ویروس نو ظهور و اولویت نظام سلامت


ادامه از صفحه اول
دولت اداره و حمایت می‌شود، حتی در ایالات‌متحده نیز نزاع بر سر سوسیالیستی نمودن سیستم بهداشت و درمان با طرح معروف اوباماکر(Obamacare) بسیار جدی است. در ایران نظام سلامت ساختار پیچیده‌ای دارد و به علت حضور بازیگران واحد در نقش‌های متعدد، پیچیدگی ساختار نظام سلامت نیز بسیار بیشتر شده است.شاید با بررسی عملکرد کشورهای مختلف در مقابله با بحران کرونا بتوان به یک الگوی منسجم رسید. کشورهای با مهد لیبرال دموکراسی در غرب اروپا و آمریکا مبتنی بر ایده‌های آزادی، فردگرایی و دولت حداقلی اقتصادی مبتنی بر بازار آزاد و عدم دخالت جدی دولت در حوزه‌های مختلف اکنون ضعیف‌ترین عملکرد را در مقابله با بحران کرونا داشته‌اند. در مقابل کشورهایی با الگوی اداره اجبار اجتماعی، دولت حداکثری و مداخله‌گر و جمع‌گرایی توانسته‌اند عملکرد مناسب‌تری را از خود بر جای بگذارند. این دوگانه رفتاری بین شرق آسیا و غرب اروپا تداعی‌کننده منازعه بلوک شرق و غرب در دوران جنگ سرد نیز هست، اما به نظر می‌رسد این بار قدرت در حال افول لیبرال دموکراسی غربی نتوانسته است در منازعه زیستی و اجتماعی پیروز شود. گرچه با فروپاشی شوروی ایده کمونیسم به موزه تاریخ رفته است اما نظام‌های سوسیالیستی و ایده‌های جمع گرایانه مبتنی بر اولویت جامعه نسبت به فرد اکنون بهتر توانسته است از جان انسان‌ها محافظت کند. حتی کشور پرتقال در غربی‌ترین نقطه اروپا به‌عنوان همسایه اسپانیا با نظام سوسیالیستی حاکم بر کشور تاکنون توانسته است مدیریت مناسبی بر حفظ جان مردم خود داشته باشد. کشور ما نیز در این میان رویکرد متفاوتی داشته است و نه به‌طور کامل آزاد و نه مبتنی بر اجبار اجتماعی به مقابله با این بحران پرداخته است که کارنامه آن بر روی همگان گشوده است.
در اینجا نظام رفاه اجتماعی باید در یک چتر بزرگ تر تعریف شود که بتواند نظام سلامت و وضعیت معیشتی و کسب‌وکار اجتماعی را هم شامل شود. درواقع، مدیریت یکپارچه نظام سلامت و نظام رفاه اجتماعی این امکان را به مدیر می‌دهد که بتواند اولویت ها را از یکدیگر تشخیص داده و دچار دوگانگی مغشوش ذهنی نشود. درواقع، مباحث پزشکی در بهترین حالت 25 درصد سلامت را شامل می‌شود و اکثر تأمین سلامت مردم متأثر از عوامل اجتماعی (فقر و غنا، مسکن،  آموزش، راه و...) است. بااین‌وجود، متولی نظام‌های سلامت موظف به تأمین حداکثری سلامت است و وظیفه ی مسائل اجتماعی از گرده وی ساقط نمی‌شود. بنابراین مدیریت یکپارچه نظام رفاه اجتماعی بایستی توجه شایان به مسائل اجتماعی و حل مسائل مربوط به عدالت اجتماعی؛ آموزش و زیرساخت‌های همگانی داشته باشد.در این صورت، یکی از اهداف مهم سیستم‌های سلامت، تأمین عدالت و رفاه اجتماعی است. یعنی اگر در نظام سلامتی مردم به لحاظ مالی آسیب ببینند، این نظام سلامت به لحاظ دستیابی به این هدف مهم خود موفق نبوده، ولو اینکه خدمات پیشرفته و خوبی نیز در این نظام سامت عرضه شود.
در بسیاری از موارد، چالش های امروز نظام سلامت معلول مجموعه تصمیمات و راهبردهای ناشی از تعارض منافع در این بخش بوده‌اند. مشکلاتی که با  بهبود دسترسی و پوشش بهتر مردم و درنتیجه دستیابی به  عدالت اجتماعی رفع شده تا جایی که به فرموده رهبر انقلاب: بیمار، رنجی به‌جز بیماری تحمل نکند. درواقع، مدیریت و سیاست‌گذاری برای نظام سلامت باوجود اهداف و کارکردهایی که دارد، یک فرآیند پیچیده است که بیش از هر چیز، نیاز به دانش حوزه‌های سیاست‌گذاری، مدیریت، اقتصاد، علوم اجتماعی و حقوق دارد.
با توجه به این رویکرد توصیه می‌شود متولیان نظام سلامت کشور ازجمله وزارت بهداشت(متشکل از ستاد وزارت و حدود 50 دانشگاه علوم پزشکی کشور و سایر سازمان‌های وابسته) سازمان تأمین اجتماعی و بیمه‌ای کشور و کمیسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی را پزشکان ذی‌نفع احاطه نکنند و این مدیریت ترکیب همگنی بین پزشکان حوزه سلامت و دیگر حوزه‌های موردنیاز مدیریتی قرار گیرد. ضمن این‌که مدیریت یکپارچه نظام سلامت و نظام رفاه اجتماعی در یک رویکرد سوسیالیستی، جمع گرایانه و دولتی به یکدیگر نزدیک تر شده و کمیسیون های مشترک یا یک کمیسیون مشترک ایجاد کنند. فی المثل در اداره مجلس می توان کمیته رفاه اجتماعی زیر نظر کمیسیون اجتماعی را زیر نظر کمیسیون بهداشت قرارداد و یک کمیسیون جامع‌تری با عنوان نظام سلامت و رفاه اجتماعی
 طراحی نمود.
 ویروس نو ظهور و اولویت نظام سلامت
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه