جلگه زرخیزی که با ناکارآمدی مدیران به تهدید امنیتی تبدیلشده
پیشنهادهای برونرفت از بحران کنونی خوزستان
جواد جودکی تحلیلگر اجتماعی - خوزستان حاصلخیزترین جلگهی ایران، با موقعیت جغرافیایی استثنایی و استراتژیک با تولید 78٪ تولید نفت و گاز و رتبه اول در تولیدات کشاورزی کشور و شاهراه استراتژیک ارتباط زمینی و دریایی با همسایگان موقعیتی بسیار ویژه برای کشور دارد. ساکنان خونگرم عرب، لر، فارس این استان مرزداران و وفاداران و غیور کشور در برابر هر متجاوز بوده و هستند خوزستان حیاتیترین منبع تأمین درامد کشورمان ایران است طبق آمار رسمی وزارت نیرو درحالیکه پرآبترین استان کشوراست و در حال حاضر ۱۳ میلیارد و ۸۰۰ میلیون مترمکعب آب در ۱۰ سد این استان وجود دارد، دچار مشکل جدی آب شرب، توزیع آبرسانی و آب کشاورزی شده است. بهراستی مشکل کجاست؟!
اما واقعیت این است که خوزستان دچار بحران است، بحرانی که قابل پیشبینی بود، و میشد از آن پیشگیری کرد، میشد مدیریتش کرد اما باوجود مدیران ناکارآمد در خوزستان که با هزاران رانت و رابطه به این مناصب رسیدهاند و به چیزی جز رضایت حامیانشان نمیاندیشند منتظر این روزها بودیم، در سال 96 شاهد هجوم ریزگردها و خسارات سنگین به شبکه برق و بیماریهای تنفسی در استان بودیم سال ۹۸ شاهد سیل ویرانگر و نابودی کشاورزی و منازل وزندگی مردم خوزستان بودیم و سال 1400 شاهد بحران بیآبی در همه زمینهها هستیم بهراستی نقش مدیریت در همه این بحرانها کجاست؟ آیا بود یا نبود این بهاصطلاح مدیران بهجز هزینه سنگین بر دوش مردم فایدهای دیگر هم دارد بنا بر گزارشهای متولیان وزارت نیرو کارون بزرگ سالیانه ۲۴ میلیارد مترمکعب آورد دارد و مصرف تمامی اراضی کشاورزی و مصارف شرُب و صنعت استان خوزستان به کمتر از ۲۰ میلیارد مترمکعب آب نیاز دارد و مابقی مازاد است و به خلیجفارس میریزد. آمار و ارقام فوق نشان از یک حلقه مفقوده در منابع آب کشور و بخصوص خوزستان دارد اگر بنا بر آمار فوق چنین حجم آبی در استان وجود داشته باشد پس علت اینهمه بحران چیست ا؟!
آیا چیزی بهجز سو مدیریت را میتوان متصور بود! آیا به چیزی جز بیلیاقتی و ناکارآمدی مدیران میشد اندیشید؟
چرا اینهمه مدیر از تأمین آب شرب مردم خوزستان هم عاجز و درماندهاند! پس به حال مدیرانی که حتی از توزیع آب ناتواناند باید گریست و اگر این عدد سازی جهت توجیه طرحهای صد درصد اشتباه انتقال آب است باید بهطورجدی پیگیری گردد و در هر دو حالت مدیران این بخش آب با نادانی و جهل به مسائل آب جلگه زرخیز خوزستان را به ویرانهای تبدیل نمودند کاری که صدام با هشت سال جنگ نتوانست انجام دهد و قطعاً مدیران دو دهه گذشته خوزستان بخصوص در بخش آب و آبفا در هر رده و پستی به جرم خیانت و ترک فعل باید پاسخگو بوده و محاکمه شوند. هنوز مصاحبههای برخی مسئولین وزارت نیرو و شخص آقای کلانتری در سا ل ۹۸ و ۹۹ را به یاد داریم که گفتند خوزستان تا ۵۰ سال آینده کمبود آب ندارد، خوب الان به مردم پاسخ بدهید چه شده که ۷۰۰ روستای استان خوزستان با ۵ سد بزرگ دچار تنش آبی شدید هستند و ۲۵ شهر مشکل جدی آب شرب دارند آب کشاورزی و حق آبه تالابها بماند؟
آبی که از خوزستان به فلات مرکزی انتقال دادهایم معادل نیاز آب شرب ۷۸ میلیون نفر ایرانی است! آیا واقعاً هفتادوهشت میلیون ایرانی در مضیقه آب شرب بودند که به چنین عملیات مخربی در چنین ابعاد حیرتانگیزی و با صرف بودجههایی معادل ده ها برابر انتقال آب از خلیجفارس اقدام به آن کردیم. در دولتها مختلف با اعمالنفوذ دولتمردان و نمایندگان استانهای برخوردار با نگاه بخشی و منطقهای بدون توجه به مسائل زیستمحیطی و ملی صنایع آب بر مثل فولاد و ... را به فلات مرکزی کشور جانمایی کردند بهراستی کجای دنیا ۲۵ شرکت فولادی در کویر کشور احداث میکنند و بعد هزاران کیلومتر آب را انتقال میدهند که آنجا را آباد کنند؟!
مطابق معاهدههای بینالمللی مورد تائید سازمان ملل متحد، تنها زمانی که هیچ راهی برای تا مین آ ب (شرب) مردم وجود نداشته باشد، دولتها مجازند تا از طرحهای انتقال آب بین حوضهای استفاده کنند. نکته مهم و غیرقابل درک این است که عملاً هیچ ارادهای برای بهینه کردن مصرف آب در حوضههای کم آب، استفاده از آب خاکستری، ایجاد تصفیهخانه، مهار و تصفیه شیرابهها و پسابهای بخش کشاورزی، صنعت و خانگی، بازچرخانی آب، کاهش ضایعات در بخش کشاورزی و کاهش سرانه مصرف آب و نزدیک کردن آن به حد استانداردهای جهانی، یعنی 150 تا 180 لیتر در روز و مهار حدود سی درصد هدر رفت آب در شبکههای آب شهری انجامنشده است من به یاد دارم از زمان تشکیل شرکتهای آب و فاضلاب تاکنون که بالغبر 30 سال است هرسال صدها میلیارد اعتبار برای کاهش آب هدر رفت هزینه گردیده ولی آمار هدر رفت همچنان در کل کشور 30 درصد باقیمانده است و هیچکس پاسخگو نیست همه راهکارها را رها کرده و در عوض، بدترین و مخربترین کار، در اولویت قرارگرفته! چرا؟
در دولت مرحوم هاشمی با شعار سازندگی سدسازی در اولویت قرار گرفت، و شاید طرح بلندپروازانه اتصال خلیجفارس و دریای عمان با کانالی به عرض 20 کیلومتر در فلات مرکزی عقلانیترین طرحی بود که دران زمان مطرح شد ولی با مخالفتهای جدی به خاطر هزینهای سنگین و زمانبر بودن به فراموشی سپرده شد درحالیکه تاکنون صدها برابران هزینه و زمان آن طرح صرف طرحهای جایگزین خسارتبار با ویران کردم مناطق آباد اجرا کردهایم در دولت خاتمی در کنار ادامه سدسازی طرحهای انتقال بین بخشی با شعار تأمین آب شرب اهالی مرکز کشور شروع شد، در دولت احمدی نزاد اول صدها هزار چاه غیرقانونی را قانونی کرد، در گام بعدی سازمانهای آب منطقهای را استانی کرد تا ملوکالطوایفی آب در کشور شکل بگیرد و بعد در سفر به برخی استانها فرمود: آب مال خداست، هرقدر و هر جور که نیاز هست برداشت کنید و تیر خلاص را به پیکر نیمهجان بخش آب شلیک کرد. در دولت روحانی که بیشتر سرگرم واگذاری پست به حامیان و سایر امور بود عملاً مدیریت رها شد، برای آن که به بیتفاوتی متهم نشود، چشمهایش را بست و هزاران میلیارد پول را به دریاچه ارومیه سرازیر کرد. درحالیکه با نصف این هزینه میشد با انتقال آبشور دریای خزر دریاچه ارومیه را احیا کرد واب شیرین ارزشمند را صرف مصارف کشاورزی کرد. باری قطعاً در صورت وجود آب مازاد در استان و هدر رفت آن به خلیجفارس بهترین و عقلانیترین اقدام مهار و استفاده کارشناسی از آن است بنا بر آمار مدیران وزارت نیرو در کارون بزرگ بیش از ۴ میلیارد مازاد آب داریم که هرسال به خلیجفارس میرود. این آب را چه کنیم؟ درحالیکه استانهای ساحلی و همجوار خوزستان با کمبود شدید آب شرب مواجه هستند آیا اولویت انتقال آب در (صورت صحت) حوزه پاییندست و شهرهای ساحلی است یا انتقال با هزینهای صدها میلیاردی به فلات مرکزی؟!
بر پایه بررسی و مطالعه انستیتو بینالمللی پژوهشهای صلح استکهلم (Stockholm Intenational Peace Research Institute ) معروف به سیپری (SIPRI) اثر کمبود آب بر آوارگی و مهاجرت مردم سوریه» از 2006 روشن و آشکار است. از دیدگاه پژوهش دقیق این موسسه، کمبود آب، کاتالیزور بحران سوریه بوده است. خشکسالی درازمدت در سوریه و کاهش شدید حقابه فرات از سوی ترکیه که بیش از پنج سال طول کشید، منجر به کاهش قابلملاحظه تولیدات کشاورزی و افزایش بیکاری و مهاجرت در این کشور شد. بهگونهای که بیش از 1/5 میلیون تن از 8 میلیون جمعیت روستانشین، به خاطر کمبود آب شیرین در دسترس، برای امرارمعاش به شهرها ازجمله شهرهایی که شورشها در مارس 2011 ازآنجا آغاز شد، کوچیده بودند. کمبود دسترسی به نیازهای اساسی مردم ازجمله آب، عامل مهمی در مهاجرت مردم از محل زندگی خود به مناطق دیگر (در داخل یا خارج از کشور) است. یک ترکیب مسموم شروع به تبدیلشدن به یک ترکیب انفجاری با محتوای، خشم از بابت از دست رفتن شغلها، مهاجرت به شهرها، به همراه کاهش قدرت خرید و خشم و نارضایتی از بیتوجهی و مدیریت ناکارآمد.
از زمان ساسانیان و هخامنشیان تا حدود ۳۵ سال پیش برداشت اضافه از منابع آبی کشور نداشتهایم. در این ۳۵ سال فقط ۱۲۰ میلیارد مکعب آبهای شیرین فسیلی صدها هزارساله که حدود ۷۵% آبهای شیرین زیرزمینی بود را مصرف کردیم که حدود ۷۵ میلیارد مترمکعب آن در ۸ سال گذشته بوده است یعنی منابع را تاراج کردهایم! امروز هیچ تالاب درون سرزمینی، آب ندارد، از بختگان تا هورالعظیم، گاوخونی و ارومیه! آبهای زیرزمینی ما در حال شور شدن است. ادامه این روند یعنی تخلیه ایران از جنوب البرز تا دریاهای آزاد و از شرق زاگرس تا مرزهای شرقی کشور...گاوخونی که در زمان قدیم بدون انتقال آب از کارون زنده بود امروز خشکشده. هر چه آب هست در بالادست اصفهان مصرف میشود. هر چه صنعت آب بر هست در فلات مرکزی و منطقه کویری ایجاد کردهاند. نمیشود همه صنایع آب بر را در اصفهان متمرکز کرد. فضای سبز اصفهان از رشت و ساری بیشتر است. نمیشود تا قله کوه صفه در اصفهان درخت کاشت. دیگر پتانسیل انتقال آب از دیگر حوضهها وجود ندارد اگر فشار بیشازحد وارد شود مرگ سرزمین ایران سریعتر اتفاق خواهد افتاد.
دلایل به وجود آمدن شرایط فعلی
مدیریت ناکارآمد و سلیقهای بخصوص در 16 سال گذشته در بخش آب شرب و کشاورزی و صنعت مهمترین دلیل این بحران است
جابجایی اعتبارات تخصیصیافته برای شبکه آب و فاضلاب و صرف آن برای ساخت ساختمانهای مجلل
اجرای نامتوازن شبکه و تصفیهخانه فاضلاب در بخش شرقی و تصفیهخانه در غرب کارون طراحی میکردند و عملاً بلااستفاده است
تصور ورود خوشخیالی به دوره ترسالی و تخلیه آبهای پشت سدهای کرخه و دز را با حجم بیش از 8 میلیارد مترمکعب و عدم توجه به توصیههای علمی
انتقال آب سرشاخههای کارون و دز بدون کارشناسی با توجیه مقامات وزارت نیرو و محیطزیست برای تأمین آب شرب برای فلات مرکزی
پیشنهادها برونرفت از بحران کنونی خوزستان
لغو فوری طرحهای انتقال آب با مصوبه شورای امنیت ملی
بازگشت حقابه رودهای خوزستان به حالت عادی
پرداخت خسارت کشاورزان و دامداران خوزستان
برگزاری دادگاه مدیران بخصوص در بخش آب و آب وفاضلاب به اتهام ناکارآمدی و ترک فعل طی 16 سال گذشته
رونق بندرها خرمشهر و ایجاد اشتغال پایدار جهت جلوگیری از مهاجرت
لایروبی اروند و کارون جهت کشتیرانی و رونق بندرها خوزستان
اصلاح و یکپارچهسازی مديريت آبوخاک جهت تصمیمگیری متمرکز
بررسي و اقدام لازم جهت انحراف و استفاده از آبهای شيرين ايران كه به دريا میریزد با اولویت مناطق همجوار و پاییندست
اجرای طرح جداسازي آب شرب و ساير مصارف آب اینجانب مجری طرح جداسازی آب شرب از بهداشت قم بود و طرحی کاملاً موفق و شدنی است
الزام کانالکشی و لولهکشی آب كشاورزي و اجرای طرح تجمیع چاههای منطقه
افزايش بهرهوری آب كشاورزي با استفاده از روش آبياري تحتفشار قطرهای، باراني و ساير روشهای كارآمد
سرمایهگذاری لازم براي استفاده مطلوب از فاضلاب و بازچرخانی مجدد آب
اجراي كانال آبي شمال به جنوب طرحی که نجاتبخش ایران خواهد بود (با توجه به مطالعات و بررسی و ارزيابي اقتصادي و فني گذشته) جهت تأمین آب صنایع آب بر فلات مرکزی بهصورت متمرکز به جای طرحهای انتقال بخشی صنایع
اما واقعیت این است که خوزستان دچار بحران است، بحرانی که قابل پیشبینی بود، و میشد از آن پیشگیری کرد، میشد مدیریتش کرد اما باوجود مدیران ناکارآمد در خوزستان که با هزاران رانت و رابطه به این مناصب رسیدهاند و به چیزی جز رضایت حامیانشان نمیاندیشند منتظر این روزها بودیم، در سال 96 شاهد هجوم ریزگردها و خسارات سنگین به شبکه برق و بیماریهای تنفسی در استان بودیم سال ۹۸ شاهد سیل ویرانگر و نابودی کشاورزی و منازل وزندگی مردم خوزستان بودیم و سال 1400 شاهد بحران بیآبی در همه زمینهها هستیم بهراستی نقش مدیریت در همه این بحرانها کجاست؟ آیا بود یا نبود این بهاصطلاح مدیران بهجز هزینه سنگین بر دوش مردم فایدهای دیگر هم دارد بنا بر گزارشهای متولیان وزارت نیرو کارون بزرگ سالیانه ۲۴ میلیارد مترمکعب آورد دارد و مصرف تمامی اراضی کشاورزی و مصارف شرُب و صنعت استان خوزستان به کمتر از ۲۰ میلیارد مترمکعب آب نیاز دارد و مابقی مازاد است و به خلیجفارس میریزد. آمار و ارقام فوق نشان از یک حلقه مفقوده در منابع آب کشور و بخصوص خوزستان دارد اگر بنا بر آمار فوق چنین حجم آبی در استان وجود داشته باشد پس علت اینهمه بحران چیست ا؟!
آیا چیزی بهجز سو مدیریت را میتوان متصور بود! آیا به چیزی جز بیلیاقتی و ناکارآمدی مدیران میشد اندیشید؟
چرا اینهمه مدیر از تأمین آب شرب مردم خوزستان هم عاجز و درماندهاند! پس به حال مدیرانی که حتی از توزیع آب ناتواناند باید گریست و اگر این عدد سازی جهت توجیه طرحهای صد درصد اشتباه انتقال آب است باید بهطورجدی پیگیری گردد و در هر دو حالت مدیران این بخش آب با نادانی و جهل به مسائل آب جلگه زرخیز خوزستان را به ویرانهای تبدیل نمودند کاری که صدام با هشت سال جنگ نتوانست انجام دهد و قطعاً مدیران دو دهه گذشته خوزستان بخصوص در بخش آب و آبفا در هر رده و پستی به جرم خیانت و ترک فعل باید پاسخگو بوده و محاکمه شوند. هنوز مصاحبههای برخی مسئولین وزارت نیرو و شخص آقای کلانتری در سا ل ۹۸ و ۹۹ را به یاد داریم که گفتند خوزستان تا ۵۰ سال آینده کمبود آب ندارد، خوب الان به مردم پاسخ بدهید چه شده که ۷۰۰ روستای استان خوزستان با ۵ سد بزرگ دچار تنش آبی شدید هستند و ۲۵ شهر مشکل جدی آب شرب دارند آب کشاورزی و حق آبه تالابها بماند؟
آبی که از خوزستان به فلات مرکزی انتقال دادهایم معادل نیاز آب شرب ۷۸ میلیون نفر ایرانی است! آیا واقعاً هفتادوهشت میلیون ایرانی در مضیقه آب شرب بودند که به چنین عملیات مخربی در چنین ابعاد حیرتانگیزی و با صرف بودجههایی معادل ده ها برابر انتقال آب از خلیجفارس اقدام به آن کردیم. در دولتها مختلف با اعمالنفوذ دولتمردان و نمایندگان استانهای برخوردار با نگاه بخشی و منطقهای بدون توجه به مسائل زیستمحیطی و ملی صنایع آب بر مثل فولاد و ... را به فلات مرکزی کشور جانمایی کردند بهراستی کجای دنیا ۲۵ شرکت فولادی در کویر کشور احداث میکنند و بعد هزاران کیلومتر آب را انتقال میدهند که آنجا را آباد کنند؟!
مطابق معاهدههای بینالمللی مورد تائید سازمان ملل متحد، تنها زمانی که هیچ راهی برای تا مین آ ب (شرب) مردم وجود نداشته باشد، دولتها مجازند تا از طرحهای انتقال آب بین حوضهای استفاده کنند. نکته مهم و غیرقابل درک این است که عملاً هیچ ارادهای برای بهینه کردن مصرف آب در حوضههای کم آب، استفاده از آب خاکستری، ایجاد تصفیهخانه، مهار و تصفیه شیرابهها و پسابهای بخش کشاورزی، صنعت و خانگی، بازچرخانی آب، کاهش ضایعات در بخش کشاورزی و کاهش سرانه مصرف آب و نزدیک کردن آن به حد استانداردهای جهانی، یعنی 150 تا 180 لیتر در روز و مهار حدود سی درصد هدر رفت آب در شبکههای آب شهری انجامنشده است من به یاد دارم از زمان تشکیل شرکتهای آب و فاضلاب تاکنون که بالغبر 30 سال است هرسال صدها میلیارد اعتبار برای کاهش آب هدر رفت هزینه گردیده ولی آمار هدر رفت همچنان در کل کشور 30 درصد باقیمانده است و هیچکس پاسخگو نیست همه راهکارها را رها کرده و در عوض، بدترین و مخربترین کار، در اولویت قرارگرفته! چرا؟
در دولت مرحوم هاشمی با شعار سازندگی سدسازی در اولویت قرار گرفت، و شاید طرح بلندپروازانه اتصال خلیجفارس و دریای عمان با کانالی به عرض 20 کیلومتر در فلات مرکزی عقلانیترین طرحی بود که دران زمان مطرح شد ولی با مخالفتهای جدی به خاطر هزینهای سنگین و زمانبر بودن به فراموشی سپرده شد درحالیکه تاکنون صدها برابران هزینه و زمان آن طرح صرف طرحهای جایگزین خسارتبار با ویران کردم مناطق آباد اجرا کردهایم در دولت خاتمی در کنار ادامه سدسازی طرحهای انتقال بین بخشی با شعار تأمین آب شرب اهالی مرکز کشور شروع شد، در دولت احمدی نزاد اول صدها هزار چاه غیرقانونی را قانونی کرد، در گام بعدی سازمانهای آب منطقهای را استانی کرد تا ملوکالطوایفی آب در کشور شکل بگیرد و بعد در سفر به برخی استانها فرمود: آب مال خداست، هرقدر و هر جور که نیاز هست برداشت کنید و تیر خلاص را به پیکر نیمهجان بخش آب شلیک کرد. در دولت روحانی که بیشتر سرگرم واگذاری پست به حامیان و سایر امور بود عملاً مدیریت رها شد، برای آن که به بیتفاوتی متهم نشود، چشمهایش را بست و هزاران میلیارد پول را به دریاچه ارومیه سرازیر کرد. درحالیکه با نصف این هزینه میشد با انتقال آبشور دریای خزر دریاچه ارومیه را احیا کرد واب شیرین ارزشمند را صرف مصارف کشاورزی کرد. باری قطعاً در صورت وجود آب مازاد در استان و هدر رفت آن به خلیجفارس بهترین و عقلانیترین اقدام مهار و استفاده کارشناسی از آن است بنا بر آمار مدیران وزارت نیرو در کارون بزرگ بیش از ۴ میلیارد مازاد آب داریم که هرسال به خلیجفارس میرود. این آب را چه کنیم؟ درحالیکه استانهای ساحلی و همجوار خوزستان با کمبود شدید آب شرب مواجه هستند آیا اولویت انتقال آب در (صورت صحت) حوزه پاییندست و شهرهای ساحلی است یا انتقال با هزینهای صدها میلیاردی به فلات مرکزی؟!
بر پایه بررسی و مطالعه انستیتو بینالمللی پژوهشهای صلح استکهلم (Stockholm Intenational Peace Research Institute ) معروف به سیپری (SIPRI) اثر کمبود آب بر آوارگی و مهاجرت مردم سوریه» از 2006 روشن و آشکار است. از دیدگاه پژوهش دقیق این موسسه، کمبود آب، کاتالیزور بحران سوریه بوده است. خشکسالی درازمدت در سوریه و کاهش شدید حقابه فرات از سوی ترکیه که بیش از پنج سال طول کشید، منجر به کاهش قابلملاحظه تولیدات کشاورزی و افزایش بیکاری و مهاجرت در این کشور شد. بهگونهای که بیش از 1/5 میلیون تن از 8 میلیون جمعیت روستانشین، به خاطر کمبود آب شیرین در دسترس، برای امرارمعاش به شهرها ازجمله شهرهایی که شورشها در مارس 2011 ازآنجا آغاز شد، کوچیده بودند. کمبود دسترسی به نیازهای اساسی مردم ازجمله آب، عامل مهمی در مهاجرت مردم از محل زندگی خود به مناطق دیگر (در داخل یا خارج از کشور) است. یک ترکیب مسموم شروع به تبدیلشدن به یک ترکیب انفجاری با محتوای، خشم از بابت از دست رفتن شغلها، مهاجرت به شهرها، به همراه کاهش قدرت خرید و خشم و نارضایتی از بیتوجهی و مدیریت ناکارآمد.
از زمان ساسانیان و هخامنشیان تا حدود ۳۵ سال پیش برداشت اضافه از منابع آبی کشور نداشتهایم. در این ۳۵ سال فقط ۱۲۰ میلیارد مکعب آبهای شیرین فسیلی صدها هزارساله که حدود ۷۵% آبهای شیرین زیرزمینی بود را مصرف کردیم که حدود ۷۵ میلیارد مترمکعب آن در ۸ سال گذشته بوده است یعنی منابع را تاراج کردهایم! امروز هیچ تالاب درون سرزمینی، آب ندارد، از بختگان تا هورالعظیم، گاوخونی و ارومیه! آبهای زیرزمینی ما در حال شور شدن است. ادامه این روند یعنی تخلیه ایران از جنوب البرز تا دریاهای آزاد و از شرق زاگرس تا مرزهای شرقی کشور...گاوخونی که در زمان قدیم بدون انتقال آب از کارون زنده بود امروز خشکشده. هر چه آب هست در بالادست اصفهان مصرف میشود. هر چه صنعت آب بر هست در فلات مرکزی و منطقه کویری ایجاد کردهاند. نمیشود همه صنایع آب بر را در اصفهان متمرکز کرد. فضای سبز اصفهان از رشت و ساری بیشتر است. نمیشود تا قله کوه صفه در اصفهان درخت کاشت. دیگر پتانسیل انتقال آب از دیگر حوضهها وجود ندارد اگر فشار بیشازحد وارد شود مرگ سرزمین ایران سریعتر اتفاق خواهد افتاد.
دلایل به وجود آمدن شرایط فعلی
مدیریت ناکارآمد و سلیقهای بخصوص در 16 سال گذشته در بخش آب شرب و کشاورزی و صنعت مهمترین دلیل این بحران است
جابجایی اعتبارات تخصیصیافته برای شبکه آب و فاضلاب و صرف آن برای ساخت ساختمانهای مجلل
اجرای نامتوازن شبکه و تصفیهخانه فاضلاب در بخش شرقی و تصفیهخانه در غرب کارون طراحی میکردند و عملاً بلااستفاده است
تصور ورود خوشخیالی به دوره ترسالی و تخلیه آبهای پشت سدهای کرخه و دز را با حجم بیش از 8 میلیارد مترمکعب و عدم توجه به توصیههای علمی
انتقال آب سرشاخههای کارون و دز بدون کارشناسی با توجیه مقامات وزارت نیرو و محیطزیست برای تأمین آب شرب برای فلات مرکزی
پیشنهادها برونرفت از بحران کنونی خوزستان
لغو فوری طرحهای انتقال آب با مصوبه شورای امنیت ملی
بازگشت حقابه رودهای خوزستان به حالت عادی
پرداخت خسارت کشاورزان و دامداران خوزستان
برگزاری دادگاه مدیران بخصوص در بخش آب و آب وفاضلاب به اتهام ناکارآمدی و ترک فعل طی 16 سال گذشته
رونق بندرها خرمشهر و ایجاد اشتغال پایدار جهت جلوگیری از مهاجرت
لایروبی اروند و کارون جهت کشتیرانی و رونق بندرها خوزستان
اصلاح و یکپارچهسازی مديريت آبوخاک جهت تصمیمگیری متمرکز
بررسي و اقدام لازم جهت انحراف و استفاده از آبهای شيرين ايران كه به دريا میریزد با اولویت مناطق همجوار و پاییندست
اجرای طرح جداسازي آب شرب و ساير مصارف آب اینجانب مجری طرح جداسازی آب شرب از بهداشت قم بود و طرحی کاملاً موفق و شدنی است
الزام کانالکشی و لولهکشی آب كشاورزي و اجرای طرح تجمیع چاههای منطقه
افزايش بهرهوری آب كشاورزي با استفاده از روش آبياري تحتفشار قطرهای، باراني و ساير روشهای كارآمد
سرمایهگذاری لازم براي استفاده مطلوب از فاضلاب و بازچرخانی مجدد آب
اجراي كانال آبي شمال به جنوب طرحی که نجاتبخش ایران خواهد بود (با توجه به مطالعات و بررسی و ارزيابي اقتصادي و فني گذشته) جهت تأمین آب صنایع آب بر فلات مرکزی بهصورت متمرکز به جای طرحهای انتقال بخشی صنایع
ارسال دیدگاه
عناوین این صفحه
-
سیل میآید اما تشنهایم!
-
مجوز بررسی مجددپرونده محکومان آبان ۹۸ صادر شد
-
استقراض 39 هزار میلیارد تومانی دولت از بانک مرکزی
-
لوازم یدکی تقلبی اخلال در چرخه اقتصادی و تولید
-
آیندهی تاریک برای مسـکن!
-
70 درصد سیمان کشور را 15 نفر خریدند!
-
پیشنهادهای برونرفت از بحران کنونی خوزستان
-
پیشنهادهای برونرفت از بحران کنونی خوزستان
-
موافقت رییس جمهور با درخواست وزیر کشور برای اجرای سند پیشران توسعه لرستان
اخبار روز
-
پرداخت 2200 میلیارد تومان از مطالبات مراکز دانشگاهی طرف قرارداد
-
توزیع ۳۵ هزار بسته معیشتی در مناطق سیل زده استان سیستان و بلوچستان
-
تغییر نگاه به سرمایهگذاریها موجب شده تا بسیاری از دعواهای حقوقی با مذاکرات حل شود
-
بهسازی فضاهای بی دفاع شهری جهت کاهش آسیب های اجتماعی
-
تجهیز بیش از ۱۰۰۰ هکتار از زمینهای کشاورزی اردبیل به سیستم آبیاری تحت فشار
-
بهینهسازی طرح روسازی دال خط کوهاندار برای رفع معضل راهآهنهای کویری
-
استفاده از ظرفیت های مردمی در پروژه های اشتغال زایی با همت بنیاد برکت در سال جهش تولید با مشارکت مردم
-
اتمام خط کشی محوری جنوب به شمال خیابان ولیعصر (عج)
-
بهرهبرداری از نخستین نیروگاه خورشیدی حمایتی کشور در کاشان
-
تلاش مضاعف، برنامه محوری و تخصص گرایی - هم افزایی، سودآوری
-
اهمیت طراحی وبسایت برای کسب و کارهای سنتی
-
آغاز بهکار TV شهری در ورودی ساختمان منطقه دو پایتخت
-
۱۰۰ ساختمان بلند در پایتخت روی گسل قرار دارد
-
۱۴ شهر و روستای سیستان و بلوچستان تحتتاثیر زلزله قرار گرفت
-
اولویت همه شرکتهای صندوق ذخیره باید سودآوری و توجه به اقتصاد دانش بنیان باشد
-
اجرای طرحهای زنجیره سبز و آبی در پنج شهرستان استان خوزستان
-
اجرای طرح ویژه جمع آوری شنهای پخش شده در معابر شمال تهران
-
تشکیل" قرارگاه ویژه تامین مسکن معلم" در صندوق ذخیره فرهنگیان
-
همه چیز درباره خرید چمن مصنوعی که باید بدانید
-
قرارداد ساخت ۷۰۰ واحدی خوابگاه متاهلی دانشگاه مازندارن منعقد شد