سیاست اتحاد جماهير شوروى (سابق) در خلیج فارس
دکتر همایون اللهی
1- استمرار سیاست خارجی
سیاست خارجی هر کشور دارای اصولی است که طی سالیان متمادی و با توجه به موقعیت جغرافیایی، جمعیتی، اقتصادی و ایدئولوژی حاکم بوجود آمده است. برخی از این اصول دارای ثبات بیشتری میباشند و با گذشت زمان و تغییر در شرایط همچنان ارزش خود را حفظ میکنند و برخی دیگر تابعی از وقایع و اتفاقات درون مرزی و برون مرزی میباشند و متناسب با موقعیت تغییر یافته و یا بکلی اعتبار خود را از دست میدهند. در سیاست خارجی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی نیز برخی اصول را میتوان تشخیص داد که طی قرون گذشته شکل گرفته و تا به امروز ارزش و اهمیت خود را حفظ کردهاند. شناخت برخی از مهمترین این اصول مسلماً رفتارها و کنشها در سیاست خارجی شوروی را بهتر قابل درک مینماید.
با فتح قسطنطنیه به سال ۸۳۲ ش (۱۴۵۳.م) توسط سلطان محمد فاتح، امپراتوری روم شرقی منقرض شد و دوران سیاه قرون وسطی پایان پذیرفت. بسیاری از کشورهای اروپایی که تا دیروز انگیزه و یا توان رقابت با تجار ونیزی را نداشتند بتدریج برای دستیابی به ثروتهای مادی و فرهنگی ملل شرق به سرزمینهایی که هزاران کیلومتر دور از زادگاهشان بود رو آوردند. بدین ترتیب دورهای را در تاریخ روابط بینالملل بوجود آوردند که بی هیچ شکی می توان بدان نام «دوره تهاجم» داد. در حالیکه اروپای قرن پانزدهم با پیشتازی دریانوردان پرتغالی و اسپانیولی تهاجم خود را به سرزمینهای «ماوراء بحار» آغاز کردند، روسیه با فتح خان نشین آستراخان توسط سپاهیان ایوان مخوف (۱۵۵۶ میلادی برابر ۹۳۵ شمسی) تهاجم بسوی آسیای مرکزی و سرزمینهای متصل به مرزهای خود را شروع کرد. از آن تاریخ به بعد «توسعه طلبی روسیه در سرزمینهای همسایه و بخصوص در بخشهای آسیایی انجام گرفت» و این امر بصورت یک اصل درآمد. براساس همین رفتار است که اتحاد جماهیر شوروی سابق ۲۹ درصد سطح کره زمین را در اختیار داشت که برابر 4/22میلیون کیلومتر مربع را شامل میشد. از این سطح وسیع برابر 8/16 میلیون کیلومتر مربع یعنی بیشتر از 4/3 آن در آسیا قرار داشت. اتحاد جماهیر شوروی در خشکی با ۱۲ کشور هم مرز بود که ۶ کشور آن در اروپا و نیمی دیگر در آسیا قرار داشت.
بدنبال گسترش خارق العاده مرزهای روسیه بخصوص در قرن نوزدهم، مسأله حفظ امنیت مرزهای کشور در مقابل تهدید خارجی افزایش یافت. در حالیکه دولتهای استعماری اروپایی برای حفظ امنیت متصرفات خود که هزاران کیلومتر دور از سرزمین اصلی قرار داشت میبایست به تدابیر متعدد و از آن جمله به تقویت نیروی دریایی خود بپردازند، امپراتوران روسیه ضمن الحاق سرزمینهای همسایه به خاک خود، برای تأمین امنیت بیشتر متصرفات خود «هرجا مرزهایشان به موانع طبیعی رسید و بدین ترتیب امکان دفاع از آنها آسانتر و مؤثرتر گردید. توسعه طلبی خود را به مفهوم الحاق سرزمینهای بیشتر متوقف کردند». با اعمال این سیاست بود که 3/2 از مرزهای شوروی که به بیش از ۶۰۰۰۰ کیلومتر رسید مرزهای آبی و بقیه مرزهای خشکی تشکیل میدادند. مرزهای شوروی، با کشورهای ترکیه، ایران، افغانستان علاوه بر رودخانه و دریا، کوهستانی نیز بود.
با گسترش مرزها خطر جدیتر رویارویی با یک دولت اروپایی در آسیا، یعنی انگلستان بوجود آمد. این نگرانی و این تهدید توسط امپراتوری انگلستان نیز احساس میشد، به همین علت یک اصل در سیاست متقابل دو قدرت مورد تأیید ضمنی قرار گرفت و به مرحله اجرا درآمد. هر دو دولت از داشتن مرزهای مشترک با یکدیگر دوری گزیدند و در این راه «اقدام به ایجاد کشورهای حائل که حدفاصل متصرفات دو کشور باشد کردند».
کشورهای حائل که بدین ترتیب بوجود میآمدند ضمن حفظ استقلال ظاهری، میبایستی از هر نظر ضعیف و وابسته شوند. بدیهی است از نظر رژیم حاکم بر روسیه ارجح بود که این وابستگی به آن دولت باشد ولی در صورت حفظ ظاهری استقلال کشور حائل و اجرای سیاستهایی که عقب ماندگی آن را تضمین کند، وابستگی آن به قدرت رقیب قابل تحمل بود. در آسیا، کشورهای ایران و افغانستان قربانیان اصلی این سیاست بودند که تا به امروز عواقب آن قابل مشاهده است.
با توجه به اینکه رژیمهای حاکم بر روسیه (و سپس شوروی) خود را یک قدرت اروپایی میدانستند، یکی از اصول اساسی سیاست خارجی آنها بر محور «رقابت، همکاری و توافق با قدرتهای بزرگ اروپایی و در سالهای اخیر ایالات متحده آمریکا قرار داشتند». در چارچوب این اصل، مستمر نگه داشتن تهدید متصرفات و یا حوزههای نفوذ سایر قدرتهای بزرگ در این منطقه از جهان بهعنوان «اهرم فشار و در جهت دستیابی به امتیازاتی در سایر بخشها و بخصوص اروپا مورد استفاده بوده است».
1- استمرار سیاست خارجی
سیاست خارجی هر کشور دارای اصولی است که طی سالیان متمادی و با توجه به موقعیت جغرافیایی، جمعیتی، اقتصادی و ایدئولوژی حاکم بوجود آمده است. برخی از این اصول دارای ثبات بیشتری میباشند و با گذشت زمان و تغییر در شرایط همچنان ارزش خود را حفظ میکنند و برخی دیگر تابعی از وقایع و اتفاقات درون مرزی و برون مرزی میباشند و متناسب با موقعیت تغییر یافته و یا بکلی اعتبار خود را از دست میدهند. در سیاست خارجی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی نیز برخی اصول را میتوان تشخیص داد که طی قرون گذشته شکل گرفته و تا به امروز ارزش و اهمیت خود را حفظ کردهاند. شناخت برخی از مهمترین این اصول مسلماً رفتارها و کنشها در سیاست خارجی شوروی را بهتر قابل درک مینماید.
با فتح قسطنطنیه به سال ۸۳۲ ش (۱۴۵۳.م) توسط سلطان محمد فاتح، امپراتوری روم شرقی منقرض شد و دوران سیاه قرون وسطی پایان پذیرفت. بسیاری از کشورهای اروپایی که تا دیروز انگیزه و یا توان رقابت با تجار ونیزی را نداشتند بتدریج برای دستیابی به ثروتهای مادی و فرهنگی ملل شرق به سرزمینهایی که هزاران کیلومتر دور از زادگاهشان بود رو آوردند. بدین ترتیب دورهای را در تاریخ روابط بینالملل بوجود آوردند که بی هیچ شکی می توان بدان نام «دوره تهاجم» داد. در حالیکه اروپای قرن پانزدهم با پیشتازی دریانوردان پرتغالی و اسپانیولی تهاجم خود را به سرزمینهای «ماوراء بحار» آغاز کردند، روسیه با فتح خان نشین آستراخان توسط سپاهیان ایوان مخوف (۱۵۵۶ میلادی برابر ۹۳۵ شمسی) تهاجم بسوی آسیای مرکزی و سرزمینهای متصل به مرزهای خود را شروع کرد. از آن تاریخ به بعد «توسعه طلبی روسیه در سرزمینهای همسایه و بخصوص در بخشهای آسیایی انجام گرفت» و این امر بصورت یک اصل درآمد. براساس همین رفتار است که اتحاد جماهیر شوروی سابق ۲۹ درصد سطح کره زمین را در اختیار داشت که برابر 4/22میلیون کیلومتر مربع را شامل میشد. از این سطح وسیع برابر 8/16 میلیون کیلومتر مربع یعنی بیشتر از 4/3 آن در آسیا قرار داشت. اتحاد جماهیر شوروی در خشکی با ۱۲ کشور هم مرز بود که ۶ کشور آن در اروپا و نیمی دیگر در آسیا قرار داشت.
بدنبال گسترش خارق العاده مرزهای روسیه بخصوص در قرن نوزدهم، مسأله حفظ امنیت مرزهای کشور در مقابل تهدید خارجی افزایش یافت. در حالیکه دولتهای استعماری اروپایی برای حفظ امنیت متصرفات خود که هزاران کیلومتر دور از سرزمین اصلی قرار داشت میبایست به تدابیر متعدد و از آن جمله به تقویت نیروی دریایی خود بپردازند، امپراتوران روسیه ضمن الحاق سرزمینهای همسایه به خاک خود، برای تأمین امنیت بیشتر متصرفات خود «هرجا مرزهایشان به موانع طبیعی رسید و بدین ترتیب امکان دفاع از آنها آسانتر و مؤثرتر گردید. توسعه طلبی خود را به مفهوم الحاق سرزمینهای بیشتر متوقف کردند». با اعمال این سیاست بود که 3/2 از مرزهای شوروی که به بیش از ۶۰۰۰۰ کیلومتر رسید مرزهای آبی و بقیه مرزهای خشکی تشکیل میدادند. مرزهای شوروی، با کشورهای ترکیه، ایران، افغانستان علاوه بر رودخانه و دریا، کوهستانی نیز بود.
با گسترش مرزها خطر جدیتر رویارویی با یک دولت اروپایی در آسیا، یعنی انگلستان بوجود آمد. این نگرانی و این تهدید توسط امپراتوری انگلستان نیز احساس میشد، به همین علت یک اصل در سیاست متقابل دو قدرت مورد تأیید ضمنی قرار گرفت و به مرحله اجرا درآمد. هر دو دولت از داشتن مرزهای مشترک با یکدیگر دوری گزیدند و در این راه «اقدام به ایجاد کشورهای حائل که حدفاصل متصرفات دو کشور باشد کردند».
کشورهای حائل که بدین ترتیب بوجود میآمدند ضمن حفظ استقلال ظاهری، میبایستی از هر نظر ضعیف و وابسته شوند. بدیهی است از نظر رژیم حاکم بر روسیه ارجح بود که این وابستگی به آن دولت باشد ولی در صورت حفظ ظاهری استقلال کشور حائل و اجرای سیاستهایی که عقب ماندگی آن را تضمین کند، وابستگی آن به قدرت رقیب قابل تحمل بود. در آسیا، کشورهای ایران و افغانستان قربانیان اصلی این سیاست بودند که تا به امروز عواقب آن قابل مشاهده است.
با توجه به اینکه رژیمهای حاکم بر روسیه (و سپس شوروی) خود را یک قدرت اروپایی میدانستند، یکی از اصول اساسی سیاست خارجی آنها بر محور «رقابت، همکاری و توافق با قدرتهای بزرگ اروپایی و در سالهای اخیر ایالات متحده آمریکا قرار داشتند». در چارچوب این اصل، مستمر نگه داشتن تهدید متصرفات و یا حوزههای نفوذ سایر قدرتهای بزرگ در این منطقه از جهان بهعنوان «اهرم فشار و در جهت دستیابی به امتیازاتی در سایر بخشها و بخصوص اروپا مورد استفاده بوده است».
ارسال دیدگاه
عناوین این صفحه
اخبار روز
-
استقبال زائران و خادمان رضوی از طرح خدمات کانون جهانگردی و اتومبیلرانی
-
تخصیص ۱۰۰ درصدی اعتبارات ۱۴۰۳ شرکت ساخت و توسعه با پیگیری وزیر راه و شهرسازی
-
ارزآوری محصولات شیلاتی به ۶۰۰ میلیون دلار، در طی هشت ماه
-
60 درصد از کل تجارت ایران و افغانستان از گمرک دوغارون انجام میشود
-
کتاب «الگوی حکمرانی مناطق آزاد ایران» منتشر شد
-
اتصال ریلی ایران به چین از طریق افغانستان
-
مطالبات کامیونداران پرداخت میشود
-
نقشآفرینی بانک قرضالحسنه مهر ایران در توسعه انرژیهای نو قابل تقدیر
-
تأکید بر تمرکز بیشتر برای جذب منابع در ماههای پایانی سال
-
توسعه سرمایهگذاری در پتروشیمی بدون بانکهای بزرگ امکانپذیر نیست
-
بانک صادرات ایران بهدنبال تعامل راهبردی و پایدار با صنعت پتروشیمی است
-
عملکردی فراتر از تعهدات؛ تحقق ۱۰۴ درصدی سهمیه تسهیلات ازدواج در بانک پاسارگاد تا پایان آذرماه ۱۴۰۴
-
رشد ۶۳ درصدی مانده تسهیلات اعطایی در ۹ ماهه نخست سال؛ تأمین مالی بخش های مختلف اقتصادی اولویت ویژه بانک ملت
-
فراهم شدن امکان واگذاری غیرحضوری چکهای دیجیتال در سامانه بانکداری مجازی بانک پاسارگاد
-
نمایشگاه صنایع دریایی بوشهر بازتابدهنده نگاه راهبردی ایران به دریا
-
«دریاها» پل همکاری اقتصادی کشورهای جهان
-
شکل گیری قطار حومهای در ایران مستلزم رویکردی فرابخشی و جامع
-
آزمون نظام حکمرانی برای مقابله با قاچاق سوخت در استانهای ساحلی
-
جلوهگری نمایشگاهصنایع دریایی ایران در بوشهر
-
به دنبال ورود ایران به جمع سازندگان شناورهای اقیانوس پیما هستیم



