعدها دریای خزر از هرجهت تحت اختیار دولت روس درآمد و ایران از داشتن هرگونه ناوگانی در این دریا محروم ماند.
سالهای افول و غمانگیز برای نیروی دریایی ایران
دریانوردی ایرانیان در این دوران حتی تا پایان دوره قاجاریه آنقدر ناچیز و حقیر به نظر میرسد که اصولاً شاید قابل چشمپوشی باشد. در این سالها قدرت دریایی ایران بهکلی فراموششده و به تاریخ پیوسته است.
حتی اغلب ایرانیان خود نیز فراموش کردهاند که روزگاری صاحب چنان قدرت دریایی درخشانی بودند که نهتنها پاسدار مرزهای دریایی پهناور کشور بود بلکه دوردستترین اقیانوسها و دریاهای باستان را پهنه تاختوتاز خود میساخت.
پس از نادرشاه، صادق خان برادر کوچکتر کریمخان زند در سال ۱۷۷۵ میلادی برابر با ۱۱۸۸ هجری قمری برای حمله به بصره و جنگ با عثمانی مجبور شد سی کشتی از عربها کرایه کند و به عراق حمله کند. از آن تاریخ به بعد در خلیجفارس و دریای خزر ناوگان ایرانی وجود نداشت و دولت ایران حتی برای حملونقل محمولههای پست معمولی خود در خلیجفارس وسیله در اختیار نداشت.
پس از شکست ایران و انعقاد پیمانهای ننگین گلستان و ترکمان-چای طبق ماده پنجم عهدنامه اول و ماده هشتم پیمان دوم ایران متعهد شد که در دریای خزر کشتی جنگی نداشته باشد بلکه این حق را برای روسها قائل شود که جز آن ها کسی نتواند در دریای خزر ناوگان جنگی اداره کند. امیرکبیر با درایت خاص خود توانست نص عهدنامه ترکمن چای را تغییر داده و امتیازی را که روسها تحصیلکرده بودند موقوف الاجرا گذارد. اما آنچه بیشتر توجه شخص امیرکبیر را به خود جلب کرد، ایجاد یک نیروی دریایی مقتدر و مبارزه بانفوذ و سیطره انگلیس در خلیجفارس بود. با قتل امیرکبیر و ناتمام ماندن بسیاری از اقدامات او، این امر نیز تحقق نیافت. ناصرالدینشاه در دوره سلطنت خود سعی داشت که نیروی دریایی در خلیجفارس ایجاد نماید و در سال ۱۸۶۵ میلادی پیشنهاد کرد که جهت مراقبت و حفظ انتظامات بنادر خلیجفارس، چهار فروند کشتی جنگی خریداری نمایند و اداره آن ها را به دست صاحبمنصبان انگلیسی و ملاحان هندی و عرب واگذار نماید، اما این نقشه هیچوقت عملی نشد. پانزده سال بعد شاه با یک شرکت آلمانی قراردادی منعقد نمود که دو فروند کشتی برای او بسازند. یکی از کشتی هایمذکور موسوم به پرسپولیس که دارای ششصد تن ظرفیت و ۴۵۰ اسب قوه و چهار لوله توپ کروپ بود در سال ۱۸۸۵ میلادی وارد بوشهر گردید و کشتی دیگر موسوم به شوش چندی بعد به بندر خرمشهر فرستاده شد و قطعات منفصل آن در آنجا سوار و بکار گرفته شد. گذشته از ساخت این دو کشتی اقدام دیگری برای تکمیل نیروی دریایی ایران به عمل نیامد و نقشه مذکور عقیم ماند. پرسپولیس پس از ورود به بوشهر تحت نظر حاکم شهر مشغول بکار شد.
در شش ماه اول حتی یکبار از محلی که در روز ورود در آنجا لنگر انداخته بود خارج نشد. پسازآن هم ناخدای آلمانی چند بار کشتی را چند متری به جلو و عقب برد تا از فرسودگی موتورها جلوگیری کـنـد. هنگامیکه حـاکـم بوشهر از صدراعظم درباره وظیفه کشتی جنگی استفسار کرد، تا یک سال بعد هیچگونه جوابی به او داده نشد، اما سرانجام به او پاسخ دادند که از این پس حاکم بوشهر لقب دریا بیگی خواهد داشت.
آخرین تلاشی که در دوران قاجاریه برای تشکیل نیروی دریایی ایران به عمل آمد، طی دوران حکومت احمدشاه بود. در آن ایام با کمک و هم فکری مسیو پاتر هلندی که بعدها به تابعیت ایران درآمد، چهار ناوچه توپدار که مخصوص مبارزه با قاچاقچیان بود از انگلستان خریداری شد. پاتر که در استخدام مأموران بلژیکی گمرکات بود و در سال ۱۳۰۳ هجری به کشور ایران وارد شد. بااینکه تخصص او در امور گمرکی بود چون در کشور خود استفاده از ناوچههای توپدار را برای مبارزه با قاچاقچیان آموخته و اطلاعاتی در این زمینه کسب کرده بود هنگامیکه مأموریت بندر بوشهر را یافت در رأس سازمان ناوچهها گمارده شد. این چهار ناوچه هر یک هفتادوپنج تن ظرفیت داشتند و آذربایجان، گیلان، مازندران و خراسان نامیده میشدند.کشتی دیگری که در سال ۱۳۰۸ هجری از آلمان خریداری شد چلچله نام داشت. این کشتی چهل تن ظرفیت داشت و بههیچوجه با توپ یا وسیله جنگی و دفاعی دیگری مجهز نبود، به این دلیل وقتی به گمرک بوشهر تحویل شد با اعتراض مأموران گمرک مواجه گردید تا آنجا که مدتها از تحویل آن خودداری کردند. این کشتی علاوه بر فقدان وسیله دفاعی سرعت حرکت آن نیز بین هشتتا ده گره دریایی بود و بیشتر شناورهای بادبانی که قاچاق حمل میکردند سرعت شان از کشتی چلچله بیشتر بود و چون توپ نداشت نمیتوانست با قاچاقچیان مبارزه کند. علاوه بر این کشتیها نیروی دریایی ایران در دوران قاجاریه تا پایان سلطنت احمدشاه چند قایق موتوری، ده کشتی بادبانی و یک کارخانه تعمیرات نیز در جنوب داشت و بودجه این نیرو در آخرین سال یعنی سال ۱۳۰۴ شمسی با عنوان اداره بحریه گمرک جنوب 820/51 قران بود.
ملاحظات: تا مدتی از سرنوشت کشتی 110 ساله پرسپولیس که هدیه آلمانها به ناصرالدینشاه بود و به عنوان نخستین ناو جنگی ایران شناخته میشد خبری نبود تا آنکه بقایای آن در سواحل دریای بوشهر یافت شد و به موزه دریا و دریانوردی خلیجفارس منتقل شد. کشتی پرسپولیس به عنوان شناسنامه استان بوشهر شناخته میشود و حفاظت فیزیکی از این کشتی بر عهده نیروی دریایی راهبردی نیروی دریایی ارتش است.
شروع دوباره
این داستان تا کودتای رضاخان ادامه داشت سرانجام در 1303 سردار سپه به عنوان نخستوزیر وقت در سفری به خوزستان به نیاز کشور جهت داشتن یک نیروی دریایی کارآمد واقف شد. و در اسفند همان سال کشتی کوچک مظفری را به عنوان اولین کشتی رسمی نیروی دریایی فعال نمود و درجات و رتبهبندیها و انیفورم رسمی نیروی دریایی طراحی و سال بعد یک کشتی 60 تنی تحت عنوان سفیدرود که قبلاً متعلق به شیلات بود به نیروی دریایی پیوست. با موفقیت نیروی دریایی در جنوب کمکم فکر شکلگیری آن در شمال هم به واقعیت میپیوست. البته مدتها طول کشید تا اولین ناوچههای توپدار ساخت آلمان به شکل قطعات به ایران صادر گردد. در سال 1304 اولین ناوچهی 141 تنی مینروب از آلمان تحویل گرفته شد و تحت عنوان پهلوی و بعدها شاهین عملیاتی گردید .
به سبب نفوذ و قدرت بیحد حساب انگلیسیها در خلیجفارس و هرجومرج، ناامنی و قاچاقی که توسط برخی خوانین محلی دامن زدهشده بود. رضاشاه و برخی از دولتمردان آن زمان را بر این اندیشه فروبرد که برای حفظ امنیت و اقتدار در آبهای خلیجفارس و دریای عمان (مکران) بایستی یک نیروی دریایی قوی و مجهز تأسیس نمایند. این اندیشه در اواخر سال ۱۳۰۶ بهصورت پیشنهادی به مجلس شورای ملی تقدیم شد که در جلسه ۲۹ اسفندماه سال مذکور ضمن تصویب اعتباری بهمنظور خریداری کشتیهای مسلح برای عملیات ضد قاچاق و تعمیر کشتیهای موجود در شعبه بحریه گمرک جنوب به دولت اجازه داده شد که دو نفر کارشناس دریایی از کشور ایتالیا استخدام کند و تحت نظر وزارت جنگ به خرید واحدهای دریایی اقدام نمایند. لذا دفتر آن زیر نظر نیروی زمینی فعال شد بنابراین در همان سال اولین گروه افسران برای آموزش به ایتالیا اعزام شدند و پیرو آن اولین سفارشها برای ناوچههای جدید هم ارسال شد.
در سالهای ۱۳۱۱ و ۱۳۱۲، رضا شاه تصمیم به تجدید ناوگان جنگی دریایی گرفت و مأموریت خرید مخفیانه را به پرنس ارفع سپرد. در اندک زمانی میان مسئولان وزارت جنگ ایران و دولت ایتالیا مذاکراتی صورت گرفت و طی توافق طرفین، مقرر شد که گروهی از افسران جوان ایرانی را برای آموختن فنون دریایی در رشتههای کشتی، موتور، بیسیم، الکترونیک، هدایت کشتی و غیره به کشور ایتالیا اعزام شوند تا دورههای لازم را به پایان برسانند.
روند تأسیس نیروی دریایی بدین طریق ادامه داشت تا این که در سال ۱۳۱۱ شش ناو ساخت ایتالیا به نامهای ببر، پلنگ، شهباز، سیمرغ، کرکس و شاهین وارد آبهای خلیجفارس شدند. این کاروان دریایی بعد از توقف کوتاهی در بندرعباس و لنگه بهسوی بندر بوشهر حرکت نمود. در تاریخ ۱۷ آبان کشتیهای مذکور در شش کیلومتری بوشهر روبروی عمارت دارالحکومه لنگر انداختند.
از آنجائی که مرکز فرماندهی نیروی دریایی خرمشهر تعیین گردید لذا محل مأموریت این شناورها به شرح زیر تعریف شد:
•ناو ببر (خرمشهر و گشت زنی در آبهای خلیجفارس)
•کشتی سیمرغ (خرمشهر)
•کشتی شاهین (خرمشهر)
•ناو پلنگ (آبادان و گشت زنی در آبهای خلیجفارس)
•کشتی کرکس (بندر شاهپور، بندر امام خمینی فعلی)
•کشتی شهباز (بندر شاهپور، بندر امام خمینی فعلی)
در سوم شهریور ۱۳۲۰ نیروی دریایی جدید ایران مورد شبیخون نیروهای انگلیس و شوروی قرار گرفت و تقریباً تمام شناورها و تأسیسات خود را ازدست داد. در این واقعه دریادار غلامعلی بایندر در جنوب و ناوسروان یدالله بایندر در بندر انزلی به همراه حدود ششصد نفر نظامی دیگر کشته و مجروح شدند.
با این وجود با صدور فرمان ترک مخاصمه باز هم بهکلی شیرازه نیروی دریایی از هم پاشید و ناوگان آن توسط انگلیس مصادره و به خاور دور فرستاده شد و این روند تا 1326 ادامه داشت تا سرانجام دوباره به دنبال فشارهای وارده نیروی دریایی شکل گرفت و با 6 فروند ناوچه قدیمی شروع به فعالیت کرد از این زمان روند بهبود نیروی دریایی ادامه پیدا نمود.
باخرید ناوشکنهای Destoryer کلاس آرتمیز که به یاد جانفشانی بانوی ایرانی چنین نامی بر بزرگترین و سنگینترین ناو جنگی کشورمان نهاده شد و بعدها به دماوند تغییر داده شد. و ناوهای (ببر و پلنگ) که به یاد ناوهای ایتالیایی نابودشده در جنگ جهانی دوم ببر و پلنگ نامگذاری شدند در حقیقت رزمناوهای قدیمی آمریکا در جنگ دوم جهانی بودند و بهصورت مازاد نیاز بهروزرسانی شده و تحویل ایران داده شدند.
از آن به بعد مانورهای نیروی دریایی رو به گسترش گذاشت و ناوشکنهای مذکور نقش بسیار مهمی در حمایت از واحدهای پیاده ایران و اجرای آتش پشتیبانی از نیروهای کشورمان در عملیات ظفار در کشور عمان داشتند. یکی از دلایل خرید این ناوها در واقع تربیت کادر لازم برای ناوشکنهای سنگین موشکانداز و مدرن نوع (اسپروانس) ساخت آمریکا که در نیروی دریایی کشورمان به ناوشکنهای کلاس (کوروش) شهرت داشتند بوده است.
ناوشکنهای ببر و پلنگ اولین ناوهای ایرانی مجهز به سکوی پرواز بالگرد و موشکهای دو ماموریته (ضد سطحی- ضد هوائی) از نوع استاندارد در نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بودند. توپهای کالیبر 5 اینچ موجود در ناوشکنهای ببر و پلنگ نیز پرقدرتترین توپهای موجود در نداجا تا زمان حال بودهاند و ناو ببر تنها ناو سنگین مجهز به سونار عمق متغیر در نیروی دریایی ایران بوده است.
در سال 1340 دریابان فرجالله رسایی فرمانده نیروی دریایی گردید در این تاریخ به دلیل معادلات خاص سیاسی گسترش نیروی دریایی در اولویت اول قرار گرفت. ازجملهی این دلایل میتوان به:
1 - موقعیت جغرافیایی ایران و خلیجفارس
2 – توسعهی تولیدات نفتی در خلیجفارس و خاورمیانه و افزایش صادرات نفت ایران
3 - تهدیدات ناشی از توسعهطلبی شوروی در کلیه نقاط جهان بخصوص خاورمیانه
4 - از همه مهمتر اینکه ایران میخواست استقلال نظامی خود را بهطور کامل باز پس گیرد و به یکی از قدرتهای خاورمیانه بدل شود به همین منظور طرحهای گسترش بهسرعت فراهم شد و پایگاههایی در خلیجفارس و دریای عمان ایجاد گردید (قرار بود پایگاه دریایی کنارک بعد از پایگاه دریایی دیگو گارسیای آمریکا از پیشرفتهترین پایگاههای دریایی شود) طرحهای گسترش این بار با سرعت هرچهتمامتر پیش میرفت تعداد زیادی هواناو و ناوچه و ناوشکن سفارش داده شد.
در بخش لجستیکی هم ناوهای لندینگ شیب کلاس هنگام (هنگام، سیری، تنب و لاوان) لندینگ کرافتهای تانکربر در تناژ گوناگون، ناوهای کلاس چابهار و اقیانوسپیمای فرماندهی- سوخترسانی کلاس بندرعباس (بندرعباس و بوشهر ) تانکرهای کلاس کنگان (کنگان، طاهری، مرجانی، امیر) نیرو برهای کلاس هرمز و درنهایت چهار کشتی مین جمع کن کلاس ریاضی (ریاضی و شاهرخ) و دومین جمع کن کوچک یک کشتی تعمیرات و تعدادی یدککش و یک ناو آموزشی در شمال کشور را شامل میشد.
عمده ناوچههای مسلح به موشکهای سطح به سطح Harpoon AGM-84A و توپ 75میلیمتری و ناوهای کلاس سام مجهز به موشکهای Sea killer ایتالیایی و موشکهای ضد هوایی Cat Sea به همراه توپهای دریایی سنگین 110 میلیمتری و ناوشکنهای مجهز به موشک ضد هوایی Standard SM-1 بودند ضمناً انواع رادارهای شناسایی سطحی و هوایی و سیستم سونار به همراه خمپاره ضد زیردریایی استفاده میکردند و توپهای ضد هوایی یا راکت اندازها بر روی برخی شناورها به چشم میخوردند و سایر ناوگان نیز برای دفاع به توپهای ضد هوایی و توپهای سبک ضد-سطحی مجهز بودند.
برای سازماندهی چنین ناوگان عظیمی سه منطقه دریایی بندرعباس بوشهر و خرمشهر
به همراه تعدادی پایگاه دریایی در جزایر خلیجفارس و دریای عمان و دریای خزر ایجاد شد.
علاوه بر خریدهای گسترده برای نیروی هوایی تشکیل یک یگان پروازی در نیروی دریایی
مدنظر قرار گرفت. و بلافاصله درخواست خرید بالگردهای مختلف به شرکت اگوستا وستلند بل (شرکت تولیدکننده بالگردهای آمریکایی تحت امتیاز در ایتالیا) داده شد بر همین اساس تفکر بر آن بود بخشی از ناوگان بالگردهای نیرو بر (Search & Rescue ) SAR جستجو و نجات) و بقیه دارای توانایی ضد سطحی (ASV=Anti surface vessels) یا زیرسطحی (ASW Submarine Warfare= Anti) باشد.
دو پایگاه هوادریا نیز در بندرعباس (پایگاه یکم) و بوشهر (پایگاه دوم) به همراه پایگاه چابهار در نظر گرفته شد و علاوه بر ناوگانی که پذیرش بالگرد را داشتند جزایر خارگ کیش لاوان قشم و سایر پایگاههای دریایی مانند خرمشهر دارای امکاناتی جهت این امر بودند.
جدا از موارد ذکرشده نیروی دریایی ایران قرارداد خرید هفت فروند هاورکرافت سنگین BH-7 و هشت فروند هاورکرافت متوسط SRN-6 از انگلستان نمود که بر روی هواناوهای BH-7 موشکهای استاندارد نصب شد و ایران تا مدتها بزرگترین ناوگان هوادریا را در اختیار داشت و میتوانست ظرف 25 دقیقه یک گردان کامل نظامی را به جنوب خلیجفارس انتقال دهد.

ارسال دیدگاه
عناوین این صفحه
-
نیروی دریایی ارتش ظرفیت بزرگ نظام و کشور است
-
آغازی بر اقتدار دریایی
-
آمادگی روسها برای سرمایه گذاری در بنادر مازندران
-
فشار تحریمها تولید را تحتالشعاع قرار داده است
-
یکپارچه سازی مدیریتی در اقتصاد دریا محور یک ضرورت است
-
اظهار تواضع در عين قدرت
-
فرمانده کل قوا: نیروی دریایی ارتش ظرفیت بزرگ نظام و کشور است
اخبار روز
-
رُمان نویسنده هرمزگانی به چاپ سوم رسید/ «آن تابستان»؛ سوژه مردمپسند ناب اقلیمی برای سینما
-
سرمایهگذاری در پروژههای شهری پیشرفت کرده، اما برخی چالشها باقی است
-
گام جدیددرنگهداشت محلات۲۷گانه منطقه یک باشروع بهار قرآن و طبیعت
-
بازدید مدیر دفتر یونسکو در تهران، از شناور تحقیقاتی «کاوشگر خلیج فارس»
-
صادرات محوری و توسعه فناوری رویکرد اصلی مناطق آزاد
-
تأکید هند بر توسعه چابهار همزمان با تهدید آمریکا
-
افتتاح بخشی از پروژه آزادراه تبریز-مرند
-
عملیات ترمیم خط اسید استیک مربوط به مخازن 1001
-
پانزدهمین نمایشگاه بینالمللی قیر، آسفالت، عایقها، بتن، سیمان و ماشینآلات وابسته افتتاح شد
-
هدفگذاری ایران و قزاقستان برای حمل ۵ میلیون تن بار از مسیر ریلی کشورمان
-
تخصصی ترین وزراتخانه جولانگاه افراد سفارشی و رابطه ای شده است
-
دهمین بوت کمپ اقتصادی با رویکرد توسعه کسب و کارهای نوظهور برگزار شد
-
نیازمند برنامه کلان ملی در حوزه منابع انسانی دریانوردان هستیم
-
همایش شرکت های برتر ایران برای بررسی و رتبه بندی 100 شرکت برتر در سال مالی 1402 برگزار شد
-
امروز باید تکلیف خود را نسبت به نگاه امنیتی حاکم بر فضای دیتا روشن کنیم
-
بازدید میدانی مدیرعامل و اعضای هیئت مدیره شرکت پایانه ها و مخازن پتروشیمی به منظور بررسی عملکرد واحدهای مختلف بندر پتروشیمی ماهشهر
-
نشست صمیمانه مدیرعامل شرکت پایانه ها و مخازن پتروشیمی با کارکنان بندر پتروشیمی ماهشهر
-
شناور بینظیر "زاگرس" به آب انداخته میشود
-
همایش «بوشهر در مسیر توسعه پایدار دریا محور» برگزار شد
-
مشاغل وابسته به دریا بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد