عارضه ای خطرناک اطرافمان را گرفته است. مار بوای دروغ!

آن قدر دروغ در جامعه رایج شده است که جای شعارهای سیاسی را هم گرفته است. هیچ متر و اندازه ای ندارد که کسی بگوید این مرز است: تا اینجا می شود شعار سیاسی از این به بعدش می شود  دروغ. این است که به اسم شعار سیاسی برای انتخابات، دروغ هایی گفته می شود که اگر کسی شاخ گوزنی در بیاورد باز هم کم است. 
شوربختانه، گفتن دروغ، دیگر طبقه اجتماعی یا رتبه سیاسی هم ندارد؛ از کوچک و بزرگ چنان سر می دهند که انسان را حیران می کند. 
گفتم یک دروغ سنجی بسازم که از راه دور، کیلومتر بیندازد که ببیند چه کسی زیاد دروغ می گوید که جایزه «برترین دروغ گوی سال» را به او اهدا کنم.
دروغ سنج را وصل کردم به آمار اشتغال. سال اشتغال آفرین، معنایش این است که ما در ایجاد شغل، شگفتی ساز شویم. آمار آمد که یک میلیون شغل ایجاد کرده ایم! از جای دیگر یعنی درست از مرکز آمار و اطلاعات کشور خبر رسید که حدود 500 هزار شغل ایجاد شده است! دروغ سنج سوخت! از دو بیان دولتی، یکی می گوید یک میلیون، دیگری می گوید 500هزارتایش دروغ است!
یکی آمد و گفت، سالی یک میلیون مسکن می سازیم. دروغ سنج را سریع وصل کردم، باز هم سوخت! آتیش گرفت! 
دیگری آمد و گفت: ما نگفته ایم سالی یک میلیون مسکن می سازیم، بلکه گفته ایم: طی چهار سال چار میلیون مسکن می سازیم! سریع دروغ سنج را وصلیدم. باز هم ترکید! 
دیگری آمد این را هم ماست مالی کند و گفت: اصلا و ابدا نگفته ایم ما چهار میلیون مسکن می سازیم، بلکه گفته ایم: بخش خصوصی و خود مردم چهار میلیون مسکن می سازند! دروغ سنج را که وصل کردم، دیدم دروغ سنج زد توی سر خودش!
این یکی آمد و گفت: در سال اخیر 570 فیلم سینمایی ساخته ایم. سریع زدمش به دروغ سنج. دروغ سنج برگشت و چنان به من نگاه کرد که من از خجالت آب شدم. 
آن یکی آمد و گفت ...
تا خواست چیزی بگوید، دروغ سنج به صدا در آمد که ای آدم ناحسابی، ما را گرفته ای؟ دروغ هم راه و چاه دارد. مبنا و مسلکت دارد، این چیزی که اینها می گویند، روی دروغ را سفید کرده است. من در این حد نمی توانم اندازه گیری کنم. اصلا من کار نمی کنم. طوری که اینها می بافند، از ظرفیت من خیلی بیشتر است. 
با خود اندیشیدم: از کودکی به ما آموختند که دروغ نگوییم؛ زیرا دروغ گو دشمن خداست. 
بارها حدیث برایمان خواندند که دروغ گفتن از بی شرمی با محارم بدتر است.
بارها در گوش جان ما نجوا کردند، راستی و درستی. 
بارها به ما امر کردند: «با مردم صداقت داشته باشید.»
بدی اش آنجاست که کسی را به جرم دروغ نمی گیرند. هیچ کس را مواخده نمی کنند. صبح تا غروب از وزیر و وکیلش شعار می دهند و به اسم تبلیغ و شعار، دروغ تحویل جامعه می دهند .مدیر کل می گوید: به زودی در منطقه شمس آباد، شهر چاپ ایجاد می شود. از این دروغ، بیش از 12 سال می گذرد و هنوز هیچ کلنگی برای ساخت شهرک چاپ پایین نیامده است! اگر این دروغ نبود که تحویل شد، پس چه بود؟ و اگر دروغ بود، چرا دروغگویش راست راست می چرخد و به ریش ما می خندد؟
ده سال پیش گفت: متروی پرند امسال به بهره  برداری می رسد! ده سال از این دروغ می گذرد و متروی پرند هنوز به بهره برداری نرسیده است. چه کسی باید برود یقه آن دروغ گو را بگیرد؟
افتتاح متروی پرند از دهه فجر 1400، رسید به دهه فجر 1401 و افتتاح نشد و الان رفت تا خرداد 1402. چه بسیار بیچاره هایی که سر باور این دروغ ها، زندگی شان تار شد. 
بی شک، دروغ ریشه یک جامعه را با سم بی اعتمادی، خشک خواهد کرد. 
عارضه ای خطرناک اطرافمان را گرفته است. مار بوای دروغ!
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه