راهبرد گم شده ی دریا 


ایرج گلشنی- در نبود «راهبرد» و نگاه بلندمدت به پدیده ها، سیر عمومی دچار اختلال و اختلاف شده و حرکت و تلاش منسجم معطوف به یک هدف معین شکل نمی گیرد و در نهایت، نه تنها هم افزایی(سینرژی) تحقق نمی یابد؛ بلکه اجزا و عناصر گاهی در تقابل با یکدیگر قرار گرفته و انرژی یکدیگر را خنثی می کنند. در چنین شرایطی و با نگاه به پدیده به ظاهر نو پای اقتصاد دریامحور در ایران، چیزی به عنوان راهبرد کلان و ملی مشاهده نمی کنیم و همین موجب چنددستگی و پراکندگی مجموعه ارگان های بهره بردار از اقتصاد دریامحور شده است. در مجموعه ارگان های دریایی چنین حسی وجود ندارد و هر یک از اجزا، رسالت مستقلی از دیگران برای خود قائل هستند و هدف خاص و اختصاصی خود را تعقیب می کنند؛ حال آیا این هدف اختصاصی چه نقاط مشترکی با سایر اعضای مجموعه دریا و دریانوردی دارد به خوبی ملموس و مشهود نیست.  در چنین حالتی است که قوانین وضع شده هم جنبه شعاری و غیرعملی پیدا می کنند. قوانین بر اساس ضرورت ها، فشارها و نیازها تعیین می شوند، ولی به اجرا در نمی آیند؛ زیرا پشتوانه ها و ضمات های لازم اجرایی برای آن ها تدبیر نشده و به طور کلی، بستر مناسب اجرای یک برنامه مشترک و هماهنگ وجود ندارد. این است که قوانین معمولا بر کاغذ می مانند و به عملیات تبدیل نمی شوند. می دانیم که راهبردهای ملی در عالی ترین سطح یک جامعه تبیین، تعیین و تصویب می شوند و در ادامه، قوانین مربوط در چارچوب همان راهبرد، به وسیله بخشی از جامعه که وظیفه قانون گذاری برعهده دارد، منظور می گردد و در نهایت، اجرا به دست مجریانی است که در بدنه حرفه ای صنایع دریایی و دریانوردی قرار دارند. این است که بدون وجود راهبرد ملی و مشخص، اجزا به هم تنیده نمی شوند و ا رتباط مستقیم و معناداری بین آنها به وجود نمی آید. میتوان گفت که راهبرد مانند نخ تسبیح است که همه اجزا از قانون گذار تا اجراکننده را در یک راستا در کنار هم قرار می دهد. از این روست که طرح این سوال همواره لازم است: راهبرد ملی ایران در مقوله کلان دریا چیست؟
راهبرد گم شده ی دریا 
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه