یک پژوهشگر حوزه زنان به «روزنامه دریایی» می‌گوید: 

موزه‌ «خاله ایران» برای روایت هویت مدارانه قشم 

ارگان های دولتی برای زنده نگه داشتن نام گنجینه ماندگار« فاطمه دژگانی» را جاویدان کنند
​​​​​​​انیسه شریفی پور قشمی 
خاله ایران در ذهن دوران کودکی ام آدمی خاص بود. از همان بچگی هر گاه نامش را جایی می شنیدم، شخصیتی برجسته بود. می دانستم که آدمی متفاوت است و این تفاوت در ذهن کوچک من، مدرن بودن این زن بود. بنا به سنت فرهنگی قشم  دوران کودکی من، همه مادربزرگ ها باید برقع می پوشیدند ولی خاله ایران برقع نداشت پس زنی مدرن بود. در محافل احترام خاصی داشت. 
انیسه شریفی پور قشمی ، نویسنده و پژوهشگر حوزه زنان به روزنامه دریایی اقتصاد سرآمد نوشت:  بزرگتر که شدم و دوست داشتم بدون پرسیدن شفاهی دستور غذایی از مادرم، آشپزی کنم؛ از کتاب «قشم نگینی بر خلیج فارس» دستور غذایی را بر می داشتم و وقتی نتیجه پخت چیزی می شد که می‌خواستم در دلم به خاله ایران «خدا خیرش دهد» می گفتم. 
با خودم فکر می کردم که چه خوب است یک نفر دستور غذاهای محلی را نوشته و راحت در اختیارمان قرار داده است. قبلا از اینترنت و جستجوی اینترنتی خبری نبود. پس خاله ایران، در ذهن من متفاوت‌تر و برجسته تر شد. کسی درباره او چیزی به من نگفت. همه این‌ها درک ذهن کوچک و مشاهدات دوران کودکی خودم بود.
 همیشه به زن هایی که غیر از مادر بودن، فعالیت های اجتماعی و فرهنگی یا حتی هنری داشتند، افتخار می کردم. زن هایی که در نظام اجتماعی جزیره، رسالت و ماموریت خود را پیدا کرده اند و تلاش نموده تا چیزی برای ارائه داشته باشند. زن هایی که مصرف گرا نبودند. 
ایران خانم، استعدادش را با آموختن حروف ابجد در کودکی شناخت. خودش را از همان دوران در مسیر آموختن و مهارت و علم و فعالیت قرار داد. او تجربه زندگی در بندرعباس، هرمز و قشم را داشت. هم در معدن و گمرک کار کرد و هم با دستانش کوک زد و لباس مزدی دوخت. اجازه نداد موانع او را متوقف کند. همیشه برای خود، ماموریت و کاری جدید، تعریف می کرد. او مادری بود که هیچوقت از مطالعه فاصله نگرفت و در سه دهه آخر زندگی اش نوشت و تمام معناها و ارزش های به دست آورده را به قلم تحریر در آورد. ارزش هایی که ماندگار شد و نامش را ماندگار کرد.
او فراتر از یک زن معمولی بود. برگزاری رویداد و بزرگداشت برای چنین شخصیتی قطعا ارزنده است اما ماندگارتر این است که خانه اش با الهام از زندگی و فعالیت هایش بازسازی و تبدیل به خانه موزه شود؛ خانه موزه ای به نام «خانه ایران»  جایی شبیه خانه پروین اعتصامی یا سیمین دانشور.
 از آنجایی که هنوز مدت زیادی از فوت این بزرگ بانو نگذشته است، چنانچه وسایل زندگی اش در دسترس باشد، می توان شمع وجودش را در خانه خودش روشن نگه داشت. می توان به شانه ای که به زلف هایش کشیده نیز هویت داد. 
با راه اندازی چنین مکان هایی که برای بازدید عموم آزاد باشد، شهر تجاری و گردشگری قشم نیز در ذهن مخاطبان با معرفی مشاهیر و مفاخرش، هویت می یابد و ارزشی به آن افزوده می شود. 
امید است ارگان های دولتی و خود مردم در راستای زنده نگه داشتن نام گنجینه های انسانی همواره قدمی بردارند، ماندگار. نام خاله ایران؛ فاطمه دژگانی جاویدان.
موزه‌ «خاله ایران» برای روایت هویت مدارانه قشم 
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه