رسانه ها چگونه می توانند حال خوب و زندگی بهتری را برای ما رقم بزنند؟!

رسول انصاری منش 
یقینا در دنیای امروز تعریف «رسانه» نسبت به آنچه یک یا دو دهه گذشته بوده، تفاوت بسیاری پیدا کرده است. رسانه های گذشته، در واقع مجموعه ای از افراد حرفه ای و نیمه حرفه ای بودند که در مجموع، عملکرد آنان و مدیریت تخصصی در شکل و شمایل کاغذی، گفتاری و یا دیداری، تجلی می یافت. مانند روزنامه، مجله، رادیو و یا تلویزیون.
جریان رسانه های شخص محور
اما اکنون شرایط متفاوت است، رسانه هایی وجود دارند که در واقع «شخص محور» بوده و در فضای مجازی فعالیت می کنند. در حالی که مخاطبان آنها گاها چندین و چند برابر رسانه های اصطلاحا استخوان دار هستند. «سلبریتی»ها، معمولا گردانندگان این رسانه ها هستند و غالبا هم فاقد محتوای حرفه ای و مفید برای جوامع می باشند.در دنیای جدید، این رسانه های شخص محور، برخلاف بنگاه های رسانه ای، محدودیت های کمتری در ابراز مطالب گوناگون دارند و بسیار بی تکلف و بی مسئولیت، ممکن است فضایی از شادی، اندوه و یا موج رسانه ای درست یا غلط را به وجود بیاورند.
بنگاه های رسانه ای
اما شرایط برای بنگاه های رسانه ای کاملا متفاوت است. معمولا رسانه ها برای ایجاد فضای خاص در بطن جامعه و یا حتی برای گروهی از مخاطبان هدف (بسته به حیطه فعالیت تخصصی و یا عمومی خود)، نیاز به پیش زمینه و عواملی دارند که با بهره گیری از آنها بتوانند تلطیف فضا را به وجود بیاورند.
به عنوان مثال رسانه می تواند با بهره گیری از فضای به وجود آمده از موفقیت یک فرد، گروه و یا جریان خاص در موضوعات مختلف اجتماعی، اقتصادی، ورزشی و حتی سیاسی، موج هایی از شور و شادی را ایجاد نماید.
این روش کلیشه ای و قدیمی، شاید موثرترین روش ایجاد اصطلاحا «تغییر به حال خوب» توسط رسانه ها می باشد.به عنوان مثال، ورزشکاری توانسته در رخدادهای بین المللی و یا حتی منطقه ای و محلی (بسته به گستره تأثیرگذاری رسانه)، به موفقیت چشمگیری چون مدال آوری و یا کسب رتبه حائز بشود. رسانه با استفاده از چهره و کاریزمای وی و پرداختن به حواشی زندگی و چگونگی کسب موفقیت طی دوران زندگی معمولا پر فراز و نشیب وی و انجام مصحابه های و بررسی های میدانی گوناگون، شور و شعف را در مخاطبان هدف خود ایجاد کند.مورد مثال دیگر، بازیگران و آرتیست های سینما و تلویزیون هستند که خصوصا قشر جوان و تازه نفسی که گاها با پخش یک مجموعه تلویزیونی و یا یک یا چند فیلم سینمایی و کسب جایزه هنری، برای عموم جامعه جذاب جلوه می کنند.
رسانه ها می توانند با بهره گیری از این فضای خوب به وجود آمده و پرداختن به گوشه و زوایای زندگی آنان و همچنین برنامه ها و فعالیت های حال و آینده شان سرگرمی و شوق را به وجود آورده و چه بسا دایره مخاطبان خود را هم گسترده تر نمایند.
غالبا طی همه دوران های فعالیت رسانه ای، این روش توسط رسانه های اصطلاحا «زرد» کاربرد زیادی داشته و توانسته بود تا حد ممکن شرایط شادی و نشاط را در جامعه به وجود بیاورد. ظاهرا هنوز این روش هم اکنون هم در فضای مجازی کاربرد بسیاری دارد و در جذب دنبال کننده  بسیار موثر است.البته متأسفانه این روش در کشور ما، به دلایل گوناگون مورد تایید مسئولین نبوده و در دوره هایی از برهه تاریخ مطبوعات، شدیدا مورد نکوهش قرار گرفته اند. به طوری که معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد و دیگر نهادهای نظارتی و غیر نظارتی، با اعطای تذکر و محروم سازی از حمایت ها و حتی تا تعطیلی این نشریات و رسانه  ها پیش رفته است.
از سوی دیگر، رسانه های اصطلاحا عمومی، از جمله اقتصادی، فرهنگی، هنری و حتی سیاسی، هم با بررسی و پوشش خبری و تحقیقی پیشرفت های به وجود آمده در موارد تخصصی خود، می توانند «امید» و در نهایت «حال خوب» را به جامعه القا ببخشند.
    افتتاح کارخانه ای در بعد منطقه ای که می تواند شرایط اقتصادی ساکنین منطقه را تغییر بدهد.
    حصول نتیجه پزشکی، چون کشف واکسن یک بیماری خطرناک و یا انجام عمل های جراحی بسیار خاص و…
    حصول یک توافق سیاسی مهم با کشورهای منطقه و یا بین افراد و احزاب سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی ورزشی که می تواند در ایجاد ثبات اقتصادی و جلوگیری از تورم و رفاه جامعه موثر باشد.
    کسب موفقیت در رخدادهای بین المللی ورزشی، عملی، هنری و…
و مواردی از این دست که رسانه های عمومی با پرداختن به ابعاد مختلف آن می توانند جامعه را شاد و البته امیدوارتر نمایند.
و اما رسانه های دیداری و شنیداری چون رادیو و تلویزیون علاوه بر پرداختن به موارد فوق، می توانند با تولید محتوای سرگرمی و برنامه سازی های هدف دار، موج شادی و امید را بگسترانند. در سال های اخیر برنامه های موفقی چون «خندوانه» و یا «عصر جدید» با کسب خوب مخاطبان، توانستند در برهه از زمان شرایط «حال خوب کن» را ایجاد کنند.گرچه شاید این برنامه ها از دیدگاه مسئولین دهه های گذشته، «زرد» به نظر برسد، اما عملا ثابت شد که این دیدگاه «زرد بَد بینانه» دقیقا اشتباه بوده و انگ زرد بستن به رسانه هایی که توانسته اند در برهه ای از زمان، علاوه بر ایجاد سرگرمی های مفید، جامعه را امیدوارتر و شادتر نمایند، ظالمانه بوده است.
در مجموع، رسانه ها برای ایجاد موج شادی و نشاط در بطن جامعه اصولا باید محرکی داشته باشند تا بتوانند با بهره گیری و دست آویز قرار دادن آن از موج ایجاد شده، برای به حرکت درآوردن موج های کوچک و بزرگ دیگر استفاده کنند. اگر موفقیتی در زمینه های مختلف ایجاد نشود، شرایط اقتصادی بهتر نشود، امید و انگیزه  واقعی و عملی در عملکرد مسئولین و تصمیم سازان یافت نشود، یقینا رسانه ها به تنهایی قادر به جریان سازی شادی آور نخواهند بود. برای ساخت برنامه های تلویزیونی و تولیدات فرهنگی – هنری هم باید در هنرمند که خود فی نفسه رسانه ای موثر بوده و هست، ایجاد انگیزه کرد تا بتواند با ذوق و هنر نهفته اش، آنچه که هدف است، تجلی ببخشد. وقتی رسانه ها از لحاظ مالی و اقتصادی بیشترین قشر تحت فشار این روزها هستند، چگونه خواهند توانست به مخاطبان القای انگیزه و باور به شکوفایی بدهند تا حال مخاطب خود را دگرگون کنند!
واقعیت این است که مدیران و کارکنان رسانه ها، بازیگر نیستند و نمی توانند نقش «خوشی» را بازی کنند، بلکه باید «خوشی» و «آرامش» را با پوست و گوشت و خون در خود و جامعه لمس کنند تا آنچه که در بطن دارند، با جان و دل فریاد بزنند. طبیعتا در پایان هر نوشتاری باید پیشنهاد سازنده و یا راهکاری ارائه داد که بتوان به حصول نتیجه کمک کرد، اما متأسفانه در شرایطی که قرار داریم، چیزی برای ارائه و راه حلی برای آنچه که موضوع این نوشتار هست، در چنته نیستوقت آن شد که سر خویش، من از غم شکنم - آهی از دل کشم و حلقهٔ ماتم شکنم
گر مراد دل من را ندهد این گردون - همه اوضاع جهان، یکسره در هم شکنم 
*دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت رسانه
رسانه ها چگونه می توانند حال خوب و زندگی بهتری را برای ما رقم بزنند؟!
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه