«سرآمد» گزارش می‌دهد؛

احیای دریاچه ارومیه دورتر از همیشه

تجربه برداشت نمک از دریاچه شور یوتا در ارومیه تکرار می‌شود؟
​​​​​​​گروه زیست دریایی- سعید قلیچی - حال دریاچه ارومیه خوب نیست؛ نیمه شمالی آن عملاً خشک شده و تنها لایه‌ای نازک از آب در بخش‌هایی محدود باقی مانده است. براساس برآورد مسئولان، این مقدار اندک نیز ظرف چندروز آینده به‌طور کامل ناپدید خواهد شد. در نیمه جنوبی دریاچه نیز که هنوز 600 تا 700کیلومترمربع آب با عمق 15 تا 20سانتی‌متر وجود دارد، پیش‌بینی می‌شود تا پایان تابستان به سرنوشت شمال دچار شود و خشکی کامل رقم بخورد.
به گزارش روزنامه اقتصاد سرآمد، این وضعیت نتیجه روندی است که دست‌کم 30سال است ادامه دارد؛ روندی که با هزاران میلیارد تومان هزینه، اجرای ده‌ها پروژه و ارائه وعده‌های متعدد برای احیای بزرگ‌ترین دریاچه داخلی ایران همراه بوده، اما در عمل نتیجه ملموسی به همراه نداشته است. هرچند مسئولان همچنان از امید به احیای این پهنه آبی سخن می‌گویند و حتی برای تأمین اعتبارات ویژه تلاش می‌کنند، اما واقعیت میدانی و ارقام رسمی حکایت از کاهش شدید شانس احیا دارد.
چند روز پیش از این بود که احمد لاهیجان‌زاده، معاون محیط‌زیست دریایی و تالاب‌های سازمان حفاظت محیط‌زیست در یک نشست خبری اعلام کرد که تراز آب دریاچه در 11مردادماه1404 به 1269.74متر رسیده، وسعت آن به 581کیلومترمربع کاهش یافته و حجم آب به حدود نیم‌میلیارد مترمکعب محدود شده است؛ رقمی که نسبت به سال گذشته، کاهش چشمگیر و بی‌سابقه‌ای را نشان می‌دهد. او هشدار داد که با ادامه روند فعلی، خشکی کامل تا پایان تابستان قطعی است و در پاییز نیز به دلیل نبود آورده آبی، شرایط تغییر نخواهد کرد.در این میان برخی کارشناسان و فعالان محیط‌زیست بر این باورند که اکنون زمان آن رسیده در کنار حفظ امید، به‌طور جدی برای تبعات اجتناب‌ناپذیر خشکی کامل، از مهاجرت‌های اقلیمی تا طوفان‌های نمکی برنامه‌ریزی شود؛ چراکه اگر این سناریو محقق شود، آسیب‌های آن نه‌تنها برای منطقه، بلکه برای کل کشور سنگین و ماندگار خواهد بود.

کمک برداشت مداوم نمک به احیای ارومیه
روزهای پایانی سال گذشته بود که پروفسور ناصر آق، عضو هیات علمی پژوهشکده آرتمیا و آبزی‌پروری دانشگاه ارومیه در گفت‌وگو با «تابناک» اعلام کرد که یکی از مهم‌ترین راهکار احیای دریاچه ارومیه، برداشت نمک از دریاچه است و با ایجاد گودال‌ها می‌توان از تبخیرحجم بیشتر آب پیشگیری کرد. براساس صحبت‌های این مدرس دانشگاه ارومیه؛ ۸تن نمک در دریاچه نمک با عمق و ضخامت ۵مترمربع موجود است و برداشتی اکنون که به صورت روزانه انجام می‌پذیرد، زیانی به دریاچه ارومیه ندارد.
به نظر می‌رسد وجود نمک با عمق ضخامت بسیار بالا مانع احیای مجدد دریاچه ارومیه شده و این حجم از نمک سبب پخش و تبخیر آب‌های ورودی به دریاچه می‌شود. گزارش‌ها حاکی از آن است که از دریاچه شور در کشور آمریکا سالانه بیش از یک‌میلیارد دلار نمک برداشت می‌شود که بسیار صرفه اقتصادی دارد. بنابر تحقیقاتی که پیش از این انجام شده به دلیل رسوب املاح موجود در دریاچه ارومیه و سنگین‌شدن نمک سنگ‌ها، طوفان نمک به زودی‌ها انجام نخواهد گرفت، اما قبل از وقوع واقعه باید فکر جدی اندیشیده شود، چراکه فاجعه‌های عظیم جسمی و روحی در انتظار مردم منطقه است.

درد مشترک دریاچه ارومیه و یوتا
تغییرات اقلیمی در سراسر کره زمین و از طرفی رویکردهای مدیریتی ناکارآمد و بدون شناخت کافی از آثار انسان‌ساختی که توسط جوامع انسانی محلی و فرامحلی رخ می‌دهد، باعث شده تا دریاچه ارومیه و یوتا در وضعیت بغرنجی قرار گیرند. دریاچه نمک یوتا که در میان آمریکاییان به دریاچه نمک بزرگ مشهور است، در شمال ایالت یوتا واقع شده و بزرگ‌ترین دریاچه نمک در نیمکره غربی کره‌زمین است. این دریاچه که سی‌و‌هفتمین دریاچه بزرگ جهان به‌شمار می‌رود، در حال خشک‌شدن است و از سال1847 در حدود نیمی از مساحت پهنه آبی خود را از دست داده و در سال2022 میلادی آب این دریاچه به کم‌ترین حد خود در تاریخ رسید بود. عمده‌ترین دلایل خشکی دریاچه یوتا تخصیص حقابه آن به کشاورزی و خشکسالی شدید حاصل از تغییرات اقلیمی است، لذا شرایط این دریاچه شباهت زیادی به دریاچه ارومیه در کشور ما دارد.
برخی گزارش‌ها نیز حاکی از آن است که دو دریاچه شور بزرگ یعنی دریاچه ارومیه در ایران و دریاچه بزرگ نمک در آمریکا با شرایط و سرنوشتی مشابه به پایان داستان خود رسیده‌اند. تصاویر ماهواره‌ای تازه نشان می‌دهد که سطح آب هر دو پهنه به پایین‌ترین حد چنددهه اخیر رسیده است؛ در ارومیه، پهنه آب تنها کسری کوچک از مساحت پیشین را پوشانده و گستره وسیعی از بستر نمکی سفیدرنگ در معرض باد و آفتاب قرار گرفته است. آن‌ سوی اقیانوس، در یوتا، خشکسالی و برداشت بی‌رویه آب برای کشاورزی، دریاچه بزرگ نمک را به کوچک‌ترین اندازه ثبت‌شده‌اش رسانده است. این دو دریاچه، با وجود فاصله هزاران کیلومتری، اکنون سرنوشت مشترکی دارند: کاهش شدید آب، افزایش شوری و خطر تبدیل‌شدن به بیابان‌های نمکی.
دریاچه ارومیه و دریاچه بزرگ نمک، هر دو جزو دریاچه‌های فوق‌شور و کم‌عمق جهان هستند. شوری بالای آن‌ها به دلیل عدم‌خروجی طبیعی آب و تبخیر شدید شکل گرفته است. عمق متوسط کم باعث شده که نوسانات سطح آب تأثیر چشمگیری بر مساحت آن‌ها بگذارد. دریاچه بزرگ نمک آمریکا عمق متوسطی در حدود 14 تا 16فوت (حدود 4 تا 5متر) دارد و می‌تواند تا کمتر از 24فوت (7متر) در شرایط خشکی افت کند. دریاچه ارومیه نیز بر اثر خشکسالی و مدیریت ناکارآمد منابع آب، شاهد کاهش شدید آب و ظهور بستر نمکی است.
هر دو دریاچه نیز در دهه‌های اخیر تحت فشار تغییر اقلیم، افزایش دما، کاهش بارندگی و مهم‌تر از همه برداشت گسترده آب برای کشاورزی قرار گرفته‌اند؛ عاملی که به گفته کارشناسان، بیشترین نقش را در افت شدید تراز آبی داشته است. در آمریکا، حدود 63.5درصد از آب ورودی برای مصارف کشاورزی استفاده می‌شود. در ارومیه نیز کشاورزی حقابه سالانه دریاچه را سرکشیده، به‌طوری که افزایش 140هزارهکتاری سطح زیرکشت را در این حوضه‌ آبریز شاهد هستیم.

تجربه آمریکا و ظرفیت ایران
بررسی‌ها نشان می‌دهد که در یوتا، برداشت صنعتی نمک از بستر دریاچه بزرگ نمک سال‌هاست که انجام می‌شود و حجم آن به میلیون‌ها تُن در سال می‌رسد. بیش از 2میلیون تن نمک سالانه از طریق حوضچه‌های تبخیری خورشیدی شرکت‌های معدنی استخراج می‌شود. این صنعت سالانه حدود 300میلیون دلار درآمدزایی دارد. این برداشت هم برای تولید نمک خوراکی و صنعتی و هم برای صنایع شیمیایی و کشاورزی استفاده می‌شود. در ایران، برآوردها نشان می‌دهد که بستر دریاچه ارومیه بیش از 6٫5میلیون تُن نمک قابل برداشت دارد و میزان ذخایر نمک به‌ قدری بالاست که اگر سالانه 2میلیون تن نمک برداشت شود، حدود 3000سال طول خواهد کشید تا این ذخیره به پایان برسد. اکنون که بخش‌های وسیعی از بستر دریاچه خشک و دسترسی آسان‌تر شده، این فرصت وجود دارد که برداشت سازمان‌یافته نمک به بخشی از برنامه مدیریت بحران و احیای دریاچه تبدیل شود.
کارشناسان معتقدند که برداشت کنترل‌شده نمک سه اثر مثبت اصلی دارد. منبع مالی برای احیا که در نتیجه فروش نمک می‌تواند منبع درآمد قابل‌توجهی ایجاد کند و مستقیم به پروژه‌های احیای دریاچه اختصاص یابد؛ از تأمین آب از مسیرهای انتقال گرفته تا اجرای طرح‌های مدیریت مصرف کشاورزی. بهبود شرایط فیزیکی بستر که در مناطقی که ضخامت لایه‌های نمک زیاد است، برداشت می‌تواند به تعمیق موضعی بستر کمک کند. این تعمیق باعث می‌شود در صورت ورود آب، ظرفیت نگهداشت آن افزایش یافته و تبخیر سطحی کمتر شود و همچنین کاهش اثرات زیست‌محیطی گردوغبار نمکی که در حقیقت در شرایطی است که پوشش نمکی خشک می‌تواند منبع گردوغبار خطرناک باشد. برداشت و مدیریت این لایه‌ها می‌تواند میزان ذرات معلق نمکی در هوا را کاهش دهد و سلامت جوامع اطراف را حفظ کند.
براساس پژوهش‌های منتشرشده و همچنین گزارش‌های سازمان زمین‌شناسی آمریکا، برداشت هدفمند نمک در شرایط خشکسالی می‌تواند بخشی از راهکار مدیریت پایدار پهنه‌های شور باشد، البته به شرط پایش دقیق و رعایت استانداردهای زیست‌محیطی. از طرف دیگر، هر دو دریاچه امروز در نقطه حساسی از تاریخ خود ایستاده‌اند. تصمیم‌گیری‌های امروز، چه در یوتا و چه در ارومیه، می‌تواند مسیر آینده را رقم بزند؛ مسیر نابودی کامل یا بازگشت تدریجی حیات. در چنین شرایطی برداشت نمک، اگر با نگاه علمی و مدیریت پایدار اجرا شود، می‌تواند همزمان یک محرک اقتصادی و یک ابزار فنی برای تسریع در روند احیا باشد.

پایان دریاچه ارومیه تلخ می‌شود؟
دریاچه ارومیه، نماد بزرگ‌ترین ناکامی محیط‌زیستی ایران در دهه‌های اخیر، حالا به مرز نیستی مطلق رسیده است. با اینکه طی سال‌های گذشته هزاران میلیارد تومان برای احیای این دریاچه هزینه شده و ده‌ها پروژه، طرح و جلسه برگزار شده است؛ بنابر اذعان رسمی معاون سازمان حفاظت محیط‌زیست، دریاچه در شمال کاملاً خشک شده است و پیش‌بینی می‌شود تا پایان تابستان، بخش جنوبی آن نیز به‌کلی از بین برود. احمدرضا لاهیجان‌زاده، معاون محیط‌زیست دریایی و تالاب‌های سازمان حفاظت محیط‌زیست می‌گوید: تراز آبی دریاچه ارومیه در حال حاضر به پایین‌ترین حد ممکن رسیده است و اگر پایین‌تر برود دیگر عددی برای ثبت وجود ندارد. او همچنین پیش‌بینی کرد که تا پایان تابستان دریاچه ارومیه به‌طور کامل خشک خواهد شد و از پاییز نیز امیدی به آورده آبی نیست، اما با وجود این، جلساتی برگزار شده است تا تأمین منابع مالی فوری برای احیای پروژه‌های مرتبط با احیای دریاچه ارومیه انجام شود.
واقعیت این است که شاید امروز دیگر وقت آن رسیده باشد که از شعار احیای دریاچه ارومیه عبور کنیم و به مرحله مدیریت پیامدهای خشکی وارد شویم. اکنون باید با شفافیت و صداقت با مردم سخن گفت. اگر واقعاً دریاچه ارومیه به خشکی قطعی و دائمی رسیده است، دولت باید اعلام کند که دریاچه از دست رفته است و بودجه‌های آینده نه برای احیا، بلکه برای مدیریت جغرافیای دریاچه بدون‌آب و کاهش تبعات آسیب‌زای پس از آن هزینه خواهد شد.
پایان کار دریاچه ارومیه تلخ است، اما نادیده گرفتن آن تلخ‌تر، اکنون زمان آن رسیده که با واقعیت موجود، منطقی رفتار کنیم و به‌ جای رویه‌ای که تاکنون اثربخش نبودن آن را تجربه کرده‌ایم، انرژی و بودجه را صرف مهار تبعات و بحران‌های احتمالی آینده و حتی ظرفیت‌های احتمالی موجود در دریاچه خشک ارومیه کنیم. ادامه مسیر فعلی تنها به‌ معنی تعویق فاجعه نیست، بلکه نشانه‌ای از ناتوانی ما در مواجهه با واقعیت است.
شاید نشانه‌های آغاز بحران کم‌آبی دریاچه ارومیه و هشدارهای اولیه درباره لزوم مداخله برای مدیریت منابع آب، به اواسط دهه1370 شمسی بازگردد. در آن سال‌ها، میزان بارندگی سالانه نسبت به میانگین بلندمدت کاهش محسوسی داشت و کنار آن، طرح‌های متعدد توسعه کشاورزی و حفر گسترده چاه‌ها منجربه جهش در مصرف آب زیرزمینی حوضه شد. همچنین اجرای ده‌ها سد بزرگ و کوچک بر رودخانه‌های تأمین‌کننده آب دریاچه، نظیر زرینه‌رود و سیمینه‌رود، از اواسط همین دهه آغاز شد و به ‌شکل محسوسی از ورودی آب طبیعی به دریاچه کاست.
اوج تشدید بحران و نمایان‌شدن خسارات جدی، اما به اوایل دهه1380 شمسی بازمی‌گردد. بنابر آمار شرکت مدیریت منابع آب ایران، حجم آب دریاچه ارومیه از حدود 30میلیارد مترمکعب در سال1374 به کمتر از 5میلیارد مترمکعب در سال1393 رسید و سطح آب دریاچه طی حدود 20سال بالغ بر 5متر کاهش پیدا کرد. این کاهش شدید باعث شد وسعت آبی دریاچه از بیش از 5000کیلومترمربع به کمتر از 2000کیلومترمربع برسد و شوری آب هم تا حدود 400گرم در لیتر افزایش یابد، در حالی‌که حد نرمال غلظت 180 تا 220گرم در لیتر اعلام شده است.
احیای دریاچه ارومیه دورتر از همیشه
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه