«سازمان بنادر» آزموني سخت براي صادق

ایرج گلشنی- سازمان بنادر و دريانوردي چند صباحي است كه با سرپرست اداره مي‌شود. سازمان بنادر و دريا نوردي، چند سال است كه مانند كشتي يوگي و دوستان، روي هوا حركت مي كرد و بدون برنامه و هدف، هر بار در سرزمين عجايبي فرود مي‌آمد و اكنون كه رييس هم ندارد، معلوم نيست به كدام تركستان راهش بكشد. اين در حالي است كه بزرگ ترين و گسترده ترين سازمان حوزه دريايي كشور به حساب مي‌آيد و از حساسيت بالايي برخوردار است. 
حساسيت اين سازمان در حالي است كه رييس جمهور، با تلاشي مضاعف و با شعارهاي پياپي، توسعه درياپايه را هدف قرار داده است و بر خلاف انتظارها، در باره مهم ترين سازمان دريايي خود، دچار چالش شده است. چالشي كه صادق بايد آن را حل و فصل  كند و گويي او در يك امتحان سخت قرار گرفته است. 
انتظار اهالي دريا
اهالي دريا و فعالاني كه كار و كسب شان از راهروهاي سازمان بنادر و دريانوردي مي گذرد، به شدت به موضوع توجه نشان مي‌دهند. از تماس‌ها و ارتباط مكرر با روزنامه دريايي اقتصاد سرآمد مي‌توان قدرت اين انتظار را درك كرد. مصاحبه ها و گفت و گوها هم همين نكته راتاييد مي‌كند. اهالي دريا  چند انتظار مشترك دارند:
اول: فردي دريايي 
با توجه به تاريخ رياست سازمان بنادر و دريانوردي، همه انتظار دارند كسي پست رياست بگيرد كه از جنس دريا باشد. اغلب مثال فلان رييس سازمان را تكرار مي‌كنند كه فرق بين نفتكش و كروز را نمي‌دانست! مديريت بر سازمان بنادر و دريانوردي، فردي توانمند از جنس خودش را مي‌طلبد؛ مخصوصا با توجه و تاكيد بر شعارها و اهداف عملي رييس جمهور، اين مساله مهم تر و جدي تر مي‌شود. كسي رييس شود كه فرق بين بندر و اسكله را درك كند.
  اين طنز نيست بلكه شوربختانه خاطره‌هاي تلخي است كه از برخي روسا حكايت مي‌شود و دست مايه طنز و خنده تلخ اهالي دريا شده است. 
دوم:‌ برنامه داشته باشد
همين الان معلوم نيست كه چارچوب سياست هاي توسعه درياپايه  در سازمان بنادر و دریانوردی كجاست و چه كاره است؟ صفايي در دوران رياست مطلقه خود در مصاحبه اي گفت: ما براي توسعه بنادر منتظر سياست‌ها و برنامه هاي بالادستي نيستيم و برنامه هاي خودمان را اجرايي مي‌كنيم! اين سخن وي كه در رسانه ها هم  منتشر شده و مستند است، ثابت كرد كه سازمان بنادر و دريانوردي تابعي از برنامه هاي كلان دولت نبوده و نيست و خودمختاري تا حدي بود كه حتا براي برنامه هاي خود هم برنامه مدوني نداشتند. 
سوم:‌ توان مديريت
تجربه نشان داد كه نداشتن قدرت مديريت و تسلط به مفاهيم حرفه اي، باعث مي شود كه نفرات قدر و قوي از دايره فعاليت حذف شوند. كار در دوره صفايي به جايي كشيد كه اين اواخر براي برخي جلسات، نفري براي حضور نداشت! نمونه آن جلسه اي ام او بود كه خودش مجبور شد سفر كند و سازمان بنادر و دريانوردي حداقل يك هفته تعطيل بود. همه كارها به شخص وابسته شده بود و نبود و نداشتن تيم حرفه اي قوي،‌باعث شخص محوري شده بود كما اين كه اين سياست شخصي صفايي بود تا ساليان سال، يك تاز سازمان بنادر باشد؛ و گمان نمي كرد كسي او را از دايره بازي خارج  كند. اما با وزير با شهامتي روبرو شد به نحوي كه حاميان سياسي وي هم نتوانستند مانع از كيش و مات او در صفحه شطرنج سياست و مديريت شود. به هر روي، اهميت داشتن برنامه چنان است كه می‌تواند اولويت اول براي انتخاب فرد جايگزين باشد. 
صادق  چه مي‌كند؟
صادق هم انگار دستش توي پوست گردو مانده است كه اگر چنين نبود، با چالش و درگيري به كار صفايي پايان نمي داد. وقتي يك باره يك مدير عالي حذف مي‌شود، معلوم است كه برنامه اي از پيش تعيين شده وجود نداشته است. وقتي براي جايگزيني فرد حذف شده، روزها و هفته‌ها فرصت هدر مي‌رود، يعني وزير قبل از حذف، به اضافه فكر نكرده است و تازه مي‌خواهد از اين و آن بپرسد و برنامه پيشنهادي بگيرد و بررسي كند تا حالا در آينده چه شود؟
از نظر اهالي دريا، اين آزموني سخت براي صادق است كه البته صميمانه همه آرزو مي كنيم كه به خوبي از عهده آن برآيد و شخصي را به كار فرا بخواند كه حساب پس داده باشد و در جامعه دريايي ايران صاحب نام و عنوان و احترام باشد. حداقل اين كه كسي نباشد كه فرق لنج و قايق را نفهمد!  اين نه تنها خدمت نيست، بلكه سياست بازي و توهين به جامعه دريايي است. اهالي دريا، به دريا عرق دارند. نيازها و چالش‌ها را مي شناسند و راه كارها را بلدند. حوزه دريا جايي براي آزمون و خطا نيست و فرصت براي يادگيري نمي دهد. كسي بايد رييس شود كه استخوان خردكرده دريا باشد.
وزير چه خواهد كرد؟ آيا اهالي دريا را شگفتانه مي‌بخشد و حال همه را خوب مي‌كند يا با انتصاب سياسي به جاي انتصاب حرفه اي، درد و داغ ديگر به جامعه دريايي مي‌چسباند؟
«سازمان بنادر» آزموني سخت براي صادق
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه