نگاه «روزنامه دریایی سرآمد» به زندگی‌نامه شهید غلامعلی بایندُر؛

نقش فرمانده نیروی دریایی در اخراج انگلیسی‌ها   از بندر باسعیدو

فرمانده مبارزه با استعمار انگلیس در خلیج فارس
​​​​​​​با هجوم قوای متفقین به ایران در شهریورماه 1320، درگیری‌هایی در مناطقی از شمال و جنوب کشور ایجاد شد. برخی از نیروهای ایران در شمال با قوای ارتش روسیه درگیر شدند و گروهی دیگر با قوای انگلیس در جنوب کشور. عمده نیروهای نظامی ایران که به مقاوت در برابر اشغال کشور توسط قوای متفقین پرداختند، سربازارن، افسران و حتی فرماندهان نیروی دریایی بودند. دریابان غلامعلی بایندُر، فرمانده سابق نیروی دریایی ایران، یکی از همین سربازانی بود که در جریان درگیری‌های میان قوای ایران و انگلستان در جنگ جهانی دوم در تاریخ ۳ شهریور ۱۳۲۰ برای وطنش شهید شد.
به گزارش روزنامه دریایی اقتصاد سرآمد، وقتی متفقین در شهریور ۱۳۲۰ از شمال و جنوب به ایران حمله کردند، ارتش شاهنشاهی، با نخستین شلیک‌ها از هم پاشید. ارکان نظامی کشور از هم پاشید و فقط اینجا و آنجا گروه‌هایی با تکیه بر وطن‌پرستی سعی در جلوگیری از اشغال کشور توسط نیروهای بیگانه داشتند. مردان زیادی اسلحه به‌دست گرفتند و جنگیدند و خون‌شان را نثار وطن کردند، از جمله ۲ برادر بیجاری، که روزگار یارشان بوده و نام‌شان از آن روزهای سیاه عبور کرده و همچنان شنیده می‌شوند. برادران بایندُر، افسران وطن‌پرست نیروی دریایی بودند که بعد از سال‌ها مشق نظامی، در روزی که وطن به آنها نیاز داشت اسلحه به‌دست گرفتند و علیه نیروهای مهاجم جنگیدند و در همین راه شهید شدند.
وقتی در انتهای شب دوم شهریور، متفقین بی‌طرفی ایران را نادیده گرفتند و چند ساعت بعد روس‌ها از شمال و انگلیسی‌ها از جنوب از طریق هوا و دریا به ایران حمله کردند، برادر جوان‌تر که فرمانده ناوگان شمال بود، هسته اصلی مقاومت را در بندر انزلی علیه ارتش سرخ تشکیل داد و برادر بزرگ‌تر هم فرماندهی مقاومت در جنوب را به‌عهده گرفت.

نگاهی گذرا به زندگی‌نامه غلامعلی بایندُر 
غلامعلی بایندُر در ۲۳ آذر ۱۲۷۷ در تهران متولد شد. پدرش علی‌اکبر، ملقب به «دبیر دربار» از سران طایفه بایندُر بیجار گروس بود. از آنجا که او از منشیان دربار مظفرالدین‌شاه قاجار بود. از این رو در تهران سکونت داشت. غلامعلی دوران کودکی خود را در کوچه قائم مقام در محله بزرگ عودلاجان تهران، در نزدیکی‌های پامنار، گذراند. او که کودکی با استعداد و توانا بود، در عین حال شر و شور فراوانی نیز داشت.
بایندر پس از پایان تحصیلات در دارالفنون، به علت علاقه فراوان به نظامی‌گری، درصدد ورود به مدرسه نظام مشیرالدوله برآمد در اولین دوره این مدرسه، بیش از ۲۰۰ نفر، داوطلب ورود به این مدرسه شده بودند از جمله غلامعلی بایندُر که در پالایش نمرات جزو از نفرات برتر شد. او علاقه خاصی به رشته مهندسی داشت و در دوران خدمت هم بر آن شد که آموخته‌های خود را در رشته مهندسی به کار گیرد. او در سال‌های بعد بر اساس علم و اندوخته‌ای که در این رشته داشت در هنگام خدمت در نیروی دریایی، در شناسایی و اجرای علائم مرزی ما بین ایران و عراق نقش فعالی داشت.
دولت ایران برای تشکیل ارتش نوین، مطابق ارتش‌های اروپایی، عده‌ای از افسران را در ۱۳ خرداد ۱۳۰۲ به ریاست سرتیپ امان الله میرزا جهانبانی برای نخستین بار برای فرا گرفتن فنون جدید و مطالعه به نظام اروپا اعزام داشت. ستوان غلامعلی‌خان بایندُر نیز یکی از اعضای این گروه ۴۷ نفر بود. بایندُر طی دو دوره برای تحصیل به فرانسه رفت که در دوره دوم حضور در این کشور فرمانده دانشگاه جنگ فرانسه ضمن یک نامه رسمی به حضور چنین افسری در دانشگاه اظهار خوشبختی می‌کند.

نقش بایندُر در سازماندهی نیروی دریایی
بایندر هنگام تشکیل نیروی دریایی در دوره پهلوی اول برای آموزش نیروی ویژه دریایی و تحویل گرفتن ناو‌هایی به اسامی ببر، شهباز، پلنگ، سیمرغ، کرکس و شاهرخ به ایتالیا رفت و پس از چند سفر به ایران و دریافت دستور‌های لازم به ایران بازگشت و در ۱۴ آبان ۱۳۱۱ نیروی دریایی ایران به فرماندهی غلامعلی بایندُر در بوشهر تاسیس شد.
براساس آنچه در منابع و اسناد آمده بایندُر قبل از تشکیل رسمی نیروی دریایی و مناطق مناسب برای استقرار پایگاه‌های دریایی ایران تلاش وافری از خود نشان داد. حضور مقتدرانه نیروی دریایی ایران به همراه ناوگانی که در خرمشهر، آبادان و اروندرود قدرت‌نمایی می‌کرد که اقدامات بایندُر باعث اعتراض انگلیسی‌ها و عمال آن‌ها در بصره و حتی مسئولان شرکت نفت ایران و انگلیس شد! زیرا بایندُر قوانین وضع شده از سوی انگلیسی‌ها را در آبادان و بصره به رسمیت نمی‌شناسد. به شکلی که چنین استنباط شد که نیروی دریایی ایران با اقدامات خود قصد به رخ کشیدن قدرتش به انگلیسی‌ها را داشت و تداوم قوانین وضع شده از سوی آن‌ها را به چالش بکشد.
به مرور نیروی دریایی ایران در جزایر و مناطق ساحلی خلیج‌فارس گسترش پیدا کرد و همین توسعه باعث تحقق نگرانی انگلیسی‌ها که همان دخالت در امور مناطق ساحلی جنوب خلیج‌فارس شد. زیرا تا پیش از آن انگلیسی‌ها به نحوی مانع از دخالت ایرانی‌ها در امور مربوط به جزایر وسواحل جنوبی خلیج فارس شدند. اما با حضور بایندُر در نیروی دریایی تازه تاسیس ایران باعث جولان دادن در آب‌های خلیج فارس شد که به مرور به نظارت بر تردد قایق‌ها و لنج‌های شیخ‌نشین‌های جنوب خلیج فارس پرداخت که این اقدام اعتراض انگلیسی‌ها را برانگیحت، اما نیروی دریایی ایران با اقتدار به فرماندهی بایندُر به قدرت‌نمایی خود در سواحل جنوبی خلیج فارس ادامه داد.  

استقرار در هنگام و خروج انگلیسی‌ها از باسعیدو
یکی دیگر از اقدامات بایندُر استقرار نیروی دریایی ایران در جزیره هنگام است که این اقدام موجب اعتراض انگلیسی‌ها شد، اما این اعتراضات راه به جایی نبرد، اما به استناد به بعضی منابع بعد‌ها رضاشاه نسبت به رفتار جدی و بدون احتیاط بایندُر با انگلیسی‌ها درصدد برآمد که او را از فرماندهی نیروی دریایی ایران برکنار کند، اما در نهایت فردی با کفایت‌تر از او نیافت و به دادن تذکراتی مبنی بر رعایت ملاحظات و مماشات با انگلیسی‌ها اکتفا شد. برخی منابع تاریخی نوشته‌اند که عامل اختلاف شاه با بایندُر چگونگی برخورد با انگلیسی‌ها در بنادر جنوب و در آب‌های خلیج‌فارس برمی‌گردد.
یکی دیگر از اقدامات بایندُر استقرار پرچم ایران در بندر باسعیدو است که البته پس از فعالیت‌های دیپلماتیک است. از آنجا از دوره فتحعلی‌شاه تحت عنوان یک قرارداد انگلیسی‌ها در جزیره قشم مستقر شده و طی این قرارداد در جزیره سیستم تلگراف و تلفن ایستگاه‌های دریایی مجاور آن را کنترل می‌کردند و در آنجا انبار آذوقه و مهمات ساختند و هرگونه رفت و آمد را تحت نظارت خود گرفتند و روز به روز این نفوذ را گسترش دادند که پس از استقرار نیروی دریایی ایران این وضعیت با اعتراض بایندُر مواجه شد که از ستاد ارتش خواست این موضوع و برافراشته شدن پرچم انگلیس در بندر باسعیدو را بررسی کند. او تنها به این حرکت بسنده نکرد و با فرمان حرکت به فرمانده ناو پلنگ خواست به بندر مذکور برود و پرچم انگلیس را پایین بکشد و پرچم ایران را در ساحل آن بیافروزد.
بعد‌ها انگلیسی‌ها مدعی شدند که پرچم ایران از سوی نیروی دریایی ایران پایین کشیده و پاره شده است و به این اقدام اعتراض کردند و آن را توهین دانستند. از آنجا که مذاکرات سیاسی در تهران با انگلیسی‌ها در حال انجام بود، دولت ایران از بایندُر در این رابطه توضیح خواست که او طی نامه‌ای در ۱۶ مرداد ۱۳۱۲ پایین کشیدن پرچم را تائید و پاره کردن آن را کذب محض دانست. چون دولت از بایندُر بابت پایین کشیدن پرچم توضیح خواست، نشان می‌دهد که ابتکار پایین کشیدن پرچم انگلیس در بندرباسعیدو به ابتکار بایندُر بوده و رضاشاه اطلاعی از آن نداشته است.
متاسفانه بعد از اعتراض انگلیسی‌ها، شاه و دولت ایران، رویکرد بایندُر را تائید نکردند و حتی در دوم شهریور ۱۳۱۲ به نوعی بایندُر را دعوت به مماشات با انگلیسی‌ها و حتی سرزنش کردند. به طوری که او توصیه شد لازم است رفتار خود را با انگلیسی‌ها تعدیل و حتی دوستانه کند. این رویکرد به معنی پشتیبانی نکردن رضاشاه از اعمال قدرت نظامی ایران در خلیج فارس و حمایت نکردن صریح از رفع اشغال از آب و خاک ایران بود.
بایندرها احتمالا سرشناس‌ترین افسران نیروی دریایی ایران باشند اما این نیرو، در دوران جنگ تحمیلی هم افسران لایق و وطن‌پرستی داشت که در راه دفاع از آب و خاک ایران، به شهادت رسیدند. حماسه و فداکاری تعدادی از آنها هفتم آذر سال۱۳۵۹ عملا نیروی دریایی عراق را محو کرد و امروز به افتخار این رشادت روز نیروی دریایی نامگذاری شده است.
نقش فرمانده نیروی دریایی در اخراج انگلیسی‌ها   از بندر باسعیدو
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه