چرا آمریکا به اهدافش در منطقه نرسید

سردار سلیمانی و شکست استکبار در غرب آسیا


امپریالیستی آمریکا و قدرت‌های جهانی را در منطقه‌ی غرب آسیا فراهم کرد. آمریکا و متحدانش به‌ویژه بریتانیا که در سال ۲۰۰۳ به عراق حمله کردند، رویای روی کار آوردن رژیمی غرب‌گرا و سکولار را در این کشور در سر داشتند، امّا درایت و اقدامات سردار سلیمانی موجب ایجاد چالش‌های بزرگی برای تحقق سیاست‌های آمریکایی‌ها شد.سردار سلیمانی یکی از اسطوره‌های جهان اسلام است که به‌صورت خاص و ویژه اقدامات ایشان در راستای مقابله با استکبار جهانی در دوره‌ی حیاتش موجب شکست سیاست‌های امپریالیستی آمریکا در منطقه شد. بااین‌حال، هنگامی که با دستور ترامپ، سردار سلیمانی ترور شد، آمریکایی‌ها انتظار داشتند تا چالش‌های پیش روی سیاست‌های توسعه‌طلبانه‌ی آن‌ها برطرف شود؛ امّا شهادت سردار سلیمانی نه‌تنها چالش‌های پیش روی اهداف توسعه‌طلبانه‌ی آن‌ها را برطرف نکرد، بلکه در ابعاد متعدد و متفاوتی شکست‌های دیگری را برای آن‌ها رقم زد.
منطقه‌ی غرب آسیا به‌لحاظ اهمیت استراتژیک و اقتصادی که دارد، برای قدرت‌های جهانی منطقه‌ی حساس و حیاتی محسوب می‌شود. تقریباً از دوره‌ی مدرن و پیش از جنگ جهانی اوّل، قدرت‌های جهانی به‌ویژه قدرت‌های غربی تلاش کرده‌اند تا حضور خود را به‌صورت سیاسی، نظامی، دیپلماتیک، اقتصادی و فرهنگی در منطقه تثبیت کنند. با این ‌وجود، حضور قدرت‌های غربی در غرب آسیا برای مردمان بومی و ملت‌های منطقه توسعه، رفاه، پیشرفت و آبادانی به همراه نیاورد. ازاین‌رو، بسیاری از اندیشمندان و تحلیلگران مصائب و چالش‌های امروز غرب آسیا را نتیجه‌ی حضور و دخالت قدرت‌های غربی در این منطقه می‌دانند. ملت‌سازی مصنوعی، مرزبندی‌هایی که در آستانه‌ی جنگ جهانی اوّل طرح آن در غرب آسیا ریخته شد، ایجاد خرده‌هویت‌های نوین در قالب ملی‌گرایی‌های افراطی و مسائلی از این دست ریشه‌ی بروز تعارضات و منازعات در غرب آسیا محسوب می‌شوند. بااین‌حال، مسائل غرب آسیا تنها معطوف به گذشته نیست و دخالت قدرت‌های غربی به‌ویژه پس از جنگ جهانی دوم و پایان جنگ سرد با محوریت آمریکا در این منطقه فجایع گسترده‌ای را به‌دنبال داشته است. یکی از مهم‌ترین استراتژی‌ها و راهبردهای استکبار جهانی در منطقه‌ی غرب آسیا، جلوگیری از ظهور و یا تقویت جریانات و دولت‌های متعارض با نظام سلطه است که در این زمینه، استکبار جهانی رویکردهای چندگانه‌ی اطلاعاتی، اقتصادی، سیاسی و نظامی را دنبال می‌کند.وقوع انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، علاوه‌ بر اینکه رژیم متحد غرب را در ایران ساقط کرد، فصل نوینی را در معادلات قدرت در غرب آسیا گشود که بر اساس آن حرکات‌ و جریانات ضد نظام سلطه در سپهر منطقه‌ای با الهام از الگوی انقلاب اسلامی در ایران فعال شدند. گسترش و تعمیق این جریانات به‌صورت مشخص در تضاد با منافع قدرت‌های غربی در منطقه قرار داشت؛ ازاین‌رو، سیاست‌های نظام سلطه بر مبنای ایجاد زمینه‌ها و چالش‌های متعدد برای ایجاد بحران، چالش برای مبدأ صدور ایدئولوژی ضد نظام سلطه و استکبار جهانی (ایران) و همچنین ایجاد خلل در روند شکل‌گیری شبکه‌ی منطقه‌ای ضد نظام سلطه و استکبار جهانی تنظیم و اجرا شد. پس از حملات یازده سپتامبر، آمریکایی‌ها با سوءاستفاده از گفتمان مبارزه با تروریسم حضور خود را در غرب آسیا تقویت کردند و پس از وقوع حوادثی موسوم به بهار عربی بر فعالیت‌های خود در منطقه افزودند.بحرانی که به بهار عربی موسوم است، در جهان اسلام رخ داد و به منطقه‌ی غرب آسیا کشیده شد و به‌صورت مشخص در سوریه به یکی از کانونی‌ترین نقاط زنجیره‌ی شبکه‌ی ضداسرائیلی-آمریکایی متمرکز شد و قدرت‌های جهانی به‌ویژه آمریکایی‌ها در همان زمان آغاز بحران را اعلام کردند و گفتند حکومت اسد در سوریه باید ساقط شود. بحران و جنگ داخلی در سوریه به‌شدت گسترده شد به‌نحوی‌ که تحلیلگران و کارشناسان سقوط دمشق را پیش‌بینی کردند. بااین‌حال، معادلات قدرت و همچنین نبرد با تروریسم در منطقه‌ی غرب آسیا به‌ویژه در کشور سوریه به ‌نحو دیگری رقم خورد. سازمان‌دهی شبکه‌های امنیتی منطقه‌ای و دفاع از نظام سوریه در برابر تروریست‌های چندملیتی نیاز به رهبری خبره، شجاع، باتدبیر و دارای کاریزمای بالایی داشت. در این میان سردار سلیمانی بنا به ادعای رسانه‌های غربی، برخلاف تمایلات قدرت‌های بزرگ و نظام بین‌الملل توانست از طریق سازمان‌دهی ارتش سوریه و همچنین تمرکز شبکه‌ی ضد نظام سلطه در سوریه، نظام سوریه را در مقابل تروریست‌های چندملیتی محافظت کند. ناکامی در سرنگونی بشار اسد در سوریه و همچنین روی کار آوردن نظام متمایل به غرب در این کشور یکی از شکست‌های استراتژیک غرب در برابر تلاش‌های سردار سلیمانی در غرب آسیا بود.علاوه ‌بر این، پس از سال ۲۰۰۳ و حمله‌ی نظامی ائتلاف به رهبری آمریکا به عراق که منجر به سرنگونی صدام حسین شد، آمریکایی‌ها تلاش کردند تا نظامی سکولار متمایل به غرب را در عراق برپا کنند؛ امّا با وجود تلاش‌های آن‌ها به‌ویژه در دوران اشغال، دولت‌هایی روی کار آمدند که دارای وجه شیعی و متمایل به ایران بودند. علاوه ‌بر ‌این، تلاش‌های سردار سلیمانی در دوران اوج‌گیری حملات داعش در عراق برای بسیج مردمی در راستای مقابله با تروریست‌های تادندان‌مسلح موجب شد تا برخلاف تمایل آمریکایی‌ها و سیاست‌های آن‌ها، جمهوری اسلامی در عراق دست برتر را نسبت به آمریکا داشته باشد. حضور گسترده‌ی نیروهای حشدالشعبی در عرصه‌ی سیاست و حوزه‌ی دفاعی و امنیتی عراق برخلاف تمایل آمریکایی‌ها بود که سازمان‌دهی و هدایت آن‌ها با درایت سردار سلیمانی انجام می‌شد؛ امّا شکست آمریکایی‌ها زمانی کامل‌تر شد که نیروهای حشدالشعبی به‌عنوان نیروهای رسمی دفاعی عراق زیر نظر وزارت دفاع این کشور قرار گرفتند. روزنامه‌ی انگلیسی گاردین، در مطلبی در خصوص تحولات عراق در سال ۲۰۲۰ نوشت، قاسم سلیمانی شکست‌های متعددی را بر نیروهای آمریکایی در منطقه‌ی غرب آسیا خصوصاً در عراق وارد کرده است.
ادامه در صفحه 2
سردار سلیمانی و شکست استکبار در غرب آسیا
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه