یک کارشناس ارشد حملونقل دریایی درنوشتاری به « روزنامه سرآمد» بررسی کرد؛
آینده پژوهی توسعه دریامحور ایران
گروه دانش دریا- مرتضی فاخری - دریاها همواره بهعنوان شاهراههای حیاتی تجارت جهانی، منابع غنی اقتصادی و عرصههای راهبردی در تعیین معادلات قدرت بین کشورها ایفای نقش کردهاند. ایران با برخورداری از بیش از ۵۸۰۰کیلومتر مرز آبی در خلیجفارس، دریای عمان و دریای خزر، از موقعیتی استثنایی و بینظیر در جغرافیای سیاسی و اقتصادی جهان برخوردار است. این موقعیت ممتاز میتواند بهعنوان موتور محرکه توسعه اقتصادی و تضمینکننده امنیت ملی کشور عمل کند. بااینحال، بهرهبرداری کامل از این پتانسیل عظیم نیازمند نگاهی آیندهنگر، برنامهریزی راهبردی و سرمایهگذاری هوشمندانه در تمامی ابعاد دریایی است.
به گزارش روزنامه اقتصاد سرآمد، مرتضی فاخری، دکترای مدیریت بازرگانی و ارشد حملونقل دریایی در مطلبی اختصاصی برای این روزنامه با نگاهی آیندهپژوهی به بررسی چالشها و فرصتهای توسعه دریامحور در جمهوری اسلامی ایران پرداخته و چشماندازی از آینده دریایی ایران را ترسیم کرده است. بخش اول این مطلب را در ادامه میخوانید:
در عصر حاضر، تحولات سریع فناوری، تغییرات اقلیمی، تحولات ژئوپلیتیک و ظهور مفاهیم نوینی مانند «اقتصاد آبی» چشمانداز جدیدی را پیش روی کشورهای دارای دسترسی به دریا قرار داده است. ایران نیز بهعنوان یکی از بازیگران مهم منطقهای، نیازمند بازتعریف نقشه راه خود در عرصه دریایی است تا بتواند همگام با تحولات جهانی، از فرصتهای پیشرو بهرهبرداری و در عین حال، چالشهای موجود و آتی را به شیوهای مؤثر مدیریت کند. اهمیت این موضوع زمانی آشکارتر میشود که بدانیم بیش از ۹۰درصد تجارت جهانی از طریق دریاها انجام میشود و ارزش سالانه اقتصاد اقیانوسها به بیش از ۱.۵تریلیون دلار میرسد.
آیندهپژوهی دریایی بهعنوان یک رشته میانرشتهای، با ترکیب روشهای تحلیلی پیشرفته و سناریونویسی راهبردی، ابزاری کارآمد برای ترسیم چشماندازهای محتمل و تدوین راهبردهای مناسب در اختیار تصمیمگیران و سیاستگذاران قرار میدهد. این پژوهش با بهرهگیری از این چارچوب تحلیلی، میکوشد تا با بررسی همهجانبه وضعیت موجود، شناسایی روندهای کلیدی و ترسیم سناریوهای آینده، تصویری جامع از فرصتها و تهدیدهای پیش روی ایران در عرصه دریایی ارائه دهد. رویکرد این مطالعه، ترکیبی از تحلیلهای کمیوکیفی با تأکید بر روشهای آیندهپژوهی است که امکان درک عمیقتر از پیچیدگیهای نظام دریایی ایران را فراهم میسازد.
اهمیت این پژوهش از آنجا ناشی میشود که آینده دریایی ایران تنها به مسائل اقتصادی محدود نمیشود، بلکه ابعاد مختلف امنیتی، زیستمحیطی، فناورانه، حقوقی و بینالمللی را در بر میگیرد. برای مثال، افزایش تنشها در خلیجفارس، کاهش ذخایر ماهیها در دریای خزر، پیشرفتهای شتابان فناوری در کشتیهای خودران و تحولات حقوق بینالملل دریاها، همگی عواملی هستند که میتوانند آینده حضور ایران در دریاها را تحت تأثیر قرار دهند. از سوی دیگر، تغییرات اقلیمی و افزایش سطح آب دریاها، چالشهای جدیدی را برای زیرساختهای ساحلی کشور ایجاد خواهد کرد که نیازمند برنامهریزی و اقدام فوری است.
وضعیت موجود و تحلیل جامع حوزههای
دریایی ایران
دریای خزر بهعنوان بزرگترین پهنه آبی محصور در خشکی جهان، از دیرباز نقش تعیینکنندهای در حیات اقتصادی و اکولوژیک شمال ایران ایفا کرده است. این دریا با ذخایر عظیم نفت و گاز که حدود ۴۸میلیارد بشکه نفت و ۸.۷تریلیون مترمکعب گاز طبیعی تخمین زده میشود، به یکی از کانونهای توجه بازیگران منطقهای و بینالمللی تبدیل شده است. ایران با داشتن سهمی حدود ۱۱.۶درصد از خط ساحلی این دریا، از موقعیت استراتژیک برخوردار است، اما در مقایسه با دیگر کشورهای ساحلی، از نظر بهرهبرداری از منابع انرژی دریای خزر عقبتر است. صنعت شیلات ایران در این منطقه -بهویژه در زمینه صید ماهیان خاویاری که روزی ایران را بهعنوان بزرگترین تولیدکننده خاویار جهان معرفی میکرد- با چالشهای جدی مواجه شده است. کاهش ۹۰درصدی ذخایر ماهیان خاویاری در دودهه اخیر زنگ خطری برای اکوسیستم منحصربهفرد این دریا محسوب میشود. از سوی دیگر، مسئله آلودگیهای ناشی از فعالیتهای نفتی کشورهای همسایه و ورود سالانه حدود ۱۲۲هزار تن آلاینده به این دریا، تهدیدی جدی برای محیطزیست دریایی شمال ایران بهشمار میرود.
خلیجفارس بهعنوان شاهراه انرژی دنیا، از حساسترین مناطق استراتژیک جهان محسوب میشود. این آبراه حیاتی که روزانه حدود ۲۱میلیون بشکه نفت از آن عبور میکند، برای ایران اهمیت چندجانبهای دارد. از نظر اقتصادی، منطقه آزاد اروند با ظرفیت ترانزیت سالانه ۱۰میلیون تن کالا و بندر امامخمینی بهعنوان بزرگترین بندر تجاری ایران، نقش کلیدی در تجارت خارجی کشور ایفا میکنند. صنعت کشتیسازی ایران اگرچه تحت تأثیر تحریمها با محدودیتهایی مواجه بوده، اما با ساخت نفتکشها و شناورهای مختلف نشان داده که از پتانسیل قابلتوجهی برخوردار است. نیروی دریایی ایران در این منطقه با بهرهگیری از استراتژی دفاع نامتقارن، توانسته است امنیت نسبی را در آبهای سرزمینی برقرار کند، اما چالشهای زیستمحیطی در خلیجفارس بهویژه با توجه به وجود بیش از ۸۰۰سکوی نفتی و سالانه حدود ۱.۵میلیون بشکه نفت که به دلایل مختلف وارد آبهای این منطقه میشود، نیازمند توجه فوری است. گرمایش جهانی و افزایش شوری آب نیز اکوسیستمهای مرجانی ارزشمند این منطقه را با خطر مواجه ساخته است.
دریای عمان از منظر استراتژیک برای ایران اهمیت ویژهای دارد، چراکه تنها دسترسی کشور به آبهای آزاد بینالمللی محسوب میشود. بندر چابهار بهعنوان نقطه اتصال ایران به کریدور شمال-جنوب، میتواند سالانه تا ۸۵میلیون تن کالا را جابهجا کند، اما در حال حاضر تنها بخش کوچکی از این ظرفیت مورد استفاده قرار میگیرد. پروژههای توسعه این بندر با مشارکت هند اگرچه نویدبخش آیندهای روشن است، اما با چالشهای مالی و فنی متعددی روبهرو بوده است. از نظر امنیتی، حضور ناوگان های خارجی در آبهای مجاور دریای عمان و فعالیتهای دزدان دریایی در منطقه امنیت این مسیر آبی را تحت تأثیر قرار داده است. از سوی دیگر، ذخایر عظیم ماهی تن در این منطقه که سالانه حدود ۲۰۰هزار تن صید میشود، نیازمند مدیریت علمیتر است، چراکه صید بیرویه در سالهای اخیر این ذخایر را با خطر مواجه ساخته است.
صنعت کشتیرانی ایران با داشتن ناوگانی شامل ۱۵۶کشتی اقیانوسپیما و ظرفیت حمل حدود ۲۵میلیون تن بار در سال، در مقایسه با کشورهای منطقه وضعیت مطلوبی ندارد. شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران که روزی یکی از بزرگترین شرکتهای کشتیرانی منطقه بود، امروزه با مشکلات ناوگان فرسوده مواجه است که متوسط عمر آن به بیش از ۲۰سال میرسد. این در حالی است که کشورهای رقیب در منطقه خلیجفارس ناوگان مدرنی با متوسط عمر کمتر از ۱۰سال دارند. محدودیت دسترسی به قطعات و خدمات فنی بینالمللی به دلیل تحریمها، بر این مشکلات افزوده است.
در بخش بنادر، ایران با داشتن ۲۱بندر تجاری مهم و ۳۲اسکله فعال، سالانه توان جابهجایی حدود ۲۵۰میلیون تن کالا را دارد. بندر شهیدرجایی بهعنوان بزرگترین بندر ایران حدود ۵۵درصد از ترافیک کانتینری کشور را مدیریت میکند، اما مشکلاتی مانند عمق کم برخی اسکلهها که مانع پهلوگیری کشتیهای نسل جدید میشود، سیستمهای مکانیزهنشده و راندمان پایین بارگیری و تخلیه که بهطور متوسط ۳۰درصد کمتر از استانداردهای جهانی است، از چالشهای اساسی این بخش محسوب میشوند. توسعه زیرساختهای پشتیبانی مانند انبارها، سیستمهای حملونقل زمینی و ارتباط با شبکه ریلی کشور نیز نیازمند سرمایهگذاری بیشتری است.
از منظر علمی و فناوری، اگرچه ایران در برخی حوزههای دریایی مانند ساخت زیردریاییهای نیمهسنگین و شناورهای سریع پیشرفتهایی داشته است، اما در بسیاری از فناوریهای پیشرفته دریایی هنوز وابستگی قابلتوجهی به خارج دارد. مراکز تحقیقاتی دریایی کشور با کمبود بودجه و نیروی متخصص روبهرو هستند و ارتباط ضعیفی بین مراکز علمی و صنایع دریایی وجود دارد. این در حالی است که فناوریهای نوینی مانند سیستمهای سونار پیشرفته، رادارهای دریایی با دقت بالا و سامانههای کنترل و نظارت هوشمند دریا، روزبهروز در حال پیشرفت هستند و ایران برای حفظ امنیت و توسعه فعالیتهای دریایی خود نیازمند دستیابی به این فناوریهاست.
در بخش گردشگری دریایی، ایران با وجود داشتن جزایر زیبایی مانند کیش، قشم و هرمز در خلیجفارس و سواحل بکر شمالی در دریای خزر، نتوانسته است از این پتانسیل به نحو مطلوب بهرهبرداری کند. درآمد ایران از گردشگری دریایی در سال به زحمت به ۳۰۰میلیون دلار میرسد، در حالیکه کشورهای کوچک منطقه مانند دوبی سالانه بیش از ۵میلیارد دلار از این بخش درآمد دارند. مشکلاتی مانند ضعف در زیرساختهای اقامتی، محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی و نبود برنامهریزی یکپارچه برای توسعه این بخش، از موانع اصلی رشد گردشگری دریایی در ایران محسوب میشوند.
در مجموع، وضعیت موجود حوزههای دریایی ایران نشاندهنده وجود پتانسیلهای عظیم، اما استفادهنشده در کنار چالشهای متعدد ساختاری، مدیریتی و فناورانه است. برای حرکت به سمت آیندهای بهتر در این حوزه، نیازمند بازنگری اساسی در سیاستگذاریها، افزایش سرمایهگذاریها و ایجاد هماهنگی بین نهادهای مختلف مسئول هستیم. تجربه کشورهای موفق در بهرهبرداری از منابع دریایی نشان میدهد که با برنامهریزی بلندمدت و مدیریت یکپارچه میتوان از این موهبت خدادادی به نحو مطلوبی بهره برد.
روندهای کلیدی و عوامل تحولآفرین در آینده حوزههای دریایی ایران
تحولات شگرف جهانی در حوزههای فناوری، اقتصاد، محیطزیست و ژئوپلیتیک، آینده پهنههای آبی ایران را تحت تأثیر قرار خواهد داد. در سطح جهانی، شتاب فزاینده تحولات آبوهوایی یکی از مهمترین عوامل تغییردهنده معادلات دریایی محسوب میشود. براساس پیشبینیهای علمی، تا سال۲۰۵۰ سطح آب خلیجفارس ممکن است بین ۰.۵ تا یکمتر افزایش یابد که این پدیده تأثیرات مخربی بر زیرساختهای ساحلی ایران خواهد داشت. شهرهای ساحلی مانند بندرعباس، بوشهر و انزلی با خطر جدی آبگرفتگی و شورشدن آبهای زیرزمینی مواجه خواهند شد. از سوی دیگر، اسیدیشدن آب دریاها به دلیل جذب دیاکسیدکربن اضافی جو، زیستبومهای دریایی ایران را با چالشهای بیسابقهای روبهرو خواهد کرد. مرجانهای خلیجفارس که از مقاومترین اکوسیستمهای مرجانی جهان محسوب میشوند، ممکن است تا سال۲۰۴۰ با نرخ بیسابقهای سفید شوند و از بین بروند.
در بعد فناوری، انقلاب صنعتی چهارم تحولات عمیقی در صنایع دریایی ایجاد خواهد کرد. پیشبینی میشود تا سال۲۰۳۰ حدود ۴۰درصد از کشتیهای اقیانوسپیما به سیستمهای ناوبری خودکار مجهز شوند. ظهور کشتیهای کاملاً خودران با استفاده از هوش مصنوعی پیشرفته، مدلهای سنتی کشتیرانی را دگرگون خواهد کرد. در بخش انرژی، توسعه فناوریهای جدید استخراج انرژی از امواج و جزرومد میتواند انقلابی در تأمین انرژی مناطق ساحلی ایران ایجاد کند. پیشرفتهای چشمگیر در فناوری سونار و رادارهای زیرسطحی، امکان کشف و بهرهبرداری از منابع معدنی بستر دریاها را در عمق بیش از ۳۰۰۰متر فراهم خواهد آورد. این تحولات از یک سو فرصتهای بینظیری پیش روی ایران قرار میدهد و از سوی دیگر، نیازمند سرمایهگذاری سنگین در تحقیق و توسعه و تربیت نیروی انسانی متخصص است.
در عرصه ژئوپلیتیک، رقابت قدرتهای بزرگ در منطقه خلیجفارس و دریای خزر تشدید خواهد شد. افزایش حضور نظامی چین در منطقه از طریق پایگاههای دریایی در پاکستان و احتمالاً ایران، معادلات امنیتی منطقه را پیچیدهتر خواهد کرد. از سوی دیگر، تلاش روسیه برای حفظ نفوذ خود در دریای خزر و رقابت فزاینده ترکیه در حوزه دریای سیاه و مدیترانه، ایران را با محیط استراتژیک متحولشدهای روبهرو خواهد ساخت. طرحهای ابتکاری مانند «جاده ابریشم دریایی» چین و کریدورهای حملونقل بینالمللی، موقعیت ترانزیتی ایران را هم به چالش میکشد و هم فرصتهای جدیدی ایجاد میکند. در این میان، توانایی ایران در حفظ موازنه مثبت بین قدرتهای رقیب و بهرهبرداری هوشمندانه از رقابتهای بینالمللی، تعیینکننده موفقیت یا شکست استراتژی دریایی کشور خواهد بود.
در حوزه اقتصاد دریایی، تحولات عمیقی در حال شکلگیری است. براساس پیشبینیها، سهم اقتصاد آبی در تولید ناخالص جهانی تا سال۲۰۳۰ به ۳تریلیون دلار خواهد رسید. برای ایران، توسعه صنایع نوظهوری مانند زیستفناوری دریایی استخراج مواد معدنی از بستر دریاها و پرورش آبزیان پیشرفته میتواند سهم قابلتوجهی در اقتصاد کشور ایجاد کند. تغییر الگوهای تجارت جهانی به سمت کالاهای با ارزشافزوده بالا و کاهش وابستگی به نفت، ضرورت تنوع بخشیدن به فعالیتهای اقتصادی مرتبط با دریا را برای ایران دوچندان میکند. در این میان، توسعه خدمات لجستیک پیشرفته در بنادر ایران و اتصال به کریدورهای بینالمللی میتواند موقعیت ترانزیتی کشور را ارتقاء دهد.
از دیدگاه امنیتی، ماهیت تهدیدات دریایی در حال تغییر اساسی است. به موازات کاهش نسبی تهدیدات متعارف، خطرات جدیدی مانند جنگ سایبری علیه سیستمهای کنترل بنادر و کشتیها، استفاده از پهپادهای دریایی برای حملات نامتقارن و تهدیدات زیستمحیطی عمدی ظهور خواهند کرد. نیروی دریایی ایران نیازمند بازتعریف استراتژیهای خود برای مواجهه با این تهدیدات ترکیبی است. توسعه توانمندیهای سایبری، تقویت سیستمهای نظارت و شناسایی یکپارچه دریایی و سرمایهگذاری در فناوریهای دفاعی نوین از جمله ضرورتهای آینده نیروی دریایی خواهد بود.
در زمینه حقوق بینالملل دریاها، تحولات مهمی در حال وقوع است. بازتعریف مفاهیمی مانند «آبهای سرزمینی» و «منطقه انحصاری اقتصادی» در پرتو تغییرات اقلیمی و پیشرفتهای فناوری، چالشهای جدیدی برای ایران ایجاد خواهد کرد. از سوی دیگر، فشارهای بینالمللی برای اجرای مقررات سختگیرانهتر محیطزیستی در فعالیتهای دریایی، هزینههای عملیاتی ایران در دریاها را افزایش خواهد داد. توانایی دیپلماسی دریایی ایران در دفاع از منافع ملی در نهادهای بینالمللی و همزمان انطباق با استانداردهای جهانی، تأثیر مستقیمی بر موفقیت کشور در عرصه دریایی خواهد داشت.
جامعهشناسی دریایی نیز در حال تحول است. افزایش جمعیت مناطق ساحلی ایران و تغییر الگوهای معیشتی، رابطه جامعه ایرانی با دریا را دگرگون خواهد کرد. رشد شهرنشینی در مناطق ساحلی و افزایش تقاضا برای استفاده تفریحی از دریا، نیازمند مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی است. از سوی دیگر، ظهور نسل جدیدی از کارآفرینان دریایی با ایدههای نوآورانه میتواند موتور محرکه توسعه فعالیتهای اقتصادی مرتبط با دریا باشد. سرمایهگذاری در آموزش و فرهنگسازی دریایی از سنین پایین، زیرساخت انسانی لازم برای بهرهبرداری از فرصتهای آینده را فراهم خواهد کرد.در مجموع، آینده حوزههای دریایی ایران در گرو توانایی کشور در پیشبینی این تحولات، انطباق با تغییرات و بهرهبرداری هوشمندانه از فرصتهای نوظهور است. غفلت از این روندهای کلیدی میتواند ایران را در رقابت فزاینده منطقهای و جهانی به حاشیه ببرد، در حالیکه درک صحیح و برنامهریزی راهبردی میتواند موقعیت ایران را بهعنوان قدرت دریایی منطقه تثبیت کند. این فصل نشان میدهد که آینده دریایی ایران در گرو تعامل پیچیده عوامل داخلی و بینالمللی، فناوریهای نوظهور و تحولات ژئوپلیتیک است که نیازمند نگاهی جامع و آیندهنگر است.
به گزارش روزنامه اقتصاد سرآمد، مرتضی فاخری، دکترای مدیریت بازرگانی و ارشد حملونقل دریایی در مطلبی اختصاصی برای این روزنامه با نگاهی آیندهپژوهی به بررسی چالشها و فرصتهای توسعه دریامحور در جمهوری اسلامی ایران پرداخته و چشماندازی از آینده دریایی ایران را ترسیم کرده است. بخش اول این مطلب را در ادامه میخوانید:
در عصر حاضر، تحولات سریع فناوری، تغییرات اقلیمی، تحولات ژئوپلیتیک و ظهور مفاهیم نوینی مانند «اقتصاد آبی» چشمانداز جدیدی را پیش روی کشورهای دارای دسترسی به دریا قرار داده است. ایران نیز بهعنوان یکی از بازیگران مهم منطقهای، نیازمند بازتعریف نقشه راه خود در عرصه دریایی است تا بتواند همگام با تحولات جهانی، از فرصتهای پیشرو بهرهبرداری و در عین حال، چالشهای موجود و آتی را به شیوهای مؤثر مدیریت کند. اهمیت این موضوع زمانی آشکارتر میشود که بدانیم بیش از ۹۰درصد تجارت جهانی از طریق دریاها انجام میشود و ارزش سالانه اقتصاد اقیانوسها به بیش از ۱.۵تریلیون دلار میرسد.
آیندهپژوهی دریایی بهعنوان یک رشته میانرشتهای، با ترکیب روشهای تحلیلی پیشرفته و سناریونویسی راهبردی، ابزاری کارآمد برای ترسیم چشماندازهای محتمل و تدوین راهبردهای مناسب در اختیار تصمیمگیران و سیاستگذاران قرار میدهد. این پژوهش با بهرهگیری از این چارچوب تحلیلی، میکوشد تا با بررسی همهجانبه وضعیت موجود، شناسایی روندهای کلیدی و ترسیم سناریوهای آینده، تصویری جامع از فرصتها و تهدیدهای پیش روی ایران در عرصه دریایی ارائه دهد. رویکرد این مطالعه، ترکیبی از تحلیلهای کمیوکیفی با تأکید بر روشهای آیندهپژوهی است که امکان درک عمیقتر از پیچیدگیهای نظام دریایی ایران را فراهم میسازد.
اهمیت این پژوهش از آنجا ناشی میشود که آینده دریایی ایران تنها به مسائل اقتصادی محدود نمیشود، بلکه ابعاد مختلف امنیتی، زیستمحیطی، فناورانه، حقوقی و بینالمللی را در بر میگیرد. برای مثال، افزایش تنشها در خلیجفارس، کاهش ذخایر ماهیها در دریای خزر، پیشرفتهای شتابان فناوری در کشتیهای خودران و تحولات حقوق بینالملل دریاها، همگی عواملی هستند که میتوانند آینده حضور ایران در دریاها را تحت تأثیر قرار دهند. از سوی دیگر، تغییرات اقلیمی و افزایش سطح آب دریاها، چالشهای جدیدی را برای زیرساختهای ساحلی کشور ایجاد خواهد کرد که نیازمند برنامهریزی و اقدام فوری است.
وضعیت موجود و تحلیل جامع حوزههای
دریایی ایران
دریای خزر بهعنوان بزرگترین پهنه آبی محصور در خشکی جهان، از دیرباز نقش تعیینکنندهای در حیات اقتصادی و اکولوژیک شمال ایران ایفا کرده است. این دریا با ذخایر عظیم نفت و گاز که حدود ۴۸میلیارد بشکه نفت و ۸.۷تریلیون مترمکعب گاز طبیعی تخمین زده میشود، به یکی از کانونهای توجه بازیگران منطقهای و بینالمللی تبدیل شده است. ایران با داشتن سهمی حدود ۱۱.۶درصد از خط ساحلی این دریا، از موقعیت استراتژیک برخوردار است، اما در مقایسه با دیگر کشورهای ساحلی، از نظر بهرهبرداری از منابع انرژی دریای خزر عقبتر است. صنعت شیلات ایران در این منطقه -بهویژه در زمینه صید ماهیان خاویاری که روزی ایران را بهعنوان بزرگترین تولیدکننده خاویار جهان معرفی میکرد- با چالشهای جدی مواجه شده است. کاهش ۹۰درصدی ذخایر ماهیان خاویاری در دودهه اخیر زنگ خطری برای اکوسیستم منحصربهفرد این دریا محسوب میشود. از سوی دیگر، مسئله آلودگیهای ناشی از فعالیتهای نفتی کشورهای همسایه و ورود سالانه حدود ۱۲۲هزار تن آلاینده به این دریا، تهدیدی جدی برای محیطزیست دریایی شمال ایران بهشمار میرود.
خلیجفارس بهعنوان شاهراه انرژی دنیا، از حساسترین مناطق استراتژیک جهان محسوب میشود. این آبراه حیاتی که روزانه حدود ۲۱میلیون بشکه نفت از آن عبور میکند، برای ایران اهمیت چندجانبهای دارد. از نظر اقتصادی، منطقه آزاد اروند با ظرفیت ترانزیت سالانه ۱۰میلیون تن کالا و بندر امامخمینی بهعنوان بزرگترین بندر تجاری ایران، نقش کلیدی در تجارت خارجی کشور ایفا میکنند. صنعت کشتیسازی ایران اگرچه تحت تأثیر تحریمها با محدودیتهایی مواجه بوده، اما با ساخت نفتکشها و شناورهای مختلف نشان داده که از پتانسیل قابلتوجهی برخوردار است. نیروی دریایی ایران در این منطقه با بهرهگیری از استراتژی دفاع نامتقارن، توانسته است امنیت نسبی را در آبهای سرزمینی برقرار کند، اما چالشهای زیستمحیطی در خلیجفارس بهویژه با توجه به وجود بیش از ۸۰۰سکوی نفتی و سالانه حدود ۱.۵میلیون بشکه نفت که به دلایل مختلف وارد آبهای این منطقه میشود، نیازمند توجه فوری است. گرمایش جهانی و افزایش شوری آب نیز اکوسیستمهای مرجانی ارزشمند این منطقه را با خطر مواجه ساخته است.
دریای عمان از منظر استراتژیک برای ایران اهمیت ویژهای دارد، چراکه تنها دسترسی کشور به آبهای آزاد بینالمللی محسوب میشود. بندر چابهار بهعنوان نقطه اتصال ایران به کریدور شمال-جنوب، میتواند سالانه تا ۸۵میلیون تن کالا را جابهجا کند، اما در حال حاضر تنها بخش کوچکی از این ظرفیت مورد استفاده قرار میگیرد. پروژههای توسعه این بندر با مشارکت هند اگرچه نویدبخش آیندهای روشن است، اما با چالشهای مالی و فنی متعددی روبهرو بوده است. از نظر امنیتی، حضور ناوگان های خارجی در آبهای مجاور دریای عمان و فعالیتهای دزدان دریایی در منطقه امنیت این مسیر آبی را تحت تأثیر قرار داده است. از سوی دیگر، ذخایر عظیم ماهی تن در این منطقه که سالانه حدود ۲۰۰هزار تن صید میشود، نیازمند مدیریت علمیتر است، چراکه صید بیرویه در سالهای اخیر این ذخایر را با خطر مواجه ساخته است.
صنعت کشتیرانی ایران با داشتن ناوگانی شامل ۱۵۶کشتی اقیانوسپیما و ظرفیت حمل حدود ۲۵میلیون تن بار در سال، در مقایسه با کشورهای منطقه وضعیت مطلوبی ندارد. شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران که روزی یکی از بزرگترین شرکتهای کشتیرانی منطقه بود، امروزه با مشکلات ناوگان فرسوده مواجه است که متوسط عمر آن به بیش از ۲۰سال میرسد. این در حالی است که کشورهای رقیب در منطقه خلیجفارس ناوگان مدرنی با متوسط عمر کمتر از ۱۰سال دارند. محدودیت دسترسی به قطعات و خدمات فنی بینالمللی به دلیل تحریمها، بر این مشکلات افزوده است.
در بخش بنادر، ایران با داشتن ۲۱بندر تجاری مهم و ۳۲اسکله فعال، سالانه توان جابهجایی حدود ۲۵۰میلیون تن کالا را دارد. بندر شهیدرجایی بهعنوان بزرگترین بندر ایران حدود ۵۵درصد از ترافیک کانتینری کشور را مدیریت میکند، اما مشکلاتی مانند عمق کم برخی اسکلهها که مانع پهلوگیری کشتیهای نسل جدید میشود، سیستمهای مکانیزهنشده و راندمان پایین بارگیری و تخلیه که بهطور متوسط ۳۰درصد کمتر از استانداردهای جهانی است، از چالشهای اساسی این بخش محسوب میشوند. توسعه زیرساختهای پشتیبانی مانند انبارها، سیستمهای حملونقل زمینی و ارتباط با شبکه ریلی کشور نیز نیازمند سرمایهگذاری بیشتری است.
از منظر علمی و فناوری، اگرچه ایران در برخی حوزههای دریایی مانند ساخت زیردریاییهای نیمهسنگین و شناورهای سریع پیشرفتهایی داشته است، اما در بسیاری از فناوریهای پیشرفته دریایی هنوز وابستگی قابلتوجهی به خارج دارد. مراکز تحقیقاتی دریایی کشور با کمبود بودجه و نیروی متخصص روبهرو هستند و ارتباط ضعیفی بین مراکز علمی و صنایع دریایی وجود دارد. این در حالی است که فناوریهای نوینی مانند سیستمهای سونار پیشرفته، رادارهای دریایی با دقت بالا و سامانههای کنترل و نظارت هوشمند دریا، روزبهروز در حال پیشرفت هستند و ایران برای حفظ امنیت و توسعه فعالیتهای دریایی خود نیازمند دستیابی به این فناوریهاست.
در بخش گردشگری دریایی، ایران با وجود داشتن جزایر زیبایی مانند کیش، قشم و هرمز در خلیجفارس و سواحل بکر شمالی در دریای خزر، نتوانسته است از این پتانسیل به نحو مطلوب بهرهبرداری کند. درآمد ایران از گردشگری دریایی در سال به زحمت به ۳۰۰میلیون دلار میرسد، در حالیکه کشورهای کوچک منطقه مانند دوبی سالانه بیش از ۵میلیارد دلار از این بخش درآمد دارند. مشکلاتی مانند ضعف در زیرساختهای اقامتی، محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی و نبود برنامهریزی یکپارچه برای توسعه این بخش، از موانع اصلی رشد گردشگری دریایی در ایران محسوب میشوند.
در مجموع، وضعیت موجود حوزههای دریایی ایران نشاندهنده وجود پتانسیلهای عظیم، اما استفادهنشده در کنار چالشهای متعدد ساختاری، مدیریتی و فناورانه است. برای حرکت به سمت آیندهای بهتر در این حوزه، نیازمند بازنگری اساسی در سیاستگذاریها، افزایش سرمایهگذاریها و ایجاد هماهنگی بین نهادهای مختلف مسئول هستیم. تجربه کشورهای موفق در بهرهبرداری از منابع دریایی نشان میدهد که با برنامهریزی بلندمدت و مدیریت یکپارچه میتوان از این موهبت خدادادی به نحو مطلوبی بهره برد.
روندهای کلیدی و عوامل تحولآفرین در آینده حوزههای دریایی ایران
تحولات شگرف جهانی در حوزههای فناوری، اقتصاد، محیطزیست و ژئوپلیتیک، آینده پهنههای آبی ایران را تحت تأثیر قرار خواهد داد. در سطح جهانی، شتاب فزاینده تحولات آبوهوایی یکی از مهمترین عوامل تغییردهنده معادلات دریایی محسوب میشود. براساس پیشبینیهای علمی، تا سال۲۰۵۰ سطح آب خلیجفارس ممکن است بین ۰.۵ تا یکمتر افزایش یابد که این پدیده تأثیرات مخربی بر زیرساختهای ساحلی ایران خواهد داشت. شهرهای ساحلی مانند بندرعباس، بوشهر و انزلی با خطر جدی آبگرفتگی و شورشدن آبهای زیرزمینی مواجه خواهند شد. از سوی دیگر، اسیدیشدن آب دریاها به دلیل جذب دیاکسیدکربن اضافی جو، زیستبومهای دریایی ایران را با چالشهای بیسابقهای روبهرو خواهد کرد. مرجانهای خلیجفارس که از مقاومترین اکوسیستمهای مرجانی جهان محسوب میشوند، ممکن است تا سال۲۰۴۰ با نرخ بیسابقهای سفید شوند و از بین بروند.
در بعد فناوری، انقلاب صنعتی چهارم تحولات عمیقی در صنایع دریایی ایجاد خواهد کرد. پیشبینی میشود تا سال۲۰۳۰ حدود ۴۰درصد از کشتیهای اقیانوسپیما به سیستمهای ناوبری خودکار مجهز شوند. ظهور کشتیهای کاملاً خودران با استفاده از هوش مصنوعی پیشرفته، مدلهای سنتی کشتیرانی را دگرگون خواهد کرد. در بخش انرژی، توسعه فناوریهای جدید استخراج انرژی از امواج و جزرومد میتواند انقلابی در تأمین انرژی مناطق ساحلی ایران ایجاد کند. پیشرفتهای چشمگیر در فناوری سونار و رادارهای زیرسطحی، امکان کشف و بهرهبرداری از منابع معدنی بستر دریاها را در عمق بیش از ۳۰۰۰متر فراهم خواهد آورد. این تحولات از یک سو فرصتهای بینظیری پیش روی ایران قرار میدهد و از سوی دیگر، نیازمند سرمایهگذاری سنگین در تحقیق و توسعه و تربیت نیروی انسانی متخصص است.
در عرصه ژئوپلیتیک، رقابت قدرتهای بزرگ در منطقه خلیجفارس و دریای خزر تشدید خواهد شد. افزایش حضور نظامی چین در منطقه از طریق پایگاههای دریایی در پاکستان و احتمالاً ایران، معادلات امنیتی منطقه را پیچیدهتر خواهد کرد. از سوی دیگر، تلاش روسیه برای حفظ نفوذ خود در دریای خزر و رقابت فزاینده ترکیه در حوزه دریای سیاه و مدیترانه، ایران را با محیط استراتژیک متحولشدهای روبهرو خواهد ساخت. طرحهای ابتکاری مانند «جاده ابریشم دریایی» چین و کریدورهای حملونقل بینالمللی، موقعیت ترانزیتی ایران را هم به چالش میکشد و هم فرصتهای جدیدی ایجاد میکند. در این میان، توانایی ایران در حفظ موازنه مثبت بین قدرتهای رقیب و بهرهبرداری هوشمندانه از رقابتهای بینالمللی، تعیینکننده موفقیت یا شکست استراتژی دریایی کشور خواهد بود.
در حوزه اقتصاد دریایی، تحولات عمیقی در حال شکلگیری است. براساس پیشبینیها، سهم اقتصاد آبی در تولید ناخالص جهانی تا سال۲۰۳۰ به ۳تریلیون دلار خواهد رسید. برای ایران، توسعه صنایع نوظهوری مانند زیستفناوری دریایی استخراج مواد معدنی از بستر دریاها و پرورش آبزیان پیشرفته میتواند سهم قابلتوجهی در اقتصاد کشور ایجاد کند. تغییر الگوهای تجارت جهانی به سمت کالاهای با ارزشافزوده بالا و کاهش وابستگی به نفت، ضرورت تنوع بخشیدن به فعالیتهای اقتصادی مرتبط با دریا را برای ایران دوچندان میکند. در این میان، توسعه خدمات لجستیک پیشرفته در بنادر ایران و اتصال به کریدورهای بینالمللی میتواند موقعیت ترانزیتی کشور را ارتقاء دهد.
از دیدگاه امنیتی، ماهیت تهدیدات دریایی در حال تغییر اساسی است. به موازات کاهش نسبی تهدیدات متعارف، خطرات جدیدی مانند جنگ سایبری علیه سیستمهای کنترل بنادر و کشتیها، استفاده از پهپادهای دریایی برای حملات نامتقارن و تهدیدات زیستمحیطی عمدی ظهور خواهند کرد. نیروی دریایی ایران نیازمند بازتعریف استراتژیهای خود برای مواجهه با این تهدیدات ترکیبی است. توسعه توانمندیهای سایبری، تقویت سیستمهای نظارت و شناسایی یکپارچه دریایی و سرمایهگذاری در فناوریهای دفاعی نوین از جمله ضرورتهای آینده نیروی دریایی خواهد بود.
در زمینه حقوق بینالملل دریاها، تحولات مهمی در حال وقوع است. بازتعریف مفاهیمی مانند «آبهای سرزمینی» و «منطقه انحصاری اقتصادی» در پرتو تغییرات اقلیمی و پیشرفتهای فناوری، چالشهای جدیدی برای ایران ایجاد خواهد کرد. از سوی دیگر، فشارهای بینالمللی برای اجرای مقررات سختگیرانهتر محیطزیستی در فعالیتهای دریایی، هزینههای عملیاتی ایران در دریاها را افزایش خواهد داد. توانایی دیپلماسی دریایی ایران در دفاع از منافع ملی در نهادهای بینالمللی و همزمان انطباق با استانداردهای جهانی، تأثیر مستقیمی بر موفقیت کشور در عرصه دریایی خواهد داشت.
جامعهشناسی دریایی نیز در حال تحول است. افزایش جمعیت مناطق ساحلی ایران و تغییر الگوهای معیشتی، رابطه جامعه ایرانی با دریا را دگرگون خواهد کرد. رشد شهرنشینی در مناطق ساحلی و افزایش تقاضا برای استفاده تفریحی از دریا، نیازمند مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی است. از سوی دیگر، ظهور نسل جدیدی از کارآفرینان دریایی با ایدههای نوآورانه میتواند موتور محرکه توسعه فعالیتهای اقتصادی مرتبط با دریا باشد. سرمایهگذاری در آموزش و فرهنگسازی دریایی از سنین پایین، زیرساخت انسانی لازم برای بهرهبرداری از فرصتهای آینده را فراهم خواهد کرد.در مجموع، آینده حوزههای دریایی ایران در گرو توانایی کشور در پیشبینی این تحولات، انطباق با تغییرات و بهرهبرداری هوشمندانه از فرصتهای نوظهور است. غفلت از این روندهای کلیدی میتواند ایران را در رقابت فزاینده منطقهای و جهانی به حاشیه ببرد، در حالیکه درک صحیح و برنامهریزی راهبردی میتواند موقعیت ایران را بهعنوان قدرت دریایی منطقه تثبیت کند. این فصل نشان میدهد که آینده دریایی ایران در گرو تعامل پیچیده عوامل داخلی و بینالمللی، فناوریهای نوظهور و تحولات ژئوپلیتیک است که نیازمند نگاهی جامع و آیندهنگر است.

ارسال دیدگاه
عناوین این صفحه
اخبار روز
-
افزایش سطح مبادلات تجاری و حملونقل بینالمللی ایران و ترکیه با رفع مشکلات مرزی مشترک سهشنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۱:۴۴-جادهای
-
مهدی بیرانوند، برترین نویسنده جوان جشنواره ملی ذهن زرین شد
-
پرونده سی و ششمین سالگرد بزرگداشت رحلت امام خمینی (ره)
-
ضرورت بهرمندی از مراکز داوری در بخش های اقتصادی کشور
-
افزایش ۴ درصدی بارگیری بار در راهآهن زاگرس
-
واریز بیش از ۸۰۰۰ میلیارد ریال سودبه حساب اعضای فرهنگیان بازنشسته
-
ادعای تعلق جزایر سهگانه به امارات فاقد هرگونه ارزش حقوقی است
-
تأسیسات پارسیان با اتمام تعمیرات اساسی آماده تولید زمستانی می شود
-
تشکیل نخستین شرکت سهامی عام تامین سرمایه برای صیادان
-
سهم ۱۱.۵ درصدی خوزستان از تولید شیلات کشور
-
بازدید مدیر عامل سازمان بنادر و دریانوردی ازسازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران
-
ترانزیت ۶۶ هزار تن کالا و ۳۴ هزار خودرو از بنادر غرب هرمزگان طی سال جاری
-
توسعه بنادر کشور را با سرمایه گذاری همسایگان دنبال میکنیم
-
عزم ازبکستان برای سرمایه گذاری در بندر شهید رجایی
-
تخصیص ۵۰ هزار میلیارد ریال سود به اعضای صندوق ذخیره فرهنگیان
-
نشست مشترک وزیر حمل و نقل ازبکستان و مدیرعامل سازمان بنادر و دریانوردی
-
بازدید وزیر حمل و نقل ازبکستان و مدیرعامل سازمان بنادر از پایانهها و سولههای مکانیزه بندر شهید رجایی
-
بازدید وزیر حمل و نقل ازبکستان و مدیرعامل سازمان بنادر و دریانوردی از بندر شهید رجایی
-
هدفگذاری تجارت ۳۰ میلیارد دلاری با ترکیه
-
حمل ۳.۸ میلیون تُن کالای اساسی از بنادر کشور در دو ماهه امسال