نقش نداجا در تأمین امنیت تجارت دریایی و اقتصاد دریاپایهی کشور
گروه دریاپایه - حسن اکبریان - پس از پایان جنگ جهانی دوم، خلیج فارس نقش بسیار مهمی در اقتصاد جهان پیدا کرد. با پیدایش انقلاب صنعتی، نفت عنصر تأثیرگذاری در پیشرفت و تکنولوژی به حساب میآمد. شرکتهای عظیم نفتی اروپایی و آمریکایی با توجه به ضعف کشورهای این منطقه، به دنبال تسلط بر منابع نفتی و دستیابی به سودهای کلان و هنگفت بودند.
حسن اکبریان، دانشجوی دکترا مهندسی برق- مخابرات، مدیریت تربیت، آموزش و پژوهش ناوگان شمال نیروی دریایی ارتش در مقاله ای به روزنامه دریایی اقتصادسرآمد نوشت: با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمن 57، کشورهای استثمارگر غربی نسبت به تأمین منافع اقتصادی خود از ذخایر عظیم نفت وگاز وموقعیت استراتژیک ایران احساس خطر نمودند. بنابراین این کشورها تلاش نمودند تا با ایجاد تنش و درگیری در منطقه، نفوذ خود را افزایش دهند و تأمین امنیت اقتصاد نفتی و تجارت دریایی منطقه را بیش از پیش وابسته به خود کنند. پس از دیدار برژینسکی با صدام حسین در مرز اردن -عراق و حمایت از هجوم سراسری ارتش عراق علیه ایران، جنگ تحمیلی در 31 شهریور 1359 شروع شد. با شروع جنگ تحمیلی، عراق به دنبال مسدود کردن اروند و غیر قابل استفاده شدن بندر خرمشهر بود. از سوی دیگر بنادر شهید باهنر و بوشهر و همچنین بندر امام خمینی(ره) مورد حمله دشمن قرار گرفتند. در چنین موقعیتی، نیروی دریایی راهبردی ارتش با اجرای عملیاتهای متوالی در همان ماههای اول جنگ، ضمن القای برتری نظامی بلامنازع خود در دریا، موجب استمرار صادرات نفت از پایانههای نفتی کشور و تأمین امنیت کشتیهای عبوری تحت حمایت جمهوری اسلامی ایران در منطقه گردید. با این اقدامات، با وجود تهدیدات مختلف، چرخه اقتصاد دریاپایه کشور که تأمین کننده نیازهای اساسی مردم بود، با همت دریادلان بدون کوچکترین خللی به چرخش خود ادامه داد که کمک بسیار بزرگی جهت پیروزی نهایی در جنگ تحمیلی 8 ساله بوده است.
با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، امکان دسترسی قردتهای خارجی به منابع و ذخایر عظیم انرژی محدود گردید. با روی کار آمدن حکومتی مستقل در ایران، خشم استکبار جهانی به ویژه آمریکا برانگیخته شد، زیرا علاوه بر سرنگونی رژیم شاهنشاهی که حافظ منافع آنان در منطقه ی خاورمیانه محسوب می شد، عمدتا با سیاست استقلال جویانه و نفی سلطهی شرق و غرب، منافع بین المللی آمریکا را به خطر میانداخت. با اشغال سفارت امریکا در ایران، ایالات متحده در یک غافلگیری سیاسی گرفتار شد که تبعات فراوانی برای وی داشته و علیرغم فشارهای سیاسی و تبلیغات گسترده ی جهانی، نتوانست از این وضعیت خارج شود. درنهایت مجبور به اجرای عملیات طبس در پنجم اردیبهشت سال 1359 برای آزادی گروگانهای خود گردید که آن هم با شکست مواجهه گردید. پس از ناکامی در عملیات طبس، به منظور تحت فشار قرار دادن ایران، ایالات متحده کودتای نوژه را با همکاری تعدادی از عوامل داخلی طرحریزی نمود که با عدم موفقیت روبرو شد. با ناموفق بودن این قبیل عملیاتهای خرابکارانه و سلسله شکستهای متعددی که آمریکا و متحدانش به منظور از بین بردن انقلاب نوپای مردمی متحمل شدند، موجب گردید که ایالات متحده و متحدانش به فکر ایجاد یک غائله ی مرزی و تنش با یک همسایه قدرتمند برای ایران افتادند و با اتکا به این نظریه که با توجه به اوضاع سیاسی داخلی و توان نیروهای مسلح ایران، می توان با بهره گیری از دستنشاندههای خود در منطقه و اجرای یک جنگ نیابتی، به اهداف خود بدون کوچکترین تلفات نیروهای خودی دست یابد و با این کار فشارهای سیاسی، اقتصادی، نظامی و اجتماعی فراوانی را بر دولت نوپای ایران وارد کند و بدین طریق تمام خواستههای خود را در کوتاهترین زمان عملی کند (عزیزی، 1398: 38).
از این رو طرح حمله ی نظامی به ایران در دستور کار متخصصان و کارشناسان سیاسی و نظامی آمریکا قرار گرفت. صدام حسین - رییس جمهور عراق - با علم به راه حل نظامی آمریکا، همواره با طرح ادعاهای واهی مبنی بر حاکمیت بر اروندرود و استرداد جزایر سه گانه، خود را به عنوان کاندیدای حملهی نظامی در منطقه مطرح مینمود و برای جلب اعتماد امریکا، شرایط سیاسی و اقتصادی و نظامی خود را به نحو مطلوبی بهبود بخشید. وزارت امور خارجه عراق در 26 شهريور 1359 ه .ش/ 17 دسامبر 1977 م. طي يادداشتي قرارداد 1975 الجزاير را لغو و صدام با ادعاي حاكميت مطلق عراق بر اروندرود، آن را در برابر دوربين هاي تلويزيوني پاره كرد و در 31 شهريور 1359 ه .ش/ 22 دسامبر 1980 م. با حملات هوايي و زميني ارتش عراق به خاك ايران جنگ عراق عليه ايران آغاز شد. اگرچه به ظاهر موضوع اختلافات مرزي به عنوان دليل اصلي تجاوز عراق به خاك ايران محسوب ميگردد، اما عراق با حمله به ايران اين رويا را در سر ميپروراند كه عراق را به عنوان قدرت برتر خليج فارس مطرح نمايد. در واقع يكي از مهمترین مسائل مسبب شروع جنگ، تسلط بر خليج فارس بود. با پیروزی انقلاب اسلامی و تغییر توازن در بین کشورهای منطقه، عراق در خیال خود به دنبال استفاده از این فرصت تکرار نشدنی برای تصاحب قدرت بلامنازع منطقه در غیاب رقیبی قدرتمند به نام ایران بود تا پس از سقوط شاه، این برتری را در منطقه تثبیت نماید (اسدی طومار، 30:1387).
برخی از کارشناسان معتقدند عراق به دنبال تسلط بر اروندرود و خورموسی بوده تا با کنترل این دو ناحیه بتواند منطقه شمال خلیج فارس را برای ایران غیرفعال نماید. از طرفی صدام حسين خود را رهبر جریان پان عربيسم ميپنداشت و با این حربه به دنبال جلب رضایت ملتهای عرب در تهاجمات خود بوده و خود را در مسائلی که مربوط به جهان عرب در هر نقطهای از جهان اتفاق میافتاد مسئول میدانست. یکی از این مواردی که صدام بیجهت در آن مداخله نموده و بهانهای برای دشمنی با ایران قرا داده بود، مالكيت ایرا بر جزاير سهگانه ابوموسي، تنب بزرگ و تنب كوچك بوده و بطور رسمی (14 فروردين ماه 1359) در پيامي به كورت والدهايم، دبير كل وقت سازمان ملل متحد خواستار خروج بي قيد و شرط ايران از اين جزاير گردیده و رسماً اعلام نموده است که «جمهوري عراق اشغال غيره قانوني سه جزيره ي عربي را توسط ايران به رسمیت نمیشناسد». تسلط بر مناطق نفتخيز خوزستان از اهداف دیگر عراق در جنگ تحمیلی بوده و به همین دلیل بیشتر حملات عراق معطوف به این منطقه بوده است.
از آن جایی که اکثر منابع اقتصادي ايران از طريق خليج فارس تامين ميشد، عراق در صورت تصرف منطقهي خارك و بوشهر و همچنین اشغال خوزستان ميتوانست مرز دريايي خود را به ميزان زيادي گسترش داده و نفوذ دریایی خود را به راحتي در خليج فارس وسعت بخشد. با شروع جنگ تحمیلی ظرفیت بنادر خرمشهر وآبادان به دلیل اینکه در تیررس مستقیم نیروهای بعثی بود غیرقابل استفاده گردید. با غیرقابل استفاده شدن اسکلهها و لنگرگاههای بنادر حاشیه اروندرود وعدم وجود بنادر مناسب درخلیج فارس و دریای عمان (به دلیل طرحهای توسعه بنادر واسکلههای جنوبی کشور و راههای زمینی منتهی به آن ها) عمده تلاش تامین نیازمندیها و ارزاق عمومی و ضروری داخل کشور و اقلام مورد نیاز جبهه وجنگ در بندر امام خمینی متمرکز گردید.
کشتیهای ورودی و خروجی به خورموسی در تیررس موشکهای ساحل به دریا و موشکهای دریاپایه و هواپایه عراق قرار داشت. آسیب دیدن و متوقف ماندن کشتیها در این آبراه علاوه برایجاد محدودیت تردد در این کانال راهبردی و قطع خطوط مواصلاتی دریایی میتوانست در ابعاد مختلف نظامی، سیاسی و بویژه در اداره امور جنگ و امنیت ملی کشور تاثیر بسیار زیادی گذاشته و کشور را با بحران کمبود نیازمندی های عمومی مواجه نماید.
حسن اکبریان، دانشجوی دکترا مهندسی برق- مخابرات، مدیریت تربیت، آموزش و پژوهش ناوگان شمال نیروی دریایی ارتش در مقاله ای به روزنامه دریایی اقتصادسرآمد نوشت: با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمن 57، کشورهای استثمارگر غربی نسبت به تأمین منافع اقتصادی خود از ذخایر عظیم نفت وگاز وموقعیت استراتژیک ایران احساس خطر نمودند. بنابراین این کشورها تلاش نمودند تا با ایجاد تنش و درگیری در منطقه، نفوذ خود را افزایش دهند و تأمین امنیت اقتصاد نفتی و تجارت دریایی منطقه را بیش از پیش وابسته به خود کنند. پس از دیدار برژینسکی با صدام حسین در مرز اردن -عراق و حمایت از هجوم سراسری ارتش عراق علیه ایران، جنگ تحمیلی در 31 شهریور 1359 شروع شد. با شروع جنگ تحمیلی، عراق به دنبال مسدود کردن اروند و غیر قابل استفاده شدن بندر خرمشهر بود. از سوی دیگر بنادر شهید باهنر و بوشهر و همچنین بندر امام خمینی(ره) مورد حمله دشمن قرار گرفتند. در چنین موقعیتی، نیروی دریایی راهبردی ارتش با اجرای عملیاتهای متوالی در همان ماههای اول جنگ، ضمن القای برتری نظامی بلامنازع خود در دریا، موجب استمرار صادرات نفت از پایانههای نفتی کشور و تأمین امنیت کشتیهای عبوری تحت حمایت جمهوری اسلامی ایران در منطقه گردید. با این اقدامات، با وجود تهدیدات مختلف، چرخه اقتصاد دریاپایه کشور که تأمین کننده نیازهای اساسی مردم بود، با همت دریادلان بدون کوچکترین خللی به چرخش خود ادامه داد که کمک بسیار بزرگی جهت پیروزی نهایی در جنگ تحمیلی 8 ساله بوده است.
با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، امکان دسترسی قردتهای خارجی به منابع و ذخایر عظیم انرژی محدود گردید. با روی کار آمدن حکومتی مستقل در ایران، خشم استکبار جهانی به ویژه آمریکا برانگیخته شد، زیرا علاوه بر سرنگونی رژیم شاهنشاهی که حافظ منافع آنان در منطقه ی خاورمیانه محسوب می شد، عمدتا با سیاست استقلال جویانه و نفی سلطهی شرق و غرب، منافع بین المللی آمریکا را به خطر میانداخت. با اشغال سفارت امریکا در ایران، ایالات متحده در یک غافلگیری سیاسی گرفتار شد که تبعات فراوانی برای وی داشته و علیرغم فشارهای سیاسی و تبلیغات گسترده ی جهانی، نتوانست از این وضعیت خارج شود. درنهایت مجبور به اجرای عملیات طبس در پنجم اردیبهشت سال 1359 برای آزادی گروگانهای خود گردید که آن هم با شکست مواجهه گردید. پس از ناکامی در عملیات طبس، به منظور تحت فشار قرار دادن ایران، ایالات متحده کودتای نوژه را با همکاری تعدادی از عوامل داخلی طرحریزی نمود که با عدم موفقیت روبرو شد. با ناموفق بودن این قبیل عملیاتهای خرابکارانه و سلسله شکستهای متعددی که آمریکا و متحدانش به منظور از بین بردن انقلاب نوپای مردمی متحمل شدند، موجب گردید که ایالات متحده و متحدانش به فکر ایجاد یک غائله ی مرزی و تنش با یک همسایه قدرتمند برای ایران افتادند و با اتکا به این نظریه که با توجه به اوضاع سیاسی داخلی و توان نیروهای مسلح ایران، می توان با بهره گیری از دستنشاندههای خود در منطقه و اجرای یک جنگ نیابتی، به اهداف خود بدون کوچکترین تلفات نیروهای خودی دست یابد و با این کار فشارهای سیاسی، اقتصادی، نظامی و اجتماعی فراوانی را بر دولت نوپای ایران وارد کند و بدین طریق تمام خواستههای خود را در کوتاهترین زمان عملی کند (عزیزی، 1398: 38).
از این رو طرح حمله ی نظامی به ایران در دستور کار متخصصان و کارشناسان سیاسی و نظامی آمریکا قرار گرفت. صدام حسین - رییس جمهور عراق - با علم به راه حل نظامی آمریکا، همواره با طرح ادعاهای واهی مبنی بر حاکمیت بر اروندرود و استرداد جزایر سه گانه، خود را به عنوان کاندیدای حملهی نظامی در منطقه مطرح مینمود و برای جلب اعتماد امریکا، شرایط سیاسی و اقتصادی و نظامی خود را به نحو مطلوبی بهبود بخشید. وزارت امور خارجه عراق در 26 شهريور 1359 ه .ش/ 17 دسامبر 1977 م. طي يادداشتي قرارداد 1975 الجزاير را لغو و صدام با ادعاي حاكميت مطلق عراق بر اروندرود، آن را در برابر دوربين هاي تلويزيوني پاره كرد و در 31 شهريور 1359 ه .ش/ 22 دسامبر 1980 م. با حملات هوايي و زميني ارتش عراق به خاك ايران جنگ عراق عليه ايران آغاز شد. اگرچه به ظاهر موضوع اختلافات مرزي به عنوان دليل اصلي تجاوز عراق به خاك ايران محسوب ميگردد، اما عراق با حمله به ايران اين رويا را در سر ميپروراند كه عراق را به عنوان قدرت برتر خليج فارس مطرح نمايد. در واقع يكي از مهمترین مسائل مسبب شروع جنگ، تسلط بر خليج فارس بود. با پیروزی انقلاب اسلامی و تغییر توازن در بین کشورهای منطقه، عراق در خیال خود به دنبال استفاده از این فرصت تکرار نشدنی برای تصاحب قدرت بلامنازع منطقه در غیاب رقیبی قدرتمند به نام ایران بود تا پس از سقوط شاه، این برتری را در منطقه تثبیت نماید (اسدی طومار، 30:1387).
برخی از کارشناسان معتقدند عراق به دنبال تسلط بر اروندرود و خورموسی بوده تا با کنترل این دو ناحیه بتواند منطقه شمال خلیج فارس را برای ایران غیرفعال نماید. از طرفی صدام حسين خود را رهبر جریان پان عربيسم ميپنداشت و با این حربه به دنبال جلب رضایت ملتهای عرب در تهاجمات خود بوده و خود را در مسائلی که مربوط به جهان عرب در هر نقطهای از جهان اتفاق میافتاد مسئول میدانست. یکی از این مواردی که صدام بیجهت در آن مداخله نموده و بهانهای برای دشمنی با ایران قرا داده بود، مالكيت ایرا بر جزاير سهگانه ابوموسي، تنب بزرگ و تنب كوچك بوده و بطور رسمی (14 فروردين ماه 1359) در پيامي به كورت والدهايم، دبير كل وقت سازمان ملل متحد خواستار خروج بي قيد و شرط ايران از اين جزاير گردیده و رسماً اعلام نموده است که «جمهوري عراق اشغال غيره قانوني سه جزيره ي عربي را توسط ايران به رسمیت نمیشناسد». تسلط بر مناطق نفتخيز خوزستان از اهداف دیگر عراق در جنگ تحمیلی بوده و به همین دلیل بیشتر حملات عراق معطوف به این منطقه بوده است.
از آن جایی که اکثر منابع اقتصادي ايران از طريق خليج فارس تامين ميشد، عراق در صورت تصرف منطقهي خارك و بوشهر و همچنین اشغال خوزستان ميتوانست مرز دريايي خود را به ميزان زيادي گسترش داده و نفوذ دریایی خود را به راحتي در خليج فارس وسعت بخشد. با شروع جنگ تحمیلی ظرفیت بنادر خرمشهر وآبادان به دلیل اینکه در تیررس مستقیم نیروهای بعثی بود غیرقابل استفاده گردید. با غیرقابل استفاده شدن اسکلهها و لنگرگاههای بنادر حاشیه اروندرود وعدم وجود بنادر مناسب درخلیج فارس و دریای عمان (به دلیل طرحهای توسعه بنادر واسکلههای جنوبی کشور و راههای زمینی منتهی به آن ها) عمده تلاش تامین نیازمندیها و ارزاق عمومی و ضروری داخل کشور و اقلام مورد نیاز جبهه وجنگ در بندر امام خمینی متمرکز گردید.
کشتیهای ورودی و خروجی به خورموسی در تیررس موشکهای ساحل به دریا و موشکهای دریاپایه و هواپایه عراق قرار داشت. آسیب دیدن و متوقف ماندن کشتیها در این آبراه علاوه برایجاد محدودیت تردد در این کانال راهبردی و قطع خطوط مواصلاتی دریایی میتوانست در ابعاد مختلف نظامی، سیاسی و بویژه در اداره امور جنگ و امنیت ملی کشور تاثیر بسیار زیادی گذاشته و کشور را با بحران کمبود نیازمندی های عمومی مواجه نماید.
ارسال دیدگاه
عناوین این صفحه
-
«عایشه آباد» کوچک ترین روستای قشم میزبان چهارمین رویداد «قشم بوم»
-
حکمرانی باید روایتگر مسائل و چالش های نظام باشد
-
نقش نداجا در تأمین امنیت تجارت دریایی و اقتصاد دریاپایهی کشور
-
بپذیرید ایران کشوری دریایی است
-
تعیین مرجع تصمیمگیری اجرای طرحهای بخش گردشگری ساحلی و دریایی
-
بازاربورس منتظر روزهای بهتر دادوستد
-
عملیات ساخت شهرکهای ساحلی سال آینده آغاز میشود
-
نظام پایش بودجه اتاقها در اتاق ایران ایجاد میشود
-
ارائه تسهیلات دولتی به متقاضیان خرید قایقهای چهارزمانه
اخبار روز
-
تحریم و FATF مانع از رشد سرمایهگذاری خارجی است
-
رتبه نخست مستند سازی به روابط عمومی راه آهن رسید
-
رویارویی میرزا کوچک خان با متجاوزان انگلیسی، ارتش سفید تزاری و خیانت دولت
-
سفر مدیران 3 شرکت بورسی به امارات برای حضور در بلاک فرایدی دبی؟
-
مدیرعامل جدید شرکت توسعه و مدیریت بنادر و فرودگاه منطقه آزاد قشم منصوب شد
-
پرندگان آبگون در گالری کاف نمایش داده می شود
-
کتاب " چه، زندگی و جاودانگی یک چریک " اثر مهدی بیرانوند روژمان رونمایی شد
-
گزارش رسمی از کتاب داستان استقلال، نگاهی به تاریخ باشگاه تاج در صدا و سیما
-
ارتقای زیبایی بصری منطقه یک؛ رنگ آمیزی کافوها و جداول تا المان های شهری
-
انجمن مدیران روزنامه های غیردولتی خواستار لغو ابلاغیه عدم انتشار آگهیهای ثبتی در مطبوعات شد
-
برنامهها و راهبردهای سازمان تأمین اجتماعی در دوره مدیریتی جدید
-
ماجرای خودرو های دپو شده در پارکینگ ایرانخودرو دیزل چه بود؟
-
حضور پر قدرت ایران خودرو دیزل در نمایشگاه های تهران و تبریز
-
دعوت مدیرعامل راهآهن از کارشناسان فنی ریلی اسپانیا برای راهاندازی قطارهای پُرسرعت
-
گشایش همایش ملی صنعت گردشگری «هَمسنگار» در جزیره قشم
-
کتابخانه مجازی شهدای دولت و شهدای جزیره قشم رونمایی شد
-
رضایتمندی حداکثری فرماندهان و خدمه کشتیهای متردد به بندر امام(ره)
-
کتاب «داستان استقلال، نگاهی به تاریخ باشگاه تاج» اثر مهدی بیرانوند
-
انتصاب نماینده رئیس جمهور در هماهنگی اجرای سیاستهای کلی توسعه دریامحور
-
ایزوایکو نماد اقتصاد دریا محور است و باید نگاه ویژهای به آن شود