تحليل وابستگي ارزي در چشم انداز « اقتصاد سرآمد»
کوچ، از دلار به يوآن
گروه بازار ارز – امید اسماعیلی - آن چه در اين روزها موضوع گفت و شنود متخصص و غير متخصص است، وضعيت اسف بار دلار است. همان دلاري كه خيلي ها به خاطرش رئيس جمهور نشدند تا دلار ۵تومان نشود.
دولتها از پي يكديگر ميآيند و ميروند. هر دولت، دولت قبلي را مقصر ميشمارد و هر نودولتي هم، جاي نقد و تحليل كارشناسانه، شروع ميكند به ريشخند دولت و دولتيها. اين شده است «راهبرد توسعه و برنامه آينده».
رقم دلار سر به فلك كشيده است. خوشبين ترين عضو دولت كنوني هم باورش نميشد كه دلار از همان ۵ هزارتومان به ۵۰ هزارتومان قد بكشد. اما تغيير در رياست بانك مركزي، نشان داد كه دولت سيزدهم تسليم واقعيات شده است. باور كرد كه دلار افسارگسيخته است و شعار نميتواند كاري از پيش ببرد. دست به تغيير زد و فرزين ميداندار شد تا به جنگ دلار برود و افسوس كه او جز همان كاري كه سالها قبل دولت روحاني كرد و ارز رانتي ۴۲۰۰ توماني را خلق كرد، نتوانست كاري بكند. به جاي ۴۲۰۰ تومان، شد ۲۸۵۰۰. هيچ اتفاقي نيفتاده است جز اين كه يك رقم را شش هفت برابر كرده باشند.
با تثبيت ارز روي ۲۸۵۰۰ تومان، رجزهاي فرزين شروع شد و وعدهها دوباره سر به فلك كشيد. اما دلار بيدي نبود كه به باد فرزين بلرزد. سركش باقي ماند و پيش تاخت و فرزين و دولت متبوعش دوباره جا ماندند.
واقعيت روشن است: دولت همان دولت است، رئيس دولت همان رئيس دولت است، سياست ها همان و مقتدرات دولتي همان، فقط يك اسم صالح آبادي شد فرزين. اتفاق ديگري نيفتاد.
عجيب است كه دولت سيزدهم هنوز دو سالش تمام نشده است؛ اما سه رئيس بانك مركزي عوض كرده است: كميجاني و صالح آبادي و فرزين. از ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۱، بانك مركزي سه تلفات داشته است تا معناي جديدي براي «ثبات مديريت» خلق شود.
به هر روي، ما وابسته ايم به دلار. دلار بر سر ما حاكميت دارد؛ چه بخواهيم و چه نخواهيم. سالها پيش تلاش كردند كه يورو را جايگزين دلار كنند؛ ديدند نميشود؛ سپس يورو را پذيرفته و سعي كردند كه با اهرم يورو، وزن دلار را پايين بياورند؛ نه تنها نشد، بلكه غول ديگري به اسم يورو بر سر اقتصاد ما سايه افكند.
دلار، يورو، يوآن
اكنون جنگ جديدي شروع شده است. يك تفاهم نامه بسته اند ۲۵ساله! آن هم با ۴۰۰ميليارد دلار( نه يورو و نه يوآن، بلكه دلار!). اين تفاهم نامه با آن بار مالي بسيار بسيار سنگين، ميرود تا طبق نقشه چينيها، قدرت دلار در بازارهاي جهاني بشكند يا كاهش يابد و يوآن چين سر بالا آورد. اين نقشهاي است كه به كار چين ميآيد و براي ايران و ديگر كشورها تفاوتي نخواهد داشت. وابستگي، وابستگي است؛ حال چه فرقي دارد كه وابستگي به دلار باشد يا يوآن.
تا ديروز بازي دلار داشتيم كه بازي يورو هم به آن افزوده شد. و الان مي رويم كه در سالهاي نه چندان دور، يوآن هم بر سر اقتصاد ما خراب شود و ما را وارد بازي يوآن كند. وقتي دلار براي شاخ شكني يوآن به پا خيزد – كه بارها اين كار را كرده است- كشورهايي لطمه ميبينند كه خزانه را با يوآن پركردهاند. اين كشورها ممكن است تا حد ورشكستگي پيش بروند.
سياستمداران ايران امروز معلوم نيست با چه منطقي به چين اعتماد كردهاند. واقعا جاي سوال بزرگ و تاريخي است كه چگونه بينش شيعي به نگرش كمونيستي اعتماد كرده و به آن روي آورده است. اين خود يك ماجراي مبهم است كه سادگي قابل درك نيست؛ اما از آن ميگذريم و خيال ميكنيم كه چين با ما «رفيق استراتژيك»است؛ با اين وصف، اين رفيق استراتژيك زماني كه پاي رقابت ارزها به ميان بيايد و دلار عليه يوآن اقدام كند، چه خواهد كرد؟
بايد توجه داشت كه تصور سكوت و سكون دلار، توهمي بيش نيست. دلار قوي است و اين ارز قوي، جنگنده است. در صورتي كه بداند سرو گوش يوآن ميجنبد و ميخواهد در بازارهاي مالي و سرمايهاي به دلار آسيب برساند، به شدت در برابر آن خواهد ايستاد. امريكايي ها بارها اين روش را استفاده كردهاند: بالا و پايين كردن نرخ ارز.
اگر دلار به آساني از ميدان به در ميرفت، تا كنون يوآن چين، روپيه هند، ين ژاپن و روبل روسيه جاي آن را گرفته بودند. وقتي يورو ياراي مقابله و حذف دلار را نداشت، ساير ارزها كجاي كار خواهند بود؟
اين روزها زمزمه ارزي زياد است؛ اما موفقيت در مهار ارز اندك. زمزمه تبادل با روپيه هند، تبادل تهاتري با چين! تبادل با روبل و... اما هيچكدام نتوانستهاند اندكي ارزش و اعتبار پيدا كنند كه بتوان با آن اعتبار بر سر دلار كوبيد.
نتيجه روشن است: ايران مجبور است براي جنگيدن با دلار، سرمايه كلاني از دست بدهد. هم نفت را به چين با «تخفيف ويژه» بفروشد، هم پولش در بانكهاي چين بلوكه شود، هم مجبور باشد با كالاهاي چيني تهاتر كند و هم مجبور است كه دست به يوآن شود! چه اقتصاد موفقي! چه سياستهاي كلاني و چه تجارت پرسودي!
حتا اگر به فرض كاملا محال، يوآن جايگزين دلار شود، اين بار غولي ساختهايم كه از نظر بينشي با ما كاملا در تضاد است. يك كمونيست را به قدرت ميرسانيم. كمونيستي كه سالها عليه آن سخن گفتيم و مبارزه كرديم، اكنون پا بر سر شانههاي اقتصاد ما گذاشته و خودش را بالا ميكشد.
به نظر ميرسد كه وابستگي جديد ارزي، خيلي خطرناكتر از گذشته باشد و خطر يوآن بسيار بيشتر از دلار خواهد بود.
دولتها از پي يكديگر ميآيند و ميروند. هر دولت، دولت قبلي را مقصر ميشمارد و هر نودولتي هم، جاي نقد و تحليل كارشناسانه، شروع ميكند به ريشخند دولت و دولتيها. اين شده است «راهبرد توسعه و برنامه آينده».
رقم دلار سر به فلك كشيده است. خوشبين ترين عضو دولت كنوني هم باورش نميشد كه دلار از همان ۵ هزارتومان به ۵۰ هزارتومان قد بكشد. اما تغيير در رياست بانك مركزي، نشان داد كه دولت سيزدهم تسليم واقعيات شده است. باور كرد كه دلار افسارگسيخته است و شعار نميتواند كاري از پيش ببرد. دست به تغيير زد و فرزين ميداندار شد تا به جنگ دلار برود و افسوس كه او جز همان كاري كه سالها قبل دولت روحاني كرد و ارز رانتي ۴۲۰۰ توماني را خلق كرد، نتوانست كاري بكند. به جاي ۴۲۰۰ تومان، شد ۲۸۵۰۰. هيچ اتفاقي نيفتاده است جز اين كه يك رقم را شش هفت برابر كرده باشند.
با تثبيت ارز روي ۲۸۵۰۰ تومان، رجزهاي فرزين شروع شد و وعدهها دوباره سر به فلك كشيد. اما دلار بيدي نبود كه به باد فرزين بلرزد. سركش باقي ماند و پيش تاخت و فرزين و دولت متبوعش دوباره جا ماندند.
واقعيت روشن است: دولت همان دولت است، رئيس دولت همان رئيس دولت است، سياست ها همان و مقتدرات دولتي همان، فقط يك اسم صالح آبادي شد فرزين. اتفاق ديگري نيفتاد.
عجيب است كه دولت سيزدهم هنوز دو سالش تمام نشده است؛ اما سه رئيس بانك مركزي عوض كرده است: كميجاني و صالح آبادي و فرزين. از ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۱، بانك مركزي سه تلفات داشته است تا معناي جديدي براي «ثبات مديريت» خلق شود.
به هر روي، ما وابسته ايم به دلار. دلار بر سر ما حاكميت دارد؛ چه بخواهيم و چه نخواهيم. سالها پيش تلاش كردند كه يورو را جايگزين دلار كنند؛ ديدند نميشود؛ سپس يورو را پذيرفته و سعي كردند كه با اهرم يورو، وزن دلار را پايين بياورند؛ نه تنها نشد، بلكه غول ديگري به اسم يورو بر سر اقتصاد ما سايه افكند.
دلار، يورو، يوآن
اكنون جنگ جديدي شروع شده است. يك تفاهم نامه بسته اند ۲۵ساله! آن هم با ۴۰۰ميليارد دلار( نه يورو و نه يوآن، بلكه دلار!). اين تفاهم نامه با آن بار مالي بسيار بسيار سنگين، ميرود تا طبق نقشه چينيها، قدرت دلار در بازارهاي جهاني بشكند يا كاهش يابد و يوآن چين سر بالا آورد. اين نقشهاي است كه به كار چين ميآيد و براي ايران و ديگر كشورها تفاوتي نخواهد داشت. وابستگي، وابستگي است؛ حال چه فرقي دارد كه وابستگي به دلار باشد يا يوآن.
تا ديروز بازي دلار داشتيم كه بازي يورو هم به آن افزوده شد. و الان مي رويم كه در سالهاي نه چندان دور، يوآن هم بر سر اقتصاد ما خراب شود و ما را وارد بازي يوآن كند. وقتي دلار براي شاخ شكني يوآن به پا خيزد – كه بارها اين كار را كرده است- كشورهايي لطمه ميبينند كه خزانه را با يوآن پركردهاند. اين كشورها ممكن است تا حد ورشكستگي پيش بروند.
سياستمداران ايران امروز معلوم نيست با چه منطقي به چين اعتماد كردهاند. واقعا جاي سوال بزرگ و تاريخي است كه چگونه بينش شيعي به نگرش كمونيستي اعتماد كرده و به آن روي آورده است. اين خود يك ماجراي مبهم است كه سادگي قابل درك نيست؛ اما از آن ميگذريم و خيال ميكنيم كه چين با ما «رفيق استراتژيك»است؛ با اين وصف، اين رفيق استراتژيك زماني كه پاي رقابت ارزها به ميان بيايد و دلار عليه يوآن اقدام كند، چه خواهد كرد؟
بايد توجه داشت كه تصور سكوت و سكون دلار، توهمي بيش نيست. دلار قوي است و اين ارز قوي، جنگنده است. در صورتي كه بداند سرو گوش يوآن ميجنبد و ميخواهد در بازارهاي مالي و سرمايهاي به دلار آسيب برساند، به شدت در برابر آن خواهد ايستاد. امريكايي ها بارها اين روش را استفاده كردهاند: بالا و پايين كردن نرخ ارز.
اگر دلار به آساني از ميدان به در ميرفت، تا كنون يوآن چين، روپيه هند، ين ژاپن و روبل روسيه جاي آن را گرفته بودند. وقتي يورو ياراي مقابله و حذف دلار را نداشت، ساير ارزها كجاي كار خواهند بود؟
اين روزها زمزمه ارزي زياد است؛ اما موفقيت در مهار ارز اندك. زمزمه تبادل با روپيه هند، تبادل تهاتري با چين! تبادل با روبل و... اما هيچكدام نتوانستهاند اندكي ارزش و اعتبار پيدا كنند كه بتوان با آن اعتبار بر سر دلار كوبيد.
نتيجه روشن است: ايران مجبور است براي جنگيدن با دلار، سرمايه كلاني از دست بدهد. هم نفت را به چين با «تخفيف ويژه» بفروشد، هم پولش در بانكهاي چين بلوكه شود، هم مجبور باشد با كالاهاي چيني تهاتر كند و هم مجبور است كه دست به يوآن شود! چه اقتصاد موفقي! چه سياستهاي كلاني و چه تجارت پرسودي!
حتا اگر به فرض كاملا محال، يوآن جايگزين دلار شود، اين بار غولي ساختهايم كه از نظر بينشي با ما كاملا در تضاد است. يك كمونيست را به قدرت ميرسانيم. كمونيستي كه سالها عليه آن سخن گفتيم و مبارزه كرديم، اكنون پا بر سر شانههاي اقتصاد ما گذاشته و خودش را بالا ميكشد.
به نظر ميرسد كه وابستگي جديد ارزي، خيلي خطرناكتر از گذشته باشد و خطر يوآن بسيار بيشتر از دلار خواهد بود.

ارسال دیدگاه
عناوین این صفحه
اخبار روز
-
چرا سرمایه گذاران از ورود به پروژههای ریلی فرار می کنند؟
-
دستور ویژه دولت برای جبران خسارات انفجار بندر شهید رجایی
-
جذب سرمایه گذاری در حوزه شیلات و آبزیان اولویت مهم سازمان شیلات
-
همگرایی دستگاهها تضمینکننده غذای سالم برای مردم
-
نمایش توانمندیهای مالی همراه اول در هفدهمین نمایشگاه بورس، بانک و بیمه
-
قیمت طلا و سکه امروز ۱۸ خرداد ۱۴۰۴
-
کاهش ۵ هزار واحدی شاخص بورس
-
آغاز دور جدید حراج شمارههای رند همراه اول
-
برنامه وزیر پیشنهادی اقتصاد برای کارآمدسازی بودجه و کاهش چالشهای مالی
-
اقدامات برجسته گمرک ایران در حمایت از تولید و تحقق شعار سال
-
حضور مدنیزاده در نشست شورای معاونان وزارت اقتصاد به دعوت سرپرست وزارتخانه
-
برنامه وزیر پیشنهادی اقتصاد برای تحول نظام بیمهای کشور
-
جابهجایی ۲۷ میلیون مسافر از سوی ناوگان حملونقل عمومی کشور تا پایان اردیبهشتماه
-
تبادل تفاهم نامه همکاری بین سازمان شیلات ایران و دانشگاه علوم پزشکی تهران
-
خبری آرامش جامعه را در هم میکوبد
-
شب خلیج فارس در فرهنگسرای نیاوران برگزار شد
-
اصلاح ساختار بانکها با کاهش اضافهبرداشت و تقویت ثبات مالی
-
امضایی که امید آفرید؛ امنیت شغلی و قرارداد مستقیم برای صدها خانواده در شرکت پالایش نفت تهران
-
تاکید وزیر راه و شهرسازی بر نظارت بر نرخ بلیت هواپیما در ایام اربعین
-
شاخص بورس ۶۰ هزار واحد ریخت