اما و اگرهای جذب سرمایه‌گذار خارجی با اجرای قرارداد ایران و چین؛« اقتصاد سرآمد» بررسی می کند

پادشاهی چهارراه ایران حفظ می شود؟

 گروه اقتصاد-محمد عباسی راد - زمانی که چین به سمت عربستان چرخید و قرارداد بلندمدتی به امضاء رساند، اجرای آن به سرعت برق و باد آغاز شد و می توان گفت که زمینه اجرای این قرارداد، قبل از امضای آن فراهم شده بود. اما ایران وچین بنا به دلایلی که اصل و ماهیت آن دلایل روشن نیست، قرارداد را جدی نگرفتند. سال 1394 تا امروز خبر از گذشت نزدیک هفت سال از امضاء می دهد در حالی که اقدام خاصی در این باره انجام نشد. این که مقصر این تاخیر کیست و چیست، یک بحث مجزاست که اکنون مورد توجه ما نیست؛ بلکه این نکته برای ما اهمیت دارد که آیا این قرارداد به نفع  ایران است؟ یا به طور یک طرفه همه منافع آن را چین می برد. 
چین با امضای قرارداد از یک سو با پاکستان در بندر گوادر و از دیگر سو با عربستان و نیز تلاش برای کریدورهای جدید از افغانستان و.. ثابت کرد که نیاز جدی به این قرارداد ندارد و می تواند منافع خود را از جاها و مسیرهای دیگر تامین کند؛ کما این که مسیر ایران همواره بهتر مسیر برای چین است؛ اما اگر ایران از قرارداد پا پس بکشد، ضرر چندانی نصیب چین نمی شود؛ این نکته ما را به اینجا می رساند که ایران بیش از چین به این قرارداد نیاز دارد. منافعی از این قرارداد عاید ایران می شود که می توان از آن ها با واژه استراتژیک یاد کرد. به چند مورد اشاره می کنیم:

واحد پولی مشترک
ما تحت فشار دلار هستیم و دلار در اختیار امریکا و دشمنی ایران و امریکا هم عمیق است و به این زودی ها پایان نمی یابد. امریکا با ابزار بسیار موثری به نام دلار، تمام بازار و اقتصاد ما را به بازی گرفته است. تمام همت اقتصادانان و مسئولان اقتصادی این است که بتوانند پا به پای دلار بدوند و البته هر چه بیشتر می دوند، دلار بیشتر فاصله می گیرد. 
اثرپذیری مفرط ما از دلار قصه تلخی است و به نحوی باید این قصه تلخ به پایان شیرین برسد. چه بهتر از این که گرایش پیدا کنیم به سمت اقتصادهای بزرگ دنیا و توجه نکنیم که این اقتصاد در شرق است یا در غرب. 
چین دومین اقتصاد بزرگ دنیاست و بر اساس دیدگاه کارشناسان اگر روند به همین روال بگذرد، اقتصاد اول دنیا خواهد شد. یوآن هم دارای اعتبار مناسبی است هرچند که این اعتبار در حد دلار نباشد؛ اما فرصتی است برای ایران که دستش را تا حدی از زیر ساتور دلار بیرون بکشد. 
ارزها به همین روال قدرت می گیرند. استفاده دیگر کشورها از یک ارز، می تواند به آن اعتبار ببخشد. به رسمت شناختن یوآن توسط ایران، منفعتی است که چین به دست می آورد و تا حدی خلاص شدن از شر دلار، منفعتی است که به ایران می رسد.  به همین خاطر، احتمال تعیین واحد مشترک پولی برای دو کشور دور از انتظار نیست. مبادله با یوآن نمی تواند بدتر و سخت تر از دلار باشد کما این که چین می تواند بخش بزرگی از نیازهای بازارهای ایران را تامین کند. به جای این که دلار را به سختی حاصل کنیم و با منت به چندین کشور امریکایی و اروپایی تقدیم کنیم، می توانیم با سختی کمتر و بی منت، یوآن را جایگزین دلار کنیم؛ هر چند که ایجاد یک واحد مشترک پولی هم نمی توان دور از دسترس باشد. 

دور زدن تحریم ها
پیشنهاد همکاریهای بلندمدت ایران و چین ابتدا در سفر رییس جمهور چین به ایران در بهمن سال 94 و در پی ملاقات با رهبر فرزانه انقلاب اسلامی مطرح گردید‌ و سپس به دلایل مختلف مانند کرونا، تحریم ها و... اجرا ی گسترده آن به تعویق افتاد. اگر این  قرارداد به شکل رسمی و گسترده اجرایی شود، مفری ممتاز است برای دور زدن تحریم ها. همان طور که در پاناما تحت پرچم پاناما انتقال نفت و گاز داشتیم؛ این جا هم می توانیم تحت پرچم چین، ورود و خروج کالاهای مورد نیاز خودمان را تامین کنیم. چین که تحریم نیست؛ بنابراین می توان به راحتی با استفاده از مجوزچینی کالای ایرانی صادر کرد. در شرایطی که الان داریم، این می تواند گزینه خوبی به حساب بیاید. 

جذب سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی
سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری در ایرن نگرانند و هراس دارند از تحریم های امریکا و اعمال فشار امریکا بر آن ها و به خصوص ناتوانی در تامین منابع ارزی یا دریافت منافع ارزی خود. به همین  خاطر ریسک سرمایه گذاری در ایران بسیار بالاست و شرکت های بزرگ مایل نیستیند میلیاردها دلار خود را در خطر قرار دهند؛ کما این که خود ایران هنوز نتوانسته به منابع مالی خود در کشورهای مختلف از جمله کره جنوبی و حتا همین چین دست یابد. 
قرارداد می تواند رابطه ای بین چین و ایران برقرار کند که تحت لوای آن شرکت های بزرگ از طریق چین در ایران سرمایه گذاری کنند و 400 میلیارددلاری که در باره قرارداد 25 ساله با چین به زبان ها افتاده است، واقعا اتفاق بیفتد. 

حفظ پادشاهی چهارراهی
با روند کنونی، ایران دارد از دایره تجارت منطقه حذف می شود. کشوری که پادشاه چهارراه دنیا نامیده می شد الان با انواع مسیرها دور خورده است. از جنوب با بندر فجیره و گوادر، از شمال با خط لوله ها و بنادر جدید ترکیه، از شمال غرب با بندر فاو و بصره و به طور کلی، تحریم باعث شده که نگاه جهانیان به مسیرهای جایگزین باشد حتا اگر بسیار گران تر از مسیر ایران باشند. 
بر اساس قرارداد، ایجاد راه بین کشورهای چین، افغانستان، پاکستان هند و ایران و سپس ترکیه و اروپا می تواند زنده شود و این دستاورد کمی نیست. 

انتخاب بد و بدتر
به نظر می رسد ما در وضعیت انتخاب بهترین نیستیم و به اجبار بین بد و بدتر انتخاب می کنیم. بدتر این است که تسلیم غرب شویم و دوران دیگری از برده داری را توجیه کنیم و بد این است که به قراردادهایی تن بدهیم که منتقد دارد و به طور طبیعی معایبی به همراه دارد. مهمترین عیب قرارداد ایران و چین، محور بودن چین است که می تواند در این باره دست به بازی هایی بزند که اکنون از آن ها بی خبریم و در آینده رخ خواهد داد. به هر روی، نمی توان روی کشوری بیگانه مانند چین قسم خورد. 
 پادشاهی چهارراه ایران حفظ می شود؟
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه