فراخوانی به بزم باغ تماشایی 

فریبا نبوی طهرانی فر- روزهای گرم و تب دار گذشت و سال، به نیمه رسید؛ 
تابستان، به رسمی دیرین در گردش فلک ، عزمشو جزم کرده و  بار سفر بسته
باید برای بدرقه ای زیبا آماده باشیم؛ باید کاسه ای آب آماده کنیم و پشت سرش بریزیم تا سال دیگه پر نورتر، قدم به شهر و دیارمان بگذارد و نفس های گرمش را نثار تاکستان ها،  گل های یاس و نسترن، گندمزارها و شالیزارها کند؛ 
تا دوباره، طلوع آفتاب پرحرارتش را بر شن های ساحل و موج های دریا، حس کرده و خنکای آب را در زلال جویباران لمس کنیم.
تابستان می‌رود و جایش را به پاییز می دهد؛ 
مهمان عزیزی که کوله بارش، پر است از عطر رازقی و  نغمه های عاشقانه...
پاییز در راه است ،با باران های تند و ریز ریز 
با غرش ابرهایی به پهنای آسمان 
با ترنم باران بر شیشه های مه گرفته 
و دراین سوی پنجره، تو، دستانت را بر بخار شیشه می کشی تا رنگ به رنگ شدن برگ ها را ببینی
تا نگاهت، افتادن برگ ها را تا زیر درختان دنبال کند.
تا زرد و سرخ برگ ها، قلبت را بلرزاند 
هوای قدم زدن و پاگذاشتن بر برگ های خشک پاییزی و حسی ناب که در وجودت سرشار می‌شود 
و تماشای پرواز  دسته جمعی پرندگانی که در غروب های سرد، به آشیان شان می روند
پاییز، تبلور رنگین کمان است 
و فراخوان او به بزم باغ، تماشایی! 
نقاشی چيره دست که مناظری شگفت انگیز خلق می‌کند، 
نگارگری که  در ترکیب رنگ ها، بی نظیر است.
انار در دستان پاییز، به سرخی می گراید و گونه های سیب، در باد پاییزی، گل می اندازد.
سبد پاییز پر از دانه های خوشرنگ هستی و امید است 
چشم باز کن و آماده شو، به استقبال پاییز برو 
اگر با "مهر" همراه شوی و با لبخند به روی پاییز در بگشایی 
پاییز هم با مهر می نوازدت 
باور کن پاییز رمز عاشقی را می داند 
اگر گوش جان بسپاری، ترانه ی عشق را برایت زمزمه می‌کند.
پس با پاییز، آهنگ هستی را بنواز و با نغمه ی حیات، حال دلتو خوب کن 
فرا رسیدن پاییز مبارک
فراخوانی به بزم باغ تماشایی 
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه