واین مرثیهای است برای صنف خبرنگار
قلم ها می چرخد.گره ای باز میشود .رشته ای
پیرهن میشود بر قامتی....اما ای کاش
درکنار همه تجلیل ها و تقدیرها و کف و سوت و لوح و شاخه ی گل و ….
برای پاسداشت مقام و رسالت خبرنگاران
کمی هم به خودمان رجوع کنیم و آستانه تحمل مان را برای شنیدن حقیقت، که ممکن است مطابق سلیقه یا منفعت ما هم نباشد، بالاتر ببریم، آن وقت است که خبرنگار، می تواند با دغدغه و نگرانی کمتری، حرفش را بزند، مطلبش را بنویسد، پلاتویش را بگوید، گزارشش را ببندد و کارش را انجام بدهد.
خبرنگار صدای همه است اما خود بی صدا و خاموش جایی دور از خانه جان میدهد. نه حقوق و تسهیلاتی که چرخ زندگیش بچرخد و نه بیمه ای که دلش را برای بعد از رفتنش قرص کند. گویی تعهدی ازلی و ابدی برای دغدغههای تمام نشدنیاش داده که بی هیچ پشتوانهای تا روزی که جانی و حالی دارد پی اموراتی باشد که همه رهایش کردهاند.
نمیدانم کی و کجا مثل من و شاید مثل خیلیهای دیگر زندگی خودش را بچسبد اما مطمئنم در خلوت خود بارها به این فکر کرده که این همه دغدغهمندی را چرا فقط او باید به دوش بکشد؟!
برای شما نمیدانم اما برای من شنیدن خبر مرگ کسانی که یک شکل از نزدیکی و قرابت را با آنها دارم نشانهای از بالا رفتن سن است. اما قطعا جنس داغ اینگونه اخبار شکل دیگری است.
شاید فردا نوبت من باشد، شک ندارم هیچ کداممان تسلیت هیچ مدیر و وزیر و مقامات بالا سری آراممان نمیکند.
این مرثیهای است برای صنف خبرنگار. همانها که در یاد هیچکس نیستند و بی هیچ سرانجامی به سوی فراموش شدن
گام میزنند.
پیرهن میشود بر قامتی....اما ای کاش
درکنار همه تجلیل ها و تقدیرها و کف و سوت و لوح و شاخه ی گل و ….
برای پاسداشت مقام و رسالت خبرنگاران
کمی هم به خودمان رجوع کنیم و آستانه تحمل مان را برای شنیدن حقیقت، که ممکن است مطابق سلیقه یا منفعت ما هم نباشد، بالاتر ببریم، آن وقت است که خبرنگار، می تواند با دغدغه و نگرانی کمتری، حرفش را بزند، مطلبش را بنویسد، پلاتویش را بگوید، گزارشش را ببندد و کارش را انجام بدهد.
خبرنگار صدای همه است اما خود بی صدا و خاموش جایی دور از خانه جان میدهد. نه حقوق و تسهیلاتی که چرخ زندگیش بچرخد و نه بیمه ای که دلش را برای بعد از رفتنش قرص کند. گویی تعهدی ازلی و ابدی برای دغدغههای تمام نشدنیاش داده که بی هیچ پشتوانهای تا روزی که جانی و حالی دارد پی اموراتی باشد که همه رهایش کردهاند.
نمیدانم کی و کجا مثل من و شاید مثل خیلیهای دیگر زندگی خودش را بچسبد اما مطمئنم در خلوت خود بارها به این فکر کرده که این همه دغدغهمندی را چرا فقط او باید به دوش بکشد؟!
برای شما نمیدانم اما برای من شنیدن خبر مرگ کسانی که یک شکل از نزدیکی و قرابت را با آنها دارم نشانهای از بالا رفتن سن است. اما قطعا جنس داغ اینگونه اخبار شکل دیگری است.
شاید فردا نوبت من باشد، شک ندارم هیچ کداممان تسلیت هیچ مدیر و وزیر و مقامات بالا سری آراممان نمیکند.
این مرثیهای است برای صنف خبرنگار. همانها که در یاد هیچکس نیستند و بی هیچ سرانجامی به سوی فراموش شدن
گام میزنند.

ارسال دیدگاه
عناوین این صفحه
-
اولویت اول: تحول نظام اداری
-
اولتیماتوم یک هفته ای برای طرح تحول مقابله باکرونا
-
برنج کاری زیر سایهی نابسامانی
-
شروط رهبری رعایت میشد برجام شکست نمیخورد
-
سهم یک درصدی نیروگاههـــای تجدیدپذیر ایران
-
شکست طرح خانه دوچرخه!
-
دیدار محسنیاژهای با چند زندانی امنیتی
-
واین مرثیهای است برای صنف خبرنگار
-
شروط رهبری رعایت میشد برجام شکست نمیخورد
اخبار روز
-
طلای جهانی افزایشی ماند
-
آغاز پیشفروش بلیت قطارهای ویژه اربعین از ۲۴ تیرماه
-
ترخیص شبانهروزی کالاهای اساسی و ضروری همچنان ادامه دارد
-
آمادگی شهر فرودگاهی امام خمینی (ره) برای میزبانی از ۲۵۰۰ پرواز ویژه عملیات اربعین
-
بهسازی و روکش آسفالت قریب به ۱۳۰۰ کیلومتر از مسیرهای منتهی به پایانههای مرزی اربعینی
-
آغاز پیشفروش بلیت پروازهای اربعین از ۲۵ تیرماه
-
آغاز عملیات اربعین ۱۴۰۴ از سوم مرداد
-
شلوغترین فرودگاههای جهان معرفی شدند
-
نیروهای مسلح با جانفشانی از حریم کشور دفاع کردند
-
آخرین وضعیت پروازها در آسمان ایران
-
منابع بانکی به بخش تولید نمیرسد
-
انتشار اوراق تبعی بیمهای و اوراق تبعی تأمین مالی
-
«معاونت هوشمندسازی مالیاتی» در سازمان امور مالیاتی کشور تشکیل شد
-
حمله اسرائیل به ۴ بخش غیرنظامی هوانوردی ایران
-
ذخیرهسازی ۴۵۰۰ قطعه بچه فیلماهی در رودان
-
بورس هفته را منفی تمام کرد
-
پیادهراه مقصودبیک مقصد سلامت شهروندان می شود
-
انعقاد تفاهم نامه همکاری مشترک سازمان شیلات و سندیکای صنایع کنسرو ایران
-
نقش راهبردی فراجا در کمک به تأمین امنیت ملی در جنگ ۱۲ روزه و مبارزه با جاسوسان رژیم صهیونی
-
آغاز پیشفروش بلیت قطارهای اربعین از هفته آینده