راه اندازی کریدورهای جدید در منطقه،« اقتصادسرآمد» بررسی کرد

ایران در محاصره کریدورها

گروه ترانزیت دریا- امید متین- وضعیت ایران به عنوان کشوری با خصیصه ژئوپلیتیک در معرض خطر است. زمانی این خصیصه اهمیت دارد که سرزمین ایران از نقطه نظر سیاسی-اقتصادی، نبض بین قاره ها باشد و اگر این مزیت از دست برود، بخش بزرگی از ارزش های سرزمینی ایران از میان می رود. 
این کریدور، نیازهای کشورهای هند، پاکستان و افغانستان و سپس سایر کشورهای شمال ایران را تامین می کند. این کریدور در نزدیکی بندر چابهار ایران قرار دارد و با روند شتابنده ای که در تجهیز دارد، می تواند تمامی نیازهای منطقه جنوب ایران را برآورده کند و ارزش و اعتبار بندر چابهار را به حداقل برساند و از حیز انتقاع خارج کند. 
کریدور لاجورد، افغانستان را از طریق ترکمنستان، دریای خزر، جمهوری آذربایجان و گرجستان، به ترکیه و اروپا متصل می‌کند. این کریدور از سمت شمال، ایران را هدف قرار داده است و می توان گفت در آینده نزدیک، ارتباط خط شمالی دیگر به وجود ایران نیازی ندارد. 
کریدور میانی چین را از طریق قزاقستان، دریای خزر، جمهوری آذربایجان، گرجستان و ترکیه به اروپا متصل می‌کند. کریدور میانی شمال ایران را کامل از دسترس بین المللی خارج می کند. 
خط لوله تاپی، گاز ترکمنستان را از طریق افغانستان و پاکستان به هند می‌رساند. و دیگر در این خط، ایران به عنوان شاه راه تجارت بین الملل از حیز انتفاع ساقط شده است. دیگر در این منطقه ایران تاج شاهی چهارراهی به سر ندارد.
خط لوله گاز تاناپ، گاز میدان گازی شاه دنیز جمهوری آذربایجان را از طریق ترکیه به اروپا می‌رساند.
خط لوله دو سوی خزر (TCP) گاز ترکمنستان را از بندر ترکمنباشی به جمهوری آذربایجان و از خط لوله تاناپ به اروپا می‌رساند.
قرار بود ایران بخشی از مسیرهای ابتکار «یک کمربند، یک راه» چین باشد. طرحی پیشنهادی از سوی چین، که جاده ابریشم را به اروپا و آفریقا متصل می‌کند؛ اما تاکنون هیچ مسیر عملیاتی در ایران شکل نگرفته و سرمایه‌گذاری مشخصی نیز از سوی چین انجام نشده‌است.
در جنوب شرق، علاوه بر بندر گوادر- استیجاری چین- که نفس چابهار را گرفته است، بندر جفیره امارات نیز با تمام قوت و قدرت سر برآورده و رجز می خواند. نه فقط رجز که در عمل وارد میدان شده و بخش مهمی از تزانزیت و بانکرینگ منطقه را به دست گرفته است. جفیره در حرکت اول، تقریبا بانکرینگ ایران را از میان برداشته است و شرکت های بانکرینگ ایران را از حدود 30 شرکت فعال به کمتر از ده شرکت فعال رسانده است. به عبارتی می توان گفت که بانکرینگ ایران در منطقه جنوب از بین رفته است. 
در  سمت دیگر، عراق بندر فاو و بصره را به روز رسانی کرده است. بندر فاو در مقابله با بندر خرمشهر شمشیر کشیده است. سرمایه گذاری عجیب عراق در بندر فاو در مقابل ضعف ها و نقصان های عدیده بندر خرمشهر و همچنین بندر آبادان، وضعیت را ناخوشایند کرده است؛ در حالی که فاو می رود که تبدیل شود به بزرگ ترین بندر لجستیکی منطقه!
به طور کلی، دور ایران پر شده است از کریدورهایی که گلوی ژئوی ایران را گرفته اند و می روند که ژئو ایرانی را خفه کرده و آن را از پادشاهی چهارراه بین الملل به زیر بکشند. مگر این که مسئولان کاری بکنند کارستان. 
در تنگه هرمز، کشوری مانند امریکا، سهم نیاز خود از تنگه هرمز را به حداقل ممکن رسانده است. امریکا فقط 5 درصد منابع انرژی خود را از تنگه هزمز تامین می کند، طوری که با بستن تنگه هرمز، امریکا تقریبا هیچ لطمه ای نمی بیند. بستن تنگه هرمز اتفاقا به نفع امریکاست، زیرا چین به عنوان مهمترین نیازمند به تنگه، به دردسر بزرگی می افتد و این به نفع امریکاست. ضمن این که امریکا قصد دارد همان 5درصد مورد نیازش را از طریق خط لوله انتقال دهد و سهم نیاز خود از تنگه هرمز را به صفر برساند!
سال ها از آنچه باید در بنادر می کردیم و تاج شاهی چهارراهی بین المللی را حفظ می کردیم گذشته است. فرصت سوزی ها دارد خودش را نشان می دهد و گمان نمی رود دیگر بتوان کاری کرد مگر با حرکت جهادی و اقدامات انقلابی. اقداماتی که بتواند چند دهه دیرکرد را جبران کند. با توجه به سرعتی که رقبا در این باره پیدا کرده اند، بعید است رسیدن به آن ها.
جنگ کریدورها به معنای خفگی ژئوپولیتیک و خفگی ژئواکونومیک ایران است و به نظر می رسد خطر بسیار جدی است. 
 ایران در محاصره کریدورها
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه