بررسی و تحلیل عملکرد نیروی دریایی  ایران در جنگ جهانی دوم

رضا جهانفر
بخش سی و نهم
که با سختي به دهکده يا شهرستان ‌همسايه به هنگام ضرورت مسافرت مي‌کني بايد بداني که هرگاه روزي مرز دريايي را ايران از دست بدهد و يا با نيروي لازمه نتواند در آب‌هاي آن حکم‌فرمايي کند در دهکده خودت مانند مرغي در قفس گرفتارشده، همه شيريني‌هايي که امروزه در زندگاني داري به کامت تلخ گشته دسترنج سالانه‌ات خواه دهقان باشي يا بازرگان از دست تو گرفته‌شده و آن ميوه شيرين و يا گندم سفيدي که همه‌ساله براي به‌دست‌آوردن آن تلاش کرده عرق ريخته‌اي جز به تلخي و سياهي به کامت درنيامده، ناچار هستي آن‌چه داري به ارزش کم از دست بدهي و آنچه به آن احتياج داري به بهاي جان به دست آوردي.
پس هر وقت از اين مرزي که به چشمت آذرخيز است و آبش همه تلخ و شور است مي‌گذري و يا از آن سختي مي‌شنوي، بدان ‌که اين آذر، ماية زندگي ايران و آن تلخي و شوري براي فروبردن به کام دشمنان آن بوده. آن‌که خواهان ايران است، نخست بايد اين ماية زندگاني آن را نگاه دارد تا بتواند ايران بزرگ مانده و تو بچة ايران در جلوي مردم کشورهاي ديگر به خود ببالي و سزاوار نام ايران باشي» (بايندر، 1388: 148).
 هفت سال بدون مرخصي
يکي از نکات جالب در زندگي نظامي دريابان غلامعلي بايندر، عدم بهره‌گيري از مرخصي به مدت هفت سال است. برابر گزارش تاريخ 27 فروردين 1318 غلامعلي بايندر به رياست وقت ستاد ارتش، از مدت هفت سال قبل تا تاريخ مذکور، بايندر نتوانست از مرخصي بهره‌مند شود.
 درخواست مرخصي بايندر در دو سال پيش‌ازاين مورد موافقت قرار نگرفت. به نظر مي‌رسد عدم موافقت مکرر با درخواست‌هاي مرخصي غلامعلي بايندر ناشي از تضاد بين غلامعلي بايندر و مسئولان ستاد ارتش و شخص رضاشاه بود. ذکر اين نکته جالب‌توجه است که در هر سازماني، عدم موافقت با مرخصي کارکنان، بالقوه مي‌تواند نشانه‌اي از وجود مواردي همچون؛ عدم رضايت از فرد، وجود اختلاف و تضاد و... در روابط بين فرد و سازمان باشد.
 گزارش غلامعلي بايندر و اشاره به عدم استفاده از مرخصي به مدت هفت سال
آخرين توصيه‌هاي فرماندة
 با شنيدن صداي انفجار، غلامعلي بايندر به‌سرعت از منزل خارج و با استفاده از قايق موتوري و زير آتش مسلسل نيروهاي مهاجم انگليسي، خود را به مقر فرماندهي رسانده و پس از صدور دستورات لازم به افسران ستاد و فرماندهان، به تلگراف‌خانه رفته و گزارش وقايع و هجوم نيروهاي انگليسي را به تهران و اهواز مخابره مي‌کند.
در ديدارش از مقر فرماندهي نيروي دريايي، ناخدا سوم نقدي رئيس ستاد نيروي دريايي را احضار و افسران و افراد را به دور خود جمع کرده و با نطق‌هاي آتشين آن‌ها را براي هرگونه فداکاري آماده کند (خليلي، 1323: 123).
با توجه به اينکه از دو روز قبل فرماندهي همة پادگان‌ها و تيپ مستقل مرزي و نيروي زميني مأمور به جنوب را که حدود چهار نفر مي‌شدند، برعهده‌گرفته بود (رسايي، 1354: 455)، با حضور در قرارگاه گردان مرزي، عده‌اي را مأمور مقاومت در برابر مهاجمان کرده و خود که مسلح به يک قبضه تفنگ برنو بود به‌اتفاق سروان ولي‌الله مکري‌نژاد که معاون فرماندة گردان يکم هنگ هشت توپخانه بود با اتومبيل و از راه خشکي عازم خرمشهر شد تا ستاد فرماندهي عمليات را در منطقه حفار  (که ازلحاظ نظامي موقعيت مناسبي داشت و بيش از دوقبضه توپ 105 م.م و گروهي سرباز در آنجا مستقر بودند) تشکيل دهد.
در بازديد از گردان مرزي به فرماندة گردان، سروان عبدي و فرماندهان سه گروهان زيرمجموعه آن تذکرات لازم براي مقابله با دشمن مهاجم را ارائه کرد.در بازديد غلامعلي بايندر از گردان مرزي، وي به فرماندة گردان سروان عبدي دستور مي‌دهد که گردان را به دودسته تقسيم کند. عده‌اي را براي دفاع بگذارد و تعداد ديگر از راه خرمشهر به حفار بروند.
حفار داراي شرايط ويژه جغرافيايي بود که مقاومت در آن محل بهتر از ساير نقاط بود. حفار محل انشعاب رودهاي کارون و بهمن‌شير بود.
ادامه دارد...
بررسی و تحلیل عملکرد نیروی دریایی  ایران در جنگ جهانی دوم
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه