گزارش «روزنامه سرآمد» از نشست نقد و بررسی کتاب مَکُ ایران؛
کتاب مَکُ ایران نیازمند بازنگری و روایت درست
گروه دانش دریا- محمدکیان اسماعیلی- کتاب «مَکُ ایران» با انتشار 8روایت از توسعه مَکُران، خوانندگان را دعوت میکند برداشت آزاد خود را از هریک از گفتوگوها یا مجموع آنها داشته باشند و بسته به فراخور توان و بضاعت خود، حرکتی کنشگرانه برای توسعه مکران و ایران شکل دهند.
به گزارش روزنامه دریایی اقتصاد سرآمد، این کتاب و جلدهای دیگر آن که در آینده منتشر خواهند شد، برونداد تلاشی جهت شناخت مَکُران و نقش آن در دیروز، امروز و فردای ایران است. تلاشی که از نیمۀ دوم سال۱۳۹۹ تاکنون به صورت متمرکز بر کُنشگری توسعۀ سواحل مکران قرار گرفته و دلالتی پیشینی دارد که آن ثبت دانش انضمامی هریک از ذینفعان یا بازیگران اصلی توسعۀ این خطه بوده است.
در سیوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران که از تاریخ 17 تا 27اردیبهشتماه برگزار شد، نشست نقد و بررسی کتاب «مُک ایران؛ 8روایت شفاهی از توسعه سواحل مکران» با حضور امیر امیریفر، دبیر مجموعه مک ایران، رفعتی و سرهنگ رضا جهانفر، دبیر میز تخصصی ناشران ارتش جمهوری اسلامی نماینده دریادار سیاری در این نشست، و دوستداران کتاب در غرفه نهاد کتابخانههای عمومی کشور برگزار شد.
مطلبی که در ادامه میخوانید گزارش روزنامه دریایی اقتصاد سرآمد است از نشست نقد و بررسی این کتاب در سیوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران است.
امیریفر: ما گروهی از دانشگاه تهران هستیم که حدود 4سالونیم در حوزه توسعه سواحل مکران متمرکز بودهایم و در این بازه زمانی، با حدود 300نفر در تهران و در منطقه مکران جهت ورود به مسئله توسعه و به عبارتی یک برنامه توسعه برای مکران گفتوگو داشتیم و کتاب حاضر، از بین 300گفتوگو، 8گفتوگوهای منتخب به چاپ رسیده و اگر خدا توفیق دهد در مجلدات بعدی، گفتوگوها و مصاحبههای ارزشمند دیگر برای توسعه سواحل مکران را منتشر میکنیم.
مبنای کار اینگونه بوده است که ما مسئله را از توسعه، طراحی و برنامهریزی برای توسعه شروع کردیم که به لطف خدا اولین محصول رسانهای آن به شکل مکتوب منتشر شد. به فراخور هم یادداشتها و سیاستگذاریهایی که توسط کارشناسان آماده شود، در کانال و سایتی به اسم «مکایران» بارگذاری میشود.
مجری: انتخاب 300نفری برچه مبنایی بوده است و اینکه رویکرد توسعه در این کتاب، آیا صرفاً توسعه اقتصادی است یا جنبههای دیگر را هم شامل میشود؟
امیریفر: اساساً محدودیتی پیرامون انتخاب افراد نداشتیم و بیشتر به افرادی رجوع کردیم که با مسئله مکران درگیر بوده باشند و مکران جزو اولویتهای ذهن آنها باشد؛ یا در تهران یک مسئولیت ملی داشته یا یک مسئولیت اجرایی یا فعالیت اجتماعی یا اقتصادی در منطقه داشته باشند. عمده افرادی که در این کتاب از آنها ذکری به میان آمد، هرکدام با رویکرد خود وارد موضوع شدهاند. اگر بخشی از موضوع به مسائل اجتماعی برمیگردد، افراد مسائل توسعه را از زوایا و وقایع مختلف نگاه کردهاند؛ مثلاً مرحوم ترکان از زاویه بازار و مسائل ژئوپلیتیک مسائل مَکُران را شرح دادند. آقای نعمتزاده از زاویه مسئله انرژی به موضوع ورود کردند. آقای شهلیبر و آقای کمیلی از زاویه مسائل اجتماعی و مباحث مرتبط بحث کردهاند. آقای استادی از نگاه ترانزیت و کریدوری بررسی کردهاند؛ آقای کردی از نگاه منطقه آزاد و مباحث مربوط به منطقه آزاد چابهار به موضوع پرداختهاند. آقای سلحشور که از فرمانداران برگزیده و اندیشمند آن منطقه بودند از نگاه شهرستانهای منطقه به موضوع ورود کردهاند. بزرگواران دیگری هم مانند آقای ظریف، آقای قالیباف، آقای سردار ایرانی و ... بودند که با آنها صحبت شد. همچنین از آن منطقه هم یکسری فرمانداران و استانداران بودند. با توجه به گفتوگوها، مباحثی که قابلیت خوانش بهتری داشته باشد، در مجلدات بعدی منتشر خواهد شد.
رفعتی: در این کتاب بهرهگیری از نگاه و روایتهای مختلف جالبتوجه است. همین یک کتابی که درآمده است ما هم مصاحبه از آقای ترکان و نعمتزاده داریم که در این کشور مسئولیت داشتند و هم از کمیلی که از منظر اجتماعی موضوع را بررسی میکند. چندصدایی هم از دیگر وجوه تمایز این کتاب است. این صداها میتوانند همدیگر را تکمیل یا جایی نقض کنند؛ هرچند به صراحت قابل ردیابی نیست، اما در حین مطالعه با وجوه مختلف این تفاوت دیدگاه مواجه میشوید.
نکته جالب دیگر این است که تفاوت این کتاب با سایر کتاب مصاحبهمحور مانند تاریخ شفاهی و کتابهایی که روزنامهنگاران منتشر میکنند، این است که آن کتابها اساساً نگاهشان به گذشته است، اما این کتاب درباره آینده صحبت میکند.
اساساً توسعه نباید از بالا به پایین باشد، باید مردم در این توسعه مشارکت کنند. برای اجرای پروژههای کلان در مناطق، گفتوگو و بحث بسیار مهم است. ما همین الان در ابتدای یک پروژهای هستیم که من مشاور رسانهای آن هستم؛ قرار است چند مدرسه در سطح کشور بسازیم و یکی از مناطق هدف سیستان و بلوچستان است. سوالی که از نظر رسانهای همیشه مطرح است، چگونه باید اقدام شود تا مردم خودشان را دخیل بدانند؛ بهخصوص در سیستان و بلوچستان که شما بهتر میدانید نیروی کار قوی و کاربلد در آن استان با حقوق بهتر میتواند در کشور عمان کار بکند؛ چرا باید در پروژه منطقه خود کار بکند و چگونه مردم خودشان را در این پروژه سهیم بدانند.
یک جایی درکتاب حاضر، آقای کمیلی گفته که یک بچهای در آن منطقه به من گفت: اگر چابهار و مکران پیشرفته است، پس چرا ما آب نداریم؛ تعریف توسعهیافتگی و پیشرفت در ذهن مردم بومی و پسربچهای که آنجا بازی میکند، یک چیزی است و در ذهن آقای نعمتزاده یک چیز دیگر. وظیفه نویسنده و ابزار رسانه این است که دکترین این دو قشر ارتباط را به هم نزدیک کند که میتواند در قالب مسئولیت اجتماعی مطرح باشد.
نکته دیگری که به نظرم میرسد، اینکه کتاب با 400صفحه مصاحبه، ظرفیت بازنویسی در ساختار روایت را دارد. کتاب «شریان مکران» که آقای قزلی آن را نوشته است، براساس حضور وی در آنجا بوده و کنش و واکنشهای محیط را آورده که یک روایت جذابی شده است. اما آیا این کتاب از اینگونه روایت برخوردار است؟ در کل کتابهای روایتی برای مخاطب جذاب است که مخاطب بفهمد نویسنده چقدر برای آن زحمت کشیده است. آقای احسان نوروزی یک کتابی دارد به نام «قطارباز» که درباره صنعت ریلی و قطار کشور کتاب نوشته است، اما چیزی که باعث شده تا آن کتاب پرفروشترین کتاب مستند کشور شود، زحتمی است که به مدت یکسال برای دیدن تمام خطوط ریلی کشور کشیده است.
مشخص است که دوستان برای تهیه این کتاب خیلی زحمت کشیدهاند؛ مصاحبه با آقای ظریف و آقای قالیباف و ....؛ اما این زحمت بهدرستی تفهیم نشده است. مخاطب باید متوجه این شود که این کتابی که در دستش است، حاصل چه زحمتی است.
نکته دیگر اینکه - البته میدانم قرار نیست این کتاب در اختیار مخاطب عمومی قرار بگیرد و هدف آن احتمالاً نخبگان و مسئولان هستند و مرجعی برای تحقیقات است- اما اگر بخواهیم همین کتاب برای مخاطبان عمومی عرضه شود، براساس همین کتاب میتوان روایتی برای عموم نوشت که برای مردم هم جذاب باشد. برای مثال، کتاب 7روایت خصوصی از زندگی امام موسی صدر که خانم حبیبه جعفریان نوشته است، حاصل گفتوگوهایی است که با اعضای خانواده امام موسی صدر انجام شده، اما اگر آن گفتوگوها مطابق با چیزی که ضبط شده است بود، چیزی شبیه به همین کتاب میشد، ولی خانم جعفری آن را در ساختار روایت و برای مخاطب عمومی خواندنی کرد. دوباره میگویم رسالت این کتاب برای مخاطب عمومی نیست، اما به نظرم چنین گنجینهای که جمعآوری شده، حیف است به دست مخاطب عمومی نرسد.
جهانفر: در ابتدا تقدیری از دستاندرکاران این کتاب اعم از تدوینکنندگان کتاب، کسانی که وقت گذاشتند روایت شفاهی خود را بیان کردند و کسانی که در انتشار این کتاب کوشیدند، دارم. تنها کتاب بیعیب قرآن است و کتاب بدون ایراد نداریم و حداکثر تلاش نویسندگان و ویراستاران این است که کتابی با کمترین ایراد منتشر کنند. برگزاری چنین نشستهایی کمک میکند تا در چاپ بعدی کتاب با ایرادات کمتری منتشر شود.
به عنوان دبیر میز تخصصی انتشارات ارتش ایران با 30ناشر که 14ناشر از بین آنها در نمایشگاه حضور دارند، اعلام آمادگی میکنم از سوی ارتش جمهوری اسلامی ایران هرگونه کمکی برای رفع ایرادات این کتاب و تکمیل آن انجام دهیم.
درخصوص این کتاب، مستحضرید که حضرت آقا، ما را که دستاندرکار پژوهش و آموزش هستیم خطاب قرار داده و هشدار دادند که دچار تحریف و فراموشی نشویم. این کتاب یک گام ارزشمند در مسیر جهاد تبیین است.
چند نکته را بهعنوان پژوهشگر این حوزه و بهعنوان نماینده کهنترین نهاد تأمین امنیت در جمهوری اسلامی ایران باید به آنها اشاره کنم؛ روایتها و خاطرات شفاهی پتانسیل بالایی برای تحریف و فراموشی دارند. قبل از انتشار باید گویاسازی شده تا تاریخ شفاهی رقم بخورد و میزان خطا، میزان سوگیری و میزان اشتباهات حداقل شود.
درست است که مولف محترم میگوید که خاطره و روایت را چاپ کردم و قصدم تحریف و فراموشی نیست، اما آیا همه مخاطبان میدانند فرق بین خاطره شفاهی و تاریخ شفاهی چیست؟ یا میدانند فرق روایت شفاهی یا یک روایت معتبر گویاسازیشده مبتنی بر اسناد و مدارک چیست؟ در این کتاب هم فکر میکنم اگر مؤلفان رعایت کنند بهتر باشد.
در صفحه 8 از فواید مطالعات این کتاب ذکر شده است که این مجموعه میتواند به مدیریت دانش کمک کند، در صورتی که باید تصریح کنم زمانی میتوان از یک اثر در مدیریت دانش بهره گرفت که شما را به شبهعلم نرساند و به علم برساند. آغاز شبهعلم دادههای اشتباه است؛ فرآیند داده، اطلاعات، دانش، علم، خرد، حکمت و بصیرت مسیرش اشتباه میشود و شما با یک روایت ناقص، آلوده به تحریف و فراموشی خواهید شد.
در صفحه 177 کتاب، به فرودگاهی که در منطقه آزاد باید راهاندازی می شد، اما نیروهای مسلح اجازه ندادند، اشاره شده است. چندوقت پیش وزیر محترم دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح طی مصاحبهای در سفر به استان سیستان و بلوچستان گفتند که مجوز فرودگاه را برای جای دیگری گرفتند و در جای دیگری در حال احداث است و تخلف کردند و اگر این فرودگاه ساخته شود، احتمال بروز سانحه وجود دارد. اگر آن روایت در کتاب آورده شده، این روایت هم باید آورده شود.
همانطور که میدانید در جامعهشناسی توسعه و جامعهشناسی جنگ تصریح شده است که ساخت و راهاندازی واحدهای نظامی و پایگاههای نظامی در هر منطقهای منتج به توسعه محیط اطراف میشود. مقالهای را در مجله «صف» که قدیمیترین نشریه ایران است، با عنوان نقشی که پایگاههای ارتش، سپاه، وزارت دفاع و نیروی انتظامی در توسعه محیط اطراف داشتند، چاپ شده است.
اولین مسئلهای که در توسعه مدنظر قرار میگیرد، امنیت است. سرمایهگذاران براساس امنیت سرمایه خود را وارد یک منطقه میکنند؛ نیروهای نظامی و مسلح کمک میکنند تا امنیت در منطقه حاکم شود. از سوی دیگر، در تمام شهرهایی که در این سالها توسعه یافتند، مشاهده میکنید که آن شهرها در ابتدا نواحی کمبرخوردار بودند و آن نواحی در مجاورت یک پایگاه نظامی اعم از هوایی، زمینی و دریایی و ... با ساختهشدن بیمارستانها، مدارس، مراکز فرهنگی و ... توسعه را تجربه کردند. در یک مأموریت به یک جایی، متوجه شدم که یک صنعت چندمیلیارد دلاری در آن منطقه روستایی دایر شده که منجر به توسعه نامتوازن شده بود. در آن منطقه، جوانی را در حال چوپانی دیدم، گفتم کلاس چندمی؟ گفت: مدرسه نمیروم! و ادامه داد که مدرسه ما را بستهاند و مردم بیشتری از اینجا مهاجرت کردهاند.
در حالیکه ما در این کشور، جایی را نداریم که در مجاورت پایگاه نظامی باشد و برخوردار از فرصت حضور این پایگاه نشده باشد. مثلاٌ در همین بندرعباس بیمارستان نیروی دریایی چقدر خدمات میدهد که وزیر محترم بهداشت به آن اشاره کرده است. ما منکر زحمات دوستان نیستیم و واقعاً آمدهایم برای تکمیل این کتاب کمک کنیم.
نکته دیگر اینکه، فرمایشات مکتوب حضرت آقا و اسناد بالادستی باید مورد توجه قرار گیرد؛ رهبری در جایی به صراحت پرچم توسعه مکران را بر دوش نیروی دریایی دانستند. در هفتم آذرماه سال1391، در سال1386، در سوم آذرماه1392، در نهم آذرماه 1393 و...
در این کتاب، یکی از راویان عزیز گفتهاند چون جاده خراب بود من با هلیکوپتر رفتم. ارتش اینگونه نیست. ارتش جلوتر میرود، جاده را میسازد، امکانات را برده و بعد مردم را به آنجا میبرد. حضرت آقا فرمودند: واقعاً آبادسازی سواحل مکران مایه اعتبار و آبروی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران است.
اصلاً نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، نهاد متولی و دستگاه توسعه مکران است. روایتهایی که منتشر شده است، باید گویاسازی میشد. آن عزیزی که مدعی است نیروهای مسلح با ساخت فرودگاه مخالفت کردند، چرا روایت نکرد که جواز جای دیگری را گرفته بودند.
در نهم آذرماه 1393 حضرت آقا فرمودند: مسئله آبادسازی سواحل مکران نیز جزو وظایف اساسی نیروی دریایی ارتش است که باید با همکاری دولت، برنامههای موردنظر در این منطقه با سرعت بیشتری دنبال شود. فرمایشات مکرر حضرت آقا در مورد نقش نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در توسعه سواحل مکران، نهفقط در یک کتاب، بلکه در کتابهای متعدد موجود در این نمایشگاه در غرفه دوناشر نیروی دریایی (از سه ناشر) که حضور دارند؛ مرکز مطالعات نیروی دریایی و دانشگاه نیروی دریایی نوشهر؛ گزارش عملکرد نیروی دریایی از ساخت بیمارستان، ساخت مدرسه، ساخت جاده، ساخت فرودگاه، ساخت باند هلیکوپتر برای پروازهای اورژانسی که بارها بانوان باردار هموطن که با هلیکوپترهای نیروی دریایی به بیمارستان رسانده شدند، آمده است.
باید پرسیده شود که چرا روایتهای ناقص ارائه میشود؟ بهعنوان یک نویسنده، میدانم که یک نویسنده چه زحمتهایی برای یک کتاب میکشد. ارتش قدردان تلاش این عزیزان است. پیشنهاد بنده براساس مدارک، واقعیتها و حقایق موجود که تماماً در دسترس است، این است که روایت نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در ابتدا آورده شود.
ما قدردان زحمت تمام کسانی که برای این کتاب و مکران زحمت کشیدند، هستیم، ولی اگر میخواهیم به توسعه مکران کمک کنیم، ارائه یک روایت صحیح لازم است و به کسانی که دستاندرکار واقعی این کار بودند و هنوز هم پای کار هستند، باید پرداخته شود؛ هنوز ارتش جمهوری اسلامی و نیروی دریایی پای کار هستند و برایشان فرقی نمیکند حمایتی از سوی دولت محترم دریافت کنند یا خیر، خودشان کار را انجام میدهند و به دستور حضرتآقا عمل میکنند. ضمن قدردانی از زحمات نویسندگان و ناشر، هر کمکی که از سوی میز تخصصی ناشران ارتش، معاونت علمی و فناوری ارتش، نیروی دریایی نیاز باشد، دریغ نخواهد شد.
نیروی دریایی 5کتاب از جمله کتاب «کرانههای مکران دروازه ورود به اقیانوس هند» اثر دکتر ایرج افشارسیستانی منتشر کرده است که میتواند محل مراجعه قرار گیرد. فکر میکنم پدیدآورندگان مراجعه به نیروی دریایی ارتش را برای فرصت مناسب دیگری پیشبینی کردهاند. روایت نیروی دریایی یک کلان روایت است و روایت یک فرماندار نیست؛ روایات مردم و حاکمیت است. روایت فردی نیست که براساس کار جناحی و در مدت محدود حضورش در منصبی رقم خورده باشد. ویژگی نیروی دریایی ارتش این است که مدیریت دانش در آن جاریتر از سایر سازمانها و نهادهاست و پایداری و مدیریت باثباتتری را دارد.
فارغ از حضور هر دولتی، ارتش روند خود را پیش میبرد و متأثر از حضور دولتها نیست. ضمن اینکه قدردان دولتها هستیم. انتظارمان از پژوهشگران این است که به سراغ منابع اصلی بروند.
مجری: اصل دغدغه نماینده نیروی دریایی این است که آن نیرو بهعنوان یکی از عوامل اصلی و حاضر در آن منطقه، چرا فاقد روایت در این کتاب است؟
امیریفر: باید گفته شود که در این کتاب سعی شده است از روایتهای مختلفی بهره برده شود. بنابراین انتظار استفاده از روایت نیروی دریایی یک انتظار بجایی است و به بهتر شدن کتاب حتماً کمک خواهد کرد، اما نشر این کتاب هدف اصلی مجموعه در این حوزه نبود و هدف مجموعه، بررسی روایتهای توسعه سواحل مکران بود. هدف از ثبت روایتها، در واقع کمک برای رسیدن به یک برنامه برای توسعه مکران برای دولت جمهوری اسلامی ایران بود و اقداماتی در این راستا، هم برای سالهای پایانی دولت روحانی، هم برای دولت مرحوم رئیسی و هم دولت کنونی انجام دادهایم که جای گفتن آنها نیست.
به هر ترتیب، خیلی مشتاقیم دوستانی در کمک به تکمیل این کتاب همکاری کنند و قلم بزنند و نظر ما هم این است که بهتر است روایت از سوی کسانی باشد که با این مسئله زندگی کرده باشند. نکته دیگر، تصمیم به نشر به صورت کتاب برای استفاده از اطلاعات فراهم آوردهشده در برنامهریزی توسعه آن منطقه بود، به جای آن ه اطلاعات جمع آوریشده، بلااستفاده بماند.
نکتهای که درباره مدیریت دانش گفته شد، باید بگویم که این اقدام ورود به مدیریت دانش نبوده است، بلکه یکی از ورودیهای مدیریت دانش محسوب میشود. در واقع تلاش شد تا در کلیه اقداماتی که در دولتهای روحانی، رئیسی و پزشکیان انجام شده است، اثری داشته باشیم. در واقع این کتاب یکی از خروجیهای مجموعه ما محسوب میشود.
این مهم باید تأکید شود که یکی از اولین کسانی که تلاش کرد تا در افواه، کلمه و مسئله مکران جا بیفتد، امیردریادار حبیبالله سیار بود. براساس پیگیری مجدانه ایشان، زمانی که فرمانده نیروی دریایی بود، این موضوع رقم خورد و با ایشان گفتوگوی مفصلی داشتیم که در مجلدات بعدی چاپ خواهد شد.
باید بگویم ورود ارتش اساساً در عرصه توسعه مکران بهخاطر اشاره رهبری که به نیروی راهبردی ارتش داشتند، بوده است. وگرنه دولت این موضوع را رها کرده بود. هرچند در جزئیات اختلاف وجود دارد. این به این معنی نیست چون ارتش ورود پیدا کرده تمام اقدامات ارتش درست بوده است. وارد مسئله فرودگاه نمیشود، اما مسائل شبیه به آن و تعارض دستگاهها به وفور در کشور وجود دارد. روایت دیگری وجود دارد که نیروی ارتش تخلف کرده است.
جهانفر: اگر نخواهیم تاریخ را تحریف کنیم باید مبتنی بر سند باشد. اینکه ادعا کنیم یکی از سازمانهای پرافتخار ما تخلف کرده است، اما مستندی ارائه نکنیم معیار تشخیص در کشور وجود دارد. در همان ابتدا گفته شد که اثری که تولید میشود نباید در راستای تحریف و فراموشی باشد. اگر قرار است اثری را به دست مخاطب برسانیم باید گویاسازی کنیم و روایتها با هم سنجیده شوند. در اینجا ممکن است زحمت برخیها نادیده گرفته شود. ارتش جمهوری اسلامی ایران بهعنوان کهنترین سازمان تأمین امنیت، همواره در کنار مردم بوده است، چه در سیل و چه در حوادث دیگر! یکی از افتخارات ارتش این است که بر این باور بوده که رابطه ارتش و مردم، رابطه ماهی و آب است.
به گزارش روزنامه دریایی اقتصاد سرآمد، این کتاب و جلدهای دیگر آن که در آینده منتشر خواهند شد، برونداد تلاشی جهت شناخت مَکُران و نقش آن در دیروز، امروز و فردای ایران است. تلاشی که از نیمۀ دوم سال۱۳۹۹ تاکنون به صورت متمرکز بر کُنشگری توسعۀ سواحل مکران قرار گرفته و دلالتی پیشینی دارد که آن ثبت دانش انضمامی هریک از ذینفعان یا بازیگران اصلی توسعۀ این خطه بوده است.
در سیوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران که از تاریخ 17 تا 27اردیبهشتماه برگزار شد، نشست نقد و بررسی کتاب «مُک ایران؛ 8روایت شفاهی از توسعه سواحل مکران» با حضور امیر امیریفر، دبیر مجموعه مک ایران، رفعتی و سرهنگ رضا جهانفر، دبیر میز تخصصی ناشران ارتش جمهوری اسلامی نماینده دریادار سیاری در این نشست، و دوستداران کتاب در غرفه نهاد کتابخانههای عمومی کشور برگزار شد.
مطلبی که در ادامه میخوانید گزارش روزنامه دریایی اقتصاد سرآمد است از نشست نقد و بررسی این کتاب در سیوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران است.
امیریفر: ما گروهی از دانشگاه تهران هستیم که حدود 4سالونیم در حوزه توسعه سواحل مکران متمرکز بودهایم و در این بازه زمانی، با حدود 300نفر در تهران و در منطقه مکران جهت ورود به مسئله توسعه و به عبارتی یک برنامه توسعه برای مکران گفتوگو داشتیم و کتاب حاضر، از بین 300گفتوگو، 8گفتوگوهای منتخب به چاپ رسیده و اگر خدا توفیق دهد در مجلدات بعدی، گفتوگوها و مصاحبههای ارزشمند دیگر برای توسعه سواحل مکران را منتشر میکنیم.
مبنای کار اینگونه بوده است که ما مسئله را از توسعه، طراحی و برنامهریزی برای توسعه شروع کردیم که به لطف خدا اولین محصول رسانهای آن به شکل مکتوب منتشر شد. به فراخور هم یادداشتها و سیاستگذاریهایی که توسط کارشناسان آماده شود، در کانال و سایتی به اسم «مکایران» بارگذاری میشود.
مجری: انتخاب 300نفری برچه مبنایی بوده است و اینکه رویکرد توسعه در این کتاب، آیا صرفاً توسعه اقتصادی است یا جنبههای دیگر را هم شامل میشود؟
امیریفر: اساساً محدودیتی پیرامون انتخاب افراد نداشتیم و بیشتر به افرادی رجوع کردیم که با مسئله مکران درگیر بوده باشند و مکران جزو اولویتهای ذهن آنها باشد؛ یا در تهران یک مسئولیت ملی داشته یا یک مسئولیت اجرایی یا فعالیت اجتماعی یا اقتصادی در منطقه داشته باشند. عمده افرادی که در این کتاب از آنها ذکری به میان آمد، هرکدام با رویکرد خود وارد موضوع شدهاند. اگر بخشی از موضوع به مسائل اجتماعی برمیگردد، افراد مسائل توسعه را از زوایا و وقایع مختلف نگاه کردهاند؛ مثلاً مرحوم ترکان از زاویه بازار و مسائل ژئوپلیتیک مسائل مَکُران را شرح دادند. آقای نعمتزاده از زاویه مسئله انرژی به موضوع ورود کردند. آقای شهلیبر و آقای کمیلی از زاویه مسائل اجتماعی و مباحث مرتبط بحث کردهاند. آقای استادی از نگاه ترانزیت و کریدوری بررسی کردهاند؛ آقای کردی از نگاه منطقه آزاد و مباحث مربوط به منطقه آزاد چابهار به موضوع پرداختهاند. آقای سلحشور که از فرمانداران برگزیده و اندیشمند آن منطقه بودند از نگاه شهرستانهای منطقه به موضوع ورود کردهاند. بزرگواران دیگری هم مانند آقای ظریف، آقای قالیباف، آقای سردار ایرانی و ... بودند که با آنها صحبت شد. همچنین از آن منطقه هم یکسری فرمانداران و استانداران بودند. با توجه به گفتوگوها، مباحثی که قابلیت خوانش بهتری داشته باشد، در مجلدات بعدی منتشر خواهد شد.
رفعتی: در این کتاب بهرهگیری از نگاه و روایتهای مختلف جالبتوجه است. همین یک کتابی که درآمده است ما هم مصاحبه از آقای ترکان و نعمتزاده داریم که در این کشور مسئولیت داشتند و هم از کمیلی که از منظر اجتماعی موضوع را بررسی میکند. چندصدایی هم از دیگر وجوه تمایز این کتاب است. این صداها میتوانند همدیگر را تکمیل یا جایی نقض کنند؛ هرچند به صراحت قابل ردیابی نیست، اما در حین مطالعه با وجوه مختلف این تفاوت دیدگاه مواجه میشوید.
نکته جالب دیگر این است که تفاوت این کتاب با سایر کتاب مصاحبهمحور مانند تاریخ شفاهی و کتابهایی که روزنامهنگاران منتشر میکنند، این است که آن کتابها اساساً نگاهشان به گذشته است، اما این کتاب درباره آینده صحبت میکند.
اساساً توسعه نباید از بالا به پایین باشد، باید مردم در این توسعه مشارکت کنند. برای اجرای پروژههای کلان در مناطق، گفتوگو و بحث بسیار مهم است. ما همین الان در ابتدای یک پروژهای هستیم که من مشاور رسانهای آن هستم؛ قرار است چند مدرسه در سطح کشور بسازیم و یکی از مناطق هدف سیستان و بلوچستان است. سوالی که از نظر رسانهای همیشه مطرح است، چگونه باید اقدام شود تا مردم خودشان را دخیل بدانند؛ بهخصوص در سیستان و بلوچستان که شما بهتر میدانید نیروی کار قوی و کاربلد در آن استان با حقوق بهتر میتواند در کشور عمان کار بکند؛ چرا باید در پروژه منطقه خود کار بکند و چگونه مردم خودشان را در این پروژه سهیم بدانند.
یک جایی درکتاب حاضر، آقای کمیلی گفته که یک بچهای در آن منطقه به من گفت: اگر چابهار و مکران پیشرفته است، پس چرا ما آب نداریم؛ تعریف توسعهیافتگی و پیشرفت در ذهن مردم بومی و پسربچهای که آنجا بازی میکند، یک چیزی است و در ذهن آقای نعمتزاده یک چیز دیگر. وظیفه نویسنده و ابزار رسانه این است که دکترین این دو قشر ارتباط را به هم نزدیک کند که میتواند در قالب مسئولیت اجتماعی مطرح باشد.
نکته دیگری که به نظرم میرسد، اینکه کتاب با 400صفحه مصاحبه، ظرفیت بازنویسی در ساختار روایت را دارد. کتاب «شریان مکران» که آقای قزلی آن را نوشته است، براساس حضور وی در آنجا بوده و کنش و واکنشهای محیط را آورده که یک روایت جذابی شده است. اما آیا این کتاب از اینگونه روایت برخوردار است؟ در کل کتابهای روایتی برای مخاطب جذاب است که مخاطب بفهمد نویسنده چقدر برای آن زحمت کشیده است. آقای احسان نوروزی یک کتابی دارد به نام «قطارباز» که درباره صنعت ریلی و قطار کشور کتاب نوشته است، اما چیزی که باعث شده تا آن کتاب پرفروشترین کتاب مستند کشور شود، زحتمی است که به مدت یکسال برای دیدن تمام خطوط ریلی کشور کشیده است.
مشخص است که دوستان برای تهیه این کتاب خیلی زحمت کشیدهاند؛ مصاحبه با آقای ظریف و آقای قالیباف و ....؛ اما این زحمت بهدرستی تفهیم نشده است. مخاطب باید متوجه این شود که این کتابی که در دستش است، حاصل چه زحمتی است.
نکته دیگر اینکه - البته میدانم قرار نیست این کتاب در اختیار مخاطب عمومی قرار بگیرد و هدف آن احتمالاً نخبگان و مسئولان هستند و مرجعی برای تحقیقات است- اما اگر بخواهیم همین کتاب برای مخاطبان عمومی عرضه شود، براساس همین کتاب میتوان روایتی برای عموم نوشت که برای مردم هم جذاب باشد. برای مثال، کتاب 7روایت خصوصی از زندگی امام موسی صدر که خانم حبیبه جعفریان نوشته است، حاصل گفتوگوهایی است که با اعضای خانواده امام موسی صدر انجام شده، اما اگر آن گفتوگوها مطابق با چیزی که ضبط شده است بود، چیزی شبیه به همین کتاب میشد، ولی خانم جعفری آن را در ساختار روایت و برای مخاطب عمومی خواندنی کرد. دوباره میگویم رسالت این کتاب برای مخاطب عمومی نیست، اما به نظرم چنین گنجینهای که جمعآوری شده، حیف است به دست مخاطب عمومی نرسد.
جهانفر: در ابتدا تقدیری از دستاندرکاران این کتاب اعم از تدوینکنندگان کتاب، کسانی که وقت گذاشتند روایت شفاهی خود را بیان کردند و کسانی که در انتشار این کتاب کوشیدند، دارم. تنها کتاب بیعیب قرآن است و کتاب بدون ایراد نداریم و حداکثر تلاش نویسندگان و ویراستاران این است که کتابی با کمترین ایراد منتشر کنند. برگزاری چنین نشستهایی کمک میکند تا در چاپ بعدی کتاب با ایرادات کمتری منتشر شود.
به عنوان دبیر میز تخصصی انتشارات ارتش ایران با 30ناشر که 14ناشر از بین آنها در نمایشگاه حضور دارند، اعلام آمادگی میکنم از سوی ارتش جمهوری اسلامی ایران هرگونه کمکی برای رفع ایرادات این کتاب و تکمیل آن انجام دهیم.
درخصوص این کتاب، مستحضرید که حضرت آقا، ما را که دستاندرکار پژوهش و آموزش هستیم خطاب قرار داده و هشدار دادند که دچار تحریف و فراموشی نشویم. این کتاب یک گام ارزشمند در مسیر جهاد تبیین است.
چند نکته را بهعنوان پژوهشگر این حوزه و بهعنوان نماینده کهنترین نهاد تأمین امنیت در جمهوری اسلامی ایران باید به آنها اشاره کنم؛ روایتها و خاطرات شفاهی پتانسیل بالایی برای تحریف و فراموشی دارند. قبل از انتشار باید گویاسازی شده تا تاریخ شفاهی رقم بخورد و میزان خطا، میزان سوگیری و میزان اشتباهات حداقل شود.
درست است که مولف محترم میگوید که خاطره و روایت را چاپ کردم و قصدم تحریف و فراموشی نیست، اما آیا همه مخاطبان میدانند فرق بین خاطره شفاهی و تاریخ شفاهی چیست؟ یا میدانند فرق روایت شفاهی یا یک روایت معتبر گویاسازیشده مبتنی بر اسناد و مدارک چیست؟ در این کتاب هم فکر میکنم اگر مؤلفان رعایت کنند بهتر باشد.
در صفحه 8 از فواید مطالعات این کتاب ذکر شده است که این مجموعه میتواند به مدیریت دانش کمک کند، در صورتی که باید تصریح کنم زمانی میتوان از یک اثر در مدیریت دانش بهره گرفت که شما را به شبهعلم نرساند و به علم برساند. آغاز شبهعلم دادههای اشتباه است؛ فرآیند داده، اطلاعات، دانش، علم، خرد، حکمت و بصیرت مسیرش اشتباه میشود و شما با یک روایت ناقص، آلوده به تحریف و فراموشی خواهید شد.
در صفحه 177 کتاب، به فرودگاهی که در منطقه آزاد باید راهاندازی می شد، اما نیروهای مسلح اجازه ندادند، اشاره شده است. چندوقت پیش وزیر محترم دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح طی مصاحبهای در سفر به استان سیستان و بلوچستان گفتند که مجوز فرودگاه را برای جای دیگری گرفتند و در جای دیگری در حال احداث است و تخلف کردند و اگر این فرودگاه ساخته شود، احتمال بروز سانحه وجود دارد. اگر آن روایت در کتاب آورده شده، این روایت هم باید آورده شود.
همانطور که میدانید در جامعهشناسی توسعه و جامعهشناسی جنگ تصریح شده است که ساخت و راهاندازی واحدهای نظامی و پایگاههای نظامی در هر منطقهای منتج به توسعه محیط اطراف میشود. مقالهای را در مجله «صف» که قدیمیترین نشریه ایران است، با عنوان نقشی که پایگاههای ارتش، سپاه، وزارت دفاع و نیروی انتظامی در توسعه محیط اطراف داشتند، چاپ شده است.
اولین مسئلهای که در توسعه مدنظر قرار میگیرد، امنیت است. سرمایهگذاران براساس امنیت سرمایه خود را وارد یک منطقه میکنند؛ نیروهای نظامی و مسلح کمک میکنند تا امنیت در منطقه حاکم شود. از سوی دیگر، در تمام شهرهایی که در این سالها توسعه یافتند، مشاهده میکنید که آن شهرها در ابتدا نواحی کمبرخوردار بودند و آن نواحی در مجاورت یک پایگاه نظامی اعم از هوایی، زمینی و دریایی و ... با ساختهشدن بیمارستانها، مدارس، مراکز فرهنگی و ... توسعه را تجربه کردند. در یک مأموریت به یک جایی، متوجه شدم که یک صنعت چندمیلیارد دلاری در آن منطقه روستایی دایر شده که منجر به توسعه نامتوازن شده بود. در آن منطقه، جوانی را در حال چوپانی دیدم، گفتم کلاس چندمی؟ گفت: مدرسه نمیروم! و ادامه داد که مدرسه ما را بستهاند و مردم بیشتری از اینجا مهاجرت کردهاند.
در حالیکه ما در این کشور، جایی را نداریم که در مجاورت پایگاه نظامی باشد و برخوردار از فرصت حضور این پایگاه نشده باشد. مثلاٌ در همین بندرعباس بیمارستان نیروی دریایی چقدر خدمات میدهد که وزیر محترم بهداشت به آن اشاره کرده است. ما منکر زحمات دوستان نیستیم و واقعاً آمدهایم برای تکمیل این کتاب کمک کنیم.
نکته دیگر اینکه، فرمایشات مکتوب حضرت آقا و اسناد بالادستی باید مورد توجه قرار گیرد؛ رهبری در جایی به صراحت پرچم توسعه مکران را بر دوش نیروی دریایی دانستند. در هفتم آذرماه سال1391، در سال1386، در سوم آذرماه1392، در نهم آذرماه 1393 و...
در این کتاب، یکی از راویان عزیز گفتهاند چون جاده خراب بود من با هلیکوپتر رفتم. ارتش اینگونه نیست. ارتش جلوتر میرود، جاده را میسازد، امکانات را برده و بعد مردم را به آنجا میبرد. حضرت آقا فرمودند: واقعاً آبادسازی سواحل مکران مایه اعتبار و آبروی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران است.
اصلاً نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، نهاد متولی و دستگاه توسعه مکران است. روایتهایی که منتشر شده است، باید گویاسازی میشد. آن عزیزی که مدعی است نیروهای مسلح با ساخت فرودگاه مخالفت کردند، چرا روایت نکرد که جواز جای دیگری را گرفته بودند.
در نهم آذرماه 1393 حضرت آقا فرمودند: مسئله آبادسازی سواحل مکران نیز جزو وظایف اساسی نیروی دریایی ارتش است که باید با همکاری دولت، برنامههای موردنظر در این منطقه با سرعت بیشتری دنبال شود. فرمایشات مکرر حضرت آقا در مورد نقش نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در توسعه سواحل مکران، نهفقط در یک کتاب، بلکه در کتابهای متعدد موجود در این نمایشگاه در غرفه دوناشر نیروی دریایی (از سه ناشر) که حضور دارند؛ مرکز مطالعات نیروی دریایی و دانشگاه نیروی دریایی نوشهر؛ گزارش عملکرد نیروی دریایی از ساخت بیمارستان، ساخت مدرسه، ساخت جاده، ساخت فرودگاه، ساخت باند هلیکوپتر برای پروازهای اورژانسی که بارها بانوان باردار هموطن که با هلیکوپترهای نیروی دریایی به بیمارستان رسانده شدند، آمده است.
باید پرسیده شود که چرا روایتهای ناقص ارائه میشود؟ بهعنوان یک نویسنده، میدانم که یک نویسنده چه زحمتهایی برای یک کتاب میکشد. ارتش قدردان تلاش این عزیزان است. پیشنهاد بنده براساس مدارک، واقعیتها و حقایق موجود که تماماً در دسترس است، این است که روایت نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در ابتدا آورده شود.
ما قدردان زحمت تمام کسانی که برای این کتاب و مکران زحمت کشیدند، هستیم، ولی اگر میخواهیم به توسعه مکران کمک کنیم، ارائه یک روایت صحیح لازم است و به کسانی که دستاندرکار واقعی این کار بودند و هنوز هم پای کار هستند، باید پرداخته شود؛ هنوز ارتش جمهوری اسلامی و نیروی دریایی پای کار هستند و برایشان فرقی نمیکند حمایتی از سوی دولت محترم دریافت کنند یا خیر، خودشان کار را انجام میدهند و به دستور حضرتآقا عمل میکنند. ضمن قدردانی از زحمات نویسندگان و ناشر، هر کمکی که از سوی میز تخصصی ناشران ارتش، معاونت علمی و فناوری ارتش، نیروی دریایی نیاز باشد، دریغ نخواهد شد.
نیروی دریایی 5کتاب از جمله کتاب «کرانههای مکران دروازه ورود به اقیانوس هند» اثر دکتر ایرج افشارسیستانی منتشر کرده است که میتواند محل مراجعه قرار گیرد. فکر میکنم پدیدآورندگان مراجعه به نیروی دریایی ارتش را برای فرصت مناسب دیگری پیشبینی کردهاند. روایت نیروی دریایی یک کلان روایت است و روایت یک فرماندار نیست؛ روایات مردم و حاکمیت است. روایت فردی نیست که براساس کار جناحی و در مدت محدود حضورش در منصبی رقم خورده باشد. ویژگی نیروی دریایی ارتش این است که مدیریت دانش در آن جاریتر از سایر سازمانها و نهادهاست و پایداری و مدیریت باثباتتری را دارد.
فارغ از حضور هر دولتی، ارتش روند خود را پیش میبرد و متأثر از حضور دولتها نیست. ضمن اینکه قدردان دولتها هستیم. انتظارمان از پژوهشگران این است که به سراغ منابع اصلی بروند.
مجری: اصل دغدغه نماینده نیروی دریایی این است که آن نیرو بهعنوان یکی از عوامل اصلی و حاضر در آن منطقه، چرا فاقد روایت در این کتاب است؟
امیریفر: باید گفته شود که در این کتاب سعی شده است از روایتهای مختلفی بهره برده شود. بنابراین انتظار استفاده از روایت نیروی دریایی یک انتظار بجایی است و به بهتر شدن کتاب حتماً کمک خواهد کرد، اما نشر این کتاب هدف اصلی مجموعه در این حوزه نبود و هدف مجموعه، بررسی روایتهای توسعه سواحل مکران بود. هدف از ثبت روایتها، در واقع کمک برای رسیدن به یک برنامه برای توسعه مکران برای دولت جمهوری اسلامی ایران بود و اقداماتی در این راستا، هم برای سالهای پایانی دولت روحانی، هم برای دولت مرحوم رئیسی و هم دولت کنونی انجام دادهایم که جای گفتن آنها نیست.
به هر ترتیب، خیلی مشتاقیم دوستانی در کمک به تکمیل این کتاب همکاری کنند و قلم بزنند و نظر ما هم این است که بهتر است روایت از سوی کسانی باشد که با این مسئله زندگی کرده باشند. نکته دیگر، تصمیم به نشر به صورت کتاب برای استفاده از اطلاعات فراهم آوردهشده در برنامهریزی توسعه آن منطقه بود، به جای آن ه اطلاعات جمع آوریشده، بلااستفاده بماند.
نکتهای که درباره مدیریت دانش گفته شد، باید بگویم که این اقدام ورود به مدیریت دانش نبوده است، بلکه یکی از ورودیهای مدیریت دانش محسوب میشود. در واقع تلاش شد تا در کلیه اقداماتی که در دولتهای روحانی، رئیسی و پزشکیان انجام شده است، اثری داشته باشیم. در واقع این کتاب یکی از خروجیهای مجموعه ما محسوب میشود.
این مهم باید تأکید شود که یکی از اولین کسانی که تلاش کرد تا در افواه، کلمه و مسئله مکران جا بیفتد، امیردریادار حبیبالله سیار بود. براساس پیگیری مجدانه ایشان، زمانی که فرمانده نیروی دریایی بود، این موضوع رقم خورد و با ایشان گفتوگوی مفصلی داشتیم که در مجلدات بعدی چاپ خواهد شد.
باید بگویم ورود ارتش اساساً در عرصه توسعه مکران بهخاطر اشاره رهبری که به نیروی راهبردی ارتش داشتند، بوده است. وگرنه دولت این موضوع را رها کرده بود. هرچند در جزئیات اختلاف وجود دارد. این به این معنی نیست چون ارتش ورود پیدا کرده تمام اقدامات ارتش درست بوده است. وارد مسئله فرودگاه نمیشود، اما مسائل شبیه به آن و تعارض دستگاهها به وفور در کشور وجود دارد. روایت دیگری وجود دارد که نیروی ارتش تخلف کرده است.
جهانفر: اگر نخواهیم تاریخ را تحریف کنیم باید مبتنی بر سند باشد. اینکه ادعا کنیم یکی از سازمانهای پرافتخار ما تخلف کرده است، اما مستندی ارائه نکنیم معیار تشخیص در کشور وجود دارد. در همان ابتدا گفته شد که اثری که تولید میشود نباید در راستای تحریف و فراموشی باشد. اگر قرار است اثری را به دست مخاطب برسانیم باید گویاسازی کنیم و روایتها با هم سنجیده شوند. در اینجا ممکن است زحمت برخیها نادیده گرفته شود. ارتش جمهوری اسلامی ایران بهعنوان کهنترین سازمان تأمین امنیت، همواره در کنار مردم بوده است، چه در سیل و چه در حوادث دیگر! یکی از افتخارات ارتش این است که بر این باور بوده که رابطه ارتش و مردم، رابطه ماهی و آب است.

ارسال دیدگاه
عناوین این صفحه
اخبار روز
-
آغاز آبرسانی به شهرهای مهرستان و سوران از سد ماشکید علیا در سیستان و بلوچستان
-
با آمادگی و واکنش سریع تیمهای عملیاتی بندر امام(ره) آتش مهار شد
-
۳۳۸۳ کامیون بارگیری و خارج شد
-
پیشگامی گروه پاسارگاد در توسعه انرژی خورشیدی
-
ادمیرال برگزبده سومین اجلاس برند برتر مسولیت اجتماعی شد
-
انضباط مالی و هوش مصنوعی، اولویت های بانک ملی ایران در سال ۱۴۰۴
-
پرداخت ۲۸۶۰ فقره وام ازدواج و فرزندآوری در فروردین ۱۴۰۴
-
درآمد عملیاتی ۱۶ هزار میلیارد تومانی بانک پاسارگاد در فروردین ۱۴۰۴
-
تسریع در اجرای طرح آبرسانی زیاران به بیلقان برای تامین آب البرز و تهران
-
امضای تفاهم نامه گروه فولاد مبارکه با مدیر عامل ارشد بانک سپه
-
اسپاد دریا پایا از نیروهای امدادی و آسیبدیدگان بندر حمایت کرد
-
نیروگاههای برقآبی شرکت آب و نیرو عامل کاهش خاموشیها
-
رییس جمهور: وضعیت فعلی مدیریت بنادر پذیرفتنی نیست
-
کمکرسانی نیروی دریایی ارتش به مصدومان بندر شهید رجایی
-
قشم در کنار بندرعباس؛ اعلام همبستگی و پشتیبانی عملیاتی از سوی بندر کاوه
-
عیادت وزیر راه و شهرسازی از مصدومان حادثه انفجار بندر شهید رجایی در بیمارستان نیروی دریایی ارتش
-
تکذیب اظهارات منتسب به مدیرکل بنادر و دریانوردی هرمزگان درباره حادثه بندر شهید رجایی
-
از سرگیری عملیات بندری در بندر شهید رجایی
-
آمادگی کامل نیروی دریایی ارتش برای مدیریت بحران حادثه بندر شهید رجایی
-
بورس انرژی مرجع قیمتگذاری سوخت کشتیها شد