«شيلات» پيشاني توسعه دريايي ايران اقتصاد سرآمد پیشنهاد می کند

نیازمند گرايش سفره‌هاي ايراني به سمت دريا هستیم

گروه شیلات – ایرج گلشنی - در تب و تاب دولت سيزدهم براي گرايش به دريا و جبران كم‌كاري دولت‌هاي پيشين، شوراي عالي صنايع دريايي بيش از هميشه فعال شده است و تقريبا بعد از نيم قرن، براي اولين بار جلسات آن به رياست رييس جمهور برگزار شد. مجمع تشخيص مصلحت نظام هم به ميدان آمد و با مصوبه‌هاي راهبردي خود، مسير پيش روي توسعه دريايي ايران را مشخص كرد. مجلس نيز بر پايه برنامه هفتم توسعه،‌ نقش ايفا كرد و مصوبه‌هايي داشت هر چند مصوبه اخير كميسيون تلفيق در باره واردات کشتی های تفریحی، موجي از تنش و ابهام ايجاد كرده است، اما با همين مقدار هم نشان مي‌دهد كه جنب و جوشي مثبت بعد از چند سده استعمار و استحمار دريايي ايران در حال شكل گرفتن است و اين نويد بخش است و براي ملت ايران، هديه‌اي بزرگ محسوب مي شود و از اين بابت بايد قدردان دولت سيزدهم بود. 

شكست چند سده استحمار
استعمار و استحمار سده‌ها تلاش كرد و موفق شد كه ايرانيان را از مهم‌ترين ركن توسعه مدرن دور كند. دريا به مثابه الماس درخشان براي توسعه همه كشورهاست و دور شدن از آن، به منزله دور شدن از رشد و توسعه متوازن، قوي و سريع است. به دنبال چند سده تلاش استعمار و استحمار، مردم ايران باور كردند كه در سرزميني خشك زندگي مي‌كنند. از دريا ترسيدند و از آن فاصله گرفتند به نحوي كه سواحل ما از كمترين فراواني جمعيت برخوردار هستند؛ در حالي كه در جهان پيشرفته، انبوه جمعيت و اساس صنعت آن‌ها در سواحل و در كنار دريا قرار دارد. در كشورهاي عقب‌نگاه‌داشته شده، وضعيت برعكس است. در اين كشورها- مانند كشور ما- صنايع بزرگ آب بر در دل كوير ساخته شده‌اند تا ما هميشه براي توسعه آن‌ها دچار مشكل و بحران باشيم. صنايع آب‌بر را به دل خشكي آوردند تا زاينده‌رودها را بخشكانند و مردمان را دچار مصيبت كم آبي كنند و رشد و توسعه اين صنايع را هم كند يا نابود كنند.
اكنون در سال 1402 به همت دولت سيزدهم و در پي اطاعت امر رهبري مبني بر تكيه و توجه به دريا، وضعيت متفاوت شده است و اميد است با ادامه اين روند، شاهد شكوفايي معنادار كشور ايران با گرايش قوي به توسعه درياپايه باشد. و مردم باور كنند كه كشوري دريايي دارند و بدين‌سان شكست نهايي چند سده استحمار دريايي ايرانيان را رقم بزنند.

شيلات پيشاني توسعه دريايي
غذا و كار دو ركن مهم براي گرايش مردم به سمت درياست. بايد قبول داشت كه اگر مردم به سمت دريا حركت نكنند، هيچ توسعه اي رخ نخواهد داد. جمعيت، عامل اصلي و بنيادين توسعه است. جمعيت به معناي نيروي كار، نيروي فكر و نيروي مصرف است كه هر سه نيرو، خوراك لازم و ضروري براي توسعه دريايي است. بدون جمعيت، امكان توسعه به هيچ وجه وجود ندارد و نمي توان با صرف پول و ايجاد امكانات كوچك و بزرگ، توسعه را محقق كرد. اگر هزاران كشتي در سواحل جمع كنيم؛ اما جمعيت در سواحل نداشته باشيم، هيچ كاري نكرده‌ايم جز يك رشد سرطاني و يك طرفه. در حالي كه توسعه زماني معنا دارد كه همه جانبه و متوازن باشد. 
در همين راستاست كه تلاش براي افزايش جمعيت در سواحل شروع شده است و طبق برنامه، دولت سيزدهم مي‌خواهد چند ميليون ايراني را به آن سمت مشتاق و هدايت كند. اين مهاجرت معكوس از دل خشكي به سمت دريا چگونه ممكن است و چه ابزارهايي مي‌تواند براي گرايش مردم به سمت دريا موثر باشد؟
به طور طبيعي، همه عوامل موثرند. از تسهيلات بانكي گرفته تا ساخت و ساز مسكن، افزايش امكانات تفريحي و رفاهي و... اما دررتبه بندي و اولويت بندي، اين شيلات است كه پيشاني اين حركت و نوك پيكان توسعه دريايي ايران است؛ زيرا دو ركن اساسي غذا و كار را با خود به همراه دارد. ايراني‌ها به سمت دريا مي‌روند، به شرطي كه سرپناه لازم، غذاي كافي و كار مناسب داشته باشند. سرپناه را مي‌توان با ساخت مسكن امكان پذير كرد و هزاران خانه ساخت؛ اما تا زماني كسي در آن خانه‌ها سكني نگزيند، ساخت و سازها بي‌فايده خواهد بود. مي‌توان با پرداخت وام مسكن و واگذاري زمين رايگان، تا حدي حل كرد. در اين حال، مردم مسكن يا زمين مي‌گيرند، اما خالي رها مي‌كنند؛ زيرا داشتن مسكن كفايت نمي‌كند. دو ركن ديگر بايد به ميدان بايند: كار و غذا.

كار در سواحل و دريا
ايجاد شغل هم امكان‌پذير است و مي‌توان با ايجاد كارخانجات جديد، انتقال كارخانجات آب بر از خشكي به سمت دريا و ايجاد فرصت‌هاي شغلي متعدد اين مساله را حل كرد. اما ايجاد كارخانه جديد، انتقال كارخانه‌ها و ايجاد مشاغل جديد، دو زمينه لازم دارد، يكي زمان زياد براي ايجاد يا انتقال و ديگري، آموزش مردم براي كسب و كار در سواحل و دريا. در اين ميان، كسب و كار در حوزه شيلات بسيار ساده‌تر است و با زمان و سرمايه كمتر امكان‌پذير است. از ماهي‌گيري، تا فراوري، تا رستوان‌داري و... همه مي‌تواند در حوزه دريا به سرعت شكل بگيرد و پله اول براي موفقيت گذارده شود. 
غذاهای دریایی
با تمام اين‌ها، تا زماني كه تغذيه مردم به غذاي دريايي نزديك نشود، هيچ‌كدام از فعاليت‌هاي بالا اثر قوي نخواهد داشت. زيرا، ذائقه مردم به سمت غذاهاي خشكي است و غذاهاي دريايي در ايران، چندان مطلوب ذائقه‌ها نيستند. اين است كه رفتن و در كنار دريا زندگي كردن، با اين سوال همراه است كه چه بخوريم؟ 
گذشته از غذاهاي مرسوم و سنتي، ماهي به عنوان غذاي اصلي دريايي، اگر در سبد تغذيه خانوارها قرار نگيرد، يك جاي كار مي‌لنگد و توسعه با مشكل مواجه مي‌شود. ماهي، ميگو و ديگر فراورد‌‌ه‌هاي دريايي بايد در سفره مردم ما جا باز كند به حدي كه عطش و علاقه به آن، امري عادي و مرسوم شود؛ وگرنه، نمي‌توان به ورود جمعيت به سواحل و بن‌سازي توسعه اميدوار بود.در اين مقطع هم اين شيلات است كه پيشاني توسعه دريايي ايران مي‌شود. در اين باره سخن‌ها بايد گفت.

شيلات و فرهنگ سازي
ذائقه، چيزي نيست كه با وام و تسهيلات  فراهم شود. ذائقه بن‌مايه فرهنگي دارد و بايد با كار فرهنگي تغيير كند و به مزه هاي تازه خو كند. اين است كه ما در روزنامه دریایی اقتصادسرآمد شيلات را پيش‌گام مي‌دانيم و بر اين باوريم كه بايد با برنامه‌آي مدون، دقيق و بلندمدت و مستمر، براي تغيير ذائقه ايراني و گرايش سفره‌هاي ايراني به سمت دريا حركتي جدي را آغاز كند و با جذب و همكاري بخش دولتي و خصوصي به اين فرهنگ‌سازي دامن زده و به نتيجه برساند. شيلات بايد پيش‌رو باشد و ديگران را – به خصوص رسانه ملي- به دنبال خود بكشاند. اين شيلات است كه اطلاعات را دراختيار دارد و مي‌تواند اين اطلاعات تخصصي را در قالب فرهنگ- ادبيات و هنر ريخته و در اختيار رسانه‌ها قرار دهد تا به مردم برسانند و مردم را ترغيب به دريايي شدن كند. دستگاه‌هاي دولتي مرتبط با مقوله دريا و بخش خصوصي فعال درهمه زمينه‌هاي دريايي با همراهي تمامي رسانه‌هاي كشور مي‌توانند كنار هم قرار گرفته و روي اجزاء توسعه‌بخش دريايي كار كنند و اين زماني ممكن است كه دستگاه‌هاي متولي توسعه دريايي هر كدام در بخش خود، پرچم فرهنگ سازي را بلند كنند. 
در حوزه غذا، اين شيلات است كه پيشاني كار است. شيلات بايد با كمك علاقه مندان و همكاران در بخش دولتي و خصوصي، مجموعه برنامه‌هاي فرهنگي-راهبردي را آماده كند و براي اجرا از توان همه بهره ببرد. 
 نیازمند گرايش سفره‌هاي ايراني به سمت دريا هستیم
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه