گفت و گوی  «روزنامه دریایی سرآمد» با یک پيشكسوت دريايي: 

حقوق دریانوردان ايران كمتر از كشورهاي  حاشيه خليج فارس 

آموزش نيروي كار براي كشتي و دريا  كار آساني نيست
​​​​​​​گروه فرهنگ دریا - ایرج گلشنی - از همان ابتداي گفت‌وگو، لهجه شيرين و زيباي آذريش، مرا كنجكاو كرد كه چگونه يك نفر از بلنداي كوه‌هاي آذربايجان به پهناي وسيع دريا مي‌رسد؟ 
کاپیتان «اسفنديار حاجي‌زاده» آذري است، يك عمر است كشتي‌بان است و در هواي دريا زندگي مي‌كند. مي‌گويد: سرباز كه شدم، مرا به جنوب فرستادند و همان باعث شد كه دريايي شوم و ديگر دل از دريا نكنم. دريا، از همه نظر كشش دارد و انسان را به سمت خودش مي‌كشد؛ به شرط اين كه به دريا نزديك شوي. دريا، اقتصاد دارد، تفريح دارد، سفره و غذاي سالم دارد و از همه مهم‌تر، تفاوت‌هاي زيادي با خشكي دارد كه اگر تجربه كنيد، ديگر نمي‌توانيد آن را رها كنيد.حاجي‌زاده از سال ۵۹ تا كنون دريايي است. نزديك به نيم قرن زندگي با دريا از او پيشكسوتي زبده و ماهر ساخته است و سخن گفتن با او كه لهجه شيرين آذري را با زيبايي دريا به هم آميخته است؛ لذت بخش است.
مي‌پرسم: بر اساس آن چه كه مسئولان ذي‌ربط منتشر كرده‌اند، ما در حوزه نيروي متخصص حداقل ۴۶۰۰ نفر كمبود داريم و با افزودن ساير مشاغل و مهارت‌ها در عرصه كشتي و مسائل مرتبط با آن، به زعم آقاي پل مه- دبيركل انجمن كشتيراني و خدمات وابسته- بيش از ۱۶ هزار نفر نيروي كار ماهر كه بتوانند در عرصه كشتي و دريا شروع به كار كنند، كمبود داريم؛ به نظر شما تامين اين نيروي انساني چقدر زمان مي‌خواهد؟

نيروي كار براي كشتي و دريا  كار
 آساني نيست
از دور به پل‌مه سلامي مي فرستد و با تاييد سخن وي مي‌گويد: تامین و تربیت نيروي كار براي كشتي و دريا، كار آساني نيست. بستگي به خيلي چيزها دارد؛ به خصوص به انگيزه و توان فرد. مثلا افرادي كه از هند مي‌آيند، تمام وقت و توان خود را مي‌گذارند و بعد از يك‌سال به مهارت مناسب مي‌رسند و سپس عرشه كشتي‌هاي كوچك را رها كرده و به سمت اقيانوس‌پيماها مي‌روند. اما ساير افرادي كه انگيزه قوي ندارند، بعد از مدتي كم مي‌آورند.مي‌گويم: آيا بخش آموزش‌كده‌اي و دانش‌كده‌اي مي‌تواند نيروي ماهر تربيت كند و آموزش دهد؟ نظرش بر اين است كه اگر شرايط آموزش به معناي واقعي فراهم شود، كاملا ممكن است و برخي آموزش‌كده‌ها بسيار موفق عمل كرده‌اند. اگر درس‌ها نظري و عملي باشند و براي مثال، وقتي در باره موتور كشتي درس مي‌دهند، آن‌جا موتور كشتي هم باشد و دانش‌جويان مستقيم با موتور كاركنند و كارآموزي داشته باشند؛ به طور طبيعي انسان‌هاي ماهري خواهند شد و مستقيم مي‌توانند در كشتي‌ها وارد كار شوند؛ اما اگر چنين نباشد، يك مدرك تحصيلي صرف نمي‌تواند موتور كشتي را تعمير كند. 

برای تامین نيروي انساني حوزه دريا به سال‌ها وقت نياز داريم
مي‌گويم: با اين توضيح، به نظر مي‌رسد كه به اين زودي‌ها نمي‌توان نيروي انساني حوزه دريا را تامين كرد و به سال‌ها وقت نياز داريم؛ زيرا اگر كيفيت آموز‌كده‌ها را كافي بدانيم، ظرفيت كمي آن‌ها جواب اين نياز را نمي‌دهد. چطور مي‌شود اين مساله را حل كرد. 
حاجي‌زاده مي‌گويد:‌ بخش مهمي از نيروي انساني كه در كشتي‌ها كار مي‌كنند، داراي تحصيلات آكادميك نيستند. اغلب كساني كه ما با آن‌ها كار مي‌كنيم، فقط يك كارت دريانوردي دارند و سپس باقي آموزه‌ها را به صورت تجربي از خود ما مي‌آموزند و بعد از مدتي به كارايي بالا مي‌رسند. اغلب اين نيروها بومي هستند و با دريا آشنايي و سازگاري كامل دارند. براي مثال، خود من هيچ‌وقت نيروي دانشگاهي نداشته‌ام و همه نفرات بومي بوده‌اند. طي اين سال‌ها تعدادي بازنشسته داشتم كه جاي آن‌ها را همين نيروهاي بومي به خوبي پر كردند و هيچ‌وقت كمبودي نداشته‌ام. مي‌پرسم: دليل به كار نگرفتن فارغ‌التحصيلان دانشگاهي چه بوده، آيا به كار و توانايي آن‌ها باور نداريد؟ با خوش‌رويي و خنده مي‌گويد: نه! مساله باور نيست؛ مساله اين است كه ما اصلا اين نيروها را نديده‌ايم. مراجعه‌اي به ما نداشته‌اند و شايد هدف‌شان كار در كشتي‌هاي بسيار بزرگ و اقيانوس‌پيماست و يا دليل ديگري دارد. به هر حال، ما متقاضي دانشگاهي براي استخدام نداشته‌ايم. آن‌ها حتما توانمند هستند و قابليت كار دارند؛ اما به دليل تعداد كم و يا هدف‌گذاري ديگر براي كارشان، به اين سمت نيامده‌اند. 
-از انگيزه‌هاي جوانان مي‌پرسم با توجه به اين كه رئيس سازمان بنادر و دريانوردي از جوانان خواسته كه به سمت آموزش‌هاي دريايي و كار در حوزه دريا بيايند. آيا در اطراف شما و در خانواده شما و اقوام و آشنايان، گرايش نوجوان‌ها و جوان‌ها به سمت دريا هست؟ 

گرايش به سمت دريا وفعاليت در مشاغل دريايي انگيزه‌اي ديده نمي‌شود
 از پسرش ياد مي‌كند كه در رشته تعمير موتور كشتي در حال تحصيل است. معلوم است كه پسر از پدر نشان دارد. اما مي‌گويد:
در ميان كل فاميل، حق با شماست؛ يعني گرايش به سمت دريا و كار در كشتي و فعاليت در مشاغل دريايي چندان انگيزه‌اي ديده نمي‌شود. 
مي‌پرسم دليل اين بي‌انگيزگي چيست؟ چرا محصل‌هاي ما رشته‌هاي مشخصي را هدف قرار مي دهند و مي خواهند پزشك و مهندس در خشكي بشوند اما كمتر شنيده مي‌شود كسي بخواهد كاپيتان كشتي يا دريانور شود. جوابش روشن است: مردم زياد از دريا و مشاغل دريايي با خبر نيستند. نوجوانان اطلاعات دريايي ندارند. اطلاعات كه نباشد، انگيزه هم نيست. اصلا ياد دريا نمي‌افتند. 

جاي خالي «فرهنگ‌سازي» براي دريا
حاجي‌زاده به جاي خالي «فرهنگ‌سازي» براي دريا اشاره مي‌كند و مي‌گويد: براي معرفي دريا و مشاغل دريايي كار خاصي نكرده‌ايم. دريا خلاصه مي‌شود در مردم سواحل و فقط ۷ استان از دريا خبر مستقيم دارند و با آن در ارتباط هستند و ساير استان‌ها كه اكثريت جمعيت در آن‌ها هستند، هيچ ربط و ارتباطي با دريا ندارند؛ مگر اين كه تعطيلات بشود و بروند تا ساحل. نوجوانان و جوانان از مشاغل دريايي بي‌خبرند و نمي‌دانند كه چگونه است و چه درآمدي دارد. 

حقوق نيروي انساني در ايران، كمتر از كشورهاي حاشيه خليج فارس است
يك نيروي كار هندي كه مي‌آيد، فقط يك كارت دريانوردي دارد و با حدود ۶۰ دلار قابل استخدام است. اين فرد، بعد از يك سال به قيمتي بالاي ۸۰۰دلار مي‌رسد. به طور كلي درآمد حوزه دريا مناسب است؛ هر چند كه قيمت كار نيروي انساني در ايران، كمتر از كشورهاي حاشيه خليج فارس است؛ اما به طور كلي مناسب است و مي‌تواند بهبود هم يابد؛ اما بايد به ياد داشته باشيم كه درآمد و پول، فقط يك بخش انگيزه است و نه همه آن. ما براي دريا نياز به فرهنگ‌سازي داريم تا مردم ما به سمت دريا و جوانان براي كار به سمت دريا گرايش پيدا كنند. 

حقوق دریانوردان ايران كمتر از كشورهاي  حاشيه خليج فارس 
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه