به پاسداشت از دریادار بایندُر تنب بخشی از ایران است


او را «بنیانگذار نیروی دریایی دوره معاصر ایران» می دانند؛ نیرویی که این روزها در تمامی جهان رد و نشان و در عرصه دریا، حرف ها برای گفتن دارد.  سی نیوز خبر داد که قرار است یک فیلم سینمایی به نام «بایندر» ساخته شود. این فیلم سینمایی که مورد حمایت نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی و برخی از فعالان حوزه دریا قرار گرفته است، با تمرکز بر نام بایندر، بخشی از خدمات و افتخارات بایندر و نیروی دریایی را روایت کند. در این باره مشتاق شدیم با جستجو در منابع، کمی بیشتر در باره بایندر بدانیم. در باره فرزندی از خاک پاک ایران و از طایفه غیور بایندر:
شرح حال
شهید غلامعلی بایندر در ۲۳ آذر ۱۲۷۷ در تهران‌ متولد شد. پدرش‌ علی‌اکبرِ دبیر دربار از طایفه مشهور بایندر است‌.
 بایندر در نوجوانی‌ وارد مدرسه دارالفنون‌ شد و تحصیلات‌ عمومی‌ را طی‌ کرد و دوره مخصوص‌ مهندسی‌ آنجا را هم‌ به‌ پایان‌ رساند؛ آنگاه‌ در ۱۲۹۶شمسی‌ وارد مدرسه نظام‌ مشیرالدوله‌ شد و پس‌ از ۳ سال‌ با درجه ستوان‌ دومی‌ به‌ خدمت‌ ارتش‌ درآمد.
اعزام به مأموریت‌ جنگی‌
به‌ عنوان‌ نخستین‌ مأموریت‌ جنگی‌، در ۱۳۰۰ش‌ به‌ مازندران‌ فرستاده‌ شد و چون‌ در اردوی‌ عملیاتی‌ تنکابن‌ از خود رشادت‌ نشان‌ داد، به‌ اخذ مدال‌ طلا نائل‌ گردید. 
 ظاهراً مأموریت‌ دوم‌ او پیوستن‌ به‌ اردوی‌ گیلان‌ به‌ منظور مقابله‌ با قوای‌ میرزا کوچک‌خان‌ بود که‌ ۷ ماه‌ به‌ درازا کشید. در همین‌ زمان‌ نظام‌ قدیم‌ منحل‌، و ارتش‌ جدید تشکیل‌ شد و بایندر با درجه ستوان‌ دومی‌ در تشکیلات‌ جدید به‌ خدمت‌ پرداخت‌ و رسته توپخانه‌ را برگزید. وی‌ اندکی ‌بعد همراه‌ سرهنگ امان‌الله‌ جهانبانی‌ برای‌ سرکوب‌ اسماعیل‌ آقا سمیتقو به‌ آذربایجان‌ غربی‌ شتافت‌ و در نبرد با او شجاعت‌ بسیار از خود نشان‌ داد، چنانکه‌ به‌ پیشنهاد تیمسار جهانبانی‌ موفق‌ به‌ اخذ نشان‌ «ذوالفقار ۴» گردید که‌ در آن‌ زمان‌ معمولاً به‌ افراد جوانی‌ همانند او داده‌ نمی‌شد. 
 تکمیل‌ تحصیلات‌ نظامی‌
در خرداد ۱۳۰۲ بایندر برای‌ ادامه تحصیلات‌ و فرا گرفتن‌ فنون‌ جدید نظامی‌ در رسته توپخانه‌ عازم‌ فرانسه‌ شد و در دانشکده توپخانه «پواتیه‌» به‌ آموختن‌ پرداخت‌ و ضمناً دوره تکمیلی‌ توپخانه «فونتن‌ بلو» را نیز گذراند و در مهر ۱۳۰۴ به‌ ایران‌ بازگشت‌ و زیرنظر سرتیپ‌ یزدان‌پناه‌ فرماندهی‌ آتش‌بار توپخانه‌ را عهده‌دار شد. 
 در ۱۳۰۷ش‌ برای‌ دومین‌ بار، به‌ منظور تکمیل‌ تحصیلات‌ نظامی‌ به‌ فرانسه‌ رفت‌ و در دانشگاه‌ جنگ‌ به‌ تحصیل‌ پرداخت‌ و همزمان‌ معاونت‌ سرپرستی‌ دانشجویان‌ ایران‌ در اروپا را برعهده‌ گرفت‌ و تا پایان‌ اقامتش‌ در آنجا (۱۳۰۹ش‌) همین‌ سمت‌ را داشت‌. 
وی‌ در ۱۳۰۹ش‌ معاون‌ هنگ‌ توپخانه کوهستانی‌ و کفیل‌ فرماندهی‌ همان‌ هنگ‌ شد. در زمانی‌ که‌ دولت‌ ایران‌ ساخت‌ نخستین‌ ناوهای‌ جنگی‌ را به‌ ایتالیا سفارش‌ داد، بایندر به‌ سرپرستی‌ گروهی‌ از نظامیان‌ در اواخر سال‌ ۱۳۰۹ یا اوایل‌ ۱۳۱۰ش‌ رهسپار ایتالیا شد تا هم‌ دوره‌های‌ لازم‌ را ببیند و هم‌ بر ساخت‌ کشتیها نظارت‌ کند. افراد تحت‌ فرماندهی‌ او در رشته‌های‌ مختلف‌ مربوط به‌ ناوهای‌ جنگی‌ در چند شهر ایتالیا به‌ تحصیل‌ پرداختند. 
 وی‌ پس‌ از بازگشت‌ به‌ ایران‌ در ۱۳۱۰ش‌ به‌ سمت‌ کفیل‌ فرماندهی‌ نیروی‌دریایی‌جنوب‌ منصوب‌، و عازم‌ آنجا شد. 
 خدمات و مقامات
از مأموریت های‌ مهم‌ بایندر در این‌ منصب‌ سفر به‌ جزیره تنب‌ همراه‌ با گروهی‌ از افراد نیروی‌ دریایی‌ در ۱۳۱۳ش‌/۱۹۳۴م‌ بود. او ضمن‌ بازدید از آن‌جا رسماً به‌ مقامات‌ نیروی‌ دریایی‌ انگلیس‌، مستقر در تنب‌ اعلام‌ کرد که‌ این‌ جزیره‌ بخشی‌ از ایران‌ است‌؛ وی‌ با این‌ کار موجبات‌ نگرانی‌ و اعتراض‌ وزارت‌ خارجه بریتانیا را فراهم‌ آورد. 
بایندر در ۱۳۱۳ش‌ به‌ درجه ناخدا دومی‌، و در ۱۳۱۵ش‌ به‌ درجه ناخدا یکمی‌، و در ۱۳۱۹ش‌ به‌ دریاداری‌ رسید. 
 دوران‌ خدمت‌ بایندر در نیروی‌ دریایی‌، با کوشش‌ها و تلاش‌های‌ مجدانه او برای‌ سازمان‌دهی‌ این‌ نیرو همراه‌ بود. وی‌ در جنوب‌ ناوگانی‌ مرکب‌ از دو ناو ۷۵۰ تنی‌ ایتالیایی‌ و ۴ ناو ۵۰۰ تنی‌ و هزار ملوان‌ در مقر نیروی‌ دریایی‌ خرمشهر تحت‌ فرماندهی‌ داشت‌. به‌ علاوه‌، مقارن‌ با شروع‌ جنگ‌ جهانی‌، فرماندهی‌ بخشی‌ از لشکر ششم‌ خوزستان‌ هم‌ به‌ او سپرده‌ شد و او با همکاری‌ فرماندهی‌ نظامی‌ محلی‌ استحکامات‌ گسترده‌ای‌ در اطراف‌ خرمشهر احداث‌ کرد. 
شهادت در خرمشهر
با حمله متفقین‌ به‌ ایران‌ و یورش‌ نیروهای‌ دریایی‌ انگلستان‌ به‌ سواحل‌ جنوبی‌، بایندر به‌ مقابله جدی‌ با آنان‌ پرداخت‌ و در روزهای‌ جنگ‌ مرتب‌ به‌ پاسگاه‌های‌ مرزی‌ سرکشی‌ می‌کرد، تا آنکه‌ در سوم‌ شهریور ۱۳۲۰ وقتی‌ که‌ در یکی‌ از پاسگاه‌های‌ خرمشهر به‌ سر می‌برد، مورد حمله‌ قرار گرفت‌ و همراه‌ با یکی‌ از همکارانش‌ به‌ نام‌ سروان‌ مکری‌نژاد کشته‌ شد. 
 چند روز پس‌ از شهادت‌ وی‌، برادرش‌ ناو سروان‌ یدالله‌ بایندر که‌ مسئولیت‌ کفالت‌ فرماندهی‌ نیروی‌ دریایی‌ در دریای‌ خزر را بر عهده‌ داشت‌، نیز بر اثر بمباران‌ نیروهای‌ شوروی‌ کشته‌ شد. 
مطالعات و آثار
دریادار بایندر با توجه‌ به‌ اقامت‌ چند ساله‌ در کشورهای‌ اروپایی‌ به‌ زبان‌های‌ انگلیسی‌، فرانسه‌، ایتالیایی‌ و ترکی‌ تسلط داشت‌ و به‌ این‌ زبان‌ها به‌ خوبی‌ تکلم‌ می‌کرد.
 وی‌ مردی‌ اهل‌ مطالعه‌ و تحقیق‌ و نویسنده‌ بود. در ایام‌ اقامتش‌ در جنوب‌ به‌ تحقیقات‌ و مطالعات‌ قابل‌ توجهی‌ درباره خلیج‌ فارس‌ دست‌ زد که‌ نتایج‌ برخی‌ از آن‌ها را بعداً منتشر کرد.
آثار مکتوب‌ بایندر عبارتند از: ۱. نقشه خلیج‌ فارس‌ (تهران‌، ۱۳۱۰ش‌)؛ ۲. خلیج‌ فارس‌ (خرمشهر، ۱۳۱۷ش‌)؛ ۳. جغرافیای‌ خلیج‌ فارس‌ (تهران‌، ۱۳۱۹ش‌)؛ ۴. اصول‌ دریانوردی‌؛ ۵. آیین‌نامه‌های‌ توپخانه‌ در ۶ جلد؛ ۶. راهنمای‌ ناوی‌؛ ۷. مقالاتی‌ در مجله ارتش‌؛ ۸. دستور تیر توپخانه سبک‌؛ ۹. آیین‌نامه مشق‌ پای‌ توپ‌ کوهستانی‌، و چند اثر دیگر (خانبابا مشار، ج۴، ص۷۱۵-۷۱۶؛. 
نکته:
قصه جزایر ایرانی که به دلیل موقعیت خاص، مورد توجه کشورهای دیگر هستند، قصه طولانی است و البته هر جا که پای خیانت دولتی ها در میان نبوده، غیرت فرزندان این آب و خاک، مانع از جدایی پاره ای از تن وطن شده است. بحرین که یکی از جزایر ایران بود با خیانت مسلم و کثیف محمدرضا پهلوی از ایران جدا شد و کشورهای حاشیه خلیج با حمایت دشمنان دیرینه ایران، به جزایر دیگر از جمله تنب، چشم دارند. در داستان زندگی بایندر می بینیم که غیرت فرزندان ایران همواره و همیشه پای حفظ سرزمین ایران بوده و هست و خواهد بود.  
به پاسداشت از دریادار بایندُر تنب بخشی از ایران است
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه