سفربه دریای خزر

 رامین جهان پور- آقا بزرگ تهرانی درکتاب «الذریعه» درباره تاثیر خواندن سفرنامه‌ها در بالا بردن پایه‌های علمی جامعه، می‌نویسد: «رحله یا سفرنامه، به کتابی گفته می‌شود که نویسنده آنچه را در شهر یا شهرهایی که به آن جا سفر کرده از اخبار مردم، عقاید، آداب و رسوم آنان، در زندگی دیده و شنیده را گردآورده است. در گذشته این گونه کتاب‌ها اثر فراوانی در بالا بردن اندیشه‌های ملت‌ها داشته است؛ زیرا آمیختگی فرهنگ‌ها، راه را برای نرم‌کردن و مهربانی و مهرورزی‌های بشری فراهم می سازد. وسیله‌های نقلیه و سختی سفر در گذشته، مهم‌ترین بازدارنده در این راه بوده است. به گونه‌ای که اگر کسی اقدام به مسافرت طولانی می‌کرد و به شهرهای دور می رفت، مردی شجاع و قهرمان و آگاه و با تجربه شناخته می‌شد. ولی سختی‌ها مانع حرکت تاریخ به جلو نشد. در طول زمان افراد جهانگردی پیدا شدند که مشهور شدند و به مناطق دور دست، سفر کردند و اطلاعاتی را جمع و فراهم کرده و آنچه را درسفرها دیدند نگاشتند. به طور معمول جهانگردان موفق کسانی بودند که از سفرنامه‌های پیشینیان بهره‌ها می بردند و با استفاده از مطالب آنها، به کامل کردن اطلاعات خویش می پرداختند و بیشتر آنان را افراد با انگیزه و دانشمند تشکیل می دادند». سفرنامه (ساحل خزر) به ماجرای شرح سفر«ویلیام ریچارد هولمز» انگلیسی، مامور کنسولگری «ارزروم» واقع در کشور عثمانی یا ترکیه امروزی می‌پردازد که در دوران قاجار به سواحل دریای خزر در ایران سفرکرده بود. سفرکردن به مناطق شمالی ایران همیشه خوب و خاطره انگیز است. یکی از دلایل سفر، زیبایی طبیعت سرسبز گیلان است و دیگری وجود دریای خزر می باشد که امکان ارتباط با کشورهای همسایه را فراهم می کند. آنطور که از شواهد این کتاب پیداست ترجمه حاضر صرفا دربردارنده بخش‌های مربوط به سیاحت هولمز در خاک گیلان است. و درواقع این سفرنامه بخش کوچکی ازسفرنامه قطور (گذری برکرانه‌های کاسپین)  نوشته ویلیام ریچارد هولمز است که در سال  1845 میلادی در لندن منتشرکرده است و فصلی از کتابش را به سفر استان گیلان اختصاص داده است و مترجم این کتاب خانم شبنم حجتی سعیدی هم تنها فصل مربوط به سفر ویلیام به شهرهای گیلان را ترجمه ومنتشرکرده است. ویلیام درژوئن سال1844 یا خردادماه سال 1233 خورشیدی زمانی که 22 سال بیشترنداشت، ازطریق راه آستارا وارد استان گیلان شد و پس از عبور از مناطق حویق، کرگانرود، انزلی وپیربازار در سی‌ام نوامبر همان سال وارد رشت شد وپس ازاقامتی دوازده روزه این شهررا به مقصد مازندران ترک کرد. ویلیام ریچارهولمز درمدت کوتاهی که درگیلان حضورداشت به این منطقه علاقه‌مند شد و جزئیات بسیارجالب و خواندنی ازگیلان آن روزگار را به رشته تحریردرآورد. او در این سفرنامه اطلاعات بسیار ارزشمندی از اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصای استان گیلان به دست می دهد و نکات جالبی را درمورد مردم گیلان وکسب وکار آنها بازگو می‌کند. هولمز با دقت نظر، وجوه مختلف شهرهای شمالی ایران ازجمله رشت ،آستارا، لاهیجان، بندرانزلی و... را مورد بررسی قرارداده است ودر این کتاب از موضوعاتی مثل جمعیت، تجارت، نیروهای نظامی، آداب و رسوم اجتماعی مردم اطراف دریای خزر، آب وهوا، جغرافیا وپوشاک ومعماری قدیم گیلانی‌ها در زمان قاجار سخن رانده است ودرآخرتوصیفاتی هم از نوع غذا، پوشاک وشغل صیادی ودریانوردی گیلانی‌ها را تشریح کرده است که می تواندبرای خواننده‌های علاقه‌مند به این این نوع آثارادبی جالب توجه باشد. در قسمت‌هایی از کتاب اینگونه می خوانیم:« رشت محل اقامت شاهزاده‌ای به نام یحیی میرزا پسر فتحعلی شاه است که عایدات چندروستا برای مخارج او اختصاص داده شده است. او کاری با حکومت و فرمانداری ندارد و ایالتی را دراختیارندارد. آرام و بی‌صدا زندگی می کند و خود را با حرمسرا، سگ‌های شکاری وشاهین‌هایش سرگرم می کند...» ودرجایی دیگر که درآستارا مستقراست می نویسد:«با طلوع خورشید از خواب برخاستیم تفنگهایمان را برداشتیم  و به آرامی بیرون رفتیم تا نگاهی به اطراف بیندازیم. صبح  بسیاردلپذیری بود، به استثنای مه سبکی که نزدیک کوه‌ها معلق بود و ابری درآسمان دیده نمی شد. شبنم روی برگ‌ها و علف‌ها می‌درخشید و همه چیز لباس ماه ژوئن به تن کرده بود».
 سفربه دریای خزر
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه