تناقض دیپلماتیک

حسین سلاح‌ورزی- اظهارات اخیر وزیر امور خارجه ایران در جریان سفر به اسلام‌آباد، مبنی بر ضرورت کاهش تنش میان هند و پاکستان و پیشنهاد میانجی‌گری تهران، بار دیگر شکاف میان گفتمان و واقعیت‌های عملی در سیاست خارجی ایران را برجسته کرد. این پیشنهاد، پرسشی اساسی را مطرح می‌کند: چگونه کشوری که خود در مدیریت تنش‌های منطقه‌ای و روابط با همسایگانش با چالش‌های جدی مواجه است، می‌تواند میانجی‌ای بی‌طرف و اثرگذار در مناقشه‌ای پیچیده و تاریخی باشد؟  
سیاست خارجی ایران، هرچند در لفظ بر همگرایی منطقه‌ای تأکید دارد، در عمل با موانع متعددی روبه‌رو بوده است. روابط پرنوسان با کشورهای حاشیه خلیج‌فارس، تنش‌های مداوم با برخی همسایگان غربی و شرقی، و درگیری در بحران‌های منطقه‌ای، تصویری متناقض از ایران ارائه کرده است. در این بستر، پیشنهاد میانجی‌گری در مناقشه هند و پاکستان  که ریشه در اختلافات تاریخی، رقابت‌های ژئوپلیتیکی و حساسیت‌های هسته‌ای دارد  بیش از آنکه واقع‌بینانه به نظر برسد، نمادین و آرمان‌گرایانه جلوه می‌کند.  
علاوه بر این، فقدان اعتماد متقابل میان ایران و برخی بازیگران کلیدی منطقه، توانایی تهران برای ایفای نقش میانجی بی‌طرف را محدود می‌سازد. هند، به‌عنوان یکی از طرفین مناقشه، روابط راهبردی عمیقی با ایالات متحده و اسرائیل دارد، در حالی که ایران با این بازیگران در تقابل است. این تضاد منافع، جایگاه ایران را به‌عنوان میانجی بی‌طرف مخدوش می‌کند. همچنین، روابط نزدیک ایران با پاکستان ممکن است در نگاه دهلی‌نو به سوءظن منجر شده و پیشنهاد میانجی‌گری را بی‌اثر سازد.   ایران پیش از ایفای نقش میانجی میان دیگران، نیازمند بازنگری در سیاست‌های خود برای کاهش تنش با همسایگان و ایجاد ثبات در محیط پیرامونی است. دیپلماسی اثرگذار، مستلزم انسجام در سیاست‌گذاری، تقویت اعتبار منطقه‌ای و رفع تناقض میان گفتار و کردار است. تا زمانی که این تناقض‌ها پابرجاست، پیشنهادهای صلح و میانجی‌گری، به لالایی‌ای می‌مانند که حتی گوینده‌اش را به خواب نمی‌‌برد.
تناقض دیپلماتیک
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه