مهاجرت معکوس دست آورد بحران مسکن؛ « اقتصاد سرآمد» گزارش می دهد

بدمسکنی گریبان گیر کلان شهر‌های ایران

گروه راه و مسکن - کارد بحران مسکن حالا دیگر به استخوان شهروندان در شهر‌های کوچک و بزرگ کشور رسیده است. مشکلی که در دو دهه گذشته گریبان گیر کلان شهر‌های کشور شده بود و دو بار در سال‌های ۸۵ و ۸۹ به انفجار قیمت منتهی شد، در ۵ سال اخیر به یک بحران تمام عیار تبدیل شده و بسیاری از شهروندان را ناچار به کوچ به شهر‌های اطراف کلانشهرها، حاشیه شهر‌ها و حتی مهاجرت معکوس کشانده است. در این میان حالا بحران دیگر تنها در کلان شهر‌ها نیست که خود را به رخ می‌کشد بلکه تقریبا در تمامی شهر‌های کشور وجود دارد. مسکن شاهرگ حیاتی خانواده است و کارشناسان و مسولان به جای زیگزاگ رفتن برای درک بسیاری از مشکلات خانواده‌های ایرانی، چون عدم فرزندآوری، تمایل روزافزون به ازدواج سفید و حتی بحرانی به نام افزایش طلاق، ریشه را ببینند. بحران اقتصادی و در راس آن بحران مسکن در حال تباه کردن روان خانواده‌های ایرانی است.
به گزارش اقتصادسرآمد: بحران اقتصادی زندگی برخی مستاجران را به بن بست جدی کشانده و مساله بحران مسکن آنان را راهی حاشیه شهر تهران کرده است. جدیدترین گزارش بانک مرکزی، نشان می‌دهد که متوسط قیمت هر مترمربع واحد مسکونی در پایتخت با کاهشی ۰.۲ درصدی در مهر سال جاری به ۳۱ میلیون و ۶۳۱ هزار تومان رسیده، خطر افزایش جمعیت در فقر مطلق مسکن در سال‌های ۹۹ و ۱۴۰۰ همچنان بالا و نگران‌کننده است. هم چنین با نگاهی به گزارش دفتر مطالعات اجتماعی وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی از فقر چند بعدی در بخش مسکن در سال ۹۸، می‌توان دریافت که افزایش متوسط قیمت هر مترمربع تا چه اندازه برای جامعه خطرناک بوده و لازم است سیاستمداران نه با وعده‌های ساخت مسکن که با کنترل متغیر‌های پولی جلوی کاهش دسترسی افراد به مسکن مقرون به صرفه را بگیرند. براساس گزارش وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی افراد ساکن استان تهران بیشتر از سایر استان‌ها مجبورند برای مسکن هزینه کنند.براساس گزارش، افراد ساکن در سیستان و بلوچستان و گیلان در فقر شدید مسکن به سر می‌برند؛ بدین معنا که علاوه بر این که هزینه‌های بیشتری برای مسکن می‌پردازند، در خانه‌هایی سکونت دارند که امکانات رفاهی ناقصی دارد یا از مصالح بادوامی ساخته نشده است. افزایش شاخص هزینه مسکن در سبد هزینه‌ای خانوار‌ها در کنار ۲.۵ برابر بودن طول دوره انتظار در ایران نسبت به متوسط جهانی برای خانه‌دار شدن، نشان از فشار بالای هزینه مسکن بر خانوار‌های کشور است که این فشار‌ها هر ساله با افزایش قدرت خرید افراد همچنین تضعیف ارزش پول ملی بیشتر می‌شود.
بد مسکنی یعنی چه؟
حسن محتشم کارشناس اقتصاد مسکن با اشاره به موضوع بدمسکنی براساس تعریف وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی،به خبرنگار روزنامه اقتصادسرآمد، گفت:بدمسکنی به وضعیتی گفته می‌شود که در آن افراد به حداقل یکی از موارد دسترسی به آب، سرویس بهداشتی، مکان زندگی کافی و مسکن بادوام و امنیت تصدی دسترسی ندارند و دچار محرومیت هستند. 
به گفته وی، وزارت تعاون بر این باور است که نرخ بد مسکنی در فقرا دو برابر غیرفقرا است. از نظر این وزارتخانه فقرا به افرادی گفته می‌شود که زیر خط فقر مطلق زندگی می‌کنند. به طور کلی «فقر مسکن در ایران دارای طیف گسترده‌ای است شامل عدم توانایی تامین مالی مسکن و همچنین سکونت افراد در خانه‌های نامناسب از لحاظ قدمت، نوع سازه و دسترسی به امکانات شهری است.» نرخ بد مسکنی در استان‌های محروم یا با تورم بالا نیز بیشتر است.
فقر مسکن گریبان گیر ایرانیان
محتشم در ادامه سخنان خود با استناد به گزارش دفتر برنامه‌ریزی و اقتصاد مسکن وزارت راه و شهرسازی در پایان سال ۹۸ متوسط قیمت هر مترمربع واحد مسکونی به متری ۱۵ میلیون و ۶۵۸ هزار تومان رسیده بود، افزود: در آن سال ۳۶ درصد از کل خانوار‌های کشور از مسکن مناسب و مقرون به صرفه برخوردار نبودند این نرخ در مناطق شهری حدود ۴۵ درصد و در مناطق روستایی نیز ۱۰ درصد بود.
در جست و جوی متهم پیش مشاورین املاک
کارشناس اقتصاد مسکن معتقد است: نکته در این است که نرخ جهانی خانوار‌های عدم برخوردار از مسکن به صرفه در مناطق شهری و در جهان ۲۰ درصد است که تفاوت معناداری با این نرخ در کشور دارد. این وزارتخانه مهم‌ترین دلیلی که باعث شده ۴۵ درصد از شهرنشینان به مسکن مقرون به صرفه دسترسی نداشته باشند را هزینه بالای مسکن می‌داند که به نظر می‌رسد خودش را در افزایش هزینه مصالح ساختمانی و البته قیمت‌گذاری‌های فراتر از انتظار مسکن نشان داده است. مساله مسکن حالا شاهرگ حیاتی خانواده ایرانی شده است و به‌جای زیگزاگ رفتن برای درک بسیاری از مشکلات خانواده‌های ایرانی، چون عدم تمایل به فرزندآوری، تمایل روزافزون به ازدواج سفید و حتی بحرانی به نام افزایش طلاق، کارشناسان و مسولان یک‌بار ریشه را ببینند، بحران اقتصادی و در راس آن بحران مسکن در حال تباه کردن روان خانواده‌های ایرانی است. مشکل را درک کنید تا شاید برای آن راه‌حلی بیابید.
با همه این موارد و آمار‌ها فعلا حقیقت غیرقابل انکار این است که مسکن به یک بحران تمام عیار تبدیل شده است که جامعه ایرانی را به درون سیاهچاله خود می‌کشد. همه تبلیغات عوامل دولتی و مسولان نظام برای ازدواج آسان و ازدواج جوانان، مساله فرزندآوری و بحران کاهش زادو ولد، مساله اعتماد حداقلی برای آینده و بسیاری موارد روانی روی دوش خانواده‌های ایرانی، اکنون به طور کامل وابسته به مساله مسکن است. نمی‌توان برای خانواده‌های ایرانی از فرزندآوری گفت در حالی که همان خانواده به عنوان مهم‌ترین رکن جامعه از امکان این که سرپناهی برای خود و فرزندانش داشته باشد نیز مطمئن نباشد.
بدمسکنی گریبان گیر کلان شهر‌های ایران
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه