ضرب العجل وزارت راه و شهر سازی در مسکن‌سازی سواحل ایران؛ «روزنامه دریایی سرآمد»   بررسی می‌کند

اما و اگرهای ساخت مسکن در سواحل خلیج فارس

گروه اقتصاد دریا - امید متین - ایجاد مسکن در سواحل از رشد بسیار اندکی برخوردار است و نسبت به آنچه که مهاجرت معکوس می نامیم و انتظار داریم که خیل جمعیت از خشکی به سوی دریا روانه شود، ساخت مسکن آن چنان رقم اندک و ناامیدکننده ای دارد که شعارهای مرتبط با توسعه سواحل- به خصوص توسعه سواحل مکران- را زیر سوال می برد.
هر چه از توسعه سواحل سخن به میان می آید، سه نکته ذهن را در بر می گیرد و در نهایت، یاس و ناامیدی بر تحلیل ها و نتایج افکار تحمیل می کند. برای تامین مسکن در سواحل که بتواند انگیزه مهاجرت ایجاد کند چه باید کرد؟ چند راه کار می توان مرکز تحلیل و فکر باشد:
اول: دولت سیزدهم و در صدر آن وزارت راه و شهرسازی، سالی صدهزار مسکن در سواحل بسازد.
یعنی به جای این که تمامی گستره ایران را مد نظر قرار دهد و سرمایه را به ۳۲ استان تقسیم و خرد کند، سرمایه را متمرکز کند در سواحل. بدین سان در ساخت و ساز مسکن در سواحل جهش ایجاد کند و به تبع آن، هم گرایش به خانه دار شدن در سواحل برای مردم معنا پیدا کند، کار و اشتغال گسترده در سواحل ایجاد شود و مهندسان و معماران وکارگران به همراه خانواده به سواحل مهاجرت کنند و در پی این حرکت، خدمات دهندگان از خرد و کلان به آن سمت جریان پیدا کنند: از بقال و چقال گرفته تا ....
تغییر در رویه مهاجرت و ایجاد مهاجرت معکوس، علاوه بر آبادانی سواحل، موجب کاهش فشار از کلان شهرها – به خصوص تهران در هم فشرده – خواهد شد. 
اصل و اساس این نگرش این است: پیشنهاد می دهیم در یک جا تمرکز کنید و سرمایه کلان را خرد و کوجک و قطعه قطعه نکنید. یک جا سرمایه گذاری کنید و سواحل بهترین موقعیت برای چنین سرمایه گذاری است. 
بحث بر سر این راهبرد است: توسعه سواحل – به ویژه توسعه سواحل مکُران- کشف گنج پنهانی که رهبر بر آن تاکید فرموده اند. این تاکید نباید زمین بماند. این تاکید راهبردی و چاره ساز است. چند سال از این تاکید گذشته است؟ چند سال دیگر باید بگذرد که شاهد کمترین اتفاق ممکن باشیم؟ وقتی سرمربی، تاکتیک درست را به بازیکنان تفهیم کرده است، این بازیکنانی که در زمین فقط راه می روند را چه باید کرد؟ 
با راه رفتن نمی توان در این مسیر سخت و طولانی به جایی رسید. معنای اقدام جهادی این نیست! فعالیت جهادی به معنای وقت گذاشتن و عرق ریختن است. به معنای دویدن تا پای جان است. امروز را به فردا گذاشتن، خلاف معنا و مفهوم حرکت جهادی است. وقتی سخن از حرکت جهادی به میان می آید، باید تصور ساعت ها رزم رزمندگان هشت سال دفاع مقدس به ذهن ها برسد. اقدام جهادی با شعارهای بزرگ و قدم های کوچک جور در نمی آید.
حال این حرکت جهادی در ساخت مسکن در سواحل( و به طور کلی، آبادانی سواحل مکُران)، به چه معناست؟ از زمانی که رهبر انقلاب به حوزه مکُران توجه دادند چند سال می گذرد؟ برای هر سال نه یک میلیون، بلکه چند خانه ساخته شده است؟ 
در همین راستا وزارت راه و شهرسازی لازم اسن به طور جد بایستی در راستای منویات رهبری معظم انقلاب سواحل را آباد کند و حوزه شعار و کار را محدود کند تا به جایی برسید. برای تمرکز سرمایه کلان بر فضای محدود، بهترین و برترین جای ممکن همان سواحل مکُران است. 

دوم: نقشه راه را در مسکن سازی سواحل 
مشخص کنید
کافی است نقشه راه مشخص باشد و مکان ساخت و ساز تعریف شود تا مردم خود اقدام کنند. با چنین تدبیری انبوهی از سرمایه های سرگردان به سمت سواحل مکُران راهی خواهد شد. این کار نیاز به ایجاد زیرساخت اولیه به وسیله دولت، قطعه بندی و نقشه مشخص دارد و باقی را می توان به مردم و سرمایه گذاران واگذار کرد. مردم خود می دانند که چگونه سرمایه های کوچک خود را در حد ساخت یک خانه در سواحل مدیریت کنند. این گونه می توان شاهد خیزش  و حرکت جمعی سرمایه های خرد و کلان به سمت سواحل بود. به تعاقب آن، حرکت در بازار سیمان و آهن و آجر و... ایجاد خواهد شد. مشاغل ریز و درشت در حوزه ساخت مسکن ایجاد می شود و با توجه به نیاز، از سراسر کشور از کارگر و بنا و مهندس و معمار و... به سواحل حرکت خواهند کرد و در نهایت، موج بزرگی برای آبادانی سواحل بپا خواهد خواست. 
۷۰۰ کیلومتر سواحل بکر و دست نخورده. ۷۰۰ کیلومتر فرصت ساخت و ساز و سازندگی. ۷۰۰ کیلومتر فرصتی که سال هاست بر زمین مانده است. 
قطر طی چند سال، جام جهانی برگزار کرد آن هم با عزت و آبرو. ما هنوز نتوانسته ایم یک کیلومتر از سواحل طلاخیز مکُران را آباد کنیم. گنج پنهان دارد خاک می خورد و گویا مردم ما هم باید خاک بخورند؛ زیرا بازیکنان ما در سواحل حتا قدم هم نمی زنند بلکه به سوت بلبلی مشغول هستند. 
لطفا این طلسم سیاه را بشکنید. قرارگاه خاتم الانبیا می تواند
در این باره، قرارگاه خاتم الانبیا ثابت کرده است که می تواند کارهای بزرگ را به سرانجام برساند. می توان کار را به جای واگذار به بخش های سیاسی مچل، به یک تیم حرفه ای و کارآ سپرد که قرارگاه خاتم یکی از آن هاست. 
مکُران یک جای دل ما گیر کرده است. مکُران نقطه امیدی است که دارد سوسو می زند. مکران گنج پنهانی است که باید آشکار شود. مکُران گنج پنهان است، دست اندر کاران چرا پنهان هستند؟ آیا این ها را هم باید کشف کرد؟
آب در سواحل مکُران، مشکلی که به چشم می آید و در ذوق می زند، مشکل آب شیرین است. اگر قرار بر توسعه و رشد همه جانبه- از جمله جمعیت- باشد، بدیهی است به تامین نیازهای اولیه و بسترهای ابتدایی نیاز قطعی وجود خواهد داشت. آب شیرین همان مایه حیات معروف، از ضروری ترین و ابتدایی ترین نیازهاست که تا کنون بعد از گذشت این همه سال تامین نشده است. 
ما شروع پروژه توسعه مکران را به سال ۵۴ بر نمی گردانیم و آن را شوخی می انگاریم. بعد از انقلاب نیز سال ها جنگ و درگیری بود و آن را هم فاکتور می گیریم، اما از زمانی که مقام معظم رهبری بر توسعه مکُران تاکید کردند و آن را گنج پنهان نامیدند، دیگر نه می توانیم اغماض کنیم و نه فرجه ای بدهیم، بلکه به شدت مطالبه می کنیم؛ زیرا هیچ بهانه ای قابل قبول نیست و چیزی جز کشف گنج پنهان و توسعه سواحل مکُران، برای ما معنایی ندارد. هم طرح داریم، هم دستور اجرا داریم و هم امکانات لازم؛ اما چرا این امکانات مدیریت نمی شود که جرقه های امید توسعه مکُران را ببینیم، جای سوال و شگفتی است. 

ابزار تولید- تجهیزات- کارخانجات
روزگاری بود که بحث انتقال پایتخت داغ بود. به طور جدی این موضوع روی میز بود که پایتخت را از تهران به جای دیگری منتقل کنند. سپس بحث این پیش آمد که پایتخت را از تمرکز خارج کرده و وزارت خانه ها را در شهرهای دیگر پراکنده کنند و از این قبل مباحث. برآوردهای میلیاردی هم کردند تا این امر محقق شود و تهران از این فشردگی خطرناک پرآشوب خارج شود.
کاری به این که به هیچ جا نرسیدند نداریم ؛ اما به این نکته متوجه هستیم که چگونه برای انتقال پایتخت به این حساسی، مهمی و پیچیدگی فکر می کنید؛ اما به انتقال کارخانجات آب بر به سواحل نمی اندیشید؟ 

جریان چیست؟ اصل ماجرا کدام است؟
اگر در سواحل ابزار تولید، تجهیزات متنوع و وسایل کار فراهم شود، خود به خود باعث ایجاد اشتغال، جابجایی نیروی کار و مهاجرت معکوس می شود. این کار را می تواند با هدف دو سر برد، با انتقال کارخانجات آب بر شروع کرد تا از یک سو، معضل کم آبی شهرهای کویری را حل و از فاجعه جلوگیری کرد و از سوی دیگر، ابزار تولید و کارخانجات آب بر را به سواحل منتقل کرد تا کار واشتغال و سازندگی به وجود آید.  در هر جهت، دلمان برای توسعه مکُران تنگ شده است. به هر بهانه ای در باره مکُران می نویسیم و با مخاطبان خود درددل می کنیم شاید فرجی حاصل شود.

اما و اگرهای ساخت مسکن در سواحل خلیج فارس
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه