حقوق دریاهای جهان


رامین جهان پور- حقوق دریاها، بخشی از حقوق بین الملل است. رشته ای نوین در بین رشته های حقوقی که گاه همچون دریاها به تلاطم کشیده شده گاه از آرامش خاصی برخوردار می گردد. اگرچه حقوق دریاها جدید؛ پویا و رو به رشداست ولی دریاها، دراین زمینه قدمتی دیرینه دارند.
حقوق دریاها گرایشی تخصصی است اما جنبه های مشترکی با دیگر گرایش های حقوق بین الملل همچون حقوق معاهدات بین المللی؛ حقوق بین الملی محیط زیست و حقوق بین المللی حل و فصل اختلافات دارد.
از آنجا که بخش اعظم حمل و نقل بین المللی جهان از طریق کشتی ها نفت کشها و سایر شناورها صورت می گیرد لذا وجود قوانین و مقررات حقوق دریاها و حقوق دریایی نه تنها برای 
دولت ساحلی بلکه برای امنیت کشتیرانی در دریاها و اقیانوسها لازم و ضروری به نظر می رسد؛ بلکه حقوق دریاها حاصل تفکر و اندیشه غرب مسیحیت در قرون شانزدهم و هفدهم میلادی می باشد. اولین کتاب حقوق دریاها توسط حقوقدان هلندی «هوگو گرسیوس» نوشته شد و در سال ۱۶۰۹ بدون ذکر نام وی تحت عنوان دریای آزاد انتشار یافت. این نویسنده کتاب دیگری به نام «جنگ و صلح» نیز دارد. در شکل گیری حقوق جدید دریاها در ابتدای امر؛ کشورهای آسیایی و آفریقایی هیچ نقشی نداشتند دلیل این امرهم وجود استعمار دولتهای قدرتمند بر کشورهای مذکور بوده است. با فروپاشی امپراطوری روم و مستقل شدن دولتها، کشورهای آسیایی و آفریقایی نیز وارد عرصه  قانون گذاری های دریایی شدند.
سازمان حقوقی - مشورتی آسیایی آفریقایی (AALCO) نمونه بارزی از این مدعاست. این سازمان توسط نهرو که خود از مبارزین علیه استعماربود بنیان گذاسته شد. حقوق دریاها ازچندین
 کنفرانس و کنوانسیون تشکیل شده 
 است  وکنوانسیون ۱۹۸۲ حقوق دریاها یکی از جامع ترین کنوانسیونهای حقوق دریاها به شمار می رود. قواعد و مقررات حقوق دریاها ۱۹۵۸ و ۱۹۸۲ برای کلیه کشورهای متعهد و غیر متعهد الزام آور است؛ چرا که قواعد آن جز قواعد عام یا بنیادین به شمار می آیند.
به دنبال ادعاهای انحصاری  کشورهای اسپانیا و پرتغال بر دریاهای جهان و محروم کردن کشورهای دیگر از استفاده آنها از دریاها؛ همانطور که در بالا اشاره شد؛ «گرسیوس» حقوقدان هلندی در اعتراض به این تصمیم در سال۱۶۰۹میلادی کتابی با عنوان «دریای آزاد» به نگارش در آورد.
گرسیوس هلندی در کتاب خود از اصل آزادی دریاها حمایت کرده است و چنین استدلال می کند: «از آنجایی که دریاها و حق کشتیرانی در آنها نمی تواند جز اموال شخصی هر کسی باشد؛ پاپ نمی توانست دریاها را به پرتغال و اسپانیا ببخشد و پرتغال و اسپانیا نبایستی چنین اقدامی را می پذیرفتند. اگرچه گرسیوس مدافع آزادی دریاها بود ولی با برخی از صلاحیت های دولت ساحلی مخالفتی نداشته است.«بینکرشوک» شاگرد گرسیوس هلندی نیز معتقد به آزادی دریاها بود. به این شرط که حق حاکمیت دولتها که شامل جلوگیری از کشتیهای خارجی در دریای سرزمینی بوده، در آبهای ساحلی هم اعمال گردد.
  این نویسنده هم در کتاب خود به نام «دریای بسته» اظهار می کند که تا آن حد که قدرت دولت اجازه می دهد آن دولت حق دارد که حاکمیت خود بر دریاهای کشور خود را گسترش دهد.
اسكات ولوود نیز مخالفت خود را با نظریه ی دریای آزاد در کتابش به نام «چکیده قوانین
دریایی» مطرح کرده است.نظریه حق ارتفاق طرفداران این نظریه اعلام می دارند که دریا یک شی مشترک است لذا حاکمیت بر دریا متعلق به جامعه ی بین المللی است و دولت فقط حق ارتفاق دارد.
 بر اساس این نظریه؛ TS یا دریای سرزمینی بخشی از دریای آزاد محسوب می شود و فقط دولت هرکشوری برای حفظ صیانت خود صلاحیت های خاصی مثل صلاحیت نظامی ؛گمرکی و ماهیگیری دارد تا آنها را اعمال کند. امروزه مبنای بسیاری از حقوق دولتها و دریاها ناشی از حق صیانت می باشد. کتاب«حقوق بین الملل دریا»که توسط دکتر اشرف خدادادی  متخصص حقوق بین الملل عمومی تالیف شده ؛  شامل ۱۳ فصل  است که  در۲۳۰صفحه به کوشش انتشارات تخصصی جنگل منتشرشده است. شایان ذکر است درفصل دوازدهم این کتاب به طور مفصل راجع به مسائل حقوقی دریای خزر ؛خلیج فارس و دریای عمان که آمریکا نسبت به آنها مواضع دارد هم توضیح داده شده است.
حقوق دریاهای جهان
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه