رفتیم؛ تموم شد بالاخره!‏

 
    فردین علیخواه/ جامعه‌شناس

 دریکی از کلاس‌های پس از عید، با دانشجویان جامعه‌شناسی درباره دیدوبازدیدهای نوروزی بحث می‌کردیم. تقریباً اکثرشان معتقد ‏بودند که این دیدوبازدیدها بسیار کسل‌کننده و صرفاً از روی اجبار صورت می‌گیرد و اگر نبود اصرار والدین؛ تن به انجام آن ‏نمی‌دادند. آرزو می‌کردند که زمانی برسد تا بساط این ملاقات اجباری و تکراری برچیده شود. برخی از آن‌ها می‌گفتند که والدینشان ‏از برخی از اقوام به‌طورجدی متنفرند ولی می‌گویند چون فامیل‌اند باید در عید به دیدن آنان رفت و میزبان آنان بود. گویی فهرستی ‏تهیه شده است و در عید باید در کنار این فهرست، یک علامت به نشانه « انجام شد» زد! مشکل اصلی آن بود که دانشجویان ‏احساس می‌کردند که در این‌گونه مواقع، اختیار و انتخاب در روابط اجتماعی از آنان سلب می‌شود. ‏
شاید خیلی‌ها در عید با این مسئله درگیر باشند. دیدوبازدیدهای اجباری که سعی می‌کنیم برای انجام آن‌ها به دنبال توجیه و تفسیر ‏نباشیم. وجود دارند و ما فقط اجرایشان می‌کنیم. پس از بازدید، فقط از این بابت خوشحالیم که خدا را شکر تمام شد! تحت‌فشار ‏هنجارهای اجتماعی، ما کاری را انجام می‌دهیم که دوست نداریم. احساسی در درونمان داریم که با رفتارمان در تضاد کامل است. ‏این روزها گفته می‌شود که آدم‌ها زمانی شادند...                          ادامه در صفحه2 
دارند رفتار کنند. به‌راستی در این‌گونه موارد احساس 



و در کنارشان احساس خوبی به ما دست نمی‌دهد روابطمان را قطع کنیم؟
 رفتیم؛ تموم شد بالاخره!‏
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه