دریای بی ساحل
دامن دریای بی ساحل
بیکران و موج در موج است
موج، همچون بال مرغابی
گاه پایین، گاه در اوج است
دم به دم در پهنه ی دریا
موج، شکلی تازه می گیرد
یک نفر با خط کشی کوچک
موج را اندازه می گیرد
از پی هر موج، سرگردان
روز و شب بیهوده می تازد
تا بریزد موج دریا را
در قفس هایی که می سازد
در قفس، دریا نمی گنجد
زانکه کار موج پرواز است
ما همان دریای آزادیم
دشمن ما آن قفس ساز است
قیصر امین پور
*****
سلام دريا فشانده گيسو گشوده سيما
سلام دريا، سلام دريا، فشانده گيسو گشوده سيما
هميشه روشن، هميشه پويا هميشه مادر، هميشه زيبا
سلام مادر، كه ميتراود، نسيم هستي، ز تار و پودت
هميشه بخششهميشه جوششهميشه والاهميشه دريا
سلام دريا، سلام مادر، چه ميسرايي؟ چه مينوازي؟
بلور شعرت، هميشه تابان، زبان سازت، هميشه شيوا
چه تازه داري؟ بخوان خدا را، دلم گرفته، دلم گرفته
كه از سرودم رميده شادي، كه در گلويم شكسته آوا
چه پرسي ازمن چرا خموشيهجوم غم رانميخروشي
جدار شب را نميخراشي، چرا بدي را شدي پذيرا
شكسته بازوگسسته نيرو، جدار شب را چگونه ريزم؟
سپاه غم را چگونه رانم، به پاي بسته، به دست تنها؟
خروش گفتي چه چاره سازدصداي يك تندرين بيابان؟
خراش گفتي؟كه ره گشودهبه زورناخنزسنگ خارا؟
بخوان خدا را، دلم گرفته، دلم گرفته، دلم گرفته
درين سياهي، از آن افقها، شبي زند سر، سپيده آيا؟
فريدون مشيري
بیکران و موج در موج است
موج، همچون بال مرغابی
گاه پایین، گاه در اوج است
دم به دم در پهنه ی دریا
موج، شکلی تازه می گیرد
یک نفر با خط کشی کوچک
موج را اندازه می گیرد
از پی هر موج، سرگردان
روز و شب بیهوده می تازد
تا بریزد موج دریا را
در قفس هایی که می سازد
در قفس، دریا نمی گنجد
زانکه کار موج پرواز است
ما همان دریای آزادیم
دشمن ما آن قفس ساز است
قیصر امین پور
*****
سلام دريا فشانده گيسو گشوده سيما
سلام دريا، سلام دريا، فشانده گيسو گشوده سيما
هميشه روشن، هميشه پويا هميشه مادر، هميشه زيبا
سلام مادر، كه ميتراود، نسيم هستي، ز تار و پودت
هميشه بخششهميشه جوششهميشه والاهميشه دريا
سلام دريا، سلام مادر، چه ميسرايي؟ چه مينوازي؟
بلور شعرت، هميشه تابان، زبان سازت، هميشه شيوا
چه تازه داري؟ بخوان خدا را، دلم گرفته، دلم گرفته
كه از سرودم رميده شادي، كه در گلويم شكسته آوا
چه پرسي ازمن چرا خموشيهجوم غم رانميخروشي
جدار شب را نميخراشي، چرا بدي را شدي پذيرا
شكسته بازوگسسته نيرو، جدار شب را چگونه ريزم؟
سپاه غم را چگونه رانم، به پاي بسته، به دست تنها؟
خروش گفتي چه چاره سازدصداي يك تندرين بيابان؟
خراش گفتي؟كه ره گشودهبه زورناخنزسنگ خارا؟
بخوان خدا را، دلم گرفته، دلم گرفته، دلم گرفته
درين سياهي، از آن افقها، شبي زند سر، سپيده آيا؟
فريدون مشيري

ارسال دیدگاه
عناوین این صفحه
اخبار روز
-
فصل جدید همکاری راهآهنهای ایران و پاکستان
-
سند یادداشت تفاهم کمیسیون مشترک اقتصادی ایران و پاکستان امضا شد
-
بازدید معاون سازمان محیط زیست از روند احداث زیرساخت اراضی 329 هکتاری بندر امام(ره)
-
اسکله نفتی و مخازن مشتقات نفتی در مجتمع بندری نگین بوشهر احداث میشود
-
از زنجیره ارزش تا امنیت صید و صادرات آبزیان
-
برگزاری دوره آموزشی تخصصی مقابله با تهدیدات الکترونیک و ریز پرندهها در بندر امیرآباد
-
امداد رسانی پزشکی به خدمه کشتی تجاری در بندر فریدونکنار
-
تأکید رئیس سازمان شیلات ایران بر توسعه، آموزش و بازارمحوری
-
بازنگری و توسعه باشگاه مسافران وفادار، اقدامی در جهت خلق ارزش و رضایت مشتری
-
نشست صمیمی رئیس سازمان هواپیمایی کشوری با جمعی از بازنشستگان
-
همافزایی آموزشی انجمن کشتیرانی و شرکت ملی نفتکش ایران
-
متعادلسازی تعرفهها برای جذب بارهای بیشتر به سمت ریل
-
حضور هنرمندان در شهرهای جدید هویت بخش این شهرهاست
-
نودمین نشست هیات مقررات زدایی به ریاست دکتر مدنی زاده برگزار شد
-
امضای تفاهمنامه تأمین مسکن سینماگران بین وزرای راه و شهرسازی و فرهنگ و ارشاد اسلامی
-
حمایت راهبر دانش از چهارمین رویداد ملی فناوری و کارآفرینی دریایی
-
ظرفیت بالای گردشگری جزیره قشم نیازمند توجه ویژه است
-
نشست هماهنگی و هماندیشی مدیران گمرک و بازرگانی مناطق ویژه اقتصادی برگزار شد
-
خطوط مستقیم کشتیرانی میان بنادر ایران و پاکستان راهاندازی میشود
-
عزم ایران و پاکستان برای توسعه شهرکهای صنعتی و مناطق آزاد مشترک