مرثیه ای کوتاه بر مادران افغان

روزهای سختی است ، روزهایی که از هر سو شنونده اخبار منفی هستیم؛  
از یک سو شاهد کشتارجمعی  کرونا در سراسر جهان و به خصوص در کشور مان بخاطر سوء مدیریت متولیان امر هستیم و از سویی بحران های منطقه ای ، به شدت مشکلات موجود افزدوه است ...
جمیع بلایای طبیعی و غیرطبیعی 
انسان امروز را به جای چاره اندیشی وارد 
عرصه ای ساخته که بیشتر شبیه دست و پا زدن در مشکلات و بنوعی شبیه تنازع بخاطر بقاء است ..
در این میان آنچه بیش از هر چیز باعث بهم خوردن آرامش و امنیت و در نتیجه بهم ریختن زندگی مردم کشور دوست و همسایه شده است حاکمیت یافتن طالبان است که با قوانین مدنی بیگانه وبه  سبک قرون وسطایی سعی در اداره امور مردم دارند .
حاکمان جوری  که زندگی را بر مردم افغانستان حرام ساخته و با ایجاد رعب و وحشت، به  فرار اهالی این کشور  از مرزهای مختلف ، دامن میزنند...
آنچه بیش از همه موجب تاسف و درد است مردمانی  هستند که در کشور خود بیگانه اند و نه راه پس دارند و نه  راه پیش ؛ 
نه جایی برای زندگی نه جایی برای فرار ، 
و این در حالیست که در این تنگنای نفسگیر ، اغلب مادران و پدرها  راهی جز سپردن کودکان خود به سربازان آمریکایی  ندارند و هر روز تعداد مادرانی که از فرزندان خود میگذرند بیشتر میشود .
 مرثیه ی  این روزهای مادران  افغان 
سوزناک ترین روایت تاریخ  است .
باید مادر باشی تا بفهمی ...
باید مادر باشی تا عشق به کودک  را در بند بند وجود و تار و پودت حس کنی
ادامه در صفحه 2
مرثیه ای کوتاه بر مادران افغان
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه