بزم امریکایی  کشورک های خلیج فارس

ایرج گلشنی- سال هاست شاهد ادعای کشورک های خلیج فارس در باره برخی سرزمین‌های ایران شنیده می‌شود. ادعا در باره جزایر ایرانی و این روزها هم در باره سکوی نفتی آرش. این ادعاها، ریشه در بزم سیاسی امریکایی و تحریک اسراییلی دارد و خود این کشورک های ساختگی، شهامت طرح چنین ادعاهایی را ندارند. 
تاریخ شاهی
یک دلیل برای طرح این ادعاها، تاریخ منحوس شاهی است. مدتی مساله بحرین را مطرح کردند و تبلیغات گسترده و بهانه‌های پوچ آوردند و در نهایت بحرین را بردند. بحرینی که با اشک نمایندگان مجلس شاهی هم همراه بود. حتا نمایندگان شاهی هم مخالف بودند اما «بحرین را عروس کردند و به بیگانه تحویل دادند.» این خاطره تلخ تاریخی، به مذاق خلیج فارس خوش آمده و با تحریک غربی، خیال می کنند که دوباره اتفاق می‌افتد. بی خبر از این که دیگر دوره ترس شاهی نیست و دوران شکوه کوروشی آغاز شده است و خاک ایران کم نه بلکه افزوده خواهد شد. 
ترس از بازپس گیری بحرین
بزم غربی به خلیج نشین‌ها گفته است که اگر ایران بیش از این قدرت بگیرد، نه تنها سرزمینی به شما عروس نخواهد کرد، بلکه سرزمین غصب شده خود را نیز بازپس خواهد گرفت. امضای شاهی دیگر در ایران سربلند امروز اعتباری ندارد. تایید مجلس فرمایشی دیگر ارزش و اعتباری ندارد و ایران امروز اگر بیشتر قدرت بگیرد، مانند دوران کوروش به کشورگشایی خواهد پرداخت و اگر به کشورهای دیگر نگاه نداشته باشد، به سرزمین های خود مانند بحرین نگاه خواهد داشت و این به معنای شروع پایان کشورک های ساختگی است که اغلب بعد از جنگ جهانی دوم با حمایت انگلیس خلق شدند.
حمایت خارجی
امید کشورک های خلیج فارس به حمایت خارجی است. اما بعد از جنگ 12 روزه، دانستند که حمایت خارجی واهی است. حمایت خارجی اگر معنا داشت، حتا یک موشک ایران نمی بایست از سد چند لایه انبوهی از پدافندهای چندین کشور اروپایی و امریکا و اسراییل بگذرد. موشک هایی از نسل گذشته که فقط برای دست گرمی بود. دنیا شاهد مانور واقعی نظامی ایران سربلند بود و دنیا حقارت و افت هیمنه اسراییل را به نظاره نشست و اکنون بعد از مدت ها از پایان جنگ 12 روزه، همچنان شبکه های اجتماعی پر است از نمایش با شکوه موشک های ایرانی. این حمایت خارجی برای کشورک های خلیج فارس دیگر معنا ندارد و در صورت شروع جنگ، در همان چند ساعت اولیه، چیزی از آن ها باقی نخواهد ماند. 
غوغاسالاری روانی
به نظر می رسد که ادعای کشورک های خلیج نشین، بیشتر با تحریک امریکا و اسراییل و برای فشار روانی به مردم ایران صورت می گیرد و گرنه، خود آن ها می‌دانند که قادر به سرقت سرزمینی از ایران امروز نیستند. دوران قاجار تمام شده و دوران پهلوی هم به تاریخ پیوسته است. دیگر نه آرارات می دهیم، نه دشت‌های ناامید و نه بحرین و نه هیچ جای دیگر. یک ذره خاک، یک ذره سرزمین دیگر به کسی باج نمی‌دهیم. 
ایرانیان امروز که روح سلحشوری دارند و نمایش قدرت و عظمت آن‌ها از پیر و جوان در هنگامه هجوم اسراییل به نمایش درآمد و دنیا را حیرت زده کرد، دیگر آن مردم تسلیم گذشته نیستند. اگر این مردم در زمان شاهی بودند، و رهبری به برازندگی خامنه ای داشتند، قلب شاهی را از سینه خیانت او بیرون می کشیدند، کما این که در انقلاب 57 انتقام سخت گرفتند؛ هرچند عروس بحرین را برده بودند. 
این مردم، با این حال و هوا، با این غیرت و بصیرت و شعور، دیگر سر تسلیم ندارند که فرود آورند. روح سلحشوری در آن‌ها طوری دمیده شده است که جز سرافرازی چیز دیگری نمی‌دانند و نمی خواهند. کشورک های خلیج فارس که به عاریه در آن سرزمین‌ها نشسته اند، می دانند که اگر روز خشم ایرانی برسد، ویرانی تمام عیاری دامن آن ها را خواهد گرفت. 
ایران بیمه شد
بعد از جنگ 12 روزه، ایران بیمه شد. مانورهای نظامی در دشت‌های ایران، به سرزمین های اشغالی رسید. آن چه که پیش از این آن را فتوشاپ می خواندند و رسانه هایشان در بی بی سی انگلیسی، اینترنشنال اسراییلی و من و تو امریکایی آن ها را به کاریکاتور و نمایش متهم می‌کردند، چنان گریبانشان را گرفت که طی چند روز، هیبت اسراییل را پاشاند و سرزمین های اشغالی را با غزه مترادف کرد. 
بعد از این مانور باشکوه که در برابر چشم جهانیان دلبری کرد، ایران به معنای واقعی کلمه، از نظر دفاع سرزمینی به اوج رسید و خود را در کنار قدرت هایی مانند چین و روسیه قرار داد. حضور رییس جمهور ایران در کنار رهبر چین و رییس جمهور روسیه در رژه نظامی پکن، تمثیل روشنی است از ارزش و اعتبار ایران در قدرت نظامی از یک سو و ایجاد جبهه جدید دفاعی از سوی دیگر. 
هر گاه رییس یک کشورک خلیج فارس به دلیل قدرت نظامی اش، به چنین ضیافتی دعوت شد و کنار قدرت های نظامی با سربلندی ایستاد، حق دارد مدعی باشد و گرنه باید سرخود بگیرد و خفه بماند تا مبادا خشم ایرانی بر سرش فرود آید. 
واقعیت کدام است؟
آن چه برخی از کشورک های خلیج فارس ادعا می کنند، بنا به شواهد و قرائن واقعی و عینی، ادعایی پوچ و پوشالی که آن هم از سر توانمندی آن ها نیست، بلکه به دلیل سرسپردگی آنها به غرب است. آن ها در بزم غربی از یک سو تحقیر می شوند و از دیگر سو تحریک و از سرمستی شراب تحریک بیگانه، هذیان می گویند. 
اما واقعیت این است که به ترفند استعماری، سرزمین ما را جدا کرده اند. واقعیت این است که مردم ایران هنوز با این وطن فروشی شاهی کنار نیامده اند. واقعیت این است که هنوز کام ملت ایران از این وطن فروشی تلخ است. واقعیت این است که هر ایرانی در گوشه ذهن خود بازگشت عروس خود را می خواهد. واقعیت این است که آینده، تعیین خواهد کرد که ادعا کدام است و حقانیت کدام.
5 سال آینده ایران
ایران در شرایط خاصی قرار گرفته است. با تمام نقصان‌های حاصل از تحریم از یک سو و سوءمدیریت های داخلی از دیگر سو، روند رو به رشد و توسعه ایران محسوس است و با توجه به مجموعه سرمایه گذاری‌ها و پروژه های عظیم نیمه ساخت، در چند سال آینده، ایران بسیار فراتر از امروز خود خواهد بود. اگر روند همچنان رو به جلو باشد که هست و با بهبود مدیریت داخلی، سرعت افزون تر شده و امور زیربنایی مانند کریدورها به هم وصل شوند، کارهای نیمه تمام ریلی به پایان برسد و انبوه پروژه های نیمه تمامی که دولت چهاردهم برای اتمام آن ها همت کرده است، به سرانجام برسد که می رسد، ایران را باید از 5 سال آینده، با شمایل تازه ای نگریست. قدرت نظامی که امروزه حیرت جهانیان را برآورد، تا 5 سال آینده چنان تکمیل و تقویت می‌شود که ایران را بی‌تردید باید قدرت اول منطقه و جزو ابرقدرت های نظامی دانست. شکوه از ورزش گرفته تا اخترشناسی و... پیرامون ایران را گرفته است و نزدیک است که این بال های پرواز، ایران را تا اوج دوباره به آسمان ها بفرستند و این چیزی است که دشمنان ایران – به خصوص برخی کشورک های ساختگی خلیج فارس - از آن واهمه تلخی دارند و از هر فرصتی برای جلوگیری از پیشرفت ایران و ایرانی می‌کنند. 
ادعا می کنند، عده ای وطن فروش را به خیانت بیشتر وا می‌دارند. تهدید نظامی می‌کنند، تحریم می کنند، با کریدور محاصره می‌کنند و ... هر کاری که بتوانند می کنند؛ اما دیگر کسی نمی تواند توسن سرکش ایران را مهار کند. ایران امروز دیگر از دسترس بیگانگان خارج شده است. دیگر نمی توان این عقاب بلند افراشته را شکار کرد و به زمین نشاند. دیگر امکان زمین گیر کردن ایران وجود ندارد. ادعای واهی هم تاوان خواهد داشت. خشم بر خشم ایرانی می افزایند اما روزی تقاصی سخت و ویرانگر پرداخت خواهند کرد. شک نباید کرد که روزی می رسد که امضاهای قاجاری و پهلوی را پاره می کنیم و سرزمین ایران بازگشتی با شکوه به دوران اقتدار کامل خود خواهد داشت.
بزم امریکایی  کشورک های خلیج فارس
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه