بازگشت به دریا؛ چارچوبی برای نجات ایران

امیر ثامنی- استفاده از موقعیت ژئوپلیتیکی و موقعیت جغرافیایی به‌ویژه دریاها و سواحل در زمره مهم‌ترین راهبردهای توسعه اقتصادی به‌طور عام و آمایش سرزمین به‌طور اخص در بسیاری از کشورها قلمداد می‌شود که از گذشته‌های دور استفاده از این موقعیت و منابع موجود در آن‌ها در کانون توجه دولت‌ها قرار داشته است.
امیر ثامنی، رئیس گروه توسعه منطقه ای و اقتصاد دریامحور سازمان برنامه و بودجه کشور به روزنامه دریایی اقتصادسرآمد نوشت: بر این اساس نیز سازمان فضایی کشورهای مبتنی بر توسعه دریا محور شکل‌گرفته و به دنبال آن بارگذاری‌های جمعیت، زیرساخت و فعالیت‌ها در نواحی ساحلی تکوین و تکامل‌یافته است. به‌طوری‌که در حال حاضر مهم‌ترین و متراکم‌ترین کلان‌شهرهای فراملی در جهان را شهری‌های بندری و ساحلی تشکیل می‌دهند.
از سوی دیگر پیوند تنگاتنگ اقتصاد جهانی و دریا و درهم تنیدگی اقتصاد و توسعه دریا محور با زندگی امروز بشر مبین اهمیت استفاده از قابلیت‌های سواحل و دریاهاست. در طول تاریخ اقتصاد هر کشور بیانگر توانایی آن کشور در اداره و حکمرانی آن در زمینه‌های مختلف بوده است. به همین دلیل امروزه کشورهایی دارای اقتصاد برتر و پایدارتری هستند که از تمام ظرفیت خود به‌ویژه دریاها و سواحل به نحو مطلوبی استفاده کنند. یکی از مهم‌ترین این ظرفیت‌ها، دریاها و سواحل هستند که می‌توانند از یک‌سو اقتصاد کشورها را دگرگون کنند و از سوی دیگر وابستگی متقابلی را برای سایر کشورها به وجود آورند، به‌طوری‌که توسعه اقتصادی سایر کشور و سیستم حمل‌ونقل آن‌ها و سرانجام تجارت آنان تا حدود زیادی به کارکرد بنادر و سیستم‌های حمل‌ونقل دریایی این کشورها وابسته می‌شود.
ایران نیز از این قاعده مستثنی نبود و به دلیل موقعیت جغرافیایی و ژئوپلتیکی آن از ظرفیت‌های بسیار زیادی برای توسعه اقتصاددریامحور برخوردار است، لیکن متأسفانه به دلایل مختلف رویکردهای توسعه در کشور دریا گریز و خشکی محور است که بازتاب آن در نقشه سازمان فضایی کشور کاملاً مشهود است. بررسی ویژگی‌های ژئوپلتیکی و جغرافیایی ایران نشان می‌دهد که ایران از همه مؤلفه‌های یک کشور دریایی برخوردار است، به همین دلیل کشورهایی مانند ایران که به آبراهه‌های بین‌المللی دسترسی دارند، از مزیت تجارت و ترانزیتی بالقوه زیادی برای حمل‌ونقل کالاها برخوردار هستند. به‌ویژه وجود کشورهای همسایه محصور در خشکی این اهمیت را دوچندان می‌کند که این موضوع کاملاً در مورد جمهوری اسلامی ایران صدق می‌کند که تعداد زیادی از همسایگان آن را کشورهای محصور در خشکی تشکیل می‌دهند. همچنین مجاورت ایران با آب‌های آزاد جهان به‌ویژه اقیانوس هند یک مزیت راهبردی است که به دلایل مختلف استفاده لازم از آن نشده است. 
مهمترین ظرفیت‌ها و مزیت‌های «دریا» برای توسعه ملی به طور اعم و توسعه سرزمینی به طور اخص عبارت است از:
اول) مناطق ساحلی بستر فعالیت‌های عظیم اقتصادی و اجتماعی به شمار می‌رود، به‌گونه‌ای که حدود 40 درصد جمعیت جهان در محدوده ۶۰ کیلومتری حاشیه دریاها استقراریافته و بیش از ۸۰ درصد از تجارت جهانی از طریق دریا‌ها انجام می‌شود (سازمان ملل متحد ). با این وجود در ایران کمتر از 15 درصد از جمعیت کشور در مجاورت 60 کیلومتری سواحل زندگی می‌کنند که این سهم در سواحل جنوب کشور کمتر از 4 درصد کل جمعیت کشور است. این در حالی است که در دنیا از 15 کلانشهر بزرگ و پرجمعیت 14 مورد در کنار سواحل قرار دارند ولی در ایران هیچ کلانشهری (غیر از بندرعباس) در مجاورت سواحل طولانی کشور شکل نگرفته است.
دوم) بر اساس مطالعات معتبر جهانی، در حال حاضر گستره و تنوع دامنه فعالیت‌های دریایی بالغ‌ بر 100 رشته و زمینه شده است و لذا ظرفیت‌های عظیم دریا می‌توان محملی برای متنوع‌سازی اقتصاد ملی و رونق اشتغال و رشد اقتصادی پایدار باشد. کما اینکه سنگاپور از اواسط دهه 1980 با اهرم قرار دادن ظرفیت عظیم دریا و برنامه‌ریزی دقیق بر روی زیرساخت‌های دریایی و تبدیل به یک هاب اقتصاد متنوع دریایی، امروز یکی از توسعه‌یافته‌ترین و پیشروترین اقتصادهای منطقه شرق آسیا به شمار می‌رود. 
سوم) دریا فرصت بهره‌برداری از ثروت‌های کم نظیر آن را برای همه فراهم نموده است. طبق آمارهای جهانی، ارزش دارایی‌های اصلی عرصه‌های آبی بیش از 24 تریلیون دلار برآورد شده که بخش قابل‌توجهی از آن به عرصه شیلات برمی‌گردد: به‌گونه‌ای که آبزی‌پروری با تولید و عرضه ۵۸ درصد ماهی موردنیاز به بازارهای جهانی، سریع‌ترین و حیاتی‌ترین بخش بهره‌برداری از عرصه‌های دریایی است. در ایران سرانه مصرف آبزیان حدوداً یک‌دوم استاندارد جهانی است و ضرورت تغییر در عادات سبد خوراکی خانوار از گوشت قرمز به گوشت ماهی در بلندمدت هم به منظور تحقق امنیت غذایی کشور و هم ارتقاء سلامت عمومی از جمله راهبردهای قطعی به شمار می‌رود.
چهارم) یکی از فرصت‌های طلایی فراروی کشور، ایفای نقش پهنه سرزمینی کشور به عنوان معبری برای اتصال کشورهای محصور در خشکی به آب‌های آزاد است. فرصتی که غفلت‌ها و عدم بهره‌برداری آن در دهه‌های اخیر سبب فرصت‌سوزی بزرگ برای کشور و فرصت-آفرینی برای رقبا شده است. ایران ازجمله کشورهایی است که با توجه به تعدد کشورهای محصور در خشکی واقع در همسایگی خود و نزدیک‌ترین موقعیت جهت اتصال و پیوند کارکردی بین شرق-غرب جهان، از مزایای ترانزیتی خوبی بهره‌مند است و با گسترش شبکه حمل‌ونقل و توسعه مبتنی بر کریدورهای دریا-دریا و کرانه-پسکرانه می‌تواند از این مزایا در راستای افزایش درآمدهای ارزی و ارتقای موقعیت استراتژیک خود در منطقه به‌نحو مطلوب استفاده کند. خلیج‌فارس در جنوب ایران، کشورهای عمدۀ تولیدکننده نفت جهان را در خود جای‌داده است. این منطقه گلوگاه انرژی جهان محسوب می‌شود. در شمال ایران هم دریای خزر که بهترین پل ارتباطی میان کشورهای ایران، روسیه، قزاقستان، ترکمنستان و جمهوری آذربایجان، اروپای شرقی و شمالی است می‌تواند نقش مهمی در تجارت میان این کشورها ایفا کند.
پنجم) آینده انرژی جهان بر اساس بررسی‌ها و پیش‌بینی‌ها در حال یک پارادایم شیفت بزرگ از منابع تجدیدناپذیر به منابع تجدیدپذیر است. یکی از اصلی‌ترین منابع تجدیدپذیر انرژی، استحصال انرژی از باد فراساحلی است که امروزه کشورهای پیشرفته‌ای چون چین در حال بسترسازی بهره‌برداری از آن هستند. بر اساس پیش‌بینی‌ها تا سال 2050 بخش اعظم انرژی موردنیاز جهان از منابع تجدیدپذیری چون باد فراساحلی تامین می‌گردد و ایران نیز باید با توجه به دسترسی به آب‌های آزاد با توسعه دانش و فناوری و جذب سرمایه‌گذاری لازم در مسیر تغییر در سبد مصرف انرژی کشور گام بردارد.
ششم) با توجه به روند تغییر اقلیم و تحول در الگوی بارش مناطق مختلف جهان، موضوع کم آبی یکی از بحران‌های فراگیر و جهانگستر است. ایران با توجه به موقعیت جغرافیایی خاص خویش بیش از سایر کشورها از این معضل تاریخی متاثر می‌شود و شیوه‌ها و الگوهای زیست سرزمینی می‌بایست متناسب با این تغییر دستخوش دگرگونی شود. یکی از اصلی‌ترین راهکارهای مقابله با بحران تامین آب موردنیاز ادامه زیست و فعالیت در سرزمین، نمک‌زدایی از آب دریا و انتقال آب شیرین‌سازی شده با قلمروهای مختلف و نیز انتقال تدریجی مراکز جمعیتی و فعالیتی به کنار سواحل به منظور کاهش هزینه تمام شده انتقال آب است.
در پایان باید اذعان داشت که مناطق ساحلی کشور که با برخورداری از اهمیت ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک در مقیاس جهانی و منطقه‌ای، به‌عنوان یکی از مهم‌ترین نواحی حساس سیاسی و اقتصادی جهان به شمار می‌رود، می‌تواند با توسعه مناسب، نقش اقتصادی و سیاسی بالایی در سطوح فرا منطقه‌ای و جهانی ایفا کند. فرصت‌های عظیم و بی‌بدیل 4 استان جنوبی با 4900 کیلومتر طول خط ساحلی و 12962 روستا و 190 شهر و سه استان شمالی با 890 کیلومتر خط ساحلی و 6574 روستا و آبادی و 139 شهر، در حوزه‌های گردشگری، تجاری، سکونتی، صنایع و شیلات، به دلیل عدم توسعه محدوده‌ای سکونتی و اقتصادی، بالقوه مانده‌اند؛ درحالی‌که این مناطق بنا به موقعیت جغرافیایی و طبیعی، نزدیکی به بنادر اصلی آسیا، از منظر تجارت و بازرگانی بین‌المللی نیز از موقعیت رقابتی و انحصاری ویژه‌ای برای توسعه اقتصادی به شمار می‌روند. به دلیل موقعیت جغرافیایی مناسب، پهنای سرزمینی و تفاوت‌های مکانی ویژه در قلمروهای دریایی کشور، امکان انجام تمام روش‌های حمل‌ونقل دریایی شامل حمل‌ونقل کراس‌استافینگ ، حمل‌ونقل چارترینگ ، حمل‌ونقل ترانشیپ ، حمل‌ونقل کالاهای فله‌ای  و ... در کشور وجود دارد که این امکان با توجه به پس‌کرانه وسیع در درون کشور و پیرامون آن و نیز برتری ایران از حیث ملاحظات مکانی کریدورهای هوایی، زمینی و دریایی، زمینه اصلی رقابت‌پذیر بنادر ایران با بنادر منطقه را ایجاد کرده است.
در یک جمع‌بندی کلی می‌توان گفت که مواردی که عنوان شد تنها بخشی از ظرفیت‌های اقتصاد دریا است که نقطه اشتراک همه آن‌ها در کشور ما عدم بهره‌مندی حداکثری است و برای تغییر این وضعیت، اصلی‌ترین نکته تغییر نوع نگاه به اقتصاد دریاست که باید مسئولان در امر قانون‌گذاری و اجرا، اولویت اصلی خود را بر دریا و مسائل مربوط به آن بنا نهند. تاکنون آسیب‌هایی که به اقتصاد کشور واردشده و بروز عدم تعادل‌های ساختاری-فضایی منجر شده است، بخش عظیمی از آن معطوف به همین عدم توجه به امکانات حوزه دریا است. برای رشد و توسعه اقتصاد کشور و حرکت به سمت توسعه پایدار، رقابت‌پذیر و همبسته و دستیابی به جایگاه برتر جهانی و همگام با کشورهای پیشرو لازم است سرمایه و فناوری لازم برای توسعه اقتصاد دریامحور عمدتاً با رویکرد قبول توسعه شبه‌برون‌زا فراهم شده و «بازگشت به دریا» به اصلی‌ترین نظریه توسعه ملی کشور تبدیل گردد.
بازگشت به دریا؛ چارچوبی برای نجات ایران
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه