درياهاي غريب افتاده و بدون پشتوانه افكارعمومي؛ اقتصادسرآمد گزارش می دهد
5800 كيلومتر ساحل بيغوله
گروه دريامحور - ايرج گلشني - از قديمالايام چنين بوده كه هر كس، غريب بود و پشت و پناهي نداشت، توسري خور اين و آن ميشد تا جايي كه ضربالمثلهاي فراواني براي غربت و غم غريبي در ادبيات ايرانيان ساخته شد.
خدا كند هيچوقت غربت نبيني
الهي كه غم غريبي نگيري
اگر شير و شكر غربت بنوشي، به مانند گدايي وطن نيست
و...
اما بيچاره درياهاي ايران! هيچكدام از اين دعاها به ناف درياهاي ايران بند نشد و درياهاي ايران به غم غريبي و بيكسي دچار شدهاند تا جايي كه يك نفر از آن دور ميآيد و اقتصاد و توسعه دريا را دوست ندارد و ميگويد من نميپسندم و طومار توسعه دريامحور را در هم ميپيچيد و هيچكس هم هيجچيزي نميگويد. اين دقيقا همان غم غريبي است. همان بيكسي و تنهايي است كه هر كس از راه ميرسد، لگدي به او ميزند و ميرود!
افكار عمومي كجاست؟
پديدهها با افكار عمومي رشد و نمو پيدا ميكنند و يا به قهقرا ميروند. اگر افكار عمومي از يك پديده پشتيباني كند، كسي جرات نميكند نسبت به آن بيمحلي كند. جرات نميكند تصميمهاي عجولانه بگيرد يا سخنان سخيف به زبان براند.
اگر افكار عمومي حامي يك موضوع باشد، مسئولاني كه باري به هر جهت به مسئوليتي ميرسند، جرات نميكنند كج به آن پديده نگاه كنند؛ اما امان از بيكسي. اي امان از بيكسي.
درياهاي غريب ايران
به هر جاي دنيا كه نگاه كنيد، دريا در اوج قرار دارد و خشكي همواره در پايين دست درياست. زيباترين و با شكوهترين شهرها در كنار دريا ساخته شدهاند و اصليترين نماد يك كشور مدرن و پيشرفته درست كنار درياست؛ اما كنار درياي ايران بيغوله است. شهرهاي مملو از فقر جمعيت و جمعيت فقير. آدمهايي كه صورت سوخته و دستهاي تركترك دارند. كساني كه لباسهاي مندرس و كهنه به تن دارند. اينها شدهاست نماد دريايي ايرانيان!
حسرت گذشتههاي دور
روزگاري در تاريخ حك كردهاند كه ايرانيان سلطان بلامنازع دريا بودند. هزاران كشتي با كاپيتانهاي پرهيبت و هزاران ملوان
كارآزموده؛ طوري بودند كه كسي جرات نميكرد به درياهاي ايران كج نگاه كند و توسعه دريايي ايرانيان را نپسندد. چشمش را در ميآوردند.
ملكه آرتيمس، فرمانده نيروي عظيم امپراتوري بيحد و مرز ايرانيان است. چنين سابقه باشكوهي، نشان ميدهد كه ما توانستهايم، پس دوباره بايد بتوانيم. اما به شرطي كه مسئولان بودجه به دست، مانند آن دلاوران شمشير به دست، عشق و علاقه داشته باشند و براي دريا، بهترينها را بپسندند تا حسرتهاي گذشتههاي دور به واقعيت روز و افتخار نسلهاي آينده تبديل شود.
مسئولان دريايي
در بخش بزرگي از دولت سيزدهم-مانند دولتهاي قبلي و قبلي و قبلي- مسئولاني هستند كه مسئولند اما احساس مسئوليت ندارند. مسئولند اما تخصص دريايي ندارند. دريا را نميفهمند. دريا را درك نميكنند. شناخت مفيدي از اقتصاددرياپايه ندارند. تخصص آنها خشك و خشكيگراست. آنها ياد گرفتهاند ذوب آهن را در دل كوير تصور كنند. صنعت فولاد را در خشكي ميفهمند. صنايع آب بر را در كنار دريا درك نميكنند. اصلا دقت ندارند كه در جهان پيشرفته امروز چه خبر است و دريا تا كجاي اقتصاد و فرهنگ آنها پيش رفته است، حال اين مسئولان كه به ضرب و زور يك برگه كاغذ، حكم مسئوليت گرفتهاند و اگر آن كاغذ به هر دليلي پاره شود، ديگر هيچ نيستند؛ مگر اين كه برگه حكم ديگري آنها را زنده كند، اينها ميخواهند توسعه ملي يك اقتصاد كلان و سرنوشتساز را به نتيجه برسانند؟
تجديد نظر كنيد
سالهاست سخنان عطرآگين و دقيق مقام عظماي ولايت در باره توسعه دريا و حوزه مَكُران بر زمين مانده است. اين افتخار نيست؛ سرشكستگي است. سرشكستگي براي همه مسئولاني كه بر اساس اين سخنان سازمان و اداره ساختند و به ميز رياست رسيدند و انبوهي امكانات مردم بينوا در اختيارشان قرار گرفت و هيچ كاري نكردند و الان اگر شهامت كنيم بپرسيم چرا فرمان رهبر اجرا نشدهاست، قبليها پاسخگو نيستند و اكنونيها به گردن قبليها مياندازند و تمام!
راهكار روشن است: آقاي رئيس جمهور بايد در گماردن مسئولان دريايي تجديد نظر كند. اساسا با كدام منطق يك مدير يا مسئولي كه هيچ درك و تجربهاي از اقتصاددرياپايه ندارد و هيچ دانشي در باره دريا و ساحل ندارد، در باره طرحهاي دريايي نظر ميدهد؟ چه معنا دارد كه يك مدير خشكيگرا يك طرح دريايي را بپسندد يا نپسندد؟ مگر در مملكت قحطالرجال است كه يك مدير تكرار در تكرار ميشود؟ آيا در حوزه دريايي چند متخصص كاركشته در موارد مرتبط با اقتصاددرياپايه نداريم؟ آيا همه متخصصان دريايي در نيروي دريايي ارتش جمع شدهاند؟ در سياستهاي اقتصاددريامحور دولت سيزدهم چه خبر است؟ واقعا چه خبر است؟
اميدواريم رئيس جمهوري بيايد كه نگاه دقيق و معناداري به دريا داشته باشد، تا مسئولاني به كار بگمارد كه روح و روان و دانش دريايي دارند تا فرامين رهبر معظم انقلاب اجرا شود و مردم ايران به نواي دريايي كه حق مسلم آنهاست برسند.
و مردم ايران
كاش ميشد فرهنگدريايي را چنان توسعه داد كه مردم ايران نسبت به دريا غريب نباشند و دريا را بيكس رها نكنند. اگر بود همت و نظر بزرگ ملت عزير ايران در حمايت از دريا، اكنون ما هم شهرهاي بزرگي داشتيم كه مانند خارجيها به آن افتخار ميكرديم؛ نه 5800 كيلومتر ساحل بيغوله و فقير.
خدا كند هيچوقت غربت نبيني
الهي كه غم غريبي نگيري
اگر شير و شكر غربت بنوشي، به مانند گدايي وطن نيست
و...
اما بيچاره درياهاي ايران! هيچكدام از اين دعاها به ناف درياهاي ايران بند نشد و درياهاي ايران به غم غريبي و بيكسي دچار شدهاند تا جايي كه يك نفر از آن دور ميآيد و اقتصاد و توسعه دريا را دوست ندارد و ميگويد من نميپسندم و طومار توسعه دريامحور را در هم ميپيچيد و هيچكس هم هيجچيزي نميگويد. اين دقيقا همان غم غريبي است. همان بيكسي و تنهايي است كه هر كس از راه ميرسد، لگدي به او ميزند و ميرود!
افكار عمومي كجاست؟
پديدهها با افكار عمومي رشد و نمو پيدا ميكنند و يا به قهقرا ميروند. اگر افكار عمومي از يك پديده پشتيباني كند، كسي جرات نميكند نسبت به آن بيمحلي كند. جرات نميكند تصميمهاي عجولانه بگيرد يا سخنان سخيف به زبان براند.
اگر افكار عمومي حامي يك موضوع باشد، مسئولاني كه باري به هر جهت به مسئوليتي ميرسند، جرات نميكنند كج به آن پديده نگاه كنند؛ اما امان از بيكسي. اي امان از بيكسي.
درياهاي غريب ايران
به هر جاي دنيا كه نگاه كنيد، دريا در اوج قرار دارد و خشكي همواره در پايين دست درياست. زيباترين و با شكوهترين شهرها در كنار دريا ساخته شدهاند و اصليترين نماد يك كشور مدرن و پيشرفته درست كنار درياست؛ اما كنار درياي ايران بيغوله است. شهرهاي مملو از فقر جمعيت و جمعيت فقير. آدمهايي كه صورت سوخته و دستهاي تركترك دارند. كساني كه لباسهاي مندرس و كهنه به تن دارند. اينها شدهاست نماد دريايي ايرانيان!
حسرت گذشتههاي دور
روزگاري در تاريخ حك كردهاند كه ايرانيان سلطان بلامنازع دريا بودند. هزاران كشتي با كاپيتانهاي پرهيبت و هزاران ملوان
كارآزموده؛ طوري بودند كه كسي جرات نميكرد به درياهاي ايران كج نگاه كند و توسعه دريايي ايرانيان را نپسندد. چشمش را در ميآوردند.
ملكه آرتيمس، فرمانده نيروي عظيم امپراتوري بيحد و مرز ايرانيان است. چنين سابقه باشكوهي، نشان ميدهد كه ما توانستهايم، پس دوباره بايد بتوانيم. اما به شرطي كه مسئولان بودجه به دست، مانند آن دلاوران شمشير به دست، عشق و علاقه داشته باشند و براي دريا، بهترينها را بپسندند تا حسرتهاي گذشتههاي دور به واقعيت روز و افتخار نسلهاي آينده تبديل شود.
مسئولان دريايي
در بخش بزرگي از دولت سيزدهم-مانند دولتهاي قبلي و قبلي و قبلي- مسئولاني هستند كه مسئولند اما احساس مسئوليت ندارند. مسئولند اما تخصص دريايي ندارند. دريا را نميفهمند. دريا را درك نميكنند. شناخت مفيدي از اقتصاددرياپايه ندارند. تخصص آنها خشك و خشكيگراست. آنها ياد گرفتهاند ذوب آهن را در دل كوير تصور كنند. صنعت فولاد را در خشكي ميفهمند. صنايع آب بر را در كنار دريا درك نميكنند. اصلا دقت ندارند كه در جهان پيشرفته امروز چه خبر است و دريا تا كجاي اقتصاد و فرهنگ آنها پيش رفته است، حال اين مسئولان كه به ضرب و زور يك برگه كاغذ، حكم مسئوليت گرفتهاند و اگر آن كاغذ به هر دليلي پاره شود، ديگر هيچ نيستند؛ مگر اين كه برگه حكم ديگري آنها را زنده كند، اينها ميخواهند توسعه ملي يك اقتصاد كلان و سرنوشتساز را به نتيجه برسانند؟
تجديد نظر كنيد
سالهاست سخنان عطرآگين و دقيق مقام عظماي ولايت در باره توسعه دريا و حوزه مَكُران بر زمين مانده است. اين افتخار نيست؛ سرشكستگي است. سرشكستگي براي همه مسئولاني كه بر اساس اين سخنان سازمان و اداره ساختند و به ميز رياست رسيدند و انبوهي امكانات مردم بينوا در اختيارشان قرار گرفت و هيچ كاري نكردند و الان اگر شهامت كنيم بپرسيم چرا فرمان رهبر اجرا نشدهاست، قبليها پاسخگو نيستند و اكنونيها به گردن قبليها مياندازند و تمام!
راهكار روشن است: آقاي رئيس جمهور بايد در گماردن مسئولان دريايي تجديد نظر كند. اساسا با كدام منطق يك مدير يا مسئولي كه هيچ درك و تجربهاي از اقتصاددرياپايه ندارد و هيچ دانشي در باره دريا و ساحل ندارد، در باره طرحهاي دريايي نظر ميدهد؟ چه معنا دارد كه يك مدير خشكيگرا يك طرح دريايي را بپسندد يا نپسندد؟ مگر در مملكت قحطالرجال است كه يك مدير تكرار در تكرار ميشود؟ آيا در حوزه دريايي چند متخصص كاركشته در موارد مرتبط با اقتصاددرياپايه نداريم؟ آيا همه متخصصان دريايي در نيروي دريايي ارتش جمع شدهاند؟ در سياستهاي اقتصاددريامحور دولت سيزدهم چه خبر است؟ واقعا چه خبر است؟
اميدواريم رئيس جمهوري بيايد كه نگاه دقيق و معناداري به دريا داشته باشد، تا مسئولاني به كار بگمارد كه روح و روان و دانش دريايي دارند تا فرامين رهبر معظم انقلاب اجرا شود و مردم ايران به نواي دريايي كه حق مسلم آنهاست برسند.
و مردم ايران
كاش ميشد فرهنگدريايي را چنان توسعه داد كه مردم ايران نسبت به دريا غريب نباشند و دريا را بيكس رها نكنند. اگر بود همت و نظر بزرگ ملت عزير ايران در حمايت از دريا، اكنون ما هم شهرهاي بزرگي داشتيم كه مانند خارجيها به آن افتخار ميكرديم؛ نه 5800 كيلومتر ساحل بيغوله و فقير.

ارسال دیدگاه
عناوین این صفحه
-
گسترش روابط ایران و عمان به نفع هر دو کشور است
-
5800 كيلومتر ساحل بيغوله
-
ضرورت ایجاد سازمان نظام مهندسی كشتيسازي در ایران
-
اقتصاد ليبرال يا اقتصاد اسلامي؟
-
راه اندازی سفرهای منظم هفتگی از انزلی به روسیه
-
برای دستیابی به اهداف تحولی آبزی پروری باید با مدیریت بهتر اقدام کنیم
-
ساخت اسکله خورخان با ۶۹ درصد پیشرفت فیزیکی مطالبه مهم مردم بندر دیر
-
اجرای موفق پروژه تعویض انرژی چین جرثقیلهای کانتینری(ترولی ترانستینرZPMC2)
اخبار روز
-
۳۳۸۳ کامیون بارگیری و خارج شد
-
پیشگامی گروه پاسارگاد در توسعه انرژی خورشیدی
-
ادمیرال برگزبده سومین اجلاس برند برتر مسولیت اجتماعی شد
-
انضباط مالی و هوش مصنوعی، اولویت های بانک ملی ایران در سال ۱۴۰۴
-
پرداخت ۲۸۶۰ فقره وام ازدواج و فرزندآوری در فروردین ۱۴۰۴
-
درآمد عملیاتی ۱۶ هزار میلیارد تومانی بانک پاسارگاد در فروردین ۱۴۰۴
-
تسریع در اجرای طرح آبرسانی زیاران به بیلقان برای تامین آب البرز و تهران
-
امضای تفاهم نامه گروه فولاد مبارکه با مدیر عامل ارشد بانک سپه
-
اسپاد دریا پایا از نیروهای امدادی و آسیبدیدگان بندر حمایت کرد
-
نیروگاههای برقآبی شرکت آب و نیرو عامل کاهش خاموشیها
-
رییس جمهور: وضعیت فعلی مدیریت بنادر پذیرفتنی نیست
-
کمکرسانی نیروی دریایی ارتش به مصدومان بندر شهید رجایی
-
قشم در کنار بندرعباس؛ اعلام همبستگی و پشتیبانی عملیاتی از سوی بندر کاوه
-
عیادت وزیر راه و شهرسازی از مصدومان حادثه انفجار بندر شهید رجایی در بیمارستان نیروی دریایی ارتش
-
تکذیب اظهارات منتسب به مدیرکل بنادر و دریانوردی هرمزگان درباره حادثه بندر شهید رجایی
-
از سرگیری عملیات بندری در بندر شهید رجایی
-
آمادگی کامل نیروی دریایی ارتش برای مدیریت بحران حادثه بندر شهید رجایی
-
بورس انرژی مرجع قیمتگذاری سوخت کشتیها شد
-
کسب رتبه اول بهرهوری بخش آب کشور توسط شرکت آب و نیرو
-
افتتاح نیروگاه خورشیدی 10 مگاواتی صندوق ذخیره فرهنگیان توسط وزیر آموزش و پرورش